دهلیزهای تجاری ایران و افغانستان برای هر دو هند و چین ثمربخش است
استقرار راهبردی کریدورهای تجاری در سراسر افغانستان و ایران در حال شکل گیری است، زیرا هند و چین استراتژی های تجاری یکدیگر را از طریق کشورهای کلیدی ژئواکونومیک زیر و رو می کنند.
دهلیز زمینی افغانستان به بندر چابهار، آن را با ایجاد یک کریدور خلیج فارس به هند وصل می کند، در حالی که دهلیز هوایی افغانستان به هند یک مسیر تجاری موازی و مستقیم تر را فراهم می کند. در مقابل، کریدورهای دوقلوی اقتصادی چین در منطقه عمود بر هم هستند: شمال-جنوب از طریق پاکستان به خلیج فارس و شرق-غرب از طریق ایران به استانبول.
در مقاله ای که توسط CACI Analyst منتشر شده است، می گوید که گوادر پاکستان و چابهار ایران به طور موثر در یک گره ژئوپلیتیکی یکسان هستند و استراتژی های تجاری بسیار متفاوتی را به هم متصل می کنند. متن کامل به شرح زیر است:
> پس زمینه
پیوند شرق به غرب بین چین و ایران برای منافع چین در ایجاد تعادل ژئواکونومیکی کمربند و جاده به آسیای مرکزی و خاورمیانه مهم است.
برای افغانستان، طیف وسیعی از فرصت ها برای ارتقای زیرساخت ها در هر دو محور شمال-جنوب و شرق-غرب وجود دارد. ساخت شبکه فیبر نوری جاده ابریشم چین – قرقیزستان – تاجیکستان – افغانستان با تفاهم نامه ای که برای ساخت سیستم کابل فیبر نوری کاشغر به فیض آباد از طریق تاجیکستان امضا شده است در حال پیشرفت است.
حدود نیمی از ۲۲۰۰ کیلومتر پروژه راه آهن افغانستان-تاجیکستان-قرقیزستان-ایران-چین در خاک افغانستان خواهد بود و ارزیابی های فنی از قبل تکمیل شده است.
رئیس جمهور افغانستان اشرف غنی بر صادرات محصولات صنعتی، سنگ مرمر و محصولات کشاورزی به چین متکی است. غنی از یکپارچگی تجارت و صنعت منطقه ای حمایت کرده و در دیدار با بانک جهانی گفت که ایران و چین پس از تکمیل پروژه ریلی کندز به مزارشریف از طریق افغانستان به هم متصل خواهند شد. رئیس جمهور غنی بر اهمیت بستن حلقه ترانسپورت افغانستان و اتصال به ایران تاکید کرده است، امیدوار است که ولایت هرات به یک مرکز حمل و نقل منطقه ای تبدیل شود.
وزارت تجارت و صنعت افغانستان نیز گفته است که تجارت دو طرفه بین افغانستان و ایران در حال حاضر بالغ بر ۲ میلیارد دلار در سال است.
برای تسهیل صادرات زراعت افغانستان، دهلیز هوایی بین افغانستان و هند از قبل باز شده است که بیشتر میوه و گیاهان را به آسیای جنوبی ارسال می کند. پکن از هند به خاطر استفاده از دهلیز هوایی برای دور زدن کریدور دوجانبه چین و پاکستان انتقاد کرده است، اما افغانستان همچنین قصد دارد پروازهای باری ماهانه با سریلانکا را برای ترویج تجارت دو طرفه باز کند. با این حال، فقدان شبکههای لجستیکی زنجیره سرد، تجارت مؤثر را با مشکل مواجه میکند. اخیراً حدود ۱۲۰ تن میوه در میدان هوایی کابل به دلیل نقص تدارکات زنجیره سرد گیر افتاده است. به گفته اتاق بازرگانی مواد غذایی و محصولات بومی چین، سرمایه گذاری در انبارهای سردخانه در حال پیشرفت است، با این حال، با تکمیل یک سردخانه ۶۰ تنی در کابل و سه سردخانه دیگر در ولایات پروان، سمنگان و بلخ در دست ساخت است.
تولیدات زراعتی در افغانستان پتانسیل عظیمی برای تامین نیازهای رو به رشد واردات مواد غذایی چین دارد. استان نیمروز در مرز ایران با رشد ۸۰ درصدی تولید خربزه در سال ۲۰۱۷ به ۳۰۰۰۰۰ تن رسیده است. وزارت زراعت افغانستان پیاز زعفران را بین کشاورزان توزیع خواهد کرد تا کشت ۳۰۰۰ جریب را تشویق کند و هدف آن تولید ملی ۸ تن است که نشان دهنده صنعت ۱۵ میلیون دلاری در سال است. وزارت کشاورزی و امور روستایی چین همچنین در حال سرمایه گذاری در ۲۰ مزرعه پرورش ماهی در استان ننگرهار، اطراف جلال آباد است. تولید انگور افغانستان در سال ۲۰۱۷ به ۱۰۰۰۰۰ تن رسید که ۱۵ درصد افزایش یافته است و بیشتر انگور از طریق پروازهای باری دهلیز هوایی به هند صادر خواهد شد.
> پیامدها
هم هند و هم چین امیدوارند که از یک بخش کشاورزی در افغانستان استفاده کنند.
اقتصاد غیررسمی افغانستان بسیار بزرگ است و تخمین زده می شود که ۵۰ درصد از اقتصاد رسمی افغانستان را تشکیل می دهد. این بدان معناست که نهادهای دولت مرکزی حوزه های وسیعی از ظرفیت تولید را در نظر نمی گیرند. وزارت کشاورزی آن می گوید که بیشتر زمین های قابل کشت مورد استفاده قرار نمی گیرد و تنها ۲.۵ میلیون هکتار از ۷.۵ میلیون آن زیر کشت می رود. این بیشتر به دلیل کمبود سیستم های آبیاری است، با این حال افغانستان دارای منابع آبی ۷۰ میلیارد متر مکعب در سال است.
با این حال، در حال حاضر ۸۰ درصد از آن به پاکستان و آسیای مرکزی می رود. با سرمایه گذاری در آبیاری و حمل و نقل، پتانسیل زیادی برای صادرات کالاهای کشاورزی به چین و هند وجود دارد.
برای افغانستان، این ارتباط چین و ایران با گفتگوی سه جانبه افغانستان، ایران و هند برای توسعه مبادلات تجاری از طریق بندر چابهار ایران تلاقی می کند. افغانستان از تعرفه های ترجیحی در بندر ایران برخوردار است و تجارت کالا از امتیاز تعرفه صادراتی ۸۰ درصد و از امتیاز تعرفه واردات ۷۵ دلار برخوردار است. برای هند، امید این است که بتواند بندر کاندلا هند در گجرات را به چابهار متصل کند.
از طرف ایرانی، کالاهای مقصد افغانستان با کامیون به شهر مرزی ایران و افغانستان میلک، در استان سیستان و بلوچستان که بندر چابهار است، خواهد رفت. استراتژی ژئواکونومیک علیرغم اینکه منطق اقتصادی کمی دارد، به وضوح به نفع هر سه کشور به عنوان مقابله با محور تجاری چین و پاکستان است. استدلال ژئواکونومیک هر چه که باشد، خلیج فارس قرار است حجم تجارت بیشتری را در آینده نزدیک داشته باشد.
این دهلیزهای تجاری همچنین پتانسیل گسترش تجارت افغانستان با آسیای مرکزی را دارند. مقامات تجارت و صنعت افغانستان از گسترش تجارت با ازبکستان و قزاقستان در زمینه های حمل و نقل، گاز طبیعی، معدن، صنعت و لجستیک حمایت کرده اند. با این حال، بزرگترین چالشی که هر استراتژی توسعه در افغانستان با آن مواجه است، فقدان تامین برق قابل اعتماد است. افغانستان ماهانه حدود ۲۰۰۰۰۰ مگاوات ساعت برق از تاجیکستان وارد می کند.
برای چین، بازی در خلیج فارس بسیار گسترده تر از استفاده ساده از بندر گوادر برای دسترسی به اقیانوس هند است. چین در حال ایجاد یک استراتژی تجاری با محوریت واردات اقیانوس هند است. این شبکه تجارت بینالمللی، چین را به روی واردات از شرق و مرکز آفریقا باز میکند و به آن فضایی جدی برای اثبات خود به عنوان قطب تجاری در آسیای مرکزی و خاورمیانه میدهد.
با این حال، این بدان معناست که به عنوان یک واردکننده نهایی، گرانش قوانین بینالمللی را به مدار خود میکشد. یک سیاست تجارت وارداتی جدید از پکن در حال ظهور است و تا پیش از نمایشگاه بین المللی واردات چین در ماه نوامبر در پکن و شانگهای به طور کامل درک خواهد شد.
با این حال، به نظر میرسد هند و ایران در تعریف پویایی تجارت منطقهای خلیج فارس فاصله زیادی دارند، در حالی که افغانستان میتواند از این ابهام سود ببرد.
این تمایل وجود دارد که افغانستان را صرفاً بهعنوان یک گره در یک برداشت منطقهای وسیعتر از حوزههای اقتصادی روسیه، ایالات متحده، اروپا و به طور فزایندهای چین تحلیل کنیم. برای منطقه ای که اساساً از تاریخ توسعه مدرن منزوی و به حاشیه رانده شده است، چشم انداز افزایش دسترسی دریایی به خلیج فارس و اقیانوس هند دنیای جدیدی از فرصت های ژئواکونومیکی را باز می کند.
> نتیجه گیری
سیاست خارجی چین در واقع یکی از چندگانگی است که به صورت دوجانبه در نظر گرفته شده است. لفاظی و رویه سیاست کاملاً دوجانبه و یک به یک خواهد بود و با قدرت اعداد و ارقام مذاکره تجاری چین بازی خواهد کرد.
این کشور از هرگونه تصور چندجانبه گرایی بر اساس الگوی اجماع واشنگتن اجتناب می کند. با این حال، سیاست های تجاری و صنعتی چین در جغرافیای خارجی متنوع است. از این رو، سیاست صنعتی شرکتی، دولتی، چند دولتی و منطقه ای را برنامه ریزی خواهد کرد.
صرف نظر از ژئوپلیتیک، افغانستان تنها می تواند از سرمایه گذاری مستقیم داخلی بهره مند شود. شبکه های انرژی و حمل و نقل آن از هر طرف ساخته و بازسازی شوند، همه سرمایه گذاری ها یک موهبت است. نتیجه بلندمدت هرچه که باشد، در کوتاه مدت، افغانستان به شدت در رادار دو قدرت در حال گسترش هند و چین قرار دارد.
منبع: Financial Turbine