برای درک کابینه سایه کارگر، آن را بخوانید کتاب ها
به گزارش اخبار تازه و به نقل از Economist:
تاو کتابهای توسط کابینه سایه کارگری جدی، با فضیلت و حسن نیت هستند. آنها به موضوعات ناراحت کننده ای مانند تبعیض جنسی، نژادپرستی و پیتربورو می پردازند. نویسندگان آنها به مکان هایی مانند ویگان و هالیفاکس سفر می کنند و در آنها احساس غمگینی می کنند. در بررسیها، این کتابها با صفاتی مانند «بسیار مورد نیاز» و «قدرتمند» تزئین شدهاند. تقریباً همه آنها، به عبارت دیگر، قهرمانانه خسته کننده هستند.
.
به عنوان مثال، یک جمله از کتاب “All In” نوشته لیزا نندی را در نظر بگیرید. ، وزیر امور خارجه در سایه برای تراز کردن. این است: “به لطف آینده نگری رهبران محلی و آژانس توسعه منطقه ای بیش از یک دهه پیش، شرکت هایی از سراسر جهان متقاعد شده اند که در گریمزبی سرمایه گذاری کنند زیرا دارایی طبیعی بزرگ آن – باد.” اگر از آن لذت بردید، خبر خوب: ۱۹۸ صفحه دیگر وجود دارد که از آنجا آمده است.
چند راه بهتری برای شناختن یک حزب سیاسی نسبت به خواندن کتاب ها وجود دارد. MPs تولید می کند. برای مثال، وزرای محافظهکار کابینه تمایل دارند در تاریخهای پرافتخار گذشته تخصص داشته باشند. بوریس جانسون بیوگرافی چرچیل را نوشت که به خوبی بررسی شده بود (“این کتاب می سوزد”). ویلیام هیگ، رهبر سابق حزب محافظهکار، زندگینامه بسیار تحسینشدهای درباره ویلیام پیت جوان نوشت («درجه اول»). و نادین دوریس، وزیر سابق کابینه، مجموعهای از عاشقانههای پرستاری تاریخی نوشتند که با «فرشتگان لین دوستداشتنی» («دلگرمکننده») شروع شد. چنین کتابهایی به شما کمی در مورد گذشته و چیزهای زیادی در مورد محافظهکاران میگویند.
کتابخانه ارائهشده توسط کابینه سایه کارگر نیز به همین ترتیب آشکارکننده است. برای یک چیز، این کتاب ها بیشتر بر زمان حال مشکل دار تمرکز دارند تا گذشته. برای دیگری، همه به طور قابل توجهی در مورد فرشتگان دوست داشتنی ضعیف هستند. کتابخانه کارگری عناوینی مانند «بزرگ برو: چگونه دنیای خود را درست کنیم» توسط اد میلیبند، که مختصر تغییرات آب و هوایی را بر عهده دارد، ارائه میکند. “قبایل: جستجوی تعلق در یک جامعه تقسیم شده” نوشته دیوید لامی، وزیر امور خارجه در سایه. و «قانون حقوق بشر اروپا: قانون حقوق بشر ۱۹۹۸ و کنوانسیون اروپایی حقوق بشر» توسط سر کیر استارمر< /a>، رهبر کارگر. هیچکدام به نام “سوز کردن” خوانده نشده است.
این لزوما چیز بدی نیست. ممکن است بسیاری از چشم انداز نخست وزیری که کتابی را بنویسد که «تحلیل دقیق قانون حقوق بشر ۱۹۹۸» را ارائه می دهد، احساس آرامش کنند. علاوه بر این، برخی از این کتاب ها خوب هستند. آقای لامی لحظات خوبی از نوشتن دارد. ریچل ریوز ، وزیر خزانه داری در سایه، تاریخ هوشمندانه و متفکرانه ای از زنان ایجاد کرده است. در وست مینستر.
اما به طور کلی این کتاب ها آن چیزی نیستند که شما آن را رولیک می نامید. در سال ۱۹۴۳ جورج اورول مقاله ای با عنوان: “آیا سوسیالیست ها می توانند شاد باشند؟” هیچ کس شک ندارد که محافظهکاران میتوانند شاد باشند یا خوش بگذرانند. کتابی از محافظهکاران یا درباره آن باز کنید و ممکن است آلن کلارک را پیدا کنید که با مچ پاهای تاچر سرگرم است (“جذاب” … به سبک ۱۹۴۰″) یا دیوید کامرون که با عطر روزنامه نگار، ساشا سویر سرگرم می شود (“این باعث می شود بخواهم تو را بگیرم و به داخل بوته ها هل دهم و یکی به تو بدهم!”). یا بوریس جانسون که کم و بیش با همه سرگرم میشود.
کتابهای Labour’s کمتر شاد هستند. این جای تعجب نیست. آنها ۱۳ سال است که از دفتر خارج شده اند. محافظهکاران میتوانند درباره راهروهای قدرت بنویسند، در حالی که سیاستمداران حزب کارگر باید دست خود را در مورد وضعیت بریتانیا بفشارند. نوشتن یک کتاب سرگرم کننده در مورد آن سخت تر است. گاهی اوقات این احساس را به شما دست می دهد که حتی به سختی تلاش می کنند. برای مثال، خانم نندی، خوانندگانش را با حقایق بمباران میکند («نیمی از پلیسیلیکونهای جهان… از استان سینکیانگ چین میآیند.»). مانند خواندن یک نسخه آسیب دیده ویکی پدیا است.
و تقریباً همه این کتاب ها مملو از کلیشه ها هستند. نویسندگان آنها همیشه افرادی را «شجاع» و «الهامبخش» مییابند و در مورد مسائلی مانند «خاموش شدن صدای زنان» نگران هستند. چنین عباراتی به نظر می رسد که از مجموعه شعر یخچالی انجمن فابیان جمع آوری شده اند. نوشتن آنها چیز بدی نیست. اما جالب هم نیستند اورول در مقالهاش به این فکر میکرد که آیا سوسیالیستها میتوانند شاد باشند؟ سوالی که هنگام خواندن این کتاب ها به ذهن خطور می کند این است: “آیا خوانندگان آنها می توانند باشند؟” ■
برای تحلیل تخصصی بیشتر از بزرگترین داستانهای بریتانیا، ثبت نام در Blighty، خبرنامه هفتگی فقط مشترکین ما.