به لطف موافقتنامه بلفاست، ایرلند شمالی یک مکانی بهتر
به گزارش اخبار تازه و به نقل از Economist:
ON سرما روز آوریل سال ۱۹۹۸، زمانی که توافق جمعه خوب منعقد شد، جورج میچل به رهبران ایرلند شمالی گفت که رویایی دارد. این سناتور سابق آمریکایی بیشتر شش ماه اول زندگی پسرش را در سرکوب اتحادیهها و ملیگرایان برای رسیدن به توافق از دست داده بود. او گفت یک روز می خواست با پسر در گالری عمومی مجمع استورمونت بنشیند و دشمنان سابق را با هم ببیند. چهارده سال بعد او همین کار را کرد. او گفت که بیانیه وزیران که از طریق آن نشستند، “خشک مانند غبار” بود. “اما این موسیقی در گوش من بود، و شنیدن آن فوق العاده بود.”
<. p class="article__body-text">رئیس جمهور جو بایدن، ریشی سوناک و دیگر رهبران جهانی به زودی در بلفاست خواهند بود و بیست و پنجمین سالگرد توافق را در ۱۰ آوریل جشن می گیرند. چیزهای زیادی برای جشن گرفتن وجود دارد. میتوانید ردپای آکورد را در معماری شهر ببینید: بدون ترس از بمب، تقریباً در هر خیابان سازههای لعابدار وجود دارد. میتوانید آنها را هم بچشید: جایی که زمانی حلقهای از فولاد نه تنها بمبافکنها، بلکه غذاخوریها را نیز دور نگه میداشت، راهنمای میشلین ۱۸ رستوران را توصیه میکند. آنها دوستی و حتی عشق را پرورش داده اند. مشکلات مردم را مجبور کرد تا حد زیادی به جوامع خود بچسبند. اگرچه بیشتر آنها هنوز جدا از هم زندگی می کنند، اما بسیاری آزادانه در مرکز شهر با هم ترکیب می شوند.
مصالحه ای که عمدتاً به ۳۰ سال قتل عام پایان داد، دوام آورده و حتی برخی از مخالفان را به دست آورده است. با این حال هنوز اختلافات عمیقی وجود دارد – و هیچ یک از موسیقی های میچل وجود ندارد، اما غبار فراوانی در اتاق پوشیده از گردو مونتاژ وجود دارد. دولت تفویض اختیار بیش از یک سال است که پس از ششمین فروپاشی در کل، معطل مانده است. کارمندان دولتی خدمات بهداشتی، آموزشی و سایر خدمات را در حال اجرا نگه می دارند، اما نمی توانند قوانین یا سیاست ها را تغییر دهند.
این معامله یک دستاورد شگفت انگیز بود. برخی از کسانی که آن را زده بودند به سختی می توانستند با یکدیگر صحبت کنند. دیوید تریمبل، رهبر اتحادیهگرایان اولستر، که در آن زمان بزرگترین حزب اتحادیهگرا بود، هر کاری که میتوانست انجام داد تا از صحبت مستقیم با گری آدامز از شین فین، شاخه سیاسی ارتش جمهوریخواه ایرلند (IRA) اجتناب کند. او یکی از افراد کلیدی در گروه تروریستی بوده است. آقای آدامز یک بار در حالی که خود را در مجاورت ادرار آسوده می کردند، سعی کرد مکالمه ای را آغاز کند. تریمبل غرغر کرد: «بزرگ شو».
با این حال تریمبل اتحادیهگرایان محتاط را به سازش نسلی با ناسیونالیستها سوق داد، به رهبری جان هیوم، رهبر حزب سوسیال دموکرات و بدون خشونت. حزب کارگر (SDLP)، که در آن زمان بزرگترین حزب ملیگرا بود، که تفکرش سند را اشباع کرد. این دو مرد به خاطر شجاعتشان جایزه صلح نوبل را تقسیم کردند. آقای آدامز شجاعت متفاوتی از خود نشان داد. او که در بیرون راندن انگلیسی ها با اسلحه شکست خورده بود، بر تخریب زرادخانه IRA نظارت کرد، زیرا می دانست که ممکن است به خاطر این کار کشته شود.
نبوغ توافق در این بود که به همه کافی باشد. تقسیم قدرت بین اتحادیهگرایان و ملیگرایان اجباری است. حزب پیشتاز از یک طرف وزیر اول و طرف دیگر معاون را تامین می کند و آرای کلیدی در مجمع باید با اکثریت نمایندگان هر دو تصویب شود. این امر از منافع اقلیت ناسیونالیست محافظت می کرد، حتی در حالی که ایرلند شمالی بریتانیایی باقی می ماند. الزام به برگزاری رفراندوم برای اتحاد ایرلند در صورت وجود شواهدی که ناسیونالیست ها برنده خواهند شد، به سین فین اجازه داد تا بگوید مسیری سیاسی برای رسیدن به هدف خود دارد (اگرچه ایرلند شمالی همیشه بدون حمایت اکثریت غیرقابل دوام بود). ارگانهای فرامرزی مرزهای قبلاً نظامیشده را محو میکردند، حتی اگر اتحادیهگرایان حق وتوی اعمال خود را حفظ میکردند.
این برای تقریباً سه چهارم جمعیتی که در اثر جنایات بیوقفه فرسوده شده بودند، کافی بود. . در همه پرسی شش هفته بعد، ۷۱ درصد از رای دهندگان در ایرلند شمالی و ۹۴ درصد در جمهوری ایرلند به این توافق رای دادند. حزب اتحادگرای دموکراتیک (DUP) به شدت با این توافق مخالفت کرد. اکنون این گروه اصلی اتحادیه است، DUP در دفاع از منافع خود از آن استناد می کند. یکی از بحثبرانگیزترین تغییرات برای اتحادیهگرایان، تبدیل پاسبانی سلطنتی اولستر، که تنها ۸ درصد کاتولیک بودند، به پلیس ایرلند شمالی، که ۳۲ درصد کاتولیک هستند، بود. یک نظرسنجی دولتی می گوید که تغییر اعتماد ۸۶ درصد از مردم را جلب کرده است.
محاسبات غم انگیز
این توافق بدون شک جان بسیاری را نجات داد. چه تعداد، هیچ کس نمی تواند بداند. اما در نزدیک به سه دهه خونریزی، که از سال ۱۹۶۹ شروع شد، بیش از ۳۵۰۰ نفر کشته شدند – تقریباً ۴۰۰ نفر از آنها حتی در دهه ۱۹۹۰، زمانی که بهبود اطلاعات و امنیت شبه نظامیان وفادار و جمهوری خواه را محدود می کرد.
< p class="article__body-text">خشونت به یکباره پایان نپذیرفت – مرگبارترین جنایت، بمب گذاری در اوماغ توسط جمهوری خواهان مخالف، در اوت ۱۹۹۸ رخ داد – و گروه های کوچک وفادار و جمهوری خواه هنوز هم گهگاه آدم می کشند. MI۵، سرویس امنیتی بریتانیا، هنوز ۲۰ درصد از منابع خود را به ایرلند شمالی اختصاص میدهد. در ۲۸ مارس سطح تهدید را به “شدید” رساند، به این معنی که احتمال حمله بسیار زیاد است. اما مقیاس خشونت پس از آنچه پیش از این اتفاق افتاد، ناچیز است (نمودار ۱ را ببینید). در ۱۲ ماه گذشته، یک نفر توسط شبه نظامیان کشته و ۳۷ نفر زخمی شده است. شش بمب گذاری و ۳۶ تیراندازی رخ داده است. پلیس ۱۰۰۰ گلوله مهمات را کشف کرده است.
آرامش بهایی تمام شده است که عمدتاً توسط قربانیان و خانواده های آنها پرداخت شده است. مایکل لانگلی، شاعر بلفاست، این را در «آتش بس» که برگرفته از «ایلیاد» هومر است، خلاصه کرده است. شاه پریام سالخورده با جمع آوری جسد ضرب و شتم پسرش هکتور از آشیل که او را به قتل رسانده است، می گوید: «به زانو در می آیم و کاری را انجام می دهم که باید انجام شود/و دست آشیل، قاتل پسرم را می بوسم». /p>
کاری که باید انجام می شد این بود که به زندانیان اجازه داده شود آزادانه راه بروند. قاتلانی که بعداً دستگیر میشدند بیش از دو سال در زندان نمیماندند. اکنون دولت بریتانیا همچنان پا را فراتر می گذارد و در واقع عفو عمومی را اعلام می کند و می گوید که زمان آن فرا رسیده است.
برخی نابخشودنی ها را بخشیده اند. جود وایت، که مادرش در سال ۱۹۸۴ توسط یک بمب وفادار به قتل رسید، هیچ سودی در زندانی کردن قاتل خود نمی بیند. دیگران نمی توانند. سامی هینان که در سال ۱۹۸۵ در کنار کلبه خانوادگی که پدرش توسط IRA تیراندازی شد، ایستاده است، “فریادهای وحشتناک و مرگبار” را در بیرون پنجره اتاق خوابش به یاد می آورد. او از این توافق استقبال نکرد: “من کاملاً ویران و مضطرب بودم.”
آقای هینان نیز نگران است که قاتلان پدرش قهرمان شوند. او معتقد است نسل جدید گذشته خونین را رمانتیک می کند. جوانان در کنسرتها، کافهها و حتی در رختکن تیم فوتبال زنان ایرلند شعار «Ooh aah, up the ‘Ra» (مخفف IRA) سر دادهاند. میشل اونیل، رهبر شین فین در استورمونت، گفته است که “هیچ جایگزینی” برای کمپین ترور IRA وجود ندارد. در یک نظرسنجی سال گذشته از هر ده پاسخ دهنده ملی گرا، هفت نفر با او موافق بودند. در سال ۱۹۹۸، از هر ده کاتولیک هفت نفر گفتند که اصلاً با خشونت جمهوریخواهان همدردی ندارند.
بسیاری از اتحادیهگرایان قیمت دیگری را پیشبینی میکنند: اتحاد ایرلند. آنها شکایت دارند که در جایی که یک شهرک را دیدند، Sinn Féin در راهپیمایی طولانی خود به سوی ایرلند متحد، یک ایستگاه صحنه دید. (طبق نظرسنجی اخیر، ۵۴ درصد از اعضای اتحادیه اگر می توانستند به این توافق رای منفی می دادند.) اما آقای آدامز همیشه در مورد آن صحبت می کرد. او در سال ۱۹۹۸ گفت که سند جمعه خوب “یک مرحله از مبارزه ما را به پایان می رساند و مرحله دیگر را باز می کند”. محصور کردن تحریک برای اتحاد به سیاست تمام هدف بود.
اما علیرغم موفقیت انتخاباتی سین فین- مدتها پیش به عنوان حزب اصلی ناسیونالیست از SDLP پیشی گرفت. و در انتخابات سال گذشته استورمونت، قبل از DUP در صدر قرار گرفت – جمهوریخواهان نسبت به سال ۱۹۹۸ کمی به اتحاد ایرلند نزدیکتر هستند. امتناع از قتل همشهریان خود باعث شده است که اتحاد برای بیشتر افراد مسلمان نشده کمتر تهدید شود. اما نوکیشان واقعی محدود بوده اند.
ناسیونالیست ها با این وجود از زمان تجزیه ایرلند در سال ۱۹۲۱ بیش از هر زمان دیگری اعتماد به نفس دارند. آنها معتقدند که جریان تاریخ به طور قطعی به نفع آنها تغییر کرده است. حتی تعداد کمی از جمهوری خواهان انتظار دارند که در یک نظرسنجی مرزی برنده شوند. اتحادیه گرایان مایوس شده اند. مجموعه ای از رهبران سیاسی ناتوان و این احساس که قدرت آنها در حال از بین رفتن است، به جبرگرایی دامن زده است.
آرامش مطمئناً برای اقتصاد خوب بوده است، اگر نه به خوبی همانطور که ممکن است امیدوار باشید. بین سالهای ۱۹۹۸ و ۲۰۱۹، GDP ایرلند شمالی ۴۳ درصد رشد کرد، کمی کمتر از کل بریتانیا. اما علیرغم ادغام اقتصادی نزدیکتر در جزیره، اقتصاد جمهوری ایرلند (بر اساس معیاری که از تأثیر تحریف کننده بر تولید ناخالص داخلی سیستم مالیات شرکت ایرلند برداشته شده است) دوباره با سرعت نصف رشد کرد (نمودار ۲ را ببینید). .
دوباره شناور
با این وجود، قدم زدن در خیابان های مدرن محله تایتانیک بلفاست، قدم زدن در ایرلند شمالی است که توافق منعقد شد. ممکن است. محل ساخت کشتی محکوم به فنا تا سال ۱۹۹۸ به یک زمین بایر پسا صنعتی تبدیل شده بود. اکنون این سایت ۷۵ هکتاری بیش از ۱۰۰ شرکت از جمله غول های جهانی مانند سیتی بانک و مایکروسافت را در خود جای داده است. مرکز بازدیدکنندگان تایتانیک از نظر معماری جسورانه تر از کشتی موفق بوده است و از زمان افتتاح یک دهه پیش ۷ میلیون بازدیدکننده را به خود جذب کرده است – هجومی که زمانی که شهر در برابر حمله مستحکم می شد غیرقابل تصور بود. در همان حوالی، در استودیوی غارنشین Paint Hall، «بازی تاج و تخت» فیلمبرداری شد.
در آن سوی جاده صحنه غیرقابل توجه یک درام دیگر است که اکنون تقریباً هفت سال از عمرش می گذرد: یک نمایش بزرگ. سالنی که در ساعات اولیه ۲۴ ژوئن ۲۰۱۶، اعلام شد که ایرلند شمالی به ماندن در اتحادیه اروپا رأی داده است، اما بریتانیا به طور کلی ترک را انتخاب کرده است. . رای برگزیت، توافقی را که عمداً و به طور مفید مرزهای جزیره را محو کرده بود، بیثبات کرد.
برای باز نگه داشتن این مرز، دولت بریتانیا در نهایت تصمیم گرفت ایرلند شمالی را در این منطقه نگه دارد. اتحادیه گمرکی اتحادیه اروپا و بازار واحد کالاها، در حالی که بقیه بریتانیا را خارج می کند. پروتکل حاصله از ایرلند شمالی، بخشی از معاهده برگزیت، تشویش ملی گرایان در برگزیت را کاهش داد، اما اتحادیهگرایان را نگران کرد زیرا مرزی را در دریای ایرلند ترسیم کرد و تجارت با بریتانیای کبیر را دشوارتر کرد.
در فوریه ۲۰۲۲ DUP در اعتراض از استورمونت خارج شد. چارچوب Windsor مورد توافق بریتانیا و EU از آن زمان جایگزین پروتکل شده است، اما توسط DUP رد شده است. استورمونت هنوز ننشسته است. وتوهای قدرتمندی که توافق به هر دو طرف داد، به حزبی با تنها ۲۱ درصد آرا اجازه داد تا از تشکیل دولت جلوگیری کند.
اعداد همیشه برای ایرلند شمالی حیاتی بوده است. مرزهای آن یک قرن پیش با دقت ترسیم شد تا شش شهرستان از ۹ شهرستان در استان اولستر را تصاحب کند، تا اطمینان حاصل شود که کاتولیکها، مخالف تقسیم، در اقلیت خواهند بود. اما اکثریت پروتستان مدتهاست که رفته اند. سرشماری سال گذشته تأیید کرد که تعداد کاتولیکها اکنون از پروتستانها بیشتر است، اگرچه آنها هم اکثریت نیستند.
پل نولان، یک محقق اجتماعی، انتشار این سرشماری را یکبار در دهه به فوتبال تشبیه میکند. نتایج اعلام پیروزی یا شکست برای یک طرف یا طرف دیگر. اما بررسی دقیقتر آخرین مورد چیز دیگری را نشان داد: “برندگان بزرگ اتحادیهگرایی یا ملیگرایی نبودند، بلکه آنهایی بودند که میخواستند به طور کلی از این لنگرگاهها خلاص شوند… و با سه تیم که اکنون در حال بازی هستند، هیچ کس نمیداند این بازی چگونه به پایان میرسد.” /p>
نارنجی، سبز و در میان
در سال ۱۹۹۸، تنها ۷ درصد قانونگذاران از احزاب غیر قبیله ای بودند. امروزه حزب اتحاد میانه رو تقریباً ۲۰ درصد را در اختیار دارد (نمودار ۳ را ببینید). ظهور آن تا حدی فرزند توافق است، اما اکنون آنچه را که آن را به دنیا آورده تهدید می کند. امتیازاتی که توافق به دو قبیله در مجلس، اتحادیهگرایان و ملیگرایان داده بود، در واقع به این معناست که آرای یک سوم، یعنی مرکزگرایان، حساب نمیشود. این در سال ۱۹۹۸ از لحاظ نظری غیرقابل دفاع بود، اما تفاوت عملی کمی ایجاد کرد. اکنون این یک پوچ غیرقابل دفاع است. حرکت به سمت رأی اکثریت واجد شرایط، که در آن به حمایت شاید ۶۵ درصد از همه قانونگذاران برای تصویب یک قانون نیاز است، از بازگشت به سوء استفاده از قانون اکثریت جلوگیری می کند و به همه اعضا حق رأی برابر می دهد.
حتی در زمان فعالیت، دولت تفویض اختیار شده بین مضحک و مضحک فرو رفته است. فروپاشی قبل از آخرین مورد، که سه سال به طول انجامید، در سال ۲۰۱۷ پس از رسوایی “پول نقد برای خاکستر” رخ داد. کسانی که میدانستند در طرح انرژی سبز انباشته شده بودند که در آن استورمونت به ازای هر ۱ پوند سوخت سوخته، ۱.۶۰ پوند پرداخت میکرد. یک تحقیق همه را از فساد پاک کرد، اما بی کفایتی آشکار شد به اندازه کافی تکان دهنده بود.
به آلبان مجینس، مذاکره کننده SDLP در سال ۱۹۹۸ و اولین ارباب ملی گرای بلفاست. شهردار، این توافق همچنان «تنها راهی است که شما می توانید در اینجا شکل متمدنانه ای از سیاست داشته باشید». قابل توجه است که او مایل است در پنج سال آینده همه پرسی برای وحدت برگزار شود زیرا انتظار دارد شکست بخورد. با توجه به اینکه توافق، امکان برگزاری یک نظرسنجی دیگر را برای هفت سال منتفی میکند، «شاید بهترین کار این باشد که آن را کنار بگذاریم و به ما هفت سال دولت نسبتاً باثبات بدهیم». اما او اعتراف می کند که بهای ثبات، دولت ضعیف است.
جاناتان پاول، که به عنوان رئیس دفتر تونی بلر، نخست وزیر وقت بریتانیا، به طور مرکزی در مذاکرات ۱۹۹۸ شرکت داشت. ، می گوید که تقسیم اجباری قدرت “برای همیشه نمی تواند ادامه یابد”. اما او می افزاید که حذف آن درست پس از غلبه بر DUP توسط سین فین، اشتباه خواهد بود.
اما توافقی که امروز اجرا می شود، قبلاً وجود ندارد تعداد قانونگذاران از ۱۰۸ به ۹۰ تن کاهش یافته است. وزارت دادگستری حساس خارج از سازوکارهای توافق است تا ترس اتحادیهگرایان از مسئول بودن یک بمبگذار سابق IRA را کاهش دهد. عدالت کیفری. یک تغییر فنی در نحوه انتخاب اولین و معاون وزیر اول، قبیلهسازی را افزایش داده است – که برای ایرلند شمالی بد است، اما برای DUP و سین فین خوب است.
<.فشار و کشش
A.J. کانلون، یک کاتولیک ۱۷ ساله، و ربکا کروزیر، یک پروتستان ۱۶ ساله، از طریق PeacePlayers با یکدیگر آشنا شدند و آمده اند تا آزادی از فرقه گرایی را که آن ارائه می دهد، گرامی بدارند. با این حال هر دو انتظار دارند ایرلند شمالی را ترک کنند. برای خانم کانلون، حمله به عمهاش و آگاهی او از سوزاندن مردم از خانههایشان انگیزهای برای ترک است. خانم کروزیه می خواهد “ببینم چه درهایی را می توانم به روی خودم باز کنم”.
اما آرزوی آنها ممکن است کمتر از آن چیزی که به نظر می رسد تیره و تار باشد. زمانی که اندرو هاسارد در سال ۱۹۹۸ رای خود را به توافقنامه جمعه خوب داد، به همان اندازه جوان بود که هر کسی حرفی برای گفتن داشت: تولد ۱۸ سالگی او بود. او هم قصد ماندن در ایرلند شمالی را نداشت. او برای تحصیل به انگلستان رفت و سپس در خارج از کشور مشغول به کار شد. بیست و پنج سال بعد، او بازگشته و شرکت خود را اداره می کند که دوچرخه هایی با رنگ روانگردان می فروشد. او که متاهل و دارای چهار فرزند است، دو مایلی دورتر از والدینش زندگی می کند.
آقای حسارد می گوید: «خانه خانه است. من در سرتاسر دنیا کار کردم، اما ایرلند شمالی در نهایت همان جایی است که من به آنجا کشیده شدم.» مقاومت در برابر کشش یک خانه آرام – حتی در چنین خانه ای سرسختانه ناکارآمد – می تواند سخت باشد.■
<برای تجزیه و تحلیل تخصصی بیشتر از بزرگترین داستانهای بریتانیا، ثبتنام کنید در Blighty، خبرنامه هفتگی مختص مشترکین ما.