از خارک تا هرمز؛ ایران چگونه در جنگ نفتکشها مقاومت کرد؟
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، جنگ نفتکشها، یکی از حساسترین فصلهای دفاع همهجانبه ایران در دوران جنگ تحمیلی بود که نقطه شروع آن به اردیبهشت ۱۳۶۳ بازمیگردد؛ زمانی که عراق برای نخستین بار نفتکشهای ایرانی را در اطراف جزیره خارک هدف گرفت. اما ۱۳ خرداد ۱۳۶۶، نقطه عطفی در این نبرد است؛ روزی که ناوگان نظامی آمریکا بهصورت رسمی با اسکورت نفتکشهای کویتی وارد خلیج فارس شد و مداخله مستقیم نظامی این کشور در جنگ نفتکشها کلید خورد. این رخداد، نمادی از پیچیدگی و بینالمللی شدن درگیری در خلیج فارس بود که پیامدهای آن تا سالها ادامه داشت.
با آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در شهریور ۱۳۵۹، نفت بهعنوان مهمترین منبع درآمد کشور، به سرعت به یکی از اهداف کلیدی دشمن تبدیل شد. جزیره خارک، که بیش از ۸۰ درصد صادرات نفت ایران از آنجا انجام میشد، از همان روزهای ابتدایی در تیررس حملات هوایی عراق قرار گرفت. در نتیجه، ایران مجبور شد برای حفظ جریان صادرات نفت، نفتکشها را به نقاط امنتر در شرق خلیج فارس هدایت کند.
عراق بیش از ۲۰۰ بار در طول جنگ به جزیره خارک حمله کرد
همزمان با حملات عراق به زیرساختهای نفتی ایران، نیروهای جمهوری اسلامی نیز با عملیاتهای هوایی و دریایی، بنادر نفتی عراق را هدف قرار دادند. عملیاتهایی همچون اشکان و مروارید، که به منهدم کردن پایانههای نفتی البکر و الامیه در شمال خلیج فارس انجامید و به طور قابل توجهی صادرات نفت عراق را محدود کرد و نیروی دریایی عراق را تا پایان جنگ تضعیف کرد. سوریه نیز به عنوان متحد ایران خط لوله نفت کرکوک را که از خاکش میگذشت و به لبنان میرسید مسدود کرد و با این عمل صادرات نفت عراق تقریباً به نصف کاهش یافت.
رژیم بعث عراق به دلیل نداشتن نیروی دریایی مؤثر، تلاش کرد پای متحدان عرب خود را به جنگ دریایی باز کند. کویت، به عنوان همسایه و متحد عراق، بنادر خود را برای واردات تجهیزات و سلاحهای ارسالی در اختیار این کشور قرار داد و همچنین با استفاده از این بنادر، نفت عراق را به فروش میرساند.
عراق با استفاده از جنگندههای «میراژ اف-۱»، هلیکوپترهای «سوپر فریلون» مجهز به موشکهای اگزوست و همچنین جنگنده «میگ-۲۳» دست به حملات هوایی میزد. با ورود جنگندههای پیشرفتهتری مانند «داسو سوپراتاندارد» و «میگ-۲۵» به ناوگان عراق، حملات شدت گرفت و فصل جدیدی از جنگ نفتکشها آغاز شد. هدف اصلی، ضربه به شاهرگ اقتصادی ایران از طریق مختل کردن صادرات نفت بود.
سلسله حملات عراق به کشتی های غیرنظامی ایران که وظیفه واردات کالاهای نظامی پشتیبانی جنگ را به عهده داشتند تا سال ۱۹۸۳ ادامه پیدا کرد. اما ایران در این میان اقدام خاصی برای مقابله با این حملات انجام نداد. در ۳۰ می ۱۹۸۲ نفتکش اطلس متعلق به ترکیه در حال صادرات نفت ایران، اولین نفتکش خارجی بود که در خلیج فارس توسط هواپیماهای عراق بمباران شد و آسیب دید.
در تاریخ ۲۷ آذر ۱۳۶۱ نفتکش یونانی اسکپمانت در حالی که در حال صادرات نفت ایران بود مورد حمله یک عدد موشک اگزوست عراق قرار گرفت و آسیب جدی دید. آسیبدیدگی بهحدی بود که کشتی از ادامه سرویسدهی بازماند و کشتی غیرقابل استفاده گردید.
نفتکش یونانی اسکپمانت به حدی آسیب دید که غیر قابل استفاده شد
جنگ نفتکشها در سال ۱۳۶۳ وارد مرحله جدید شد. فرانسه به عنوان یکی از اصلی ترین تامین کنندگان سلاح برای کشور عراق، پنج فروند هواپیمای پیشرفته داسو سوپر اتاندارد نیروی دریایی خود را در اختیار رژیم بعث قرار داد و این جنگنده ها با حمله به تأسیسات نفتی جزیره خارگ و نفتکش های موجود در اسکله آن، صادرات نفت ایران را با خطر مواجه ساختند.
شرکتهای بینالمللی بیمه که تا این زمان نفتکشهای خریدار نفت ایران را بیمه میکردند با افزایش حملات عراق از این کار سرباز زدند و ایران مجبور شد که نفت تحویلی به مشتریهای خارجی خود را در مسافت دورتری از ناحیه خطر تحویل دهد؛ بنابراین در ابتدا، نفت خام که در جزیره خارگ به نفتکشها تزریق میشد بعد از حملات به خارگ، محل تحویل نفت، به جزیره سیری تغییر پیدا کرد؛ با شروع حملات به جزیره سیری در سال ۱۳۶۵، نفتها در تنگه هرمز و در روی دریا (به صورت کشتی به کشتی) به مشتریها تحویل داده میشد.
به تلافی این حملات، نیروی هوایی ایران با کمک موشکهای هوا به سطح از نوع ایجیام-۶۵ ماوریک شروع به حمله به کشتیهای کوچک عراقی کرد.
این موشکها که بیشتر برای اهداف زمینی مناسب بودند نمیتوانستند آسیب جدی به کشتیها وارد آورند؛ ولی دستاورد آن ایجاد وحشت و ترس ناوگان کشتیهای عراق و سلب امنیت و آرامش از آنها بود.
عربستان سعودی هم در ۱۵ خرداد ۱۳۶۳ یک فروند جنگنده اف-۴ فانتوم ایران را در خلیج فارس هدف قرار داد و بعد از این حمله، ایران به یک نفتکش کویتی در نزدیکی سواحل قطر حمله کرد. در سال ۱۳۶۳ ، ۷۱ کشتی تجاری مورد حمله قرار گرفتند.
صادرات روزانه نفت ایران از جزیره خارگ که نزدیک به ۱.۶ میلیون بشکه بود، در اوایل خرداد ۱۳۶۳ به ۶۰۰ هزار بشکه در روز رسید و در نتیجه درآمد حاصله از صادرات نفت کشور را روزانه نزدیک به ۲۵ میلیون دلار کاهش داد. به رغم این، ایران روزانه ۲۰۰ هزار بشکه نفت از چاههای فراساحلی از طریق جزایر سرّی و لاوان صادر کرد.
ایران در مدت کوتاهی مشتریان نفت صادراتی خارک را با تخفیف ۳ دلار برای هر بشکه نفت دوباره جذب کرد در حالیکه برای خریداران، افزایش بیمه برای هربشکه نفت از این جزیره به میزان ۲ دلار و ۳۳ سنت افزایش یافته بود.
در واقع متوسط صادرات روزانه نفت ایران در خلال سالهای۶۴-۱۳۶۳ تغییر چندانی نکرد گو اینکه نسبت به سال ۱۳۶۱ به میزان کمی کاهش داشت. صادرات ایران در سال ۱۳۶۱ و ۶۲ به ترتیب ۱.۷۷ و ۱.۵۷ میلیون بشکه در روز بود.
در تاریخ ۱۲ بهمن ۱۳۶۳ نفتکش لیبیایی نپتونیا در حال صادرات نفت ایران مورد اصابت موشک اگزوسه عراق قرار گرفت و موتورخانهاش منفجر شد. این نفتکش ۳ روز بعد در دریا غرق شد. این نفتکش اولین کشتی غرقشده درجنگ نفت کش ها بود.
فروردین ۱۳۶۴ حملات عراق با شدت و قدرت بسیار بیشتری به تأسیسات جزیره خارک حمله کرد و خسارتهای بسیار سنگینی به پایانههای نفتی این جزیره زد، ایران هم تلاش کرد برای مقابله با حملات عراق و متحدانش از حق حاکمیت خود بر تنگه هرمز استفاده کند و نظارت بیشتری بر عبور و مرور کشتیها داشته باشد تا مانع از رسیدن کمکهای تسلیحاتی به ارتش صدام شود. اکبر هاشمی رفسنجانی در آن ایام در یک سخنرانی گفته بود که: «اگر ما از صادرات نفت محروم شویم تمامی خلیج فارس محروم خواهند شد.»
نیروی دریایی سپاه با طرحریزی و انجام عملیات عملیات کربلای ۳ در تاریخ ۱۰شهریور ۱۳۶۵ توانست بخش اعظم پایانههای نفتی البکر و العمیه عراق را نابود کند و صادرات نفت عراق را با مشکل روبرو کند.
از ۲۶ فروردین ۱۳۶۶، شوروی رسماً اسکورت نفتکشهای کویتی را آغاز کرد. ایران نیز که کشتیهای عراقی در خلیج فارس نمیدید و همه ترددها از سوی متحدان عراق انجام میشد، چارهای جز هدفگیری این نفتکشها نداشت. در حالی که ایران نمیخواست مستقیماً با نیروهای آمریکایی یا شوروی وارد درگیری شود، اما با ورود ناوگان پنجم آمریکا به منطقه، وضعیت پیچیدهتر شد.
برای پرهیز از رویارویی مستقیم، ایران به مینریزی در مسیر این کشتیها روی آورد. در ۲۶ اردیبهشت ۱۳۶۶، کشتی شوروی به نام «مارشال چخوف» در نزدیکی سواحل کویت بر اثر برخورد با مین آسیب دید. پس از این حادثه، شوروی از ادامه اسکورت نفتکشهای کویتی منصرف شد و راه برای حضور پررنگتر آمریکا در خلیج فارس باز شد.
سال ۱۳۶۵ ایران توانست با واسطه گری کره شمالی موشک ضد کشتی «کرم ابریشم» را خریداری کند و دامنه حملات خود را به کشتیهای جنگی عراق گسترش دهد.
با ورود این موشک، ایران مواضع خود در جنگ نفتکشها را تقویت کرد. این اقدام ایران موجب نگرانی شدید کویت شد، بهویژه که در جنگ نفتکشها، بندرهای کویتی نقش حیاتی در صادرات نفت عراق داشتند.
کویت برای محافظت از نفتکشهایش از آمریکا درخواست اسکورت دریایی کرد. دولت آمریکا ابتدا این درخواست را رد کرد تا در جنگ بیطرف بماند. اما زمانی که کویت این پیشنهاد را به شوروی داد و شوروی از آن استقبال کرد، آمریکا برای جلوگیری از نفوذ شوروی در منطقه با درخواست کویت موافقت کرد.
قرار شد نفتکشهای کویتی با پرچم آمریکا ثبت شوند و نیروی دریایی ایالات متحده با عملیات «اراده جدی» (Operation Earnest Will) اسکورت آنها را آغاز کرد. این تصمیم، نقطه عطفی در حضور نظامی آمریکا در خلیج فارس شد و بهتدریج زمینهساز درگیری مستقیم با ایران، از جمله حمله به سکوهای نفتی و نبرد دریایی شد.
ایران در سال ۱۳۶۵ موشک ضد کشتی «کرم ابریشم» را از چین خرید
۲۷ اردیبهشت ۱۳۶۶ یک حادثه عجیب و مهم رخ داد. یک جنگنده میراژ F1 نیروی هوایی عراق، ناوچه آمریکایی یواساس استارک (USS Stark) را در آبهای خلیج فارس با دو موشک ضدکشتی اگزوسه که از فرانسه خریداری کرده بود، هدف قرار داد.
در این حمله ۳۷ ملوان آمریکایی کشته شدند و ۲۱ نفر زخمی شدند و ناو هم آسیب شدیدی دید. گفته میشود خلبان عراقی ناو آمریکایی را با کشتی ایرانی اشتباه گرفته و به تصور اینکه هدفی ایرانی است، حمله کرده بود. دولت عراق بلافاصله عذرخواهی رسمی کرد و ایالات متحده نیز، با وجود تلفات سنگین، واکنش نظامی نشان نداد
در مهر ۱۳۶۶، نیروی دریایی سپاه پاسداران توانست با استفاده از موشکهای کرم ابریشم، پایانه نفتی البکر عراق در شمال خلیج فارس را هدف قرار دهد. این اسکله، یکی از مهمترین مراکز صادرات نفت عراق بود و انهدام آن، صادرات نفت عراق از طریق دریا را موقتاً متوقف کرد.
در پی این حمله ایران، آمریکا تصمیم گرفت با جدیت بیشتری با تهدیدات دریایی ایران مقابله کند. ۲۱ مهر ۱۳۶۶ نیروهای آمریکایی به قایقهای تندرو سپاه در جزیره فارسی حمله کردند و چند قایق ایرانی را نابود کردند و تعدادی از اعضای نیروی دریایی سپاه پاسداران نیز اسیر شدند.
شهید نادر مهدوی یکی از فرماندهان نیروی دریایی سپاه پاسداران بود که در این عملیات اسیر و بر اثر شکنجه به شهادت رسید. او نقش کلیدی در عملیات مینگذاری نفتکش کویتی “بریجتون” (تحت پرچم آمریکا) داشت که باعث آسیب شدید به آن شد.
عملیات مینگذاری نفتکش بریجتون (Bridgeton) یکی از مهمترین و نمادینترین اقدامات دریایی ایران علیه آمریکا و متحدانش در جریان جنگ نفتکشها بود. آمریکا نفتکش عظیم کویتی الریسان را با تغییر به نام بریجتون (SS Bridgeton) و با پرچم آمریکا اسکورت می کرد اما وقتی این کاروان از نزدیکی جزیره فارسی عبور میکرد، به یک مین دریایی برخورد کرد و دچار آسیب جدی در بدنه زیرین شد.
نفت کش بریجتون در تابستان ۱۳۶۶ به مین های دریایی برخورد کرد و آسیب جدی دید
در فروردین ۱۳۶۷، نیروی دریایی ایالات متحده عملیات «آخوندک» (Operation Praying Mantis) را در خلیج فارس علیه اهداف نظامی ایران اجرا کرد.
هدف آمریکا، کاهش توان نظامی دریایی ایران و جلوگیری از حملات به نفتکشها و سکوهای نفتی در منطقه بود. در این عملیات، دو سکوی نفتی ایران در خلیج فارس منهدم شدند که ضربه بزرگی به اقتصاد و توان نظامی ایران وارد کرد.
همزمان، دو ناوچه ایرانی به نامهای «سهند» و «سبلان» برای دفاع از سکوهای نفتی وارد عمل شدند. این دو ناوچه تحت حمله شدید نیروی دریایی آمریکا قرار گرفتند؛ ناوچه سهند به دلیل آتشسوزی و خسارات وارده غرق شد، اما ناوچه سبلان توانست آسیبها را کنترل کند و از غرق شدن نجات پیدا کند. عملیات آخوندک بزرگترین برخورد مستقیم نظامی میان ایران و آمریکا در جنگ ایران و عراق بود.
آمریکا در ۱۲ تیر ۱۳۶۷ فاجعه دیگری علیه جمهوری اسلامی رقم شد و هواپیمای مسافربری ایرباس ای۳۰۰ را با دو فروند موشک استاندارد مورد هدف قرار داد و سرنگون کرد.
در این فاجعه ۲۹۰ نفر مسافر جان خود را از دست دادند. در پاسخ، سپاه پاسداران عملیات مینگذاری گستردهای در خلیج فارس انجام داد و کشتیهایی که متعلق به یا تحت اجاره کشورهای حامی عراق بودند را بازرسی کرد.
این اقدام باعث آسیب دیدن چندین کشتی نظامی و تجاری از جمله کشتیهای متعلق به آمریکا شد. در مقابل، آمریکا نیز حملات دریایی متعددی علیه کشتیهای جنگی و سکوهای نفتی ایران انجام داد. هواپیماهای گرومن ای-۶ اینترودر آمریکا در این حملات از بمبهای خوشهای برای هدف قرار دادن کشتیها و قایقهای تندروی ایرانی استفاده کردند.
هواپیماهای آمریکا در این حملات از بمبهای خوشهای برای هدف قرار دادن کشتیها و قایقهای تندروی ایرانی استفاده کردند
در مجموع، تا پایان جنگ بیش از ۴۱۵ حمله مستقیم به کشتیها انجام شد که بیش از ۸۰ درصد آنها نفتکشها را هدف گرفتند. این وضعیت، بخشی از دلایل ورود قدرتهای فرامنطقهای به درگیریها و بینالمللی شدن جنگ بود.
جنگ نفتکشها در خلیج فارس، بخشی جداییناپذیر از دفاع ملی ایران در برابر تجاوز نظامی عراق بود که نه تنها به یک منازعه منطقهای، بلکه به یک معادله پیچیده بینالمللی بدل شد.
حفظ صادرات نفت به عنوان شریان حیاتی اقتصاد کشور، در شرایط جنگی و تحریمهای گسترده، همواره چالشی بزرگ برای ایران بود که با تلاشهای گسترده نیروهای مسلح و تصمیمگیران اقتصادی مدیریت شد.
حملههای بیوقفه دشمن به زیرساختهای نفتی و حملات به کشتیها، ایران را مجبور کرد تا ضمن تقویت توان نظامی دریایی، راهبردهای متعددی برای مقابله با تهدیدات دریایی و حفظ جریان صادرات نفت خود اتخاذ کند.
در عین حال، جنگ نفتکشها باعث ورود مستقیم قدرتهای فرامنطقهای به خلیج فارس و تبدیل این منطقه به کانون تنشهای جهانی شد؛ امری که ابعاد جنگ را از سطح منطقهای فراتر برد و تاثیرات اقتصادی و امنیتی آن تا امروز در سیاستهای خاورمیانه و جهان قابل مشاهده است.
ایران در این دوران با وجود همه مشکلات اقتصادی، حملات نظامی و فشارهای بینالمللی، توانست بخش عمدهای از صادرات نفت خود را حفظ کند و به روند تولید ادامه دهد. این موفقیت نه تنها ناشی از توان نظامی، بلکه از اراده ملی و انسجام داخلی در مواجهه با بحرانهای بزرگ بود.
جنگ نفتکشها، به عنوان بخشی از دفاع مقدس، نمادی از مقاومت ملت ایران در برابر دشمنی بود که قصد داشت استقلال و امنیت کشور را هدف قرار دهد. تجربه این دوره تاریخی، به ما یادآوری میکند که حفظ امنیت انرژی و منافع ملی، نیازمند وحدت، تدبیر و آمادگی دائمی است تا در مقابل تهدیدات داخلی و خارجی بتوانیم با اقتدار ایستادگی کنیم.
[انتهای پیام]
منبع: تسنیم