برندسازی جغرافیایی در جهان با کشفِ چهره تازه از عسل کُنار ایران

0
به نقل از ایلنا:

یافته‌‎های تحقیقاتی دکتر «شبنم پری‌چهره» یکی از محققان هیات علمی موسسه تحقیقات علوم دامی کشور که در سومین کنگره بین‌المللی علمی زنبورعسل ایران در بهمن ماه جاری در کرج ارائه شد و ابعاد جدید و ارزشمندی از معرفی عسل کُنار ایران به عنوان عسل خاصی که خاستگاه اصلی آن در استان زیبای بوشهر است، از جهاتی چند حائزاهمیت است. در این یادداشت به بُعد بِرَندسازی جغرافیایی و ارزش افزوده آتی آن برای زنبورداران و کشاورزان منطقه در درجه نخست و سپس پرآوازه کردن نام عسل ایران در جهان و کمک به بازاریابی سایر عسل‌های ایران که در سرزمینی با گیاهان دارویی متمایز تولید می‌شود، می‌پردازم.

وقتی گفته می‌شود از منظر «بِرَندسازی مبتنی بر جغرافیا»، به این معناست که وقتی به لطف این مطالعه (لینک اینجا) مشخص شد که عسل کُنار ایران چه تاثیرات مهمی در پیشگیری و مبارزه با مخاطرات مرگبار بیماری‌های حاد گوارشی دارد، اگرچه پیش از این هم عسل طبیعی به عنوان شفابخش انسان جایگاه خاصی در تمام ادوار تاریخی داشته است، اما انواع مختلف آن با توجه به تغذیه زنبورعسل از شهد گیاهان با پوشش گیاهی مختلف نیز متفاوت خواهد بود. در واقع به لطف همین ویژگی نیز، عسلی مانند «کُنار» می‌تواند در ایجاد تمایز انواع عسل به لحاظ بِرَند جغرافیایی حائزاهمیت باشد. کما اینکه وقتی با بِرَندسازی ملی، یک کشوراز طریق آن تصویر ذهنی کلی سیاسی، فرهنگی و تجاری خود را به سایر ملل جهان معرفی می‌کند و این موضوع جنبه گردشگری را نیز شامل می‌شود؛ «برندسازی جغرافیایی یا همان نشانِ جغرافیایی» هم می‌تواند در ابعاد ملی و بین‌المللی دستاوردهای شیرین خود را به ارمغان آورد. در همین‌جاست که آشکار می‌شود چرا در سالهای اخیر کشورهای بیشتری بجای اتکای صِرف بر برند مقاصد گردشگری، به برندسازی مکانی -Place Branding – یا همان برندسازی جغرافیایی روی می‌آورند و هویّتی همه‌جانبه را ترویج می‌کنند تا در واقع برندهای مقصد، در قالب برندسازی یک مکان (با همه جوانب هویّت‌بخش) گسترش یابد کما اینکه چه بسیار مردم ایران که امروز محلات استان مرکزی را با «گلاب» آن می‌شناسند یا لیقوان را به پنیر آن و توسکانی (Tuscany) برای روغن زیتون تولید شده در ایتالیا، یا (Roquefort) برای پنیر تولید شده در این منطقه از کشور فرانسه.

به هر حال در مورد همین دستاورد تحقیقاتی خاص که محقّق برجسته کشورمان در حوزه علوم دامی در موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی و دانشگاه خوارزمی به عنوان طرح دوره «پسا دکترای» خود ارائه کرد و پس از سخنرانی او در کنگره و مشاهده مستندات، شگفتی دکتر استفان استانگاچیو – Dr. Stefan Stangaciu دبیرکل فدراسیون بین‌المللی آپی‌تراپی نیز در سالن برانگیخته شد و این استقبال به قدری بود که اشتیاق او بیش از خود ایرانیان در سالن نمود بارز یافت، می‌توان به ضرس قاطع ادعا کرد همان گنج نهفته از خروجی این تحقیق، یافته‌هایی است که ما ایرانیان حسب عادت دیرینه «مرغ همسایه غاز است»، عمدتا از کنار آن به سادگی می‌گذریم! کما اینکه متولیان برگزاری این کنگره بین‌المللی نیز در انتخاب ساعت مُساعد برای سخنرانی محقق هموطن خودمان وهمچنین اطلاع‌رسانی فراگیر از ارزش‌آفرینی این دستاورد مهم، کارنامه قابل ذکری در اطلاع رسانی آن به جای نگذاشتند!

و همه این‌ها در حالی است که وقتی نگارنده به عنوان «روزنامه‌نگار- خبرنگار بخش کشاورزی» در نخستین جشنواره عسل کُنار ایران در اوایل دهه ۹۰ خورشیدی عازم استان بوشهر شده بودم؛ اگرچه می‌شود به دلیل تجربه نخست از ضعف فاحش شیوه ضعیف اجرای آن و چه بسا چند جشنواره بعد از آن چشم‌پوشی کرد، اما امروز که عسل «کُنار» بوشهر به دلیل محبوبیتی ویژه بین ملل خلیج فارس و حتی به دلایلی غیر از دستاورد جدید، ثبت ملی نیز شده است، جا دارد تا برای جبران فاصله بسیار آن در ابعاد ملی و جهانی با عسل «مانوکا» ی نیوزلند که با همین خصوصیات مشابه و شاید هم کمتر از کُنار ایران، زبانزد بازار جهانی عسل است، «نقشه راه» تازه‌ای ترسیم کرد.

در واقع وقتی به بازار جهانی عسل در سال ۲۰۲۱ نگاهی بیافکنیم که به ارزش ۸.۳۸ میلیارد دلار آمریکا رسید و تجزیه و تحلیل گروه IMARC نشان داده است که شرکت‌های برتر تولیدکننده عسل به طور فزاینده‌ای بر انجام فعالیت‌های تحقیق و توسعه (R&D) گسترده به منظور بهبود مستمر کیفیت و کیفیت عسل تمرکز می‌کنند، می‌توان اینگونه برداشت کرد که افزایش تقاضا برای محصولات تقویت‌کننده سیستم ایمنی در میان توده‌ها به دلیل شیوع سریع بیماری کرونا (COVID-19) در سراسر جهان، شرکت‌های پیشتاز جهان را تشویق کرده است تا انواع محصولات تقویت‌شده از عسل را در بازار معرفی کنند. در نتیجه همین نگاه نیز هست که چشم‌انداز مثبتی برای عوامل دیگر از جمله افزایش استفاده از عسل در فرمولاسیون محصولات مختلف مراقبت از پوست یا شربت‌های ضدسرفه، از طریق دسترس بودن آسان محصول از طریق کانال‌های خرده‌فروشی سازمان‌یافته آنلاین و آفلاین، و افزایش سرمایه‌گذاری توسط تولیدکنندگان و فروشندگان پیشتاز برای توسعه استراتژی‌های بازاریابی قوی و تایید افراد مشهور یافت شود. به بیان دیگر، همین رویکرد نیز باعث شده که انتظار برود بازار جهانی عسل در درازای سال‌های ۲۰۲۲ – ۲۰۲۷میلادی به ارزش ۱۱.۶۴ میلیارد دلار آمریکا برسد.

در واقع اینکه چگونه برند (نشان) عسل «مانوکا» به چنین نقطه‌ای از شهرت جهانی رسیده است، تحلیل و مجال مفصلی را در حوزه واکاوی شگردهای تجاری و تبلیغاتی می‌طلبد، اما دستکم در استفاده از تجربه برند سازی از عسل مانوکا، نباید توجه حداکثری به آن را نادیده انگاشت که اگر شرکت Oha Honey LP زیر چتر شرکت مادر خود (Ngai Tahu) در تحویل عسل Manuka مانوکا در سراسر جهان نقش موثری دارد، درواقع واحدهای عملیاتی‌اش، شبکه‌ای را در پنج منطقه عمده تولید عسل در نیوزلند و یک مرکز پردازش و بسته‌بندی در Wairarapa ایجاد کرده است که به آن امکان می‌دهد تا محصولات با کیفیت بالا از عسل «مانوکا» را تولید کند.

لذا در چنین شرایطی انتظار می‌رود تا برندهای سرشناس صنایع غذایی کشور، بجای بسته بندی عسل‌های متعارف که سایر زنبورداران محلی هم توان عرضه آن را به مشتریان خاص خود دارند، آستین همّت بالا زده و با مشورت اتحادیه سراسری زنبورداران کشور یا اتحادیه‌های محلی، در معرفی جهانی عسل «کُنار» بعنوان عسلی که فقط یکی از ویژگی‌های ایمنی‌سازی خیره‌کننده‌‎اش در پژوهش اخیر خانم دکتر «شبنم پری‌چهره» هویدا شده است، تصمیم ملی اتخاذ کنند.

علیرضا صفاخو- روزنامه‌نگار

 

[انتهای پیام]

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.