«حرکت جهادی» و «ظرفیتهای داخلی» ۲ الگو در تکمیل فاز ۱۱ پارس جنوبی
به گزارش خبرگزاری فارس، افتتاح فاز ۱۱ پارس جنوبی از سوی شرکت ملی نفت ایران، نمود کاملی از تجلی بیانات رهبر معظم انقلاب است زیرا با مروری بر سیر تاریخی تکمیل این طرح بزرگ ملی و دستاوردهای ناشی از آن، می توان به راهبردهایی رسید که بارها از سوی معظم له در دیدارهای مختلف با هیات دولت، اصناف و اقشار جامعه مورد تاکید قرار گرفته است.
شرکت ملی نفت ایران، فاز ۱۱ را در دولت سیزدهم به ثمر رساند و با انجام آن توانست به یکی از مهمترین راهبردهای مورد تاکید معظمله نائل شود؛ دستاوردی بزرگ که با الهام از آموزه «پرهیز از شرطی کردن کشور» محقق شده و با عبور از تصورات موهوم قبلی مبنی بر «توسعه فاز ۱۱؛ به شرط رفع تحریم ها و مشارکت خارجی ها» مجال تحقق یافته است.
اجرای طرح توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی و برداشت گاز از مرزیترین فاز این میدان بزرگ گازی، در شرکت ملی نفت ایران و در دولت سیزدهم، حرکتی جهادی بود که با اتکا به توان داخل انجام شد و امروز افتخار بزرگی برای مجموعه صنعت نفت کشورمان است.
شرکت ملی نفت ایران، در مسیر تحقق این راهبرد به توفیقات قابل توجهی نیز دست یافته است که جملگی برای نخستین بار در صنعت نفت کشورمان مجال تحقق یافته است؛ از آن جمله است عملیات تاریخی جابجایی سکوی بهره برداری گازی از دریا به دریا که تاکنون دو بار در طول تاریخ صنعت نفت جهان محقق شده و انجام آن دانش و توان بالایی را می طلبد.
جابجایی تاریخی سکوها، که زمان بهره برداری از این فاز مرزی را ۳ سال به جلو انداخت و نام نیکی از شرکت ملی نفت ایران در دولت سیزدهم بر جای گذاشت.
* پرهیز از غفلت و فراموشی در یک طرح ملی
سابقه تاریخی فاز ۱۱ به سال ۱۳۷۹ باز میگردد؛ در این سال، شرکت ملی نفت ایران، توتال فرانسه و پتروناس مالزی با هم توافقی سه جانبه امضا کردند و مطالعات مهندسی و فنی برای توسعه این فاز رسما آغاز و در سال ۸۵ پیشنهادهای فنی و مالی توسعه مطرح شد.
چندی بعد اما، شرکت توتال به بهانه افزایش هزینه ها عهدشکنی کرد و از این طرح کنار کشید، سال ۸۸ چینیها برای اجرای این طرح پیشقدم شدند؛ اما آنان نیز بعد از گذشت مدتی از این طرح کنار کشیدند.
شرکت پتروپارس، سومین شرکتی بود که به عنوان پیمانکار اجرای این طرح بزرگ ملی اعلام آمادگی کرد؛ اما وزیر نفت وقت اجرای طرح توسعه فاز ۱۱ را به دلیل عدم اولویت معوق کرد و بدین ترتیب توسعه فاز ۱۱ تا سال ها معطل ماند؛ تا اینکه در سال ۹۵ دوباره شرکت توتال برای توسعه این فاز پیشقدم شد و پس از رایزنی ها سرانجام موافقت نامه ای براساس الگوی جدید قراردادهای نفتی به ارزش ۴.۸ میلیارد دلار میان شرکت ملی نفت ایران، توتال فرانسه، شرکت ملی نفت چین و پتروپارس امضا شد.
سال ۹۷ سال اوج تحریم های آمریکا علیه ایران بود. در چنین شرایطی اکثر شرکت ها از کار در حوزه اقلیمی ایران واهمه داشتند. شرکت توتال این بار به بهانه تحریم از پروژه کنار کشید.
با تنگ تر شدن حلقه تحریم، شرکت ملی نفت چین نیز در سال ۹۸ پا پس کشید و شرکت ایرانی پتروپارس به عنوان مجری این طرح شناخته و از مهرماه ۱۳۹۸ به طور رسمی کار خود را آغاز و برنامه توسعهای خود را بر اساس مطالعات مهندسی، موجودی کالاها و نحوه تأمین کالا و تجهیزات موردنیاز مرحله نخست این فاز و جکتی که در جزیره قشم کار ساخت آن را انجام داده بود، ارائه کرد.
شروع اصلی و عملیات اجرایی کار اما با آغاز به کار دولت سیزدهم میسر شد و از همین جا طرحی بزرگ که ۲۰ سال معطل خارجی ها بود، به دست توانمند ایرانی و طی تنها ۲۰ ماه، از روی کاغذ به مرحله انجام درآمد.
عملکرد تاریخ ساز شرکت ملی نفت ایران در انجام این کار بزرگ طی زمانی کمتر از ۲۰ ماه، با درس گرفتن از تجارب تلخ گذشته در بدعهدی شرکت های خارجی، همان مصداق کامل فرمایشات مقام معظم رهبری است که فرمودند: «غفلت و فراموشی حوادث بزرگ، آفت مهمی است که باید همه از آن پرهیز کنیم.»
* خارج کردن جامه از چشم انتظاری و اهمیت دادن به ظرفیتهای داخلی
پیشبرد طرح ها با تکیه بر توان داخل و با اولویت توسعه و تولید حداکثری از میادین مشترک در دولت سیزدهم، از مهمترین راهبردهایی است که در جهت تاکید رهبر معظم انقلاب در مقوله «خارج کردن جامعه از چشم انتظاری برای تصمیمگیری و اقدام دیگران»، محقق شده است.
با روی کار آمدن دولت سیزدهم و آغاز فعالیت رسمی آن در مردادماه ۱۴۰۰ با شعار پیشبرد طرح ها با تکیه بر توان داخل و اینکه «هیچ طرحی نباید معطل تحقق برجام باشد» و با اولویت توسعه و تولید حداکثری از میادین مشترک، توسعه فاز ۱۱ با جدیت بیشتری دنبال شد.
مهرماه ۱۴۰۱، با اعلام قید فوریت به منظور پیشگیری از مشکل ناترازی گاز در زمستان و با هدف تولید زودهنگام گاز از این میدان مقرر شد تا با کاربست تمام توان و تجهیزات، عملیات حفاری چاه های فاز ۱۱ سرعت یابد و در مرحله نخست حفر ۴ حلقه چاه تکمیل شد.
نیمه دی ماه ۱۴۰۰ بود که گروه پتروپارس از ابلاغ رسمی ۲ قرارداد مهم برای تسریع در توسعه فاز ۱۱ خبر داد و اعلام کرد که این قراردادها مربوط به اجرای خط لوله دریایی، همچنین انتقال، اصلاح و نصب سکوی تولیدی در موقعیت SPD11B است.
پس از ابلاغ این قراردادها، فعالیتهای مهندسی، خرید و اجرای متناظر با آنها از ابتدای دیماه ۱۴۰۰، بهطور رسمی آغاز شد. ۷ ماه بعد، یعنی مردادماه ۱۴۰۱ اعلام شد که عملیات لولهگذاری دریایی خط انتقال گاز نخستین سکوی فاز ۱۱ پارس جنوبی در خلیج فارس تکمیل شد.
این عملیات که توسط شرکت تاسیسات دریایی ایران انجام شد، شامل یک رشته خط لوله ۳۲ اینچ دریایی گاز ترش و یک رشته خط لوله ۴.۵ اینچ تزریق منواتیلن گلایکول به طول تقریبی ۱۵ کیلومتر بود که از طریق اتصال در کیلومتر ۱۸ خط لوله دریایی سکوی دریایی ۱۲C از فاز ۱۲ پارس جنوبی، وظیفه انتقال گاز ترش سکوی ۱۱B را به پالایشگاه خشکی بر عهده داشت.
در ادامه، حسب نظر مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران، تصمیم گرفته شد تا سکوی بهره برداری فاز C12 میدان گاز پارس جنوبی که در این موقعیت از راندمان کمتری برخوردار بود، به موقعیت فاز B11 انتقال یابد تا در وقت و زمان صرفه جویی شود؛ زیرا ساخت سکویی مانند آن سه سال به طول می انجامید و در نتیجه انتقال و جابجایی سکو می توانست تا عملیات تولید و بهره برداری را سه سال جلو بیندازد.
اما جابجایی یک سکوی بهره برداری در دریا از موقعیت خود به موقعیت جدید، آن هم در شرایط شدید تحریمی آیا امکانپذیر بود؟ آیا چنین اقدامی که در همه دنیا کم نظیر است به دست متخصصان ایرانی با وجود امکانات اندک شدنی است؟
براساس آمارها تاکنون دو بار سکوهای نفتی در دریا جابجا شده است، آن هم به دست بزرگ ترین شرکت های نفتی جهان؛ با این حال ، همین آمار از جابهجایی سکوی گازی حرفی به میان نیاورده است و اگر این اقدام تاریخی صورت گیرد، در جدول نخستین ها ایران در رتبه اول قرار می گیرد. آری، اگر این کار نمایان با موفقیت به انجام می رسید، برگی درخشان در کارنامه دولت سیزدهم ثبت می شد.
سکوهای پارس جنوبی معمولا از ساحل و در فضا و موقعیتی آرام به محل نصب در دریا انتقال یافته اند، اما این جابهجایی از محل سکوی نصب شده در دریا، در محاصره امواج بلند و چند متری و فضایی ناآرام و متلاطم، اولین تجربه و توام با ریسک بالایی بود.
این سکو با وزنی بیش از ۳۲۰۰ تن از سنگین ترین سازه های دریایی در دنیاست. برخی از مهندسان پیشنهاد دادند که سکو نخست تکه تکه شده و سپس جابجایی صورت گیرد. این پیشنهاد به سبب ملاحظات فنی و مهندسی رد شد و در نهایت بر انتقال و جابجایی یکپارچه، اتفاق نظر یافتند.
برای بلند کردن و نصب مجدد سکو، به شناوری عظیم با بوم و جرثقیل باظرفیت بسیار بالا نیاز بود، که تهیه آن از کشورهای دیگر در شرایط تحریم میسر نبود.
تنها راه چاره، استفاده از شناور اوشنیک ۵۰۰۰ بود، این شناور متعلق به شرکت ملی نفت ایران بود که در قراردادی ۵ ساله به کشور دیگری واگذار شده بود. با روش های مذاکره و مصالحه نزدیک به ۶ ماه طول کشید تا این شناور به آب های ایران بازگردانده شد.
اقدامهای اولیه و برش پایه های سکو، اگرچه دشوار اما با عملیات سینگل لیفت با موفقیت به انجام رسید. مرحله بعدی انتقال با شناور بود.
سکو بالاخره از جایگاه خود به فاز ۱۱ رسید و در پی آن، از طریق اوشنیک، این جرثقیل عظیم دریایی، بلند شده و در موقعیت مخزنی B11 نصب شد.
اولین تجربه دریایی در انتقال و جابهجایی سکو، با توفیق همراه شد، اقدامی که در عملیات دریایی صنعت نفت کشور بی سابقه بود و چه بسا باید گفت در خاورمیانه و سراسر گیتی، این تجربه بی نظیر بود.
خیلی زود، توان تخصصی صنعت نفت ایران در حوزه پروژه های عظیم نفتی و گازی همه رسانه های جهان را درنوردید و کارشناسان جهانی بر درخشش ایران در این عرصه صحه گذاشتند.
آنچه مسلم است، در لحظه بحرانی که همه شرکتهای بزرگ خارجی عقب نشینی کردند و سایه شوم تحریم بر صنعت نفت کشور گسترده شده بود، اعتماد وزارت نفت و شرکت ملی نفت ایران به متخصصـان داخلـی به ثمر نشست و در این میان دولت سیــزدهم با حمایت بی شائبه ی خود، نقشی بزرگ در این پیروزی درخشان ایفا کرد.
دولتی که هرچند ناخواسته گرفتار طوفانی از تحریم ها شد، توانست تا با تکیه بر ظرفیت های داخلی، عبور از این بحران را ممکن سازد و در حمایت از اهل دانش و تخصص میهن از هیچ کوششی دریغ نورزید .
جابجایی و انتقال سکو در فاز ۱۱ به راستی شاهکار مهندسان ایرانی به شمار می آید، این عملیات درخشان، تولید گاز را در این فاز سه سال پیش انداخت. در عرصه پر رقابتی که حتی ثانیه ها دارای اهمیت هستند، پیش انداختن کار تولید و بهره برداری به مدت سه سال، کاری معجزه آساست، همچنین تکیه به توان داخلی و صرفه جویی در هزینه و زمان ساخت یک سکوی بزرگ ۳۲۰۰ تنی و افزایش تولید میعانات گازی، کاری است که جز ستایش اهل فن را در پی ندارد و درست جایی است که فرمایشات رهبر معظم انقلاب در باره «خارج کردن جامه از چشم انتظاری » و «اهمیت دادن به ظرفیتهای داخلی» به ثمر می نشیند.
* ضرورت انسجام مدیران اقتصادی و داشتن نظر واحد در مسائل گوناگون اقتصادی
افتتاح فاز ۱۱ پارس جنوبی، به عنوان طرحی که ۲۰ سال بر زمین مانده بود و در کشاکش سیاست های داخلی و خارجی دست به دست می شد، سرانجام در دولت سیزدهم مجال تحقق یافت.
اما آنچه که بیش از هرچیز بر تحقق آن سودمند افتاده است، عزم راسخ دولت، وزارت نفت و شرکت ملی نفت ایران در تحقق این دستاورد بزرگ ملی است.
هر دولتی به هنگام شروع به کار، مسیری را برای آینده کشور ترسیم می کند. در صنعت نفت، آنچه دولت سیزدهم وعده آن را می داد، در فاز ۱۱ به تحقق رسید. هرچند برای رسیدن به قله ی خواست ها راهی دراز در پیش است؛ اما همواره قدم های نخستین قدم های سرنوشت سازی هستند و این گام ها اگر استوار و به دور از واهمه و تردید برداشته شوند، چشم اندازی درخشان را برای آینده میهن رقم خواهند زد.
در این مسیر دشوار، مدیران و متخصصان دو مجموعه وزارت و شرکت ملی نفت ایران، در هماهنگی و انسجام کامل و در مسیر راهبردهای دولت سیزدهم، با درس گرفتن از حوادث و تجربه های بزرگی همچون نافرجامی امید بستن به حمایت خارجی ها و امید واهی بلوغ صنعت نفت به شرط عبور از تحریم، طی یک راهبرد گسترده عملیاتی، عزم خود را جزم کردند و با اتکا به توان متخصصان داخلی کشورمان، توانستند تاریخی ماندگار را در صنعت نفت کشورمان رقم بزنند.
شرکت ملی نفت ایران امروز در یک بزنگاه تاریخی است. در حلقه محاصره تحریم ها رها شده از سوی شرکای بین المللی و پشتگرم به دولتی که در راستای اجرای طرح توسعه فاز ۱۱ به عنوان طرحی کاملا ملی و وطنی از هیچ گونه حمایتی فروگذار نکرده است.
شرکت ملی نفت ایران، امروز با افتخار در مسیری گام برمی دارد که راهبردهای رهبر معظم انقلاب را به ثمر مینشاند و بدون شک بهرهبرداری از فاز ۱۱، نمودی کامل از طی طریقی جهادگونه در این مسیر است.
[پایان پیام]
منبع: خبرگزاری فارس