شرکت ها باید سریعتر برای بخشی از ایران حرکت کنند

0

هنگامی که ماه گذشته تحریم‌ها علیه ایران برداشته شد، می‌توان یک حباب آرام اما جمعی از هیجان را در بالاترین طبقات اجرایی برخی از بزرگترین شرکت‌های چندملیتی در جهان احساس کرد.

مسلماً، محدوده هیجان بسته به این که شرکت از کدام کشور یا منطقه سرچشمه گرفته است، متفاوت است. هیجان در بین مدیران عامل جهانی و منطقه ای برخی از بزرگترین شرکت ها در اروپا و آسیا قوی ترین بود. دیمین دوهامل برای مجله تجاری هفتگی Arabian Business مستقر در دبی نوشت: بسیاری از مدیران ارشد شرکت‌های آمریکایی و چینی به دلایل مختلف، با این هیجان مقابله کردند.

Duhamel مدیرعامل و شریک مدیریتی Solidiance است – یک شرکت خدمات مشاوره مدیریت، که دفتر مرکزی آن در سنگاپور است و بر بازار آسیا متمرکز است. در زیر می توانید بخشی از مقاله را بخوانید.

اول، باید فرصت عظیمی را که ایران ارائه می‌کند درک کرد – برای درک اینکه چقدر مخاطرات بالاست و چرا بسیاری از مدیران سطح C در سراسر جهان در حال ریزش هستند.

ایران با تولید ناخالص داخلی تقریباً ۱.۴ تریلیون دلار، در حال حاضر ۱.۵ درصد از تولید ناخالص داخلی جهان را در خود جای داده است و هجدهمین اقتصاد بزرگ جهان است و آن را بین ترکیه و استرالیا قرار می دهد.

اقتصاد ایران نیز بسیار پایدارتر از «گرمترین» اقتصادهای نوظهور آسیایی و خاورمیانه است. بسیاری از کشورهای نوظهور آسیایی همچنان بر بیرون کشیدن خود از اقتصاد مبتنی بر کشاورزی متمرکز هستند و ثروتمندترین کشورهای عرب خلیج فارس سخت تلاش می کنند تا از اقتصاد مبتنی بر نفت فاصله بگیرند.

ایران در حال حاضر زیرساخت و پایگاه صنعتی بسیار محکمی دارد که این امکان را برایش فراهم می‌سازد تا عقب‌نشینی اقتصادی خود را آغاز کند. این کشور در حال حاضر دارای دومین ذخایر بزرگ اثبات شده گاز طبیعی و چهارمین ذخایر بزرگ اثبات شده نفت در جهان است و همچنین خانه اقتصاد متعادل و متنوعی است که به اقتصاد صنعتی ترین کشورهای جهان نزدیک تر است.

نفت و گاز ۲۵ درصد از ثروت کشور را تشکیل می دهند، در حالی که صنایع خودروسازی، کشاورزی، تولیدی و معدنی هر کدام ۱۰ درصد از ثروت کشور را تشکیل می دهند.

در حالی که برخی از بزرگ‌ترین شرکت‌های جهان پنج سال پیش از «مسابقه ایران» کناره‌گیری کردند، شرکت‌های چینی بدون نگاه کردن به گذشته به کار خود ادامه دادند.

در دهه گذشته، چین از بیگانگی ایران با اقتصاد جهانی با به دست آوردن موقعیت های اولیه در هر دو بخش نفتی و غیرنفتی اقتصاد ایران سرمایه گذاری کرد. با این حال، ایرانی‌ها اکنون مشتاق برندهای مصرفی و کالاهای صنعتی با کیفیت اروپایی هستند.

پایان تحریم ها به این معنی است که چینی ها اکنون باید با بازیگران بین المللی رقابت کنند و مطمئناً بخشی از سهم بازار متورم خود را از دست خواهند داد.

شرکت های چندملیتی اروپایی و آسیایی از دسترسی نامحدود شرکت های چینی برخوردار نبوده اند. آنها هنوز موقعیت خوبی برای پیشی گرفتن از همتایان خود در آمریکای شمالی دارند.

برندهای اروپایی و آسیایی با کیفیت در ایران رشد خواهند کرد، تا زمانی که روابط قوی با شرکای شایسته کشور ایجاد شود.

با توجه به مقررات سختگیرانه انطباق در ایالات متحده، مدیران عامل آمریکایی Fortune 500 با بی حوصلگی تماشای رقبای اروپایی و آسیایی خود را داشتند که در ماه های گذشته آزادانه به داخل و خارج از ایران سفر می کردند تا بازار را ارزیابی کنند و روابط از دست رفته را دوباره برقرار کنند. به این ترتیب، آمریکایی ها بهترین نهادهای شرکتی خود را کنار گذاشته اند و به ناچار آمریکایی ها آخرین میز شام ایرانیان خواهند بود.

وقتی صحبت از گشودن ایران به جهان می شود، مزیت حرکت اول مزایای قابل توجهی را به همراه خواهد داشت. سرعت مهم است. این برای بسیاری از بازارها صادق است، اما به ویژه در ایران صدق می کند.

ممکن است تپانچه شروع به طور رسمی در ۱۶ ژانویه روشن شده باشد، اما تفاوت زیادی بین شرکت‌هایی که آماده ورود هستند و شرکت‌هایی که هنوز این روند را شروع نکرده‌اند وجود دارد.

توسعه دقیق ورود و اجرای نقشه راه رشد با شرکای قوی، موفقیت یک شرکت را در این بازار هیجان انگیز و تازه بازگشایی شده مشخص می کند.

منبع: Financial Turbine

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.