مداخله کنیم یا مداخله نکنیم؟
معدنداران ایرانی و دولت در یک رابطه عجیب و غریب و تیره قرار دارند.
معدنچیان، که بیشتر آنها به بخش خصوصی تعلق دارند، معتقدند که دولت باید صرفاً به عنوان یک قانونگذار عمل کند و با اجتناب از مداخله در قیمت گذاری، دستکاری موانع تجاری و انتخاب گزینه های مورد علاقه در میان شرکت ها، از هموار کردن مسیر برای رشد این بخش حمایت کند.
دولت اما بر این باور است که دست نامرئی برای تنظیم بازار وجود ندارد و مسئولان باید با تعیین اهداف و نقشه راه و نظارت بر عرضه و تقاضا، صنایع از جمله بخش معدن را در مسیر درست قرار دهند.
چیزی که این رابطه را عجیب و غریب می کند این است که هیچ یک از طرفین نمی توانند به آنچه که از آن دفاع می کنند عمل کنند. در حالی که انتظار میرود از آنها دفاع کنند و مستقل عمل کنند، بخشهای خصوصی و نیمه دولتی سالهاست که از یارانههای دولتی، مشوقها و انتخابهای مورد علاقه تغذیه میکنند و همچنان به آنها وابسته هستند.
دولت نیز به ندرت توانسته راه «درست» را طی کند. اهدافی که تعیین می کند بسیار بلندپروازانه هستند و تصمیمات فوری گرفته شده در این مسیر تعادل بازار را مختل می کند.
> یک دولت مداخله گر
مواد معدنی، به ویژه سنگ آهن – یکی از کالاهای اصلی صادراتی ایران، از یک دوره رونق طولانی از سال ۲۰۰۹ تا اوایل سال ۲۰۱۵ برخوردار بوده است.
سرمایهگذاریهای خصوصی به این بخش سرازیر شد و دولت مجوزهای متعددی برای بهرهبرداری معدنی برای فلزات اساسی صادر کرد و در عین حال از توسعه کارخانههای فرآوری چشم پوشی کرد. با این حال، در سال ۲۰۱۵، سقوط آزاد قیمت های جهانی سنگ آهن، مس و نفت آغاز شد و روایت از تقویت صادرات به افزایش تولید داخلی و تولید کالاهای فرآوری شده با ارزش افزوده بالا مانند فولاد تغییر کرد.
دولت برنامههایی برای تبدیل صنعت فولاد ایران به ششمین تولیدکننده بزرگ کالای صنعتی جهان با توجه به اهداف تعیینشده در برنامه چشمانداز ۲۰ ساله (۲۵-۲۰۰۵) اندیشید که تولید ۵۵ میلیون تن فولاد خام در سال را پیشبینی میکند. .
برای تحقق این رقم، بیش از ۱۵۰ میلیون تن سنگ آهن مورد نیاز است که در مقایسه با سال ۲۰۱۴، ۱۰۰ میلیون تن افزایش حجم تولید را به دنبال دارد.
این امر جنگ دولت را بر سر صادرات مواد معدنی خام آغاز کرد. ابتدا، قانونگذاران با اصلاح بند ۸ ماده ۱۴ «قانون رفع موانع تولید رقابت پذیر و بهبود نظام مالی کشور» در اوایل سال ۱۳۹۵، مشوق های صادراتی برای محموله های مواد معدنی فرآوری نشده را کاهش دادند.
ابتکار دوم روز یکشنبه در نامه ای از سوی محمدرضا نعمت زاده وزیر صنعت، معدن و تجارت به محمدباقر نوبخت رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور رسما اعلام شد.
این نامه خواستار اعمال تعرفه های ۵ تا ۱۵ درصدی صادراتی گام به گام برای یک دوره سه ساله برای تعدادی از کالاهای در نظر گرفته شده خام فروشی معدنی از جمله روی، سرب، سنگ مرمر، کروم، سنگ معدن منگنز و کنسانتره آنها، خاکستر پیریت آهن، محصولات ساخته شده با استفاده از احیای مستقیم سنگ آهن و سنگ آهن هماتیت دانه بندی شده با محتوای کمتر از ۴۰ درصد. پیشنهاد میشود این ابتکار از سال آینده ایران (از ۲۹ اسفند ۱۳۹۶) معرفی شود و دو سال بعد بهطور کامل اجرا شود.
«سیاست دولت جلوگیری از صادرات خام مواد معدنی و ایجاد کالاهای با ارزش افزوده بالا است. مهدی کرباسیان، معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت گفت: خوشبختانه با وجود تمام کارخانههای تولید کنسانتره و گندله سنگ آهن، به زودی دیگر سنگ آهنی برای صادرات وجود نخواهد داشت.
این در حالی است که بازیگران صنعت ادعا می کنند که صادرات آخرین راه نجات آنها در میان نامتعادل بازار داخلی است و بخش های پایین دستی قادر به جذب کل تولید سنگ معدن کشور نیستند زیرا کارخانه های فرآوری کافی وجود ندارد.
در واقع انجمن تولیدکنندگان و صادرکنندگان سنگ آهن ایران (یکی از بزرگترین انجمن معدنکاران خصوصی ایران) از اداره معدن وزارت صنایع به دیوان عدالت اداری شکایت کرده است.
دولت در محدود کردن صادرات مواد معدنی سابقه بدی دارد. به عنوان مثال، حمل و نقل سنگ های تزئینی در سال ۲۰۰۶ ممنوع شد تا معدنچیان را مجبور به ایجاد محصولات با ارزش افزوده بالاتر کند.
با این حال، به دلیل تحریمها و محدودیتهای مالی، معدنکاران نتوانستند به ماشینآلات مدرن مورد نیاز دسترسی پیدا کنند و در نتیجه جایگاه خود را در بازارهای بینالمللی به رقبایی مانند ترکیه از دست دادند. این اقدام در نهایت لغو شد، اما این بخش هنوز بازارهایی را که از دست داده بود به دست نیاورده است.
حمیدرضا افراسیابی، مدیرعامل شرکت حفار ماشین، تولیدکننده ماشین آلات معدنی، گفت: مداخلات دولت و محکوم کردن صادرات مواد معدنی به عنوان خام فروشی، نتیجه ای جز جلوگیری از برنامه ریزی بلندمدت معدنچیان و ایجاد رکود نخواهد داشت.
این صنعتگر افزود: دولت باید ابتدا تقاضای داخلی را متعادل کند و قبل از محدود کردن صادرات به شرکت ها کمک کند تا فناوری های مدرن تولید را خریداری کنند.
در واقع، محدودیت هایی که برای صادرات مواد معدنی اعمال می شود، نمی تواند در زمان بدتری ایجاد شود. به گفته سجاد قروقی، یکی از اعضای IROPEX، در حال حاضر تنها ۱۹ معدن سنگ آهن از مجموع ۱۵۶ معدن در سراسر کشور فعال است که نشان دهنده کاهش ۸۴ درصدی نسبت به سال ۲۰۱۳ است.
> معدنچیان بدهکار به دنبال نجات هستند
حسن روحانی رئیس جمهور هفته گذشته لایحه جدید بودجه سال مالی آینده (از ۳۰ اسفند ۱۳۹۶) را تقدیم مجلس کرد.
بر اساس این سند، دولت پیشبینی میکند در بودجه سال آینده ۲۱ تریلیون ریال (۵۳۸.۳ میلیون دلار به نرخ ارز بازار) از حق امتیاز معادن و حق انتفاع درآمد کسب کند. مبلغ کل بودجه ۳۷۱۱ تریلیون ریال (۹۵.۱ میلیارد دلار) است که ۱۰.۶ درصد بیشتر از بودجه سال جاری است.
ارقام پیشنهادی برای بخش معدن نسبت به برنامه سال جاری نسبتاً بدون تغییر باقی مانده است.
همچنین سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران اعلام کرده است که کلیه افراد و مشاغلی که پروانه بهره برداری معدنی آنها متعلق به ایمیدرو است، باید تا ۳۰ اسفند ماه بدهی انتفاعی خود را تسویه کنند.
ایمیدرو بزرگترین هلدینگ دولتی معدنی ایران است و دارای مجوز انتفاع اکثر معادن بزرگ کشور است.
به گفته جعفر سرقینی معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت، ۲.۵ تریلیون ریال (۶۴۱ میلیون دلار) حق انتفاع معوق از معدنکاران باید به دولت پرداخت شود که ۶۵ درصد آن باید به ایمیدرو و شرکت ملی صنایع مس ایران پرداخت شود. به گزارش دنیای اقتصاد، مابقی به سایر ذخایر معدنی بزرگ.
سرقینی خاطرنشان کرد: معدنچیان قصد دارند با ارسال نامه ای به اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور اعلام کنند که به دلیل مشکلات مالی قادر به پرداخت مبلغ مورد نیاز نیستند. آنها قصد دارند از دولت بخواهند ۴ تریلیون ریال (۱۰۲.۵ میلیون دلار) از بدهی خود را صرف نظر کند.
معدنچیان در واقع در هنگام انتقاد از نقش مداخله جویانه دولت در این بخش با درخواست کمک مالی از استاندارد دوگانه استفاده می کنند.
آنچه لازم است توافق طرفین است.
دولت باید مداخلات سنگین خود را در این بخش کاهش دهد و بر اساس شرایط فعلی بازار و بخش خصوصی سیاست های کوتاه مدت و روشنی را تعیین کند.
همچنین، استخراجکنندگان خصوصی باید مزیت رقابتی خود را با دستیابی به فناوریهای جدید، به حداقل رساندن هزینهها و تمرکز بر اهداف بلندمدت افزایش دهند تا در دورههای رونق به حداکثر برسند و بدون کمک دولتی از رکود جان سالم به در ببرند.
منبع: Financial Turbine