رکود، شکاف هایی را در صنعت هوانوردی نشان می دهد
دعوا بین شرکتهای هواپیمایی و اپراتور فرودگاههای دولتی شرکت فرودگاههای ایران بر سر بدهی معوق آنها به این شرکت به دلیل ارائه خدمات فرودگاهی به آنها برای سالها ادامه دارد.
به گزارش خبرگزاری فارس، هفته گذشته غلامحسین باقریان، عضو هیئت مدیره IAC، اعلام کرد که این شرکت به دادگاه برای صدور حکم بازداشت حسین علایی، مدیرعامل شرکت هواپیمایی ایران آسمان، مراجعه کرده است.
پس از اینکه آسمان از بازپرداخت بدهی خود به شرکت امتناع کرد، اپراتور درخواست حکم بازداشت کرد.
شرکت هواپیمایی آسمان روز شنبه با انتشار بیانیه ای به خبرگزاری تسنیم، اطلاع از صدور حکم بازداشت علایی را تکذیب کرد. این شرکت همچنین هرگونه بدهی به IAC را رد کرد. هر دو شرکت متعلق به دولت هستند.
IAC هیچ جزئیاتی در مورد مبلغ و ماهیت این بدهی ها فاش نکرده است. با این حال، ادعا می کند که آسمان و سایر شرکت های هواپیمایی دولتی و خصوصی – از جمله شرکت هواپیمایی پرچمدار ایران ایر – ۷-۸ تریلیون ریال (۱۹۹-۲۲۷ میلیون دلار به نرخ ارز بازار) به آن بدهکار هستند.
به گزارش تسنیم به نقل از مقامات ناشناس، با احتساب جریمه های تاخیر در پرداخت، این بدهی ممکن است تا ۱۰ تریلیون ریال (۲۸۴ میلیون دلار) افزایش یابد.
هفته نامه تجارت فردا گزارش داد که شکایت دادگاه علیه آسمان باعث شده تا سایر طلبکاران از شرکت هواپیمایی درخواست وام خود را بکنند و «برخی از کارشناسان هوانوردی می گویند که این امر می تواند به قراردادهای خارجی شرکت آسیب برساند».
شرکتهای هواپیمایی سالهاست که از پرداخت هزینه خدمات فرودگاهی خودداری کردهاند. از آنجایی که دولت قیمت بلیط را تعیین کرد، شرکت های حمل و نقل فکر می کردند که حق دارند خدمات رایگان فرودگاهی داشته باشند.
دولت خطوط هوایی را برای پرداخت حق الزحمه خود تحت فشار قرار نداد، زیرا این امر باعث ضرر آنها از ارائه پروازها با قیمت های تنظیم شده دولتی بود. واقعیت همه طرفها را تحت تأثیر قرار داد، زیرا اپراتور فرودگاههای ایران قادر به پوشش بدهیهای خود نبود.
در این مدت، شرکتهای هواپیمایی با درآمدهای خود داراییهایی مانند زمین، هتلها، ساختمانهای اداری و حتی خانهها میخریدند، در حالی که بدهیها در ترازنامههایشان انباشته میشد که نمیتوانستند آن را بازپرداخت کنند.
علی دادپای، اقتصاددان می گوید که فروش مجدد اموال متعلق به این هواپیماها نیز مشکل را حل نمی کند. حتی اگر بتوانند خریدارانی پیدا کنند، به دلیل رکود حاکم، کمتر از قیمتی که برای آنها پرداخته اند، دریافت خواهند کرد.
این داستان اقتصاد ایران است و پایان آن کاملاً واضح است. مدیران ملکی می خرند که ربطی به رشته کاری آنها ندارد. بانک ها هم همین کار را کرده اند و به خاطر آن از نظر فنی ورشکست شده اند. آنها سرمایه گذاری را با این فرض غلط انجام می دهند که قیمت ملک همیشه بالا خواهد رفت. رکود شروع می شود و همه در دست دولت هستند.
آنها به طریقی بدون اطلاع عموم نجات می یابند. مالیات دهندگان همیشه تاوان اشتباهات مدیران ناتوان را می پردازند.
منبع: Financial Turbine