زمان برای نقش بزرگتر اقتصاددانان در ایران است
در ۱۹ مه، ایرانیان با امید به انجام اصلاحات در عرصه اقتصادی کشور، به رئیس جمهور حسن روحانی رای دادند تا برای دومین دوره ریاست جمهوری این کشور فعالیت کند.
اینها همان افرادی بودند که سال ها در آستانه اولین دوره ریاست جمهوری روحانی با تورم فزاینده، بیکاری بالا و پیامدهای تحریم های بین المللی علیه کشور بر سر برنامه هسته ای آن دست و پنجه نرم کردند.
در چهار سال اول ریاست جمهوری خود، تیم اقتصادی رئیس جمهور فعلی پیشرفت چشمگیری در اصلاح اشتباهات سال های گذشته داشته است. تورم مهار شد و رشد بازگشت، اگرچه بسیاری از بیماریهای دیگر از جمله بیکاری بالا و بحران بانکی همچنان پابرجا هستند.
همانطور که موسی غنی نژاد، اقتصاددان ارشد گفته است، دولت روحانی “اقتصاد ویران شده” را از دولت قبلی به ارث برده است.
انتخاب مجدد روحانی، طبیعتاً این انتظار را افزایش می دهد که در دوره دوم ریاست جمهوری، او و تیم اقتصادی جدیدش اصلاحات اقتصادی و ارتقای استانداردهای زندگی ایرانیان را ادامه دهند.
در اینجا، بسیاری از کارشناسان و ناظران بر این باورند که دولت چیزی مهم را از دست داده است: چیزی که در طول سالها و در دولتهایی که از زمان انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ به قدرت رسیدهاند کمبود داشته است.
نبود یا حضور ضعیف اقتصاددانان صاحب نام به عنوان مشاور برای ارائه راه حل برای بیماری های اقتصادی در ایران، کمبودی آشکار بوده است.
اقتصاددانان مشهور ایرانی در سراسر جهان
به گزارش ماهنامه فارسی آینده نگار، حدود ۱۷۰ اقتصاددان سرشناس ایرانی در خارج از کشور زندگی می کنند که نیمی از این تعداد در حال حاضر در داخل کشور زندگی و کار می کنند.
به ندرت به آنها فضای لازم برای ورود به بازی داده می شود، در حالی که نقش مشاوره ای آنها می تواند به رفع مشکلات اقتصادی طولانی مدتی که کشور با آن مواجه است کمک کند.
پراستنادترین اقتصاددان ایرانی در جهان محمد هاشم پسران از دانشگاه کالیفرنیای جنوبی با بیش از ۶۴۹۳۰ استناد تا تاریخ نگارش این مقاله است. پس از آن، محسن بهمنی اسکویی از دانشگاه ویسکانسین، میلواکی، با بیش از ۱۲۵۰۰ استناد است.
جواد صالحی اصفهانی (۳۹۳۰) و اسفندیار معصومی (۳۷۲۰) به ترتیب از دانشگاه ویرجینیا تک و اموری هستند. هادی صالحی اصفهانی (۲۱۳۰) از دانشگاه ایلینویز در اوربانا شامپین; محمدرضا فرزانگان (۸۲۰) از دانشگاه فیلیپس ماربورگ آلمان؛ کامیار محدث (۷۰۰) از دانشگاه کمبریج; بهناز صبوری (۶۸۰) از دانشگاه فناوری مالزی؛ مهدی رئیسی (۵۴۰) از صندوق بین المللی پول; و حسن قلی پور فریدونی (۵۲۰) از دانشگاه صنعتی سوینبرن استرالیا.
هیچ یک از اعضای دولت هرگز از من دعوت نشده اند… و معتقدم بسیاری از اقتصاددانان دیگر هم مانند من هستند. اما در جاهای دیگر جهان، اقتصاددانان چنین رفتاری ندارند. در کشورهای توسعه یافته، اقتصاد تحت تأثیر استراتژی های عمده است. غنینژاد در مصاحبهای به ماهنامه، یکی از نشریات اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی تهران، گفت: این استراتژیها با همکاری دولتها، سیاستگذاران و اقتصاددانان طراحی میشوند.
در ایران و در غیاب اقتصاددانان، برخی کارشناسان برنامههای توسعهای ارائه میکنند که هیچ مسئولی تمایلی به رعایت آنها ندارد. به همین دلیل است که بیش از ۵۰ درصد از پنج برنامه عمرانی قبلی کشور محقق نشد. در کشورهای توسعهیافته، این مشاوران اقتصادی هستند که به دولتها، وزرا و مدیران اجرایی نشان میدهند که کجا باید بروند و سیستمهای حاکم بر اقتصاد، سیستمهای علمی هستند.
دولت ایران هر پنج سال یک بار برنامه های توسعه ای ارائه می کند و اهداف توسعه بودجه ای و اقتصادی را برای آینده پیش رو تعیین می کند. آخرین مورد اجرایی، ششمین توسعه پنج ساله است که سال مالی ۲۰۱۷-۱۸ مارس ۲۰۲۲-۲۳ را پوشش می دهد.
وی افزود: با وجود حضور بیش از ۵۰ یا ۶۰ اقتصاددان شناخته شده در کشور، نقشی به آنها داده نمی شود. غنی نژاد افزود: بدون آنها سیاست های متناقضی طراحی و اجرا می شود و دولت های متوالی سیاست های قبلی را نفی می کنند و منابع را هدر می دهند.
نشانه های امید
با وجود اینکه روحانی در حال انجام حرکت هایی در این زمینه است، نشانه های امیدواری وجود دارد. او این اختیار را به خود گرفته است که عنوان جدیدی در مجموعه معاونان رئیس جمهور ایران تعریف کند و در مردادماه محمد نهاوندیان را به عنوان معاون اقتصادی خود منصوب کرد. نهاوندیان از سال ۱۳۹۲ رئیس دفتر رئیس جمهور است.
چند روز پیش، مسعود نیلی به عنوان دستیار ویژه رئیس جمهور در امور اقتصادی و دبیر ستاد هماهنگی اقتصادی انتخاب شده بود. این اقتصاددان کهنه کار در چهار سال گذشته مشاور ارشد رئیس جمهور بود.
مقامات دیگری نیز در دولت هستند که عنوان «اقتصاد» را دارند، مانند اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور که ریاست ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی را نیز برعهده دارد. اینکه آیا اقدامات انجام شده برای انتصاب اعضای جدید در تیم اقتصادی میتواند در تحقق خواستههای ایرانیان، یعنی اقتصاد باثبات که به نفع همه باشد، موفقیت آمیز باشد، بستگی به نحوه ترسیم وظایف، نقشها و مسئولیتها در هر یک از این سمتها و مسئولان دارد. ‘ توانایی کار هماهنگ برای جلوگیری از تکرار وظایف.
مهمتر از همه، نیاز به قرار دادن شایسته سالاری در راس فهرست الزامات قبل از واگذاری نقش های اقتصادی به مقامات، شاید بیش از هر زمان دیگری مبرم باشد.
منبع: Financial Turbine