فشار قانونی علیه ایالات متحده می تواند از منافع اتحادیه اروپا در ایران محافظت کند
اروپاییها بیشتر سال گذشته را صرف متقاعد کردن دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا کردند تا به توافق هستهای که ایران در سال ۲۰۱۵ با قدرتهای جهانی امضا کرد، که به عنوان برنامه جامع اقدام مشترک نیز شناخته میشود، آسیبی وارد نکند.
سیاست ترامپ در قبال ایران به وضوح با منافع اروپا در تضاد است. حتی اگر بتوان او را متقاعد کرد که معافیتهای تحریمهای آمریکا را در ماه مه تمدید کند، به احتمال زیاد به طوفان غیرقابل پیشبینی ادامه خواهد داد.
در مقالهای که اخیراً در نشریه آمریکایی فارین پالیسی منتشر شد، آمده است که این عدم اطمینان اشتهای تجاری شرکتهای اروپایی که با ایران تجارت میکنند را کاهش داده است. گزیده ها در ادامه می آیند:
برخی از مقامات اروپایی در خلوت اظهار میکنند که بهترین گزینه این است که اروپا به این امید که در نهایت ترامپ موضع خود را تغییر دهد، درگیر شود. اما به هم ریختگی این کار را انجام نمی دهد.
ترامپ احتمالاً به افزایش خواسته های حداکثری خود ادامه می دهد مگر اینکه اروپا قدرت سیاسی خود را منعطف کند.
اروپا برای حفظ منافع اقتصادی و امنیتی خود، نه تنها باید اولتیماتوم ترامپ را که بوسه مرگ برای توافق هسته ای است رد کند، بلکه باید عقب نشینی کند. اگر ایالات متحده به عقب نشینی از توافق ادامه دهد، اروپا باید یک طرح احتمالی قابل اجرا را اجرا کند و به واشنگتن اطلاع دهد که آماده استفاده از آن است.
فرانسه، آلمان و بریتانیا به عنوان طرف های توافق هسته ای بهترین موقعیت را برای هماهنگی چنین استراتژی دارند. اروپا باید بسته ای (به همراه چین و روسیه) ارائه دهد که بتواند ایران را به ادامه پایبندی به عناصر اصلی توافق هسته ای فعلی ترغیب کند.
مقامات ایرانی اعلام کردهاند که تهران ماندن در توافق هستهای را بررسی میکند، حتی اگر ایالات متحده از این توافق خارج شود تا زمانی که این توافق در خدمت منافع ملی کشور باشد. رهبری ایران احتمالاً به دقت بررسی خواهد کرد که آیا اروپا میتواند راهی برای ادامه ادغام مجدد سیاسی و اقتصادی تدریجی ایران با جهان ارائه دهد.
اساسی ترین جنبه چنین معامله ای به این بستگی دارد که آیا شرکت های غیرآمریکایی می توانند و مایل به تجارت با ایران هستند یا خیر. اگر ترامپ از صدور مجدد معافیتهای تحریمی بعدی مورد نیاز توافق هستهای خودداری کند، تحریمهای ثانویه ایالات متحده که بر شرکتهای غیرآمریکایی تأثیر میگذارد، دوباره به جای خود بازمیگردند.
در صورت اعمال مجدد چنین تحریمهایی، شرکتهای اروپایی با منافع تجاری در ایالات متحده از واردات نفت ایران و انجام مبادلات مالی با این کشور آسیب قابل توجهی خواهند داشت. اگر آنها تصمیم به نادیده گرفتن چنین تحریم های ثانویه ای بگیرند، دارایی های آنها در ایالات متحده (که بسیار بیشتر از تجارت فعلی با ایران است) مشمول مجازات خواهد شد.
برای جلوگیری از چنین رویدادی، دولتهای اروپایی باید اقداماتی را برای محافظت از شرکتهای خود در برابر تحریمها انجام دهند و محیطی را ایجاد کنند که شرکتهایی مانند توتال، ایرباس، شل و زیمنس بتوانند به تجارت خود در ایران و ایالات متحده ادامه دهند. . برای انجام این کار، اروپا باید روی چندین اولویت تمرکز کند.
معافیت های مذاکره، احیای مقررات مسدودسازی
اول از همه، دولتها و شرکتهای اروپایی باید بهطور خصوصی با مقامات آمریکایی و کنگره درباره ایجاد معافیتهایی برای اجرای هرگونه تحریم ثانویه مرتبط با هستهای که ممکن است بر آنها تأثیر بگذارد، مشورت کنند.
مدل بسته تحریمهای روسیه در سال گذشته میتواند برای ترغیب قانونگذاران آمریکایی برای ایجاد یک سیستم هشدار و معافیت برای معافیت شرکتهای اروپایی از اجرای این قانون اتخاذ شود. اگر واشنگتن این رویکرد را رد کند، دولتهای اروپایی باید علناً هشدار دهند که در هر موردی که خزانهداری آمریکا فعالانه تحریمهای ثانویه را علیه شرکتهای اروپایی که با ایران معامله میکنند، اجرا میکند، اتحادیه اروپا اقداماتی شبیه به «مقررات مسدودکننده» خود را احیا خواهد کرد.
مقررات مسدودکننده اتحادیه اروپا در سال ۱۹۹۶ در پاسخ به تلاشهای دولت بیل کلینتون برای اجرای فراسرزمینی تحریمهای آمریکا مبنی بر ممنوعیت تجارت خاص با لیبی، ایران و کوبا ارائه شد.
اروپایی ها در برابر این تلاش ها که برای منافع انرژی آنها بسیار پرهزینه بود، مقاومت کردند. آنها این کار را ابتدا از طریق کانال های سیاسی و سپس از طریق فشار قانونی انجام دادند (که در نهایت جواب داد و کلینتون با صدور معافیت هایی تاثیر این تحریم ها را بر شرکت های اروپایی تعلیق کرد).
مقررات مسدودکننده اساساً پایبندی شرکتهای اروپایی به تحریمهای فراسرزمینی ایالات متحده را غیرقانونی میکرد (و در نتیجه پوشش قانونی برای پرداخت نکردن جریمههای ایالات متحده برای آنها فراهم میکرد). مقررات اتحادیه اروپا با اقداماتی همراه بود که به شرکتهای اروپایی اجازه میداد تا هزینههای تحمیل شده توسط تنظیمکنندههای ایالات متحده را پس بگیرند.
امروزه، تلاش برای استفاده از این مکانیسم ها برای شرکت های اروپایی (بسیاری از آنها دارایی های قابل توجهی در ایالات متحده دارند که ممکن است مشمول مجازات های وزارت خزانه داری شوند) بدون هزینه نخواهد بود. همچنین برای روابط ترانس آتلانتیک بدون هزینه نخواهد بود. به احتمال زیاد شرکت های اروپایی به قیمت از دست دادن سهم بازار خود در ایالات متحده، با ایران تجارت نمی کنند. اما این نوع عقبنشینی حقوقی میتواند اهرم سیاسی اروپا را در مذاکره با دولت ترامپ تقویت کند و آن را دو بار به فکر فرو ببرد.
با توجه به هزینه های جایگزین گسترش برنامه هسته ای ایران و افزایش احتمال رویارویی نظامی، ارزشش را دارد.
به زبان ساده، مقامات اتحادیه اروپا باید به ترامپ بگویند: اگر دارایی های شرکت های ما در ایالات متحده را جریمه کنید، ما این هزینه ها را با جریمه کردن دارایی های ایالات متحده در اروپا پس خواهیم گرفت. این امر باعث درگیری تجاری بزرگی می شود که اروپایی ها می خواهند به هر طریقی از آن اجتناب کنند. اما گزینه و سابقه وجود دارد.
تقویت همکاری با نیروگاه های آسیایی
دوم، برای تقویت موقعیت چانه زنی اتحادیه اروپا، دولت های اروپایی باید هماهنگی خود را با چین، روسیه و قدرت های اقتصادی آسیایی مانند هند، کره جنوبی و ژاپن افزایش دهند.
همه در مورد بیش از حد تحریم های ثانویه ایالات متحده نگرانی مشترک دارند.
فرانسه و بریتانیا باید با روسیه و چین در شورای امنیت سازمان ملل متحد هماهنگ کنند، به ویژه در مورد چگونگی جلوگیری از اعمال مجدد و اجرای تحریم های هسته ای سازمان ملل متحد علیه ایران تا زمانی که تهران به تعهدات خود عمل کند.
حل بن بست های مالی
سوم، اروپا و ایران باید بن بست های بانکی و مالی را که به طور قابل توجهی روابط اقتصادی را مختل کرده است، حل کنند. این حتی برای شرکت های بزرگ اروپایی مانند ایرباس نیز به مشکل تبدیل شده است.
دولتهای اروپایی میتوانند تلاشهای خود را برای ارائه مسیرهایی به شرکتها برای معاملات مالی با ایران، که جایگزینی برای ساختارهای بانکی فعلی در معرض شبکه مالی ایالات متحده است، افزایش دهند. برخی از کشورهای اروپایی قبلاً خطوط اعتباری صادر کردهاند و شروع به بررسی نحوه معرفی مکانیسمهای بانکی منحصراً برای معاملات با ایران کردهاند.
اتحادیه اروپا همچنین میتواند زمینهای فراهم کند تا به بانک سرمایهگذاری اروپا، که با مأموریت کمک به اهداف سیاست اتحادیه اروپا تأسیس شده است، اجازه دهد تا تامین مالی را به شرکتهای اروپایی متوسطی که در تلاش برای اجرای پروژههای داخل ایران هستند، گسترش دهد. اتحادیه اروپا می تواند در این تلاش کمک فنی و تخصص بیشتری به ایران ارائه دهد.
منبع: Financial Turbine