اصلاح یارانه های غذایی ایران بر استانداردهای زندگی تأثیر می گذارد
گلایه در ایران کم نیست، بنابراین توضیح اعتراضات اخیر که کشور را فراگرفته کار سختی نیست.
اقتصاد بیش از یک دهه است که رکود داشته و تورم بسیار بالا بوده است. اما زمان اعتراضات حاکی از ارتباط بین اعتراضات و برنامه رئیس جمهور ابراهیم رئیسی برای کاهش یارانه مواد غذایی است. در گزارش جدید جواد صالحی اصفهانی، اقتصاددان که در وبلاگ خود منتشر شده، برخی رسانهها از «اعتراضات نان» صحبت میکنند، اما قیمت نان اصلی تغییری نکرده است. در زیر متن کامل آمده است:
این اتفاقات یک سوال مهم را در رابطه با اعتراض مطرح میکند: آیا افزایش قیمت – مرغ، روغن آشپزی، لبنیات و مانند آن – بر مصرف غذای مردم عادی کاهش مییابد؟ آیا این برنامه در زمانی که بودجه های غذایی سال ها تحت فشار بوده است، صفوف فقرا را افزایش خواهد داد؟
هفته گذشته، دولت رئیسی از اولین ابتکار سیاست اقتصادی بزرگ خود برای اصلاح یارانه های غذایی رونمایی کرد. حرکتی قابل پیش بینی از سوی دولتی نیست که خود را «انقلابی» می نامد، اما بسیار منطقی است.
از سال ۲۰۱۸، سالانه حدود ۱۰ تا ۱۵ میلیارد دلار ارز با قیمت ۴۲۰۰۰ ریال به ازای هر دلار به واردکنندگان مواد غذایی فروخته شده است که بسیار کمتر از نرخ های بازار آزاد و نیمه رسمی در بازار به اصطلاح نیما است. تجارت واردکنندگان و صادرکنندگان دارای مجوز) حدود ۵ تا ۶ برابر نرخ یارانه ای است. بنابراین، مدتی است که صحبت از حذف یارانه مطرح شده است و افزایش اخیر جهانی قیمت مواد غذایی و کمبود پیشبینیشده در ماههای آینده ممکن است دولت را مجبور به اقدام در حال حاضر کرده باشد.
مقایسه با اصلاح قیمت انرژی در سال ۲۰۱۰
برنامه رئیسی با اصلاح قیمت انرژی در سال ۲۰۱۰ رئیس جمهور سابق، محمود احمدی نژاد، دولت انقلابی پیشین، دارای یک ویژگی کلیدی است.
هر دو برنامه افزایش قیمت را با انتقال نقدی ترکیب می کنند. در حالی که برنامه ۲۰۱۰ بر اصلاح قیمت انرژی متمرکز بود، هدف برنامه فعلی حذف یارانه ارز خارجی برای واردات مواد غذایی است. حوالههای نقدی رئیسی نسبت به احمدینژاد سخاوتمندتر است – که چیز خوبی است – و جهانی نیست. افرادی که در ۴۰ درصد پایین توزیع درآمد قرار دارند، هر یک ماهانه ۴۰۰۰۰۰۰ ریال (کمتر از یک پنجم حداقل دستمزد) و حدود سه چهارم واگذاری های سال ۱۳۸۹ به صورت واقعی دریافت می کنند. به جز افراد ۱۰ درصد برتر که هیچ دریافتی ندارند، بقیه هرکدام ۳۰۰۰۰۰۰ ریال دریافت می کنند.
علی رغم شباهت ها، استقبال از این دو برنامه در خیابان های شهر ایران کاملاً متفاوت بوده است. در سال ۲۰۱۰، مردم به افزایش شدید قیمت انرژی احمدینژاد با آرامش واکنش نشان دادند، احتمالاً به این دلیل که تصور میکردند در مبادله یارانه انرژی برای انتقال نقدی پیش میآیند، و اکثر آنها به ویژه در دو تا سه سال اول این کار را انجام دادند.
در ماه جاری، دولت رئیسی با واریز وجه نقد به حساب مردم و افزایش چندین برابری قیمت مواد غذایی اساسی، اجرای برنامه اصلاح یارانه غذایی خود را آغاز کرد. اعتراضات بلافاصله پس از آن آغاز شد.
افزایش نامطلوب قیمت بنزین در سال ۲۰۱۹، اعتراضات گسترده شهری مشابهی را برانگیخت، اما پس از آن دولت حسن روحانی، رئیس جمهور، با توجه به دیدگاه مبهم خود نسبت به نقل و انتقالات نقدی به فقرا، افزایش قیمت را با جبران خسارت همراه نکرد. نقل و انتقالات نقدی (چند روز بعد انجام شد، اما خیلی دیر شده بود).
با توجه به اینکه اصلاح یارانه رئیسی غرامت سخاوتمندانه ای را برای قیمت های بالاتر مواد غذایی ارائه می کند، چرا با اعتراضات خشونت آمیز مواجه است؟ آیا معترضان معتقدند غرامت ناکافی است؟ که این برنامه آنها را فقیرتر خواهد کرد؟ آیا آنها از افزایش تورم عمومی می ترسند که آنها را فقیرتر کند؟ یا به دلایلی عصبانی هستند؟
تأثیر بر استانداردهای زندگی
در این پست، من به این سوال در مورد تأثیر برنامه بر استانداردهای زندگی خواهم پرداخت. یک حساب ساده به من می گوید که حدود نیمی از مردم کاهشی را تجربه نخواهند کرد.
دولت تاکنون انتقال نقدی را برای دو ماه اعلام کرده است. با فرض اینکه تا پایان سال آنها را ادامه دهد، محاسبات ساده نشان می دهد که حدود نیمی از کل ایرانیان پیش خواهند آمد.
برآوردهای دقیق تر از تراز قیمت های بالاتر مواد غذایی و نقل و انتقالات نقدی باید منتظر دور بررسی هزینه ها و درآمد خانوارها در سال ۲۰۲۲ باشد، که یک سال آینده منتشر خواهد شد، یا مدل سازی پیچیده تر تقاضا برای غذا. در همین حال، دور نظرسنجی ۲۰۲۰ راهنمایی تقریبی در مورد اینکه چه کسی در برنامه رئیسی برنده و چه کسی بازنده است ارائه می دهد.
برآوردهای تقریبی من در زیر بر اساس دو فرض دیگر است. اول، فرض کنید که توزیع درآمد و هزینه در سال جاری مانند سال ۲۰۲۰ باقی می ماند و قیمت ها در سال جاری با همان سرعت سال گذشته (۴۰٪) به افزایش خود ادامه می دهند. این بدان معناست که میانگین سطح قیمت دو برابر سال ۲۰۲۰ خواهد بود. این به من امکان می دهد تمام مخارج را در ضریب ۲ ضرب کنم تا مخارج سال ۲۰۲۲ را به دست بیاورم.
سپس من انتقال نقدی را به مخارج مناسب خانوار اضافه می کنم. دهک های مربوطه و کسر افزایش مخارج مواد غذایی تا رسیدن به خالص انتقال. دوم، من فرض میکنم که هزینههای غذایی کلی ۵۰ درصد افزایش مییابد، کمی بیشتر از تورم عمومی.
یک شبیهسازی واقعیتر میتواند از کششهای درآمد و قیمت برای پیشبینی مخارج غذا استفاده کند، اما اینها فراتر از هدف محدود من در اینجا هستند.
این فرضیات به این نتیجه میرسد که ممکن است حدود نیمی از جمعیت برنده خالص باشند. جدول زیر توزیع نقل و انتقالات و سرانه هزینه خانوار بر حسب ریال در روز قبل و بعد از نقل و انتقالات را نشان می دهد. خالص نقل و انتقالات حاکی از آن است که افراد چهار دهک اول مخارج سرانه افزایش مییابند، دهک متوسط کاهش مییابد و افرادی که در ۵ دهک بالا هستند ضرر میکنند. میانگین ضرر بسیار ناچیز است، حدود ۲۰۰۰۰ ریال برای هر نفر در روز.
شاخص جینی
این محاسبات تقریبی همچنین نشان میدهد که توزیع درآمدها بهبود مییابد – شاخص جینی ۵ واحد کاهش مییابد، از ۳۷.۷ به ۳۲.۷، که چیزی نیست، و نرخ فقر به طور قابلتوجهی کاهش مییابد، از ۱۳.۶ درصد به ۶.۱ درصد.
به عنوان پرهزینه. همانطور که اصلاحات از نظر نابسامانی اجتماعی بوده است، اعوجاج ناشی از چند نرخ ارز را به طور کامل برطرف نمی کند.
بیشتر آرد گندمی که به نانواییهای سنتی فروخته میشود (آرد خبازی) همچنان به شدت یارانه میگیرد در حالی که آرد برای مصارف دیگر مانند ماکارونی، رول ساندویچ پخته و شیرینی به قیمت تمام شده فروخته میشود. قیمت این اقلام در حال حاضر جهش زیادی داشته است، اما نان معمولی همچنان مانند قبل، حدود ۵ سنت در هر قرص ۳۰۰ گرمی به فروش می رسد. برای محدود کردن تقاضا برای نان، دولت قصد دارد کارتهای هوشمندی را معرفی کند که به هر فرد امکان میدهد مقدار ثابتی نان را با قیمت پایین کنونی خریداری کند.
از بین تمام یارانههای غذایی، یارانههای مربوط به نان قابل دفاعترین هستند. آنها به طور مساوی بین فقرا و ثروتمندان توزیع می شوند و به طور مؤثرتری به آسیب پذیرترین گروه ها مانند کودکان می رسند.
با این حال، با توجه به فاصله ده برابری بین قیمت آرد برای نان و سایر مصارف، انگیزه برای آربیتراژ غیرقانونی بسیار بالاست. در حال حاضر گزارش هایی از نانوایی های نان وجود دارد که آرد خود را در بازار سیاه می فروشند و ساعات پخت خود را کاهش می دهند. این ممکن است باعث ایجاد صف های طولانی یا قیمت بالاتر برای نان های اصلی شود، در این صورت مصرف کنندگان بخشی از هزینه سیستم قیمت دوگانه را متحمل خواهند شد.