دیکتاتورها و آرمانشهرها عاشق دست و پنجه نرم کردن هستند قوانین اساسی
به گزارش اخبار تازه و به نقل از Economist:
منن ۲۰۱۴ تونس قانون اساسی جدیدی را تصویب کرد، سه سال پس از سرنگونی زین العابدین بن علی، دیکتاتور این کشور، در یک شورش. تونس را به یک دموکراسی تبدیل کرد که آزادی مذهبی و برابری زن و مرد را تضمین می کرد. با شکست بهار عربی، منشور روشنگرانه تونس به یک فانوس دریایی تبدیل شد.
.
در ۲۵ ژوئیه، رئیس جمهور فعلی تونس، قیس سعید، آن را خنثی کرد. آقای سعید قبلا مجلس را تعلیق کرده بود. او ماه گذشته یک همه پرسی در مورد قانون اساسی جدید برگزار کرد. در بحبوحه تحریم ها، تنها ۲۸ درصد از رای دهندگان بالقوه آن را تایید کردند، که با این وجود برای قانونی شدن آن کافی بود. این به آقای سعید اجازه می دهد تا وضعیت اضطراری نامحدود را اعلام کند و با فرمان حکومت کند. مجلس دیگر نمی تواند او را استیضاح کند. دادگاههای نظامی میتوانند غیرنظامیان را محاکمه کنند.
قانون اساسی بازنویسی شده تونس به یک مستبد قدرت میدهد تا هر طور که میخواهد عمل کند. در آن سوی جهان، دولت دموکراتیک شیلی ممکن است به زودی دستانش را بسته ببیند. در ۴ سپتامبر مردم شیلی در مورد قانون اساسی جدید خود رای خواهند داد. این کتاب که پس از اعتراضات علیه نابرابری در سال ۲۰۱۹ نوشته شده است، بیشتر شبیه فهرست آرزوهای یک فعال است تا مجموعه ای از قوانین اساسی برای دولت. علاوه بر حقوق آموزش، بهداشت، مسکن، کار و اوقات فراغت، مردم شیلی از حقوقی برای غذای «تغذیهای کامل»، «تنوع عصبی» و «توسعه رایگان» «شخصیت، هویت و پروژههای زندگی» خود برخوردار خواهند بود. یک مطالعه توسط مرکز مطالعات عمومی، یک اندیشکده شیلیایی، به این نتیجه رسید که اجرای منشور جدید می تواند هزینه های دولت را بین ۹ تا ۱۴ درصد از Gdp افزایش دهد.
علیرغم نتایج بسیار متفاوت، تغییرات قانون اساسی تونس و شیلی ناشی از سرخوردگی مردم از دموکراسی است. زمانی که دموکراسی جدید آنها نتوانست رفاه را به ارمغان بیاورد، تونسی ها ایمان خود را از دست داده بودند. بی علاقگی آنها باعث شد که آقای سعید با قدرت از بین برود. اعتماد مردم شیلی به احزاب سیاسی برای سال ها قبل از شروع اعتراضات پایین بود.
و همچنین نمونه های مجزا نیستند. از سال ۲۰۱۵ بیش از دوازده رئیس جمهور در آفریقا محدودیت های دوره ریاست جمهوری را نادیده گرفته یا تضعیف کرده اند، برخی از آنها از طریق اصلاحات قانون اساسی. در گذشته نسبتاً نزدیک، در کشورهای آمریکای لاتین، از جمله در بولیوی، اکوادور و ونزوئلا، مجموعهای از اصلاحات و بازنویسیهای کامل وجود داشته است. اما در حالی که امواج قبلی اصلاحات قانون اساسی – برای مثال در آفریقا پس از پایان استعمار یا کشورهای سابق اتحاد جماهیر شوروی پس از سقوط اتحاد اتحاد جماهیر شوروی – که اصول لیبرال را تثبیت کرده بود، این موج اخیر در جهت دیگری حرکت می کند. .
محققان دو نوع اصلاح غیر لیبرال را شناسایی می کنند. اولین مورد را روزالیند دیکسون در دانشگاه نیو ساوت ولز در سیدنی و دیوید لاندو در دانشگاه ایالتی فلوریدا «مشروطیت توهین آمیز» نامیده اند. دکتر دیکسون می گوید: «یک گرایش در حال ظهور برای بازیگران اقتدارگرا وجود دارد که از اشکال لیبرال دموکراسی برای فرسایش جوهر آن استفاده کنند. دومی گرایش به سمت مدیریت خرد است، با منشورهایی که تعداد فزاینده ای از حقوق بسیار خاص را تضمین می کند که در کشورهای باثبات تر، معمولاً به قانون گذاران واگذار می شود.
حرف و روح
از اولین گرایش شروع کنید. ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، قبل از حمله به اوکراین، مشغول تقویت موقعیت خود در داخل بود. در سال ۲۰۲۰، پارلمان روسیه مجموعهای از اصلاحات را امضا کرد که به او اجازه میداد تا سال ۲۰۳۶ حکومت کند. کرملین برای اطمینان از برنده شدن آقای پوتین در همهپرسی درباره اصلاحات، کارکنان بخش دولتی را تحت فشار قرار داد تا رای بدهند و اتوبوسهایی را در شرق اوکراین که به آنها داده بودند، فرستاد. پاسپورت های روسی
هدف واقعی، که طولانی کردن و تقویت قدرت آقای پوتین بود، با ده ها وعده خوشایند جمعیت مبنی بر ضد تورم کردن حقوق بازنشستگی، ممنوعیت ازدواج همجنسگرایان، و محافظت از مردم پنهان شد. زبان روسی و غیره. ریچارد آلبرت از دانشگاه تگزاس در آستین میگوید: چنین اصلاحیههایی «واقعاً قوانین اساسی جدیدی هستند که در قالب اصلاحیهها ظاهر میشوند». تاکتیک ها در سال ۲۰۱۷ بسته ای متشکل از ۱۸ اصلاحیه در یک همه پرسی به نفع او تصویب شد. دکتر آلبرت تخمین می زند که آنها حدود ۴۰ درصد از قانون اساسی اولیه را بازنویسی یا لغو کردند. منشور جدید به رئیس جمهور اجازه می دهد تا قضات را منصوب کند، پارلمان را تضعیف می کند و سمت نخست وزیری را از بین می برد. آقای اردوغان میتواند تا سال ۲۰۳۴ حکومت کند.
تونس راه مصر را دنبال میکرد، مصری که قانون اساسی خود را در سال ۲۰۱۲ پس از بیرون راندن دیکتاتوری که ۳۰ سال در راس قدرت بود، بازنویسی کرد. زمانی که ارتش در سال ۲۰۱۳ قدرت را به دست گرفت، این متن به نوبه خود با سندی که رئیس جمهور را به دو دوره چهار ساله محدود می کرد، جایگزین شد. در سال ۲۰۱۹، عبدالفتاح السیسی، دارنده آن مقام، مجموعه ای از تغییرات را ایجاد کرد که راه را برای حکومت تا سال ۲۰۳۰ برای او باز کرد.
«مقام های فعلی زمانی از همه پرسی استفاده می کنند. نیک چیزمن، استاد دموکراسی و توسعه بینالمللی در دانشگاه بیرمنگام، میگوید: آنها برای جلب حمایت پارلمان یا دادگاهها تلاش کردهاند و معمولاً اصلاحات را به گونهای بستهبندی میکنند که مقاصد واقعی خود را پنهان میکنند. به عنوان مثال، در اوگاندا در سال ۲۰۰۵، رئیس جمهور یووری موسوینی اقداماتی را ارائه کرد که سیاست چند حزبی را تقویت کرد، در حالی که محدودیت های دوره را نیز لغو کرد. دکتر چیسمن می گوید: “او خوب را با بد مخلوط کرد تا آب را گل آلود کند.” “image” itemtype=”https://schema.org/ImageObject” data-slim=”1″>
روند دیگر گسترش حقوق است (نمودار را ببینید). از زمانی که ایالات متحده برای اولین بار در سال ۱۷۸۷ یک قانون اساسی را تدوین کرد، قوانین اساسی طولانی تر شد (این قانون به هفت ماده رسید). بیشتر رشد از گسترش به اصطلاح “حقوق اجتماعی” به مواردی مانند مسکن، مراقبت های بهداشتی، غذا و کار ناشی می شود. حقوق محیط زیست و گروه های قومی خاص نیز در حال گسترش است. قانون اساسی پیشنهادی شیلی با ۳۸۸ ماده شامل همه اینها می شود و یکی از طولانی ترین قانون اساسی در جهان است (حماسه ۱۴۵۰۰۰ کلمه ای هند تاج را در دست دارد).
اما در آمریکای لاتین، بیجا نیست. پروژه قانون اساسی مقایسه ای، به رهبری زکری الکینز، تام گینزبورگ و جیمز ملتون، سه نفر از دانشگاهیان، منشورها را در سراسر جهان تجزیه و تحلیل می کند. به نظر می رسد از ده کشوری که بیشترین حقوق را در قانون اساسی خود قید کرده اند، پنج کشور در آمریکای لاتین هستند. قانون اساسی اکوادور در سال ۲۰۰۸ با ۹۹ حق، از جمله مواد غذایی تولید شده محلی و “فعالیت های فرهنگی و هنری قابل ستایش و پایدار” در رتبه بندی قرار دارد. بولیوی، ونزوئلا، مکزیک و برزیل نیز در این فهرست حضور دارند.
در حالی که مشروطیت توهینآمیز دموکراسی را تضعیف میکند، پر کردن منشورها با حقوق بدیهی است. قرار دادن حقوق در قانون اساسی می تواند دولت های اکراه کننده را تشویق کند که واقعاً آنها را اجرا کنند. اگرچه از نظر تجربی، اغلب می تواند یک شاخص نگران کننده باشد. میلا ورستیگ، مدیر مرکز حقوق بینالملل و تطبیقی در دانشگاه ویرجینیا میگوید: «یک همبستگی وجود دارد: هرچه حقوق بیشتری روی کاغذ داشته باشید، در عمل کمتر از آنها محافظت میشود.
مثلاً قانون اساسی سوریه دستور می دهد که دولت باید شغل ایجاد کند و «عدالت اجتماعی» را اجرا کند. این برای منتقدان دولت که در سیاه چالها به سر میبرند، آرامش کمی دارد که این دولت همچنین قول میدهد از آزادی بیان محافظت کند. قانون اساسی ونزوئلا حق داشتن مسکن راحت و حقوق کافی برای توانمندسازی کارگران برای «زندگی شرافتمندانه» را اعطا می کند. هیچ یک از اینها رژیم نیکلاس مادورو را از غارت خزانه دولت و کاهش کشور به فقر بازدارد.
دکتر دیکسون میگوید: خودکامگان همچنین میتوانند از حقوق وعده داده شده به عنوان رشوه استفاده کنند. قانون اساسی اکوادور در سال ۲۰۰۸ شامل حقوقی برای گروههای بومی است که میتوانند در مورد پروژههای استخراج معدن و چوب بر روی زمینهایشان مشورت کنند. این امر موجب حمایت رافائل کوریا، رئیس جمهور وقت آمریکا از سوی فعالان شد. با این حال، قانون اساسی همچنین به رئیس جمهور این اختیار را می دهد که “طرح توسعه ملی” را ترسیم کند و در صورت مانع شدن کنگره، کنگره را منحل کند. زمانی که مردم بومی علیه پروژههای استخراج معادن در زمینهایشان اعتراض کردند، آقای کورئا آنها را به تروریسم متهم کرد، سازمانهای محیطزیست و بومی را منحل کرد و قضاتی را تهدید کرد که این معادن را مغایر قانون اساسی میدانستند.
علیرغم امیدهای نویسندگان چپگرا، تحقیقات نشان میدهد که در عمل، مزایای حقوق اجتماعی گسترده اغلب به ثروتمندان سرازیر میشود. مقالهای از اکتاویو لوئیز موتا فراز، محقق کالج کینگ لندن، اشاره میکند که از ۴۳۴۳ دعوای حقوقی در برزیل با استناد به حق سلامت بر اساس قانون اساسی بین سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۹، ۸۵ درصد از ثروتمندترین ایالتهای این کشور منشا گرفتهاند، اگرچه اینها فقط ۵۷ درصد از آنها را تشکیل میدهند. جمعیت. در سال ۱۹۹۷، مردی با یک بیماری نادر از دولت به دلیل عدم ارائه درمانی که فقط در یک کلینیک خصوصی در آمریکا وجود دارد، شکایت کرد. مالیات دهندگان برزیل مجبور شدند هزینه های درمان، حمل و نقل، اقامت و غذا را در حدود ۶۴۰۰۰ دلار (۱۱۸۰۰۰ دلار به پول امروزی) پوشش دهند.
ضروری، کافی نیست
در آنجا وجود دارد. هیچ الگویی برای نحوه نوشتن قانون اساسی ایده آل نیست. دیوان عالی آمریکا دارای ۹ قاضی با انتصاب مادام العمر است. سوئیس ۳۸ قاضی دارد که هر شش سال یکبار عوض می شوند. هر دو سند به خوبی کار می کنند. قانون اساسی ژاپن قوانین اصلاحی مشابهی با قانون اساسی آلاباما دارد. با این حال، از زمان تصویب آن در سال ۱۹۴۶، هرگز تغییری نکرده است، در حالی که آلاباما از سال ۱۹۰۱ تقریباً ۱۰۰۰ بار اصلاح شده است. بریتانیا، نیوزلند و اسرائیل به طور کلی ایده یک منشور مکتوب واحد را کنار گذاشته اند.
این ایده که متن یک قانون اساسی، اگر به اندازه کافی کامل باشد، می تواند موفقیت را تضمین کند نیز نادرست است. تونس به سمت دیکتاتوری میلغزد نه به این دلیل که قانون اساسی قدیمیاش به درستی تدوین نشده است، بلکه به این دلیل که تروریسم، رکود اقتصادی و کووید-۱۹ به باور شهروندان به دموکراسی جوان آسیب میزند. ما نمی دانیم که پیکان علّی به کدام سمت می رود: آیا شما سیستم خوبی دارید زیرا هرگز قانون اساسی خود را بازنویسی نکرده اید یا هرگز قانون اساسی خود را بازنویسی نمی کنید زیرا سیستم خوبی دارید؟ آدام چیلتون، محقق قانون اساسی در دانشگاه شیکاگو می گوید.
اما دانشگاهیان متوجه الگوهایی شده اند. قوانین اساسی که به طور مکرر تغییر می کنند، اغلب نشانه فساد سیاسی هستند، و سرهم بندی می تواند به نوبه خود باعث هرج و مرج شود. تلاشها برای اصلاح منشورها در سالهای اخیر به خشونت در بورکینافاسو، بوروندی و توگو منجر شده است. طولانی ترین منشورهای جهان، مانند هند و برزیل، نیز در میان متغییرترین ها هستند.
یک دلیل قوی برای اختصار نیز وجود دارد که در آن قوانین اساسی قواعد اساسی نحوه عملکرد یک دولت را تعیین می کنند و جزئیات را به سیاستمداران واگذار می کنند. قوانین اساسی بیش از حد طولانی اغلب تضادهایی بین مواد ایجاد می کند که تنها با دستکاری بیشتر قابل حل است. دکتر ورستیگ خاطرنشان می کند: «اگر همه چیز بالاترین قانون باشد، دیگر هیچ چیز بالاترین قانون نیست». اصلاحات Omnibus رای دهندگان را ملزم می کند که مزایا و معایب بسیاری از تغییرات را به طور همزمان متعادل کنند و ایجاد اجماع را دشوارتر می کند.
در واقع، به نظر میرسد این یکی از درسهایی از تجربه شیلی باشد. نظرسنجی ها حاکی از رد قانون اساسی جدید است. تجربه تلاش برای نوشتن آن، امروز کشور را دو قطبیتر از زمان شروع آن کرده است. ■