با خانم هیوز، چهره سیاست جدید بریتانیا آشنا شوید اجماع، وفاق
به گزارش اخبار تازه و به نقل از Economist:
منن ۱۹۵۴ The Economist خوانندگان را به آقای Butskell معرفی کرد. این عکس از صدراعظم محافظه کار، راب باتلر، و سلف او از حزب کارگر، هیو گیتسکل، مظهر اجماع اقتصادی پس از جنگ بود که بریتانیا را از دهه ۱۹۴۰ تا ۱۹۷۰ شکل داد. هر یک از طرفین پارامترهای گسترده یک دولت رفاه سخاوتمندانه، کینزگرایی و اشتغال کامل را پذیرفتند تا زمانی که مارگارت تاچر ظهور کرد.
> عنصر < audio در مورد برگزیت، شکاف تعیینکننده سیاست بریتانیا در هفت سال گذشته، هر یک از دو طرف اصلی متعهد شدهاند که لبههای این توافق را بهبود ببخشند، به جای ایجاد یک توافق جدید. از مهاجرت گرفته تا سیاست خارجی تا آینده اتحادیه، انتخاب چندانی بین طرفین وجود ندارد. وقتی صحبت از اندازه ایالت و شکل اقتصاد به میان میآید، نه جرمی هانت، صدراعظم محافظهکاران، و نه ریچل ریوز، صدراعظم سایه کارگر، از دیدگاههای یکدیگر دور نمیشوند. آقای Butskell توسط یک چهره جدید جانشین شد: خانم هیوز.
آقای هانت و خانم ریوز به یک اندازه از این شخصیت آزرده خاطر خواهند شد – البته توافق بیشتر! – اما این یک اجماع راحت نیست. فیل تینلاین در «مرگ اجماع»، تاریخ سیاسی اخیر بریتانیا در قرن بیستم، استدلال میکند که احزاب سیاسی با کابوسهای مشترک به جای اهداف مشترک گرد هم میآیند. اجماع عبارت است از توافق “در مورد آنچه که باید رد شود”. برای کسانی که در دهه ۱۹۳۰ زندگی کردند، مانند آقای Butskell، چیزی که میتوانست از آن بیمناک باشد، صف دول بود. سیاست اشتغال کامل دنبال شد. در دهه ۱۹۷۰ این کابوس شکل ستیزه جویی اتحادیه ای را به خود گرفت. و به همین ترتیب تاچر آمد که میراثش از دولتهای کارگر و محافظهکار بعدی جان سالم به در برده است.
کابوس های مختلف بر ذهن خانم هیوز تسلط دارند. اولی پارانویا در مورد ثبات مالی است. لیز تراس، کوتاهمدتترین نخستوزیر تاریخ، نمونهای وحشتناک از اینکه اوضاع چگونه میتواند بد شود و چقدر سریع میشود، ارائه کرد. پس از رونمایی از بودجه او در پاییز گذشته، پوند سقوط کرد، بازده طلایی افزایش یافت و صندوقهای بازنشستگی تقریباً به زمین کشیده شدند. خانم تراس شغل خود را از دست داد. فلسفه رشد او به هر قیمتی به زودی تکرار نخواهد شد. در حال حاضر ارتدوکسی مالی حاکم است. تقویت رشد یا متوقف کردن تغییرات آب و هوایی در جهان خانم هیوز پس از احتیاط مالی در رتبه دوم قرار دارد.
هر دو طرف با آزمایش سوخته اند. آزمایش خانم تروس پایان خوبی نداشت. جرمی کوربین، رهبر سابق حزب کارگر، که وعده اقتصادی کاملاً متفاوتی را داد و حزب را به بدترین نتیجه خود در تقریباً یک قرن اخیر رساند، هم چنین نبود. در انتخابات بعدی، محافظهکاران با این ایده که هر گونه بهبودی جنینی ارزش ریسک کردن ندارد، کمپین تبلیغاتی خواهند کرد. کارگران استدلال خواهند کرد که فقط آنها می توانند شایستگی را ارائه دهند. تغییر گسترده ارائه نخواهد شد. خانم هیوز شعار کنراد آدناور، صدراعظم آلمان پس از جنگ را کانالیزه می کند: «تجربه کین!»
بیش از هر چیز، خانم هیوز از یک بار دیگر می ترسد. – ظهور فلج سیاسی بدبختی که وست مینستر را بین سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۹ پس از برگزیت که باعث یک فروپاشی عصبی سیاسی شد، مختل کرد. هیچ یک از طرفین نمیخواهند رابطه بریتانیا با اتحادیه اروپا را بررسی کنند: محافظهکاران به این دلیل که آنها به مشکل برخوردند، و حزب کارگر به این دلیل که حفظ schtum به آنها در نظرسنجیها برتری ۲۰ امتیازی داده است. در عوض، خانم هیوز با برگزیت به عنوان یک واقعیت زندگی، مانند آب و هوای بد، به جای یک انتخاب فعال رفتار می کند. چیزها را می توان به راحتی نادیده گرفت، اگر همه طرف ها بخواهند آن را نادیده بگیرند.
هیوزیانیسم فراتر از اقتصاد و برگزیت است. در اسکاتلند، طرفین در حال حرکت هستند. بدون توجه به اینکه چه کسی در قدرت است، احتمال برگزاری رفراندوم دوم برای استقلال نزدیک به صفر است. یک بازنگری اساسی در قوانین برنامه ریزی خفه کننده رشد بریتانیا – نزدیک ترین چیزی که این کشور به اسکناس ۵۰ پوندی روی سنگفرش دارد – بعید است. اگر دولت محافظه کار فروپاشید، سیاست خارجی بریتانیا تکان نمی خورد. دوران صلح حزب کارگر در زمان آقای کوربین به پایان رسیده است. مرحله صلح طلبی محافظه کاران هرگز آغاز نشد.
اجماع به معنای کپی کردن نیست. زمانی که آقای بوتسکل حکمرانی کرد، سیاست گذاری بریتانیا همچنان نامنظم بود. صنعت فولاد توسط حزب کارگر در سال ۱۹۵۱ ملی شد، در سال ۱۹۵۳ توسط محافظه کاران خصوصی شد و سپس در سال ۱۹۶۷ توسط حزب کارگر مجددا ملی شد. به همین ترتیب، اگر وضعیت مالی بریتانیا در سال های آینده بهبود یابد، آقای هانت برای کاهش مالیات ها عجله خواهد کرد. یک یا دو پنی از مالیات بر درآمد ممکن است برخی رای دهندگان را وسوسه کند. در همین شرایط، خانم ریوز احتمالاً هر گونه سود بادآورده را متوجه بخش دولتی بیمار بریتانیا خواهد کرد. خانم هیوز، مانند سلف خود، گاهی اوقات شخصیتی دوگانه دارد.
اما پارامترهای بحث سیاسی کاملاً تنظیم شده است. آنچه به نظر تفاوت در سیاست است، اغلب تنها تفاوت در لحن است. باتلر گفت هم او و هم گیتسکل «به زبان کینزی صحبت می کردند. اما ما آن را با لهجههای متفاوت و با تأکیدی متفاوت بیان کردیم.» سیاست بریتانیا اکنون در میان یک اجماع عظیم اتفاق میافتد، با سیاستمدارانی که بر سر هزینههای سالانه چند میلیارد پوندی دولت – صرفاً خردههای یک کیک ۱ تریلیون پوندی (۱.۲ تریلیون دلاری)) درگیر میشوند.
هیوز تکرار نشدنی
هیچ اجماعی نمی تواند برای همیشه دوام بیاورد، اما زمانی که به راه می افتد تغییر آن دشوار است. محافظه کاران بازار آزاد مانند تاچر چند دهه طول کشید تا آقای بوتسکل را کنار بزنند. گروه رو به رشد بریتانیایی که مشتاق بازگشت به Euro هستند ممکن است با انتظار مشابهی روبرو شوند، درست همانطور که کسانی که خواستار خروج بریتانیا بودند چهار دهه را در بیابان گذراندند. خاطرات کابوس برکسیت باید محو شود. هر کسی که بخواهد اندازه ایالت را افزایش دهد، آل کوربین، یا مانند خانم تراس آرزوی دور انداختن زنجیر ارتدوکس مالی را دارد، باید تا زمانی که فراموشی سیاسی رخ دهد، محکم نگه دارد.
پس از سالها تحولات سیاسی، شرطبندی بر روی ثبات سیاسی ممکن است احمقانه به نظر برسد. اما همه چیز می تواند به سرعت حل شود. J.H. پلامب، مورخ بریتانیایی، چگونگی تغییر سیاست انگلستان از انقلاب و جنگ در طول قرن هفدهم به دموکراسی جنینی در آغاز قرن هجدهم را مورد بررسی قرار داد. این یک تکامل آهسته نبود، بلکه یک تغییر سریع بود. او در پایان گفت: «ثبات سیاسی، زمانی که به میان میآید، اغلب به سرعت برای یک جامعه اتفاق میافتد، همانطور که آب تبدیل به یخ میشود.» ظهور خانم هیوز سریع بود. اما سلطنت او طولانی خواهد بود. ■
از Bagehot، ستون نویس ما در مورد سیاست بریتانیا بیشتر بخوانید:
بلات، شوروی هنر به دست آوردن، به بریتانیا می آید (۲۶ ژانویه)
سیاست بریتانیا به پول بیشتری نیاز دارد (۱۹ ژانویه)
موزه ها و گالری های بریتانیا به طرز ناشیانه ای با گذشته سروکار دارند (۱۱ ژانویه)
برای تجزیه و تحلیل تخصصی بیشتر درباره بزرگترین داستان های بریتانیا، ثبت نام کنید در Blighty، خبرنامه هفتگی فقط مشترکین ما.