لغزش جایزه روحانی

0

واقعاً تعجب می کنید که چگونه می توان کشوری را که دچار کاهش ارزش پول و تورم بالا می شود توصیف کرد. شما تمام مفهوم ارزش را از دست می دهید. درک تورم ۳۰ درصدی و اثرات آن از یک صندلی در اقتصادهای توسعه یافته که قیمت مصرف کننده به سختی افزایش می یابد، واقعاً دشوار است. کسانی که در افسردگی بزرگ زندگی کرده اند می دانند که چگونه است. اما تعداد کمی از آن نسل در همه جا هستند.

زمانی که شاخص قیمت مصرف کننده در جهت صعودی باشد، مجبور می شوید قیمت هر چیزی را که در ذهن خود دارید به طور مرتب به روز کنید. گران و ارزان معنا را از دست می دهد. برای خرید مواد غذایی به مغازه محلی می روید و در نهایت صورت حسابی دو برابر یک ماه قبل دریافت می کنید.

شما تلویزیون را روشن می کنید و اخبار به شما می گوید همه چیز خوب است و بانک مرکزی دیگر آمار تورم را منتشر نمی کند.

برای دوربین جدیدی که نه میلیون ریال پس انداز کرده بودید از فروشگاه لوازم الکترونیکی قیمت می گیرید و متوجه می شوید که قیمت آن از ماه گذشته به ۱۵ میلیون رسیده است. شما نمی توانید در چنین محیطی برای آینده برنامه ریزی، بودجه و یا تجارت کنید. حسن روحانی به این هرج و مرج در ایران پایان داد.

در طول بحران ارزی که پس از تشدید تحریم‌ها علیه برنامه انرژی هسته‌ای ایران در سال ۲۰۱۰ رخ داد، جهنم تورم بسیار گسترده شد.

دولت در دهه ۲۰۰۰ درآمدهای بادآورده نفتی را به اقتصاد تزریق کرده بود.

بسیاری از پروژه ها و سیاست های غیرقابل اجرا و بی معنی هدر رفت. بسیاری از مدیران بانک مرکزی در آن زمان فکر می کردند که افزایش عرضه پول باعث رشد می شود. مهار تورم فقط یک فکر بعدی بود.

وقتی اقتصاد از کنترل خارج شد، انتخابات فرا رسید و اولین دستور رئیس جمهور مهار تورم بود. زمانی که روحانی در اواسط سال ۲۰۱۳ روی کار آمد، تورم بیش از ۳۴ درصد بود و اقتصاد با نرخ نزدیک به شش درصد در حال کوچک شدن بود.

ترکیبی از انضباط مالی و سیاست پولی محتاطانه منجر به کاهش مداوم تورم در سه سال گذشته شده است. البته رکود در اقتصاد واقعی و تورم پایین جهانی به دولت کمک کرده است.

کاهش قیمت‌های مصرف‌کننده در می ۲۰۱۳ آغاز شد. دو سال طول کشید تا تورم به پایین‌ترین حد خود رسید.

بانک مرکزی ایران گزارش داد که تورم در ۱۲ ماهه منتهی به ۳۰ خرداد ماه به ۹.۷ درصد کاهش یافته است. این اولین باری بود که تورم در ۲۶ سال اخیر به زیر ۱۰ درصد رسید. آخرین بار در سال ۱۹۹۰ بود، زمانی که ایران در حال بیرون آمدن از کشتار وحشیانه جنگ تحمیلی عراق بود.

آخرین تورم ۱۲ ماهه منتهی به ۲۱ اوت، ۸.۹ درصد افزایش قیمت مصرف کننده را نشان می دهد. ما زیر نه درصد هستیم.

اما تورم سال به سال که بسیاری آن را به عنوان قناری در معدن برای تورم متوسط ​​می دانند، از زمانی که در خرداد به ۶.۸ درصد رسید، شروع به افزایش کرده است.

برای ماه منتهی به ۲۱ اوت به طور مداوم افزایش یافته و به ۹.۴٪ رسیده است. این بدان معناست که تورم در ماه های آینده افزایش خواهد یافت.

بانک مرکزی این تحولات را از نزدیک زیر نظر دارد. به طور مداوم به دنبال کاهش نرخ بهره از سوی وام دهندگان در بازار در راستای کاهش تورم بوده است. چرا؟ زیرا کسب و کارهای ایرانی با کمبود نقدینگی و مشتری مواجه هستند. و برای احیای تقاضا و حل بحران بدهی معوق در سیستم مالی نرخ های پایین تری لازم است. در نتیجه تلاش‌های CBI، وام‌دهندگان اصلی تابستان امسال نرخ سپرده یک ساله را به ۱۶ درصد کاهش دادند.

بانک مجبور شده است تلاش های خود برای محدود کردن قیمت ها را با اقدامات خود برای کمک به افزایش تولید اقتصادی متعادل کند. افزایش اخیر تورم سال به سال ممکن است زنگ خطری برای بانک باشد مبنی بر اینکه به یک سقف رسیده است. بانک ممکن است مجبور شود سیاست های پولی را سخت تر کند یا اجازه دهد تورم به افزایش خود ادامه دهد.

در حالی که بسیاری بر اقدامات بیشتر دولت برای تقویت رشد فشار می آورند، ثبات ناشی از تورم پایین آنقدر ارزشمند است که بتوان آن را کنار گذاشت. پیش بینی پذیری و اعتماد را به اقتصاد باز می گرداند و راه را برای سرمایه گذاری تجاری هموار می کند. باید به هر قیمتی از هرج و مرج جلوگیری کرد.

منبع: Financial Turbine

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.