اسرائیل باید بداند که نابودی حماس غیرقابل دسترس است
اقتصادآنلاین-آرش نصیری؛ در جنگ یوم کیپور، ۵۰ سال پیش در همین ماه، ارتشهای مهاجم از مصر و سوریه یک هدف مشخص داشتند : بازپسگیری بخشی از خاک و حیثیت خود از شکستی که شش سال قبل از اسرائیل متحمل شدند. اگر ملک حسین اردن نیروهای خود را به درگیری میفرستاد، موجودیت اسرائیل میتوانست به خطر بیفتد. اسرائیل برای دفاع از خود با جنگ مواجه شد.
حمله حماس در ۷ اکتبر هدف دیگری داشت. از طریق حملاتی مانند این، حماس خواهان سه چیز بود: القای ترس، جلب توجه به هدف خود و برانگیختن واکنشهای گسترده جهانی.
اکنون که خشم فوری گذشته است، نتانیاهو و کابینه جنگی او در حال بررسی گزینههای خود با دقت بیشتری هستند. ما باید انتظار مأموریتهای جستجو و نابودی در داخل شهر غزه را داشته باشیم تا آنجایی که بتوانند ارتش حماس را سرنگون کنند و برای نجات گروگانها تلاش کنند. اما رؤسای امنیتی اسرائیل میدانند که هدف از بین بردن حماس احتمالاً دور از دسترس آنهاست. حماس دارای پایگاه سیاسی و حمایت خارجی از سوی ایران است.
جنگ شهری سخت است. ما در حلب و ماریوپل شاهد بودیم که کل شهرها برای شکست دادن نیروهای زیرزمینی با خاک یکسان شدند. به علاوه اسرائیل زمان کافی ندارد: ارتشش میداند که با درخواستهای آتشبس زودهنگام مواجه خواهد شد.
چالش دوم این خواهد بود که پس از آن چه میشود؟ اولویت بعد از یک حمله بزرگ و هولناک مثل آنچه حماس انجام داد جلوگیری از تکرار آن است. من میدانم که یکی از گزینههایی که اسرائیلیها در نظر دارند این است که کل نوار غزه را با یک مانع مضاعف ببندند: یک مانع جدید در فاصلهای در داخل خاک غزه علاوه بر دیوار مرزی فعلی، و بستن تمام گذرگاهها به اسرائیل.
اما این سوال باقی میماند که چه کسی غزه و شهروندان آن را اداره خواهد کرد. اسرائیل تمایلی برای اشغال مجدد آن ندارد. تشکیلات خودگردان فلسطینی کرانه باختری نمیتواند بر پشت تانکهای اسرائیلی سوار شود. به طور قابل درک، مصر از جذب ۲ میلیون پناهنده امتناع میورزد.
برخی درخواستها برای مدیریت بین المللی غزه صورت گرفته است. سازمان ملل قبلاً این کار را در نامیبیا، کامبوج، بوسنی و تیمور شرقی انجام داده است. ایالات متحده این کار را در عراق پس از تهاجم بدشان انجام داد. اشتباهاتی مرتکب شد، اما در هر مورد، یک دولت کشور را حفظ کرد و یک نیروی نظامی بینالمللی اوضاع را تحت کنترل داشت تا یک دولت جدید با حمایت محلی ظهور کند.
در غزه، چالشها بزرگ خواهد بود. چنین حضوری باید توسط کشورهای عربی مانند مصر، مراکش و عربستان سعودی رهبری شود که برای اسرائیل قابل قبول است و در کنار مردم غزه میایستند. کشورهای دیگری مانند پاکستان، اندونزی و کشورهای حوزه خلیج فارس میتوانند در این امر مشارکت کنند. یک دولت مورد تایید سازمان ملل به دستور شورای امنیت نیاز دارد و روسیه و چین تنها در صورتی امضا میکنند که این یک ابتکار تحت رهبری اعراب باشد. یک راهکار جایگزین، وکالت دادن به اتحادیه عرب است، اما این به تنهایی ممکن است اختیار لازم را نداشته باشد.
این در حالی است که اسرائیل با تهدیدات شدید ایران و به ویژه حزب الله لبنان مواجه است. بحران کنونی ممکن است گسترش یابد و منطقه وسیعتری را درگیر کند، اگرچه هم تهران و هم حزبالله با احتیاط صحبت کردهاند. مبادلات راکتی در سراسر مرز اسرائیل و لبنان به طرز خطرناکی افزایش یافته است، اما هیچ یک از طرفین نمیخواهند جبهه جدیدی را بگشایند.
خاورمیانه در حال تحولی بود که حمله حماس سعی داشت آن را معکوس کند. اسرائیل در حال تبدیل شدن به بخشی پذیرفته شده از منطقه با روابط نزدیکتر با خلیج فارس بود.
با افزایش اقدامات نظامی، عمیقتر شدن بحران انسانی وحشتناک در غزه و خطر خشونت از سوی گروههای گمراه در کشورهای خودمان، باید اهداف بلندمدت ثبات غزه و یافتن راهی برای راه حلی پایدار را در نظر داشته باشیم.
[انتهای پیام]
منبع: اقتصاد آنلاین