آیا پلتفرم های فناوری باید در قبال محتوایی که دارند مسئول باشند حمل؟
به گزارش اخبار تازه و به نقل از Economist:
منN ۱۹۴۱، در «کتابخانه بابل»، خورخه لوئیس بورخس مجموعه وسیعی از کتابها را تصور میکند که شامل هر تغییر ممکنی از حروف، کاما و نقطه است. هر خردی در پشته ها با حجم بی پایان حرف های بیهوده کوچک می شود. بدون شاخص قابل مکان یابی، هر جستجوی دانش بیهوده است. کتابداران در آستانه خودکشی هستند.
مخزن کابوس وار بورخس یک داستان هشداردهنده برای دادگاه عالی در هفته آینده است، زیرا دو پرونده مربوط به قانون تقریباً ۳۰ ساله مربوط به تنظیم ارتباطات وب را مورد بحث قرار می دهد. اگر قضات از Gonzalez v Google و Taamneh v Twitter برای سرکوب الگوریتمهایی استفاده کنند که پلتفرمهای آنلاین از آنها برای محتوای مدیریت ، آمریکاییها ممکن است به زودی پیمایش ۲.۵ کوینتیلیون بایت دادهای که هر روز به اینترنت اضافه میشود بسیار سختتر شوند.
قانون، بخش ۲۳۰ قانون نجابت ارتباطات در سال ۱۹۹۶، توسط دادگاه های فدرال برای انجام دو کار تفسیر شده است. ابتدا، «ارائهدهنده[ها]» و «کاربر[ها]» «یک سرویس رایانهای تعاملی» را از مسئولیت پستهای بالقوه مضر ایجاد شده توسط افراد دیگر مصون میدارد. دوم، به پلتفرمها اجازه میدهد تا پستهایی را که «زشت…بیش از حد خشونتآمیز، آزاردهنده یا غیرقابل اعتراض» هستند حذف کنند – حتی اگر باشند. طبق قانون اساسی محافظت شده است —بدون اینکه مسئولیتی در قبال چنین محتوایی داشته باشند، اتفاقاً آنها را ترک می کنند.
نارضایتی از بخش ۲۳۰ دو حزبی است. هم دونالد ترامپ و هم جو بایدن خواستار لغو آن شده اند (اگرچه آقای بایدن اکنون می گوید ترجیح می دهد آن را اصلاح کند). شک و تردید در سمت راست بر مجوزی متمرکز شده است که قانون به شرکت های فناوری اجازه می دهد سخنان محافظه کارانه را سانسور کنند الف>. ناآرامی در سمت چپ ناشی از این تصور است که قانون به وبسایتها اجازه میدهد اطلاعات نادرست و جنجالی منتشر کنند که میتواند به رویدادهایی مانند شورش ۶ ژانویه ۲۰۲۱ دامن بزند.
تراژدی زیربنای هر دو است گونزالس و تامنه. در سال ۲۰۱۵، نوهمی گونزالس، یک زن آمریکایی، در حمله ای به نام دولت اسلامی (IS) در پاریس به قتل رسید. خانواده او میگویند الگوریتمهای یوتیوب (که متعلق به گوگل است) ویدیوهای افراطیکننده را به تروریستهایی که او را کشتند، میدادند. شاکیان Taamneh از بستگان ناوراس الساف، یک اردنی کشته شده در استانبول در سال ۲۰۱۷ هستند. آنها ادعا می کنند که بخش ۲۳۰ نباید نقش توئیتر، فیس بوک و گوگل را در اصلاح IS پنهان کند. > مرتکب
دولت بایدن موضعی متفاوت در برابر غول های فناوری اتخاذ کرده است. وزارت دادگستری در خلاصه خود به قضات میگوید بخش ۲۳۰ از «انتشار ویدیوها» در یوتیوب توسط کاربران محافظت میکند – از جمله فیلمهای آموزشی تروریستی توسط افرادی مانند IS. اما دپارتمان میگوید «پیام[های] توصیه» این پلتفرم داستان دیگری است. این تلنگرها، ویدیوهای بارگذاری خودکار در نوار کناری «بعدی بعدی» کاربر، از «انتخابهای طراحی پلتفرم خود یوتیوب» ناشی میشوند و نباید در زیر چتر بخش ۲۳۰ محافظت شوند.
حدود ۳۰ نفر از دوستان (یا دوستان دادگاه) از قضات می خواهند که مصونیت وب سایت های رسانه های اجتماعی را از شکایت ها مهار کنند. اتحادیه ضد افترا، یک گروه حقوق مدنی، می نویسد که استراتژی شرکت ها برای نگه داشتن ما در «پیمایش و کلیک کردن» از طریق الگوریتم های هدفمند، «جوامع آسیب پذیری را که بیشتر در معرض خطر آزار و اذیت آنلاین و خشونت آفلاین مرتبط هستند» تهدید می کند. تد کروز، سناتور، همراه با ۱۶ قانونگذار جمهوریخواه، «مصونیت تقریباً مطلق» را محکوم می کند که تصمیمات دادگاه های بدوی «به شرکت های فناوری بزرگ برای تغییر و ترویج محتوای مضر» تحت بخش ۲۳۰ اعطا کرده است.
اما نزدیک به ۵۰ بریف amicus مخالف تغییر مجدد بخش ۲۳۰ درباره عواقب ناخواسته هشدار می دهند. اینترنت شبیه کتابخانه بی فایده بورخس یک نگرانی است. متا که مالک فیسبوک است، خاطرنشان میکند که «تقریباً هر سرویس آنلاین» (از آبوهوا گرفته تا آشپزی گرفته تا ورزش) محتوای «مرتبط» با کاربران خاص را برجسته میکند. این شرکت میگوید الگوریتمهایی که پستها را با کاربران تطبیق میدهند، برای بررسی «هزاران یا میلیونها» مقاله، عکس یا بررسی «ضروری» هستند. Yelp میافزاید که نگه داشتن شرکتهای مسئول در قبال بررسیهای رستورانهایی که توسط کاربران ارسال میشود، «هجومی از کت و شلوارها را آغاز میکند». بنیاد اصلی آن هشدار می دهد که بخش ۲۳۰ برای ویکی پدیا و سایر سایت های کم بودجه یا غیرانتفاعی “ویرانگر” خواهد بود.
دانیل سیترون و مری آن فرانک، استادان حقوق در دانشگاه ویرجینیا و دانشگاه میامی، استدلال میکنند که دادگاهها مدتهاست که بخش ۲۳۰ را اشتباه خواندهاند. اما مایک مسنیک، موسس وبلاگ Techdirt، فکر میکند که چنین مفهومسازی مجددی از قانون منجر به “ویرانی” میشود. او میگوید که محور بخش ۲۳۰ این است که مسئولیت گفتار مضر را به «طرف مناسب» میبندد: شخصی که محتوا را ساخته است، نه «ابزاری» که برای برقراری ارتباط از آن استفاده میکند. آقای مسنیک هشدار می دهد که اگر این تمایز ناپدید شود، هر زمان که «کسی در جایی با ابزاری کار بدی انجام دهد، شکایت های مزاحم شکوفا می شود».
توماس ویلر، که ریاست کمیسیون ارتباطات فدرال در دوران باراک اوباما را بر عهده داشت، نگران است که شرکت های فناوری آزادی بیش از حدی برای “بمباران کردن” کاربران با محتوای بالقوه مضر دارند. آقای ویلر میگوید وقتی پلتفرمها به کاربران خاصی از ویدیوها یا مقالهها هشدار میدهند، «رفتار تبدیل به محتوا میشود» و دیگر نباید از بخش ۲۳۰ محافظت شود. برخی از حامیان ایمنی محدود شده بین الگوریتم های خوش خیم و مخرب تمایز قائل می شوند. آقای ویلر می گوید: «کسی باید خط بکشد. سوالی که پیش روی قضات قرار دارد این است که آیا می توان خطی با چیزی برای توصیه آن پیدا کرد؟ ■
با Checks and Balance ، خبرنامه هفتگی ما فقط مختص مشترکین، که وضعیت دموکراسی آمریکایی و مسائلی را که برای رای دهندگان مهم است بررسی می کند.