بخش خصوصی یکپارچه برای رشد اقتصادی پایدار
براساس آخرین گزارش بانک مرکزی، اقتصاد کشور در نیمه اول سال مالی جاری (شروع از ۲۹ اسفندماه) ۷.۴ درصد رشد نسبت به دوره مشابه داشته است. سال گذشته.
این گزارش در مورد نرخ رشد بخش به بخش توضیح بیشتری نمی دهد و می گوید جزئیات به زودی منتشر خواهد شد. با این حال شواهدی وجود دارد که نشان میدهد دو بخش نفت و کشاورزی سهم بزرگی از رشد در این دوره را به خود اختصاص دادهاند.
موسی غنینژاد، اقتصاددان مشهور در روزنامه دنیای فارسی نوشت: دادههای مربوط به شاخصهای کلان اقتصادی ایران از جمله رشد اقتصادی ۷.۴ درصدی در نیمه اول و همچنین کاهش تورم به زیر ۱۰ درصد، ظاهراً منادی یک آینده اقتصادی شکوفا هستند. -اقتصاد.
بر اساس آنچه اعلام کنندگان نرخ رشد تولید ناخالص داخلی گفته اند، این رشد عمدتاً نتیجه افزایش صادرات نفت و افزایش تولید محصولات کشاورزی بوده است. با این حال، برای حفظ رشد اقتصادی، ما نباید به این دو بخش متکی باشیم.
منبع درآمد غیر قابل اعتماد
وی گفت: حجم صادرات نفت ایران به حداکثر خود نزدیک شده است. علاوه بر این، به گفته کارشناسان، انتظار نمی رود قیمت جهانی نفت خام افزایش قابل توجهی داشته باشد.
طبق دادههای دولت، ایران اکنون سالانه نزدیک به ۴ میلیون بشکه نفت خام و میعانات گازی تولید میکند که تقریباً با اوج تولید قبل از تحریمها برابری میکند.
به عنوان بخشی از توافق تاریخی اوپک در ماه گذشته برای کاهش عرضه نفت خام به منظور تقویت قیمت ها، ایران موافقت کرد که سقف تولید خود را در ۳.۸ میلیون بشکه در روز تا شش ماه اول ۲۰۱۷ حفظ کند.
وابستگی به درآمدهای نفتی که همواره با نوسانات همراه است، موجب بی ثباتی اقتصاد داخلی شده است. بنابراین، آنها نمی توانند تداوم رشد اقتصادی را در آینده تضمین کنند.”
خودکفایی کشاورزی تحت بررسی است
غنی نژاد معتقد است رشد بخش کشاورزی و خودکفایی حاصل از تولید گندم لزوماً خبر خوبی برای اقتصاد ملی نیست.
“افزایش تولید محصولات کشاورزی به دلیل یارانه های سنگینی است که دولت پرداخت می کند، که اتلاف منابع است و مطمئناً نشانه ای از افزایش بهره وری نیست.”
در سال جاری (از ۲۹ اسفندماه) بیش از ۱۴ میلیون تن گندم تولید شد که بیش از ۱۱.۵ میلیون تن آن به ارزش ۱۴۵ تریلیون ریال (نزدیک به ۴ میلیارد دلار به نرخ ارز بازار) به قیمت تضمینی توسط سازمان خریداری شد. دولت.
این امر باعث خودکفایی ایران در تولید گندم شد و در ۲۲ دسامبر مراسم شکرگزاری برای جشن این موفقیت برگزار شد.
پیش از این، ایران طی مارس ۲۰۰۴-۲۰۰۵ خودکفایی را تجربه کرده بود، اما به دلیل تغییر سیاست ها در پذیرش قبلی، این کشور واردات این محصول را از اوت ۲۰۰۵-۲۰۱۳ آغاز کرد.
طبق گزارش فایننشال تایمز، ایران در سال ۲۰۰۹ به بزرگترین واردکننده گندم تبدیل شد.
غنی نژاد همچنین بر این باور است که با توجه به مشکل حاد کم آبی در ایران، تشویق به کشت محصولات پرآب از نظر استراتژیک مغایر با منافع ملی است و بنابراین باید کنار گذاشته شود.
به گفته عیسی کلانتری وزیر اسبق کشاورزی که همچنین مدیر پروژه احیای دریاچه ارومیه و مشاور محیط زیست اسحاق معاون اول رئیس جمهور است، مصرف سالانه آب ایران به ۹۷ میلیارد مترمکعب می رسد در حالی که کشور تنها ۸۸ میلیارد متر مکعب منابع تجدیدپذیر دارد. جهانگیری.
او گفت: «این بدان معناست که مصرف سالانه آب ما ۱۱۰ درصد است، در حالی که باید نزدیک به ۴۰ درصد آب موجود در سال باشد.
کارشناسان محیطزیست، دانشمندان علوم اجتماعی و بخشهای دانشگاهی و رسانهها سالهاست که از تودهها برای کاهش مصرف آب درخواست کردهاند و از مسئولان خواستهاند تا اصلاحات معناداری انجام دهند، اما بیفایده است.
اجماع قوی وجود دارد که اگر الگوهای مصرف آب در آینده نزدیک تغییر نکند، بسیاری از نقاط کشور به بیابان بایر تبدیل میشوند در حالی که کل شهرها و روستاها غیرقابل سکونت خواهند شد.
اقدامات بیاحتیاطی در چهار دهه گذشته به بهانه خودکفایی و حمایت از کشاورزان از جمله تخصیص بیهوده انواع یارانهها و ارز ارزان به تولید محصولات کشاورزی، بهرهبرداری بیدیده از منابع آبی و تامین انرژی ارزانقیمت. غنی نژاد گفت: به این بخش، کشور پر آب ما را به آستانه بحرانی که اکنون با آن مواجه است، رسانده اند.
بخش خصوصی کلید را در دست دارد
با توجه به موارد فوق، این کارشناس اقتصادی خاطرنشان کرد: اگر بخش نفت و کشاورزی موتور رشد اقتصادی تلقی نشود و با توجه به تنگنای منابع مالی دولت، بخش خصوصی پر رونق و فعال جزء لاینفک اقتصاد بالا و با ثبات می شود. رشد در آینده.
با این حال، او معتقد است که سیاست های دولت در مورد بخش خصوصی اساساً ناقص است.
وی گفت: مسئولان با فرض اینکه تنها مشکلی که با آن مواجه هستند کمبود نقدینگی و سرمایه در گردش است، اقدامات غیرمنطقی و متناقضی در خصوص بخش خصوصی انجام داده اند که تنها شرایط آنها را پیچیده کرده است.
کاری که دولت در واقع انجام می دهد این است که از یک سو با افزایش فشار مالیاتی و سایر موانع بوروکراتیک، بنگاه های اقتصادی مولد را تنبیه می کند و از سوی دیگر با اعطای تسهیلات بانکی به افراد غیرمولد تشویق می کند.
این خلاصه ای از برنامه های پوپولیستی و کوتاه مدت مقامات دولتی است که به عقیده غنی نژاد معتقد است چنین سیاست هایی منجر به وخامت فضای کسب و کار شده است.
او می گوید بازیگران فعال اقتصادی به این باور رسیده اند که دولت با هزینه خود به نهادهای اقتصادی نالایق کمک می کند. وی گفت: «طبیعی است که سودجویان و رانت خواران در چنین فضایی زمام اقتصاد ایران را در دست بگیرند و با ایجاد فضایی که اصلاً مساعد برای رشد نیست، به تدریج کارآفرینان را در معرض آسیب قرار دهند». /p>
بخشهای مهم و اشتغالزا مانند ساختوساز، صنایع و خدمات یا رشد ناچیزی را در نیمه اول سال تجربه کردهاند یا در رکود باقی ماندهاند.
وی در پایان گفت: «دولت باید راه خود را تغییر دهد، سیاستهای خود را مجدداً ارزیابی کند و رویکرد استراتژیکتر و منطقیتری را برای کمک به رشد اقتصادی که در سالهای آینده ادامه مییابد، انتخاب کند.»
شرح:
*ab
منبع: Financial Turbine