قوانین، تجارت و قانون اساسی
فعالیت اقتصادی مبتنی بر چارچوب قانونی است.
از آنجایی که بهبود اقتصادی موضوع اصلی سیاست و سیاست ایران است، دولت اخیرا بسته محرکی را برای تقویت صادرات غیرنفتی ارائه کرده است، در حالی که لغو تحریم ها به منظور آغاز دوره توسعه اقتصادی است.
علی لاریجانی، رئیس مجلس، اما از تغییرات در قانون اساسی ایران به نفع کسب و کار آزاد حمایت می کند. در اصل یک ایده درست است، اما همانطور که موسی غنی نژاد، اقتصاددان می گوید، غیر عملی است.
قانون اساسی ایران نزدیک به چهار دهه پیش پس از پیروزی انقلاب اسلامی نوشته شد. به دلیل روابط سلطنت با غرب، احساسات ضد سرمایه داری بالا گرفت. محصول نهایی دولت را می بیند که پای اقتصادی را در دست دارد و خرده نان عمومی را به دعوا می گذارد.
لاریجانی می گوید قانون اساسی طرفدار تمرکز است، در حالی که اقتصاد باید به مشاغل خصوصی اعم از خارجی و داخلی سپرده شود.
محمود صدری، ستون نویس هفته نامه تجارت فردا، موافق است و به بخش هایی از اصول ۴۳، ۴۴ و ۴۵ قانون اساسی ایران اشاره می کند که بیش از حد به دست دولت سپرده می شود.
قانون اساسی اقتصاد را به بخش دولتی، تعاونی و خصوصی تقسیم می کند. بخش خصوصی با «بخشی از کشاورزی، دامپروری، صنعت، بازرگانی و خدماتی است که طبق قانون اساسی فعالیتهای اقتصادی دولتی و تعاونی را تکمیل میکند.
برخی دیگر مانند علیرضا بهداد، ستون نویس دیگر، می گویند قانون خوب است اما تفسیرهای آن اشتباه است.
«آنچه واقعاً برجسته است، برخورد ذهنی مقامات و گروههای سیاسی با اقتصاد است. این مانع بخش خصوصی می شود.
بهداد معتقد است که تمرکز باید بر ریشه کنی پوپولیسم و تفکر سوسیالیستی باشد. او استدلال می کند که مدیران شایسته باید در پست ها و سازمان های کلیدی قرار گیرند.
قوانین خوب به سختی قابل تفسیر نیستند. آنها نباید جایی برای آن بگذارند. و بله، قانون اساسی بیش از حد بر دولت متمرکز شده است. در نهایت نیاز به اصلاح دارد. اما آیا قانون اساسی باید در اینجا و اکنون مورد توجه قرار گیرد؟
غنی نژاد، اقتصاددان و مدافع بازار آزاد، میخ به سر می زند و می گوید تغییر قانون اساسی زمان بر، پرهزینه و در نهایت خارج از صلاحیت مجلس است. هر تغییری مستلزم رفراندوم سراسری است.
“من فکر نمی کنم مقامات تمایلی به این کار داشته باشند. اما دولت و مجلس می توانند اصلاحات عمیقی را در چارچوب قانون اساسی فعلی انجام دهند.
اکثر بوروکراسیهایی که مانع کسبوکار میشوند هیچ ربطی به قانون اساسی ندارند و بخشی از قوانین و دستورالعملهای عادی هستند که توسط دولت وضع میشوند. این قوانین را می توان به سرعت و بدون ایجاد ساختارهای بوروکراتیک جدید حذف کرد.
به گفته غنی نژاد، یک دهه پیش با تفسیر مجدد اصل ۴۴ – که مدتی طول کشید – بخشی از مانع قانون اساسی در برابر مشاغل خصوصی برطرف شد، اما اعدام وحشتناک بود.
مطالعهای که توسط عباس آخوندی وزیر راه و شهرسازی انجام شد، نشان داد که در دهه منتهی به سال ۱۳۹۲، بیش از ۱۰۰۰ تریلیون ریال (۲۸.۸ میلیارد دلار به نرخ ارز بازار) از اموال دولتی «خصوصیسازی» شده است، اما تنها ۳ درصد از آن به بخش خصوصی ختم شده است. دست ها.
ایران دارای قوانین وخیم است. این ایده نادرست مبنی بر اینکه اقتصاد آزاد به منافع عمومی آسیب می رساند همراه با سودجویی از آن اقتصاد دولتی، مانع و منحرف کننده تلاش های اصلاحی است.
اصلاحات هزینه سیاسی زیادی نیز دارد، زیرا محافظه کاران وزن زیادی در سیاست دارند و عمدتاً طرفدار اقتصاد شبه دولتی هستند.
همانطور که غنی نژاد می گوید، دولت می تواند خیلی کارها را انجام دهد، بدون اینکه نیازی به مراجعه به مجلس باشد. آنها فقط باید شجاعت انجام آنها را پیدا کنند.
منبع: Financial Turbine