طلاق در دنیای ثروتمند کمتر بدتر می شود
به گزارش اخبار تازه و به نقل از Economist:
SCOTT و همسر آن زمان او که در استرالیا زندگی می کند، طلاق بدی داشت اما نه غیرعادی. او گفت که وکلای آنها به مدت هشت ماه “اسفنامه ها و نامه های قانونی را به یکدیگر شلیک کردند”. فرزندان آنها در فهرست نظارت پلیس فدرال قرار گرفتند تا نتوان آنها را به خارج از کشور برد. این زوج قبل از رفتن به دادگاه به توافق رسیدند اما اسکات همچنان ۳۵۰۰۰ دلار استرالیا (۲۵۰۰۰ دلار) را برای هزینه های قانونی هزینه کرد. اگر به دادگاه می رفتند، پول کمی برای تقسیم باقی می ماند. اسکات می گوید: «مثل بازی پوکر بود. “تو هرگز دستت را پر نشان نمی دهی.” رزمندگان مجبور به انحراف شدند. مانند بسیاری از طلاق ها، تلخ و پرهزینه بود.
چندین سالها بعد، اسکات و سابقش دوباره شروع به دعوا کردند – بر سر حضانت. این دفعه کمتر زشت بود. آنها از یک سرویس میانجیگری با بودجه دولت استفاده کردند. میانجیها و مشاوران یک محیط بیطرف ارائه کردند و راههایی را برای ملایمتر کردن بحثها پیشنهاد کردند. اسکات می گوید: «ممکن است خنده دار به نظر برسد، اما میانجی ها واقعاً توصیه های مثبت و عملی زیادی به من دادند. او هنگام دعوا کردن به شدت از کلمه “شما” استفاده نکرد و یاد گرفت که چگونه واکنش های دفاعی را تحریک نکند. میانجیگری چند صد دلار هزینه داشت. وقتی یکی از دوستان نزدیک تصمیم به طلاق گرفت، اسکات به او توصیه کرد که برای صرفه جویی در زمان، پول و عصبانیت مستقیماً نزد یک میانجی برود.
هیچ کس وانمود نمی کند که طلاق هرگز قطعی است. دوستانه اما در دنیای ثروتمند به تدریج به عنوان یک مشکل روابط، کمتر به عنوان یک مشکل قانونی در نظر گرفته می شود. جایگزینها برای دعواهای خصمانه در دادگاه رایجتر میشوند. کشورهای کمتری نیاز به تقصیر سرزنش دارند. همه اینها باعث میشود که این روند برای زوجها و فرزندانشان کمی وحشتناکتر شود.
سال گذشته دولت انگلستان و ولز (اسکاتلند و ایرلند شمالی دارای حوزههای قضایی جداگانه برای امور خانواده هستند) کوپن های ۵۰۰ پوندی (به ارزش ۶۸۳ دلار) را برای کمک به میانجیگری در طلاق توزیع کرد. در آوریل امسال، زوجها در انگلستان و ولز میتوانند بدون سرزنش و بدون اینکه حداقل دو سال یا پنج سال جدا از هم زندگی کنند (بسته به اینکه هر دو نیمه زوجین با جدایی موافقت کنند یا نه) میتوانند به سرعت گرهها را باز کنند. قبلاً یکی از زوجین مجبور بود دیگری را به رفتار نامعقول، زنا یا ترک خدمت متهم کند. در سال ۲۰۱۹، ۵۴ درصد از طلاقهای انگلیسی و ولزی به دلیل زنا یا رفتار غیرمنطقی انجام شد.
سوئد در سال ۱۹۱۵ از سرزنش یکی از همسران خلاص شد. استرالیا کنار گذاشته شد. در سال ۱۹۶۹، کالیفرنیا اولین ایالت آمریکا شد که این کار را انجام داد، نیویورک آخرین ایالت در سال ۲۰۱۰. این روند در جاهای دیگر ادامه دارد. در حوزههای قضایی «بدون تقصیر»، دولت نیازی به دانستن دلیل پایان ازدواج ندارد، اگرچه بسیاری از کشورها هنوز به یک دوره استراحت قبل از تکمیل رسمی وقفه نیاز دارند. در بسیاری از حوزه های قضایی که از تقصیر چشم پوشی کرده اند، زوجین می توانند با هم درخواست طلاق بدهند. سامانتا وودهام، وکیل دادگستری بریتانیایی میگوید: «از نظر روانشناختی، این بسیار بزرگ است. پایان دادن به سرزنش به این معنی است که زوجها طلاق خود را با روشی کمتر کینهتوزانه شروع میکنند.
از سال ۱۹۹۰، طلاق در حداقل ۳۰ عضو از ۳۸ عضو OECD آسانتر شده است. ، باشگاه کشورهای ثروتمند. گزینه های جایگزین برای دعوا در حال گسترش است. در میانجی گری زوج ها با کمک داور بی طرف به دنبال توافق هستند. در نروژ و استرالیا اکثر زوج های طلاق با فرزند حداقل باید آن را امتحان کنند. در انگلستان آنها باید به اطلاعات مربوط به میانجیگری گوش دهند، مگر اینکه خشونت رخ داده باشد. هلندی ها در ۴۱ درصد طلاق ها بدون مراجعه به دادگاه به دنبال میانجیگری هستند.
«طلاق مشارکتی» گزینه دیگری است. هر شریک وکیل خود را دارد. اما این زوج قراردادی را امضا می کنند که به دادگاه نخواهند رفت. اگر آنها نتوانند به توافق برسند، باید وکلای جدیدی پیدا کنند. این باعث ایجاد انگیزه برای تسویه حساب می شود. انجمن وکلای آمریکا می گوید که حداقل ۲۰۰۰۰ وکیل برای کمک به زوج های طلاق از این طریق آموزش دیده اند.
استرالیا به دلیل تلاش برای کاهش تلخ طلاق مورد تحسین قرار گرفته است. در سال ۲۰۰۶، دولت فدرال آن شروع به تأمین مالی «مراکز ارتباط با خانواده» کرد، که عمدتاً توسط مؤسسات خیریه اداره میشوند و میانجیگری رایگان و ارزان ارائه میکنند. آنها به خانواده ها کمک می کنند تا با زندگی جدید خود سازگار شوند. والدین در کلاس هایی شرکت می کنند که چگونه طلاق می تواند بر فرزندانشان تأثیر بگذارد. حتی به پدران بی دانش آموزش آشپزی داده شده است. این مراکز به عنوان جایگزینی برای مسیر قانونی شروع به کار کردند. ایرلند و برخی استانهای کانادا نیز میانجیگری رایگان یا ارزان ارائه میکنند.
تجارتها وارد عمل میشوند. DivorceHotel، شرکتی از هلند با شعبه هایی در آمریکا و جاهای دیگر، “مفهومی مبتنی بر میانجیگری را برای اطمینان از روشی حرفه ای، سریع و مقرون به صرفه برای طلاق ارائه می دهد… ما جدایی شما را نه تنها به عنوان پایان ازدواج شما، بلکه همچنین می بینیم. به عنوان آغاز مرحله جدیدی در زندگی شما.” زوجها (در اتاقهای جداگانه) در یک هتل مجلل اقامت میکنند که در آن میانجیگری بیش از یک آخر هفته طول میکشد. میتوانید بین جلسات ماساژ یا بازی گلف داشته باشید.
شرکتی دیگر به نام It’s Over Easy به زوجهای آمریکایی که طلاق گرفتهاند مشاوره حقوقی آنلاین در مورد تکمیل فرمها، والدین مشترک، و تغییر نام خانوادگی برخی از شرکت های حقوقی خود را به عنوان مشاور برای هر دو نیمه زوج های طلاق می فروشند، نه فقط برای یکی از همسران در حال مبارزه. این در فرانسه، ایتالیا و هلند انجام شده است و در حال گسترش به انگلستان است.
شرط می بندم که شما آن را پنهان می کنید
در یک سیستم خصمانه، وکلا زمان و انرژی زیادی را صرف بررسی “آنچه در ظرف است” می کنند و هر یک از طرفین به طور مکرر پاسخ خود را به چالش می کشند. هنگامی که زوج از یک شرکت حقوقی مشاوره مشابهی دریافت می کنند، چنین مشاجراتی کمتر وحشیانه است. زوجی که از هم جدا می شوند به احتمال زیاد به شروطی که هر دو داوطلبانه با آنها موافقت کرده اند، احترام می گذارند، به جای مواردی که توسط قاضی دستور داده شده است.
پنج سال پس از اینکه استرالیا مراکز روابط خانوادگی را راه اندازی کرد، این تعداد پرونده های اختلاف مربوط به کودکان در دادگاه ها ۳۲ درصد کاهش یافته است. زمانی که این مراکز ایجاد شد، ۳۲ درصد از کسانی که از هم جدا می شدند و با کودکان درگیر می شدند، «رابطه تعارضی یا ترسناک» با سابق خود داشتند. سه سال بعد این میزان به ۱۵% کاهش یافت.
رویکردهای مشارکتی باعث صرفه جویی در هزینه نیز می شود. درمانگران و واسطهها نسبت به وکلا ارزانتر هستند. پرداخت یک تیم حقوقی به جای دو تیم حقوقی هزینه ها را کاهش می دهد. در طلاق خصمانه، وکلا معمولاً نرخهای ساعتی دریافت میکنند، که انگیزهای برای طولانی کردن جنگ ایجاد میکند. بنابراین روند سریعتر می شود. بسیاری از سیستمهای غیر خصمانه قیمتهای ثابتی دارند.
حتی زمانی که تقسیم پول بحثبرانگیزترین موضوع است، همانطور که اغلب در مورد افراد ثروتمند یا بدون فرزند وجود دارد، پیشرفت به سمت کمتر است. نتایج تلخی حاصل می شود در دهه ۱۹۶۰ نفقه تقریباً به یک چهارم طلاق های آمریکایی تعلق می گرفت. از آن زمان به حدود ۱۰ درصد کاهش یافته است. بین اواسط دهه ۱۹۹۰ و اواسط دهه ۲۰۰۰، نفقه در سوئیس از تقریباً یک دوم موارد به یک سوم کاهش یافت. در آلمان و چندین ایالت آمریکا، مدت زمان اعطای آن می تواند محدود باشد. وقتی شوهر سابق، مثلاً هفت سال، خرج کرده باشد، تعهدش تمام شده است. در انگلستان نفقه همسر می تواند به طور نامحدود اعطا شود، اما این امر نیز نادرتر می شود. در کشورهای شمال اروپا به ندرت کسی نفقه می پردازد – فرض پیش فرض که ریشه در سطوح بالای برابری بین دو جنس دارد این است که هر دو طرف قادر به حمایت از خود هستند. قضات در سرتاسر غرب بیشتر به استراحت میپردازند.
نگرشها در سراسر جهان ثروتمند در حال تغییر است. خانم وودهام می گوید که دعوای طلاق در مقیاس بزرگ، “کمی شرم آور می شود”. سلبریتی ها از مزایای “گشودن آگاهانه” سخن می گویند. تعداد بیشتری از خانوادههای مطلقه «لانهی پرندگان» را تشکیل میدهند. حتی ممکن است والدین به طور مشترک صاحب یک آپارتمان باشند که فرد خارج از وظیفه بتواند در آن اقامت کند. یک نظرسنجی بریتانیایی توسط Co-Op Legal Services نشان داد که ۱۱ درصد از زوج های بریتانیایی که طلاق گرفته یا از هم جدا شده اند سعی کرده اند لانه پرنده ای را ایجاد کنند. «Splitting up Together»، یک کمدی کمدی آمریکایی بر اساس یک سریال دانمارکی، خانوادهای را به تصویر میکشد که تلاش میکنند این کار را انجام دهند.
پدرهای مطلقه زمان بیشتری را با فرزندان خود میگذرانند. در سوئد در اواسط دهه ۱۹۸۰ تنها ۱% از کودکانی که والدینشان از هم جدا شده بودند به طور منظم با هر دو زندگی می کردند. معمولاً با مادر می ماندند. اکنون حدود ۴۰ درصد این کار را انجام می دهند. سایر کشورهای ثروتمند نیز شاهد همین روند هستند. حضانت پدران بیشتر از گذشته است. برخی از شرکت های طراحی داخلی اکنون در تزئین خانه های خود تخصص دارند. به گفته لیندا نیلسن از دانشگاه ویک فارست در کارولینای شمالی، کودکانی که حداقل ۳۵ درصد از وقت خود را پس از طلاق با هر یک از والدین می گذرانند، از نظر عاطفی بهتر عمل می کنند.
قوانین استرالیا، سوئد و برخی از ایالتهای آمریکا از قضات میخواهند که زمان حضانت را کمابیش به وسط تقسیم کنند. این نیز نشاندهنده یک تغییر فرهنگی است: مادران بیشتری در خارج از خانه کار میکنند و پدران بیشتری در تربیت فرزندان خود مشارکت دارند. با این حال، حضانت مشترک می تواند سخت باشد. خرید دو مجموعه از همه چیز گران است. والدین باید در همان شهر شغل پیدا کنند. کسانی که این کار را انجام می دهند معمولاً ثروتمندتر و تحصیلکرده تر هستند.
بدبختی winner-takes-all
در ژاپن، جایی که طلاق بسیار نادرتر از در اروپا و آمریکا، بسیاری از مردم فکر می کنند که حضانت مشترک برای کودکان مخرب است. دادگاه ها آن را صادر نمی کنند، اگرچه خانواده ها ممکن است به طور خصوصی با آن موافقت کنند. بسیاری از پدران مطلقه فقط سه ساعت در ماه اجازه ملاقات با فرزندان خود را دارند. Kizuna Child-Parent Reunion، یک گروه مدافع، تخمین میزند که ۵۸ درصد از کودکان ژاپنی با والدین طلاق، ارتباط خود را با کسی که با او زندگی نمیکنند قطع میکنند. این سیستم برنده همه چیز را به نبردهای طلاق خشمگین منجر میشود.
در اسکاندیناوی جنگهای کمتری بر سر پول بین زوجهای طلاق وجود دارد. در سوئد قوانین مربوط به دارایی ها به قدری واضح است که زوج های کمی بر سر آن دعوا می کنند: آنها به طور مساوی تقسیم می شوند. دادگاه ها نفقه کودک را با حداقل ماهیانه ۱۸۵ دلار ارزیابی می کنند. فرزندپروری مشترک یک هنجار است. وکلا به ندرت درگیر هستند.
نرخ طلاق در اکثر کشورهای ثروتمند از سال ۱۹۹۰ کاهش یافته یا تقریباً ثابت مانده است. افراد کمتری در وهله اول ازدواج می کنند (نمودار ۱ را ببینید). در اتحادیه اروپا ۱۸ درصد از نوزادان متولد شده در سال ۱۹۹۳ خارج از ازدواج بودند. تا سال ۲۰۱۹ به ۴۳ درصد افزایش یافته بود (نمودار ۲ را ببینید). رقم اسکاندیناوی ۵۳ درصد است. اما ترتیبات مربوط به کودکانی که شراکت غیر زناشویی والدین آنها با شکست مواجه میشود، همکاری بیشتری نیز میکند.
در سرتاسر جهان، طلاق همچنان شامل اشکهای فراوان، پشیمانی و سرخوردگی است. اما حذف تقصیر قضایی و گرایش به راههای سریعتر، ارزانتر و کمهزینهتر برای پایان دادن به ازدواج، مطمئناً بار ناراحتی را بهویژه بر دوش کودکانی که در این وسط گرفتار شدهاند، سبک میکند. ■