بلایت رویکرد مهندسی در اقتصاد
تداوم این داستان که رویکردهای مهندسی در تعاملات اجتماعی، از جمله تعامل اقتصادی، قابل اجرا هستند، باید به تاریخ سپرده شود. موسی غنینژاد، اقتصاددان برجسته و از مدافعان سرسخت بازار آزاد، در مقالهای با عنوان «آفت رویکرد مهندسی در اقتصاد» که در وبسایت اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی تهران منتشر شده است، این فراخوان را مطرح کرده است. گزیدهها:
مهندسی سیستم های طبیعی در سراسر جهان برای بهبود رفاه مردم، به ویژه در طول دو قرن گذشته و پس از انقلاب صنعتی مورد احترام است. در همین حال، شاهکارهای شگفتانگیز مهندسی منجر به یک تصور غلط رایج شده است که ما میتوانیم با استفاده از روشهای مهندسی راهحلهایی برای همه مشکلات پیدا کنیم.
در اصل، مهندسی به طور مستقیم در دنیای فیزیکی قابل استفاده است و نمی توان آن را به راحتی به علوم اجتماعی تعمیم داد – جایی که افراد و تعاملات آنها درگیر هستند. رفتار انسانها توسط افکار و ترجیحات منحصر به فرد آنها هدایت میشود. افکار ممکن است در طول زمان دستخوش تغییرات چشمگیر شوند. اینکه چه تأثیراتی تغییر می کند عواملی هستند که به راحتی از طریق علوم طبیعی یا مهندسی قابل تشخیص نیستند، صرفاً به این دلیل که افراد دارای اراده آزاد هستند و از آزادی عمل برخوردار هستند. آنها نسبت به شرایط مختلف کاملاً متفاوت واکنش نشان می دهند.
این در حالی است که صاحبان قدرت سیاسی تمایل بیشتری به مهندسی دقیق روابط اجتماعی یا اقتصادی دارند. آنها دوست دارند تجارت خارجی را طراحی کنند و واردات را کنترل کنند تا از تولید داخلی محافظت کنند و رشد اقتصادی را تقویت کنند. آنها مشتاق قیمت گذاری کالاها و کالاها و مهندسی عدالت اجتماعی هستند. حفظ یا افزایش ارزش پول ملی همواره یکی از وسوسه های قوی در محافل سیاست گذاری بوده است.
در کشور ما مهندسی نرخ سود و تعدیل آن با نرخ تورم به طور وظیفهآمیز دنبال میشود. اما تاریخ چیز دیگری را نشان می دهد. اغلب نشان داده است که تمام این رشتههای مهندسی محکوم به فنا هستند، اگرچه به دلیل محبوبیت آنها در بین مردم و سیاستگذاران، به ندرت رها شدهاند.
ثابت شده است که توهم مهندسی اقتصاد، با تکیه بر توهم، چنان ریشه دوانده است که حتی اقتصاددانان نیز با برجسته کردن مفهوم شکست بازار، به آن پناه می برند. آنها به غلط پیشنهاد می کنند که اقتصاد به جای علم درک رفتار بازارها، علم مقابله با شکست بازار از طریق تکنیک های مهندسی است.
مولود چنین ذهنیتی در کشور ما فاجعه بار بوده است. نهادهای کنترل کننده اقتصاد (از سازمان حمایت از مصرف کننده و تولیدکننده گرفته تا شورای رقابت گرفته تا سازمان مبارزه با قاچاق کالا) همگی محصول چنین تفکری هستند.
ایجاد بانکداری بدون ربا از یک رویکرد مهندسی سرچشمه می گیرد، گویی می توانید با نادیده گرفتن قوانین اقتصادی یک سیستم بانکی کارآمد بسازید.
انجام غیرممکن ممکن است ممکن باشد، اما لزوماً نتایج مطلوب را به همراه نخواهد داشت. اقتصادی که ما در آن فعالیت می کنیم یک سیستم طبیعی نیست و مکانیسم های اقتصادی را نمی توان مانند سیستم های طبیعی مهندسی کرد.
منبع: Financial Turbine