صندوق های بازنشستگی در مضیقه
ایران به تازگی بدترین بحران اقتصادی خود را در تاریخ معاصر پشت سر گذاشته است، اما میراث بحران و هشت سال سوءمدیریت در دولت قبلی بر همه چیز تأثیر گذاشته است، از بیکاری و استانداردهای زندگی گرفته تا حقوق بازنشستگی.< /p>
گشودن گره گوردی از مشکلات ناشی از بحران ۲۰۱۲-۲۰۱۳ بسیار پیچیده و پرهزینه بوده است که رفع آن سال ها طول خواهد کشید. صندوق های بازنشستگی یکی از بدترین آسیب ها هستند.
هزینههای آنها بالا میرود، خزانههایشان خالی است و دولت پرزحمت حسن روحانی، رئیسجمهور، تنها پناهگاه آنهاست. طبق گزارش ها، امسال دولت ۴۰ تریلیون ریال (یک میلیارد دلار به نرخ ارز بازار) به صندوق های بازنشستگی مختلف پرداخت می کند تا کسری درآمد را پوشش دهد. این تقریباً نیمی از هزینه برنامه کمک نقدی دولت است—یک اشتباه پرهزینه دیگر که دولت نمی تواند به زودی از شر آن خلاص شود.
سال آینده صندوق های بازنشستگی به ۵۰ تریلیون ریال (۱.۳ میلیارد دلار) کمک دولتی نیاز دارند. بی بی سی تخمین می زند که کمک های دولتی به صندوق های بازنشستگی ممکن است هر سال ۱۵ تا ۲۰ درصد افزایش یابد.
صندوقهای بازنشستگی باعث تخلیه شدید منابع مالی دولت میشوند. روحانی در حال حاضر بیشتر هزینههای سرمایهگذاری را صرفاً برای پوشش هزینههای عملیاتی کلان کنار گذاشته است و کوتاهی کرده است.
به گفته محمدباقر نوبخت، سخنگوی دولت، سال گذشته دولت ۱۳ میلیارد دلار کسری داشت.
وجود کسری بودجه ذاتاً مشکل ساز نیست، اما برای دولتی که از گزینه های موجود خارج است، نحوه تأمین مالی آن مشکل است.
مشکل همه جانبه
تقریباً تمام ۱۸ صندوق بازنشستگی فعال در ایران مشکل دارند. سالها رکود، بیثباتی و سوء مدیریت بازده سرمایهگذاری آنها را کاهش داده است، در حالی که پرداختهای بازنشستگی آنها به دلیل تورم و تعداد روزافزون بازنشستگان افزایش یافته است.
سه صندوق بازنشستگی بزرگ ایران، صندوق بازنشستگی کارکنان دولت، صندوق بازنشستگی نیروهای مسلح و صندوق بازنشستگی فولاد ایران در اصل ورشکسته هستند. به عنوان مثال، CSPF، ۱۲ تریلیون ریال (۳۱۵ میلیون دلار) از ۱۷ تریلیون ریال (۴۴۷ میلیون دلار) را که هر ماه به عنوان مستمری از دولت پرداخت می کند، دریافت می کند. AFPF از پول خود چیزی پرداخت نمی کند و دولت تمام این بار را به دوش می کشد.
سازمان تامین اجتماعی، بزرگترین صندوق بازنشستگی ایران که ماهانه ۵۰ هزار میلیارد ریال مستمری پرداخت میکند، وضعیت بهتری دارد، اما به دلیل افزایش تعداد بازنشستگان و بازدهی متزلزل از سرمایهگذاریهایش، وضعیت بهتری دارد. این کشور به فروش دارایی متوسل شده است تا با افزایش بازنشستگی خود ادامه دهد.
حجمهای بازنشستگی، کاهش مشارکتها
یکی از دلایل کمبود پول، افزایش تعداد مستمری بگیران در مقابل بازنشستگان است. انبوهی از کارمندان دولت در دولت قبلی به بازنشستگی پیش از موعد فرستاده شدند تا فضا برای استخدام های جدید فراهم شود. بازنشستگان SSO در طول هشت سال ریاست آن دو برابر شدند.
به گفته علی ربیعی، وزیر کار، ۱.۳ میلیون نفر بین سال های ۱۹۷۴-۵ و ۲۰۰۴-۲۰۰۵ بازنشسته شده اند، اما طی سال های ۲۰۰۴-۲۰۱۳، ۱.۳ میلیون نفر دیگر از طریق مداخله در مقررات صندوق بازنشستگی بازنشسته شده اند.
او گفت: «این بدان معناست که کشور در آن هشت سال همان تعداد بازنشسته شده است که در سه دهه گذشته بازنشسته شده است.
در حالت ایده آل، یک صندوق بازنشستگی باید هفت مشارکت کننده برای هر بازنشستگی داشته باشد. برای تعادل پرداخت ها، یک صندوق بازنشستگی به حداقل پنج مشارکت کننده نیاز دارد. اما در ایران، میانگین ۳.۶ مشارکت کننده به ازای هر بازنشسته نگران کننده است و اکثر صندوق های کوچک بازنشستگان بیشتری نسبت به مشارکت کنندگان دارند.
SSO دارای ۱۳.۷ میلیون مشارکت کننده مستمری در مقابل ۳ میلیون مستمری بگیر است، به عبارت دیگر ۴.۵ مشارکت کننده برای هر بازنشسته.
سایر صندوق ها در وضعیت بدتری قرار دارند. CSPF 1.2 میلیون مشارکت کننده و ۱.۲۸ میلیون مستمری بگیر دارد. صندوق بازنشستگی فولاد ایران به طرز غم انگیزی ۱۱۶۰۰ مشارکت کننده در مقابل ۷۴۰۰۰ مستمری بگیر دارد.
سوء مدیریت و فساد
دولت قبلی همچنین با دادن سهام صندوقها در شرکتهای دولتی به جای بدهی خود به آنها، وضعیت مالی صندوقهای بازنشستگی را خراب کرد.
شرکتهایی که قبلاً ضعیف اداره میشدند، با قیمتهای دلخواه به صندوقهای بازنشستگی که تجربه اداره آنها را نداشتند، مجبور شدند. هم شرکت ها و هم صندوق های بازنشستگی در نتیجه سیاست موسوم به «رد دویون» یا تسویه بدهی آسیب دیدند.
همانطور که حسین عبده تبریزی، استاد بلندپایه مالی ایران میگوید، سرمایهگذاری صندوقهای بازنشستگی توسط افرادی مدیریت میشد که از آموزش و دانش مالی برخوردار نبودند، «که در نحوه مدیریت وجوه، انواع سرمایهگذاری و شیوه های مدیریت پورتفولیو».
علاوه بر این، علیرغم واگذاری شرکت ها به صندوق های بازنشستگی، بدهی دولت به آنها افزایش یافت، همانطور که در مورد اکثر پیمانکاران خود این کار را انجام داد. دولت روحانی در حال ارزیابی میزان بدهی است که عمدتاً سررسید شده است، اما رقم دقیقی حتی برای وزیر اقتصاد در دسترس نیست.
به عنوان نمونه ای از افزایش بدهی دولت به صندوق های بازنشستگی، بدهی به SSO از ۶۰ تریلیون ریال به ۱۰۰۰ تریلیون ریال در دهه گذشته افزایش یافته است.
همچنین اختلاس های عجیبی از صندوق ها و شرکت های زیرمجموعه آنها وجود داشته است تا اوضاع بدتر شود. به عنوان نمونه، سعید مرتضوی، دادستان کل سابق تهران، در ماه نوامبر به اتهام فساد مالی به ۱۳۵ ضربه شلاق محکوم شد. او در زمانی که SSO را در دولت قبلی اداره می کرد، به «تصرف و هدر دادن سرمایه های عمومی» مجرم شناخته شد.
علاوه بر این، با توجه به سیاست های تصویب شده توسط دولت و مجلس، سن بازنشستگی ۵۲ سال در مقایسه با میانگین جهانی ۶۵ سال است. این فشار بر خزانه با افزایش امید به زندگی که در حال حاضر حدود ۷۵ سال در ایران است، تشدید می شود. این بدان معناست که یک بازنشسته نزدیک به نیم قرن حقوق بازنشستگی دریافت می کند و بار مالی زیادی برای هر صندوقی ایجاد می کند.
راه دشوار خروج
برای رفع مشکلات، دولت باید سن بازنشستگی را افزایش دهد، مردم باید بیشتر کمک کنند و کمتر از آن خارج کنند، به ویژه با توجه به افزایش امید به زندگی.
صندوق های بازنشستگی نیازمند تغییر در مدیریت و کارکنان خود، استقلال از دخالت دولت و رقابت واقعی هستند.
در حال حاضر صندوق های بازنشستگی کاملاً غیرقانونی هستند. پاسخگویی و شفافیت پیش نیازهای حکمرانی خوب است که مقررات و رقابت خوب می تواند به وجود بیاورد.
عبده تبریزی در مجله تجارت فردا نوشت: دولت باید پشت صندلی را بگیرد و فقط آنها را تنظیم کند. او خواستار بازنگری کل سیستم بازنشستگی است.
رضا قهرمانی، رئیس شرکت سرمایهگذاری مسکن میگوید: همچنین تغییر از طرحهای با مزایای معین که مزایای بازنشستگی قابل پرداخت را تثبیت میکند، به طرحهای مشارکت تعریفشده که در آنها مزایای آتی بر اساس درآمد سرمایهگذاری در نوسان است، بار صندوقهای بازنشستگی را تا حد زیادی کاهش میدهد. تحقیق و توسعه.
به طور کلی، یک طرح مشارکت تعریف شده امنیت بسیار کمتری برای کارمند و تعهد بسیار کمتری برای کارفرما نسبت به طرح مزایای تعریف شده فراهم می کند – به این معنی که بار صندوق های بازنشستگی کاهش می یابد.
یک چرخش در شرایط اقتصادی راه طولانی را به همراه خواهد داشت. مشاغل بیشتر به معنای سهم بازنشستگی بیشتر است. شرایط بد بازار کار و اقتصاد به عنوان وزن مرده برای صندوق ها عمل می کند.
نزدیک به نیمی از جمعیت زیر ۳۰ سال ایران که بزرگترین گروه جمعیت هستند، بیکار هستند. افزودن آنها به نیروی کار و بازگشت کشور به رشد اقتصادی کمک بزرگی خواهد بود.
حتی با وجود همه این تغییرات، بسیاری از صندوق ها ممکن است نیاز به کمک مالی داشته باشند. این برای مالیات دهندگانی که همیشه بهای نهایی اشتباهات سیاسی را می پردازند بسیار پرهزینه خواهد بود.
با وضعیت موجود، آینده صندوق های بازنشستگی در هاله ای از ابهام قرار دارد. یک بازنگری اساسی و حرکت به سمت حکومتداری مستقل مناسب، همراه با مقررات خوب، می تواند درد را کاهش دهد و از فاجعه بیشتر جلوگیری کند.
منبع: Financial Turbine