دوستان روسیه خدمه ای متفرقه و در حال کوچک شدن هستند
به گزارش اخبار تازه و به نقل از Economist:
تهاجم روسیه به اوکراین، ۳۹ کشور از قطعنامه سازمان ملل در محکومیت آن خودداری کردند. علیرغم اعمال تحریمهای آمریکا و متحدانش، اقتصاد روسیه و تجارت به طرز شگفت آوری خوب نگه داشت. در همین حال، خود آقای لاوروف با خوشحالی مایلهای هوایی زیادی را برای بازدید از پایتختهای خارجی طی کرده است.
بر روی کاغذ، نفوذ ژئوپلیتیک روسیه چشمگیر به نظر می رسد. این کشور دارای نیروها و مزدوران است که به حداقل ۱۶ کشور دیگر اعزام شده اند. برخی مانند مالی و سوریه از استبدادهای دوست حمایت می کنند. برخی دیگر «درگیری های منجمد» را حفظ می کنند که کشورهایی مانند گرجستان را در صف و خارج از ناتو نگه می دارد. در دهه گذشته روسیه بیش از نیمی از واردات تسلیحات در ۲۲ کشور مختلف از جمله کشورهای بزرگی مانند چین و هند را به خود اختصاص داده است. در un از حمایت، یا حداقل ممتنع مفید دهها کشور بهره برده است.
منابع طبیعی و فناوری قدرت آن را تقویت می کند. در دهه قبل از تهاجم، روسیه تامینکننده گاز طبیعی بیش از دهها کشور بود که به آن سلاح انرژی دارد که در به کار بردن آن در برابر اروپا تردیدی نداشته است: در سال های ۲۰۰۵، ۲۰۰۹ و سال گذشته. ده کشور سهم عمده ای از برق خود را از راکتورهای هسته ای ساخت روسیه تولید می کنند و یا در زمینه فناوری های هسته ای با روسیه همکاری نزدیک دارند.
مقاومت دیپلماتیک روسیه باعث شده بسیاری از کشورهای غربی دست آنها را به هم بزنند. پیتر فرانکوپان، استاد تاریخ در دانشگاه آکسفورد، اخیراً نوشته است که نارضایتی از غرب و قیمتهای بالای انرژی انرژی، سیستم بینالمللی را به گونهای متحول میکند که به نفع روسیه است. روزنامه ها، اندیشکده ها و صاحب نظران از این که غرب نتوانسته روسیه را منزوی کند یا تعداد زیادی از کشورهای در حال توسعه را به دست آورد، ابراز تاسف می کنند. با این حال دادههای جمعآوریشده توسط اکونومیست در مورد طیف گستردهای از اقدامات نظامی، اقتصادی و دیپلماتیک – که آن را «شاخص دوستان پوتین» مینامند – تصویر مبهمتری را نشان میدهد (جدول را ببینید).
این شاخص به ۱۱ معیار مختلف حمایت یا پتانسیل برای اجبار در سه حوزه کلی نگاه می کند. مجموعه اول نظامی است. آیا آنها با روسیه متحد هستند؟ آیا آنها نیروهای روسی یا مزدوران در خاک خود دارند؟ آیا آنها از زمان شروع جنگ به روسیه تسلیحات ارسال کرده اند؟ آیا آنها به تسلیحات روسیه وابسته هستند؟ آیا از زمان شروع جنگ با روسیه مانورهایی انجام داده اند؟ دوم دیپلماتیک است. آیا کشورها به قطعنامه های کلیدی سازمان ملل متحد علیه روسیه رأی ممتنع داده اند یا حداقل دو بار به این قطعنامه ها رأی داده اند؟
مجموعه سوم به انرژی و اقتصاد می پردازد. آیا آنها به گاز روسیه متکی هستند و آیا به نیروگاه های هسته ای یا فناوری روسیه وابسته هستند؟ آیا تجارت با روسیه سهم بزرگی از کل تجارت آنهاست؟ آیا صادرات صادرات به روسیه از زمان جنگ افزایش یافته است؟
دستهها وزنی ندارند، بنابراین کشورها در مجموع ساده امتیازدهی میشوند. این شاخص خشن و آماده برای به تصویر کشیدن جزئیات ظریف مواضع دیپلماتیکی که بسیاری از کشورها اتخاذ می کنند، نیست. اما چارچوبی برای ارزیابی روابط یک کشور با روسیه و اینکه آیا این کشور می تواند در برابر اجبار آسیب پذیر باشد، فراهم می کند. (خوانندگانی که می خواهند فهرست کامل را مرور کنند، می توانند آن را اینجا پیدا کنند.)
نیم دوجین کشوری که بیشترین امتیاز را کسب کرده اند، کشورهایی هستند که عمدتاً از نظر سیاسی، تاریخی و جغرافیایی به روسیه متصل هستند، مانند ارمنستان، بلاروس، ایران و قرقیزستان. در زیر این فهرست، فهرست بلندبالایی از کشورهایی وجود دارد که پیوندهای سستتری با روسیه دارند، از جمله غولهایی مانند چین و هند و نوپاهایی مانند اریتره و نیکاراگوئه.
یکی از راههای تفکر در مورد جهان کشورهایی که به روسیه پیوند دارند، گروهبندی آنها به سه دسته است: «ائتلاف شکستخوردگان». “جامعه خاطره شوروی”؛ و “محور فرصت طلبان”.
تیم ب
با ائتلاف شکست خوردگان شروع کنید. ولادیمیر پوتین به نقل قول تزار الکساندر سوم علاقه دارد: “روسیه فقط دو متحد دارد: ارتش و نیروی دریایی.” این به حقیقت نزدیکتر از چیزی است که آقای پوتین ممکن است بخواهد. روی کاغذ، روسیه پنج متحد رسمی در سازمان پیمان امنیت جمعی (CSTO) دارد: ارمنستان، بلاروس، قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان. همه طبق معاهده موظفند در صورت حمله به یکدیگر به کمک یکدیگر بیایند. با این حال، هیچ یک از اعضای CSTO از جنگ روسیه در اوکراین با سربازان پشتیبانی نکرده است، اگرچه بلاروس اجازه داده است به عنوان یک پایگاه نظامی استفاده شود.
در عوض، برخی از اعضای CSTO در تلاش هستند تا از جنگ فاصله بگیرند. ارمنستان از اینکه ۳۵۰۰ سرباز روسی در خاک آن در طول جنگ با آذربایجان در سال ۲۰۲۰ به کمک آن نیامدند خشمگین است. این کشور از میزبانی بازیهای جنگی CSTO امسال خودداری کرده است و اکنون به نظر میرسد در حال محافظت از آن است. وقتی نوبت به حامیان سیاسی می رسد، با دعوت از یک هیأت اتحادیه اروپا برای نظارت بر مرزهای خود با آذربایجان شرط بندی می کند.
قزاقستان از دیرباز متحد نزدیک روسیه بوده است. سال گذشته آقای پوتین نیروهایی را برای سرکوب اعتراضات ضد دولتی به کشور اعزام کرد. با این حال، این امر مانع از آن نشد که قاسم جومارت توکایف، رئیس جمهور قزاقستان، در جریان بازدید از سن پترزبورگ در ماه ژوئن از جنگ اوکراین در مقابل آقای پوتین انتقاد کند. در ماه فوریه قزاقستان میزبان آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا بود. مارک گالئوتی از مؤسسه خدمات متحد سلطنتی (RUSI)، یک اتاق فکر، با افول بریتانیا پس از امپراتوری تشابهاتی دارد. او نوشت که دور شدن آسیای مرکزی از مسکو “لحظه سوئز پوتین” است.
علاوه بر بلاروس، تنها ایران و کره شمالی به روسیه سلاح ارسال کرده اند. دولت آمریکا بر این باور است که کره شمالی تعداد «قابل توجهی» گلولههای توپخانه را ارسال کرده است، اما برای کاهش کمبود روسیه یا تغییر مسیر جنگ کافی نیست. ایران هواپیماهای بدون سرنشین مملو از مواد منفجره را فرستاده است که به روسیه کمک کرده است تا اوکراین را بمباران کند، حتی در شرایطی که ذخایر موشک های خود کم شده است. این کشور همچنین «مستشاران نظامی» را برای کمک به روسیه در عملیات پهپادها ارسال کرده است.
با این حال، ایران، که در طول جنگ سرد قاطعانه متعهد نبود، بر سر این که چقدر به مسکو نزدیک شود، اختلاف نظر دارد. تندروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی امیدوارند حمایت هایشان با جنگنده های مدرن و موشک های ضدهوایی جبران شود. اما میانهروهای نسبتاً در وزارت خارجه ایران نگران دشمنی بیشتر با غرب یا چشم پوشی از حمله به کشورهای همسایه هستند – به ویژه از زمانی که اتحاد جماهیر شوروی بخش زیادی از ایران را در طول جنگ جهانی دوم فتح کرد. در مقابل این گروه متشکل از سه متحد که مایل به تسلیح روسیه هستند، اتحاد غربی متشکل از ۳۱ کشور قرار دارد که علناً تأیید کرده اند که به اوکراین سلاح می فرستند.
از نظر دیپلماتیک، روسیه تقریباً منزوی به نظر می رسد. تنها چهار کشور (بلاروس، نیکاراگوئه، کره شمالی و سوریه) به طور مداوم به هفت قطعنامه سازمان ملل مجمع عمومی که رفتار روسیه در اوکراین را از سال ۲۰۱۴، زمانی که نیروهایش شبه جزیره کریمه را تصرف کردند، محکوم کرده اند، رأی داده اند. نیم دوجین دیگر، از جمله بولیوی، اریتره و مالی، حداقل دو بار با روسیه رای داده اند.
کشورهای ائتلاف شکست خورده اشتراکات زیادی دارند. هیچ دموکراسی درستی نیست. برخی مانند سوریه برای بقای دولت های خود مستقیماً به سربازان یا مزدوران روسیه وابسته هستند. دیگران، مانند اریتره ، خود منفور جهانی هستند که برای حمایت دیپلماتیک در شورای امنیت سازمان ملل به روسیه تکیه کنید. ائتلاف نیز در حال کوچک شدن است. در سال ۲۰۱۴، زمانی که سازمان ملل به محکومیت الحاق کریمه رای داد، روسیه از حمایت ده کشور برخوردار بود. چندین نفر از آن زمان حمایت خود را پس گرفتند. اینها شامل بولیوی است که قبلاً تحت کنترل اوو مورالس، یک مرد قدرتمند چپگرا بود، و سودان، که توسط عمر البشیر، یک دیکتاتور نسل کشی که از غرب متنفر بود، اداره می شد.
تقریباً ۳۰ کشور دیگر اسماً بی طرف هستند و تمایل دارند از رای سازمان ملل درباره اوکراین ممتنع کنند. دیمیتری آلپروویچ، رئیس شتابدهنده سیاست سیلورادو، یک اندیشکده آمریکایی، می گوید که بسیاری از جانبداری خودداری می کنند. در عوض، او می گوید، نگرش آنها این است: «آبله بر هر دو خانه شما. این دو کشور سفیدپوست است که با هم می جنگند.»
خداحافظ لنین
زیر مجموعه ای از اینها جامعه خاطره شوروی را تشکیل می دهند. در حالی که هیچ کمک جدی دیپلماتیک یا نظامی ارائه نمی کنند، تمایل دارند به سمت روسیه متمایل شوند، کارهایی مانند برگزاری رزمایش نظامی با نیروهای مسلح این کشور یا تکرار استدلال های آن مبنی بر اینکه گسترش ناتو یا خود اوکراین مقصر این امر است. جنگ
باز کردن گره انگیزه های آنها همیشه آسان نیست، اما برخی از موضوعات مشترک ظاهر می شوند. برخی از کشورها مانند الجزایر، آنگولا و آفریقای جنوبی اظهار همدردی با روسیه می کنند تا حدی به دلیل پیوندهای تاریخی با اتحاد جماهیر شوروی (به نظر می رسد فراموش کرده اند که اوکراین نیز بخشی از اتحادیه شوروی بوده است). یا حتی از آن طعنه آمیزتر، زیرا آنها اتحادیه شوروی را به عنوان متحد مردم تحت ستم که با امپریالیست ها می جنگند به یاد می آورند.
اما نوستالژی شوروی تنها عامل بازی نیست، به ویژه در آفریقا، جایی که اکثر کشورهایی که از آرای کلیدی سازمان ملل ممتنع میکنند، یافت میشوند. در بسیاری از موارد احزاب حاکم یا سیاستمداران به روسیه به دلیل کمک های مالی آن در تامین مالی یا تلاش برای تحت تاثیر قرار دادن انتخابات مدیون لطف هستند. برای مثال، کنگره ملی آفریقای جنوبی حاکم، کمک های مالی زیادی از یک شرکت معدنی مرتبط با روسیه گرفته است. این ممکن است بر تصمیم آن برای میزبانی از آقای لاوروف و برگزاری مانورهای نظامی با نیروی دریایی روسیه تأثیر داشته باشد.
دیپلماسی روسیه در آفریقا بر کمک های امنیتی و فروش تسلیحات متمرکز است. شورای آتلانتیک، یک اندیشکده در واشنگتن، در گزارش اخیر خود خاطرنشان کرد که در حالی که روسیه بین سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۷ هفت توافقنامه همکاری نظامی را در آفریقا امضا کرده بود، در فاصله سالهای ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۱، ۲۰ مورد را امضا کرد. بیش از نیمی از محصول اخیر با کشورهایی که روسیه هیچگونه روابط نظامی قبلی با آنها نداشت.
روسیه فقط یک تامین کننده بزرگ سلاح نیست. این کشور همچنین به آخرین راه حل اسلحه تبدیل شده است و در کشورهایی مانند مالی و جمهوری آفریقای مرکزی که به دلیل کودتا و نقض حقوق بشر از منابع غربی قطع شده اند، نفوذ پیدا کرده است. جی پیتر فام، فرستاده ویژه آمریکا برای ساحل در دولت ترامپ، میگوید تحریمهای تسلیحاتی غربی «درها را [به روی روسها] باز کرد». ما واقعاً نمیتوانیم مالیاییها را به خاطر برداشتن آنچه میتوانند به دست آورند سرزنش کنیم.»
اما در برخی موارد تلاش های روسیه برای به دست آوردن نفوذ به طرز شگفت انگیزی شکست خورده است. به عنوان مثال، ماداگاسکار پس از تلاش برای سوق دادن انتخابات ریاست جمهوری به سمت نامزدهای طرفدار روسیه در سال ۲۰۱۹، علیه روسیه روی آورد. پس از دستگیری و سر بریدن پنج مبارز از واگنر، یک شرکت مزدور روسی توسط جهادگران در موزامبیک، این کشور به این سمت روی آورد. رواندا و غرب برای کمک امنیتی.
ساموئل رامانی، همچنین از RUSI <، میگوید: «به نظر میرسد هر جا که میروند، از نظر مداخله سیاسی با مشکل مواجه هستند. /small>و نویسنده کتاب «روسیه در آفریقا» که ماه گذشته منتشر شد. اشتباهاتی که روسیه در کشورهای فقیر مرتکب می شود، اغلب شبیه اشتباهات اطلاعاتی آن در اوکراین است، مانند دست بالا گرفتن محبوبیت نمایندگان یا رهبران محلی. آقای رامانی میگوید: «بیشتر آن بیکفایتی عمومی و همچنین برداشت نادرست از موقعیتهای محلی است.
انرژی هستهای اهرم بالقوه دیگری را به پوتین ارائه میکند. Rosatom، شرکت دولتی انرژی هستهای روسیه، بزرگترین صادرکننده راکتور در جهان است. مقاله ای که ماه گذشته در Nature Energy توسط Kacper Szulecki و Indra Overland در موسسه روابط بین الملل نروژ منتشر شد، اشاره می کند که حداقل ۹ کشور، از جمله بنگلادش و مصر، ممکن است در برابر فشارهای سیاسی آسیب پذیر باشند زیرا به نیروگاه های هسته ای ساخت و یا اداره شده توسط روسیه. چندین کشور دیگر سطح بالایی از همکاری هسته ای با روسیه دارند. با این حال، این نیز ممکن است ضعیف شود. قطع صادرات گاز روسیه به اروپا ممکن است شهرت عمومی این کشور را به عنوان تامین کننده قابل اعتماد انرژی تضعیف کند.
گروه سوم از کشورها – محور فرصتطلبان – تحریمهای غرب را فرصتی برای تقویت تجارت خود با روسیه با شرایط آبدار میدانند. بر اساس تحلیل Silverado Policy Accelerator، واردات کالاهای روسیه در چند ماه اول پس از تهاجم روسیه بیش از ۴۰ درصد سقوط کرد. با این حال، تا سپتامبر آنها تا حد زیادی بهبود یافته بودند، زیرا چین و ترکیه به ویژه برای جایگزینی صادرات از اروپا و آمریکا وارد عمل شدند (نمودار را ببینید). غرب تاکنون ثابت کرده است که قادر به توقف کامل واردات ویجتهای پیشرفته روسیه مانند تراشههای رایانهای که در موشکها و سایر سلاحها استفاده میشوند، ناتوان است. روسیه به واردات یک سوم و نیم تراشه های قبل از شروع جنگ ادامه داده است که عمدتاً به لطف افزایش بزرگ چین است.
به نظر میرسید چین در ابتدا از حمله روسیه به اوکراین غافلگیر شده بود. این کشور تنها چند هفته قبل از ورود تانکها، با یک شراکت استراتژیک بدون محدودیت موافقت کرده بود. از آن زمان، رهبر عالی چین، شی جین پینگ، به دنبال تغییر وضعیت به نفع خود بوده و فرصتی را برای منحرف کردن آمریکا از تلاشهایش برای رویارویی احساس میکند. چین، به ویژه در مورد تایوان.
اما در همان زمان، آقای شی واکنش خود را طوری تنظیم کرده است که سعی کند چین را از هرگونه اقدام تلافی جویانه آمریکا یا متحدانش مصون نگه دارد. بنابراین مقامات چینی اظهار بیطرفی نسبت به اوکراین میکنند و از محکوم کردن تهاجم روسیه امتناع میورزند، اما این جنگ را به گردن گسترش ناتو از زمان پایان جنگ سرد میاندازند. یک سوال بزرگ این است که آیا چین شروع به ارسال سلاح به روسیه برای استفاده در اوکراین خواهد کرد یا خیر. این می تواند کمبود مهمات روسیه را کاهش دهد و شاید روند جنگ را تغییر دهد. ممکن است زمانی که آقای شی از روسیه بازدید می کند، اطلاعات بیشتری فاش شود، که ممکن است هفته آینده انجام شود.
روابط ترکیه با روسیه پیچیده تر است. ترکیه عضو ناتو است. این کشور پهپادهای مسلح به اوکراین فروخته است و گمان میرود که توپخانه و موشک با هدایت دقیق نیز ارسال کرده است. این کشور برای نفوذ از خاورمیانه تا آسیای مرکزی با روسیه رقابت می کند. این کشور جنگ های نیابتی علیه آن در سوریه و لیبی انجام داده است. با این حال، برای گاز و کمک به ساخت نیروگاه های هسته ای نیز به روسیه متکی است. سالانه میلیاردها دلار از گردشگران روسی درآمد دارد. این امر هر دو کشور را در وابستگی متقابل قفل می کند. ترکیه بازی با روسیه و غرب را به نفع یکدیگر می داند. روسیه نیز به نوبه خود مایل به نادیده گرفتن حمایت ترکیه از اوکراین است تا زمانی که تجارت به جریان خود ادامه دهد.
هند می تواند از تجارت با روسیه بسیار بیشتر از آنچه که هست سود ببرد. این کشور از محکوم کردن تهاجم روسیه سر باز زده و واردات نفت روسیه با تخفیف را افزایش داده است (اگرچه اکنون می گوید که به سقف قیمتی که غرب تحمیل کرده است پایبند خواهد بود). همچنان خریدار بزرگ تسلیحات روسی است. با این حال، در عین حال، به نظر نمیرسد که به مجرای مهمی برای انتقال کالاهای تحت تحریم به روسیه تبدیل شده باشد. در واقع، ارزش صادرات هند به روسیه پس از تهاجم کاهش یافته است.
نبردهای انتخابی
غرب در تلاش بوده است تا برخی از دوستان باقی مانده پوتین را از خود دور کند. این امر کشورهایی مانند بلاروس را از ایفای نقش فعالتر در جنگ و ایران از تامین موشک های بالستیک باز داشته است. اما متحدان اوکراین در مورد چگونگی و یا حتی اینکه آیا میتوانند با نفوذ روسیه در کشورهای فقیر مقابله کنند، به مشکل خوردهاند.
اولین گام ممکن است پرهیز از افزایش بیش از حد اهمیت حمایت نرم ارائه شده به روسیه توسط همسفرانش باشد – به ویژه زمانی که به چیزی بیشتر از ممتنع در سازمان ملل یا سایر حرکات نمادین همبستگی. اندرو وایس، متخصص روسیه در مؤسسه صلح بینالمللی کارنگی، یک متفکر آمریکایی، میگوید: «اگر بخواهیم با هر یک از مظاهر نفوذ روسیه مقابله کنیم، نگران این هستم که خودمان را برای یک بازی بیسود ضربت زدن به خال آماده کنیم. مخزن “در برخی موارد، برای مقابله با مشکلاتی که اهمیت استراتژیک چندانی ندارند، ریسک پرداخت بیش از حد را داریم.” برای مقابله با گسترش واگنر در آفریقا. یک گزینه کمک به تسلیح و حمایت از نیروهای امنیتی منطقه و دولت های دوست است تا مجبور نشوند برای تامین امنیت به روسیه مراجعه کنند. به همین ترتیب، هنگام برخورد با محور فرصت طلبان روسیه، غرب باید خطوط قرمز خود را به دقت تنظیم کند، آنها را مشخص کند و به افزایش تجارت خارج از کالاهای نظامی و فناوری پیشرفته اعتراض نکند. باید پودر اقتصادی خود را خشک نگه دارد تا چین یا دیگران را از ارسال اسلحه و مهمات باز دارد. یک سال پس از تهاجم آقای پوتین، روسیه آنطور که برخی در غرب امیدوار بودند منزوی نیست. اما ادعای آقای لاوروف مبنی بر اینکه این کشور توسط دوستان نزدیک احاطه شده است کاملاً قابل توجه است. ■