مدیریت ریسک روحانی
مسعود نیلی، مشاور رئیس جمهور می گوید، دولت حسن روحانی، رئیس جمهور، با موفقیت آسیب های سیاست های پوپولیستی دولت قبل را کنترل کرد.
دولت فعلی کشوری را در رکود عمیق و تحت تحریم به ارث برد. اما توانست ایران را به رشد بازگرداند، به انزوای آن پایان دهد، در حالی که کاهش شدید قیمت نفت خام را پشت سر گذاشت.
نیلی، دانشگاهی و اقتصاددان ۶۱ ساله، یک چهره پر سر و صدا و سخنگوی غیررسمی سیاست های اقتصادی دولت بوده است. به گزارش خبرگزاری فارس، او در ماههای اخیر با شروع حمله مخالفان روحانی به سیاستهای اقتصادی دولت، پر سر و صداتر شده است.
کمتر از ۹ ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری آینده، خطرات زیاد است. و نیلی معتقد است که مردم در مورد میراث دولت قبلی اطلاعات نادرست داشته اند.
در مورد نقش تحریم های بین المللی در بحران اقتصادی ۲۰۱۲-۲۰۱۳، زمانی که اقتصاد ایران ۶.۶% و ۱.۹% کوچک شد، بین چپ و راست شکاف وجود دارد.
هنگامی که تحریم ها علیه برنامه هسته ای تهران از سال ۲۰۱۰ تشدید شد، واکنش اولیه دولت سابق انکار تأثیر آنها بود. با این حال، زمانی که ارزش ریال کاهش یافت و اقتصاد از کنترل خارج شد، تقریبا همه چیز به گردن تحریم ها افتاد. برخی دیگر استدلال کردند که سیاست های بیهوده دولت اثرات تحریم ها را تشدید کرد.
انقباض بدون توجه به تحریمها
نیلی اثرات تحریم ها را نادیده گرفت و بر اساس مطالعه ای که تحت نظارت او انجام شد، دیدگاه جدیدی ارائه کرد.
او گفت: «تحلیل ما نشان می دهد که تولید ناخالص داخلی ایران در سال ۲۰۱۲ بدون توجه به تحریم ها شروع به کاهش می کرد.
اگر کسی با آنچه قبل از بحران در ایران می گذشت و چگونگی گسترش بحران آشنا باشد، این یافته تعجب آور نیست.
برخلاف امارات یا عربستان سعودی که صندوقهای دارایی دولتی خود را در طول رونق قیمت نفت در اواخر دهه ۲۰۰۰ پر کردند، دولت سابق ایران از دلارهای نفتی خود برای قوی نگه داشتن ریال، افزایش واردات و چاپ پول برای هدر دادن در پروژههای پوپولیستی استفاده کرد.
در این زمینه، نیلی حکومت ایران را بیشتر شبیه به حکومت روسیه و ونزوئلا می داند. از زمانی که قیمت نفت شروع به کاهش کرد، هر دو کشور با کاهش ارزش پول، رکود و تورم مواجه شده اند.
البته می توان روسیه و ایران را در مقایسه با ونزوئلا بهشت دانست. این کشور آمریکای لاتین با بحران دائمی مواجه است، زیرا تورم آن تا ۷۰۰% افزایش یافت.
نرخ پیشفرض بالا
بانکها نتوانستند ریسک خود را مدیریت کنند و وام گیرندگان را به درستی در طول این هجوم پول نقد ارزیابی نکردند، که منجر به نرخ بالای نکول وامها شد.
در اوج هزینههای دولت در سالهای ۸-۲۰۰۷، وامهای غیرجاری ۲۱ درصد کل وامهای معوق در سیستم بانکی بود. در عرصه مالی جهانی، اگر این نسبت به ۵ درصد برسد، بانک در مضیقه است… این نسبت در حال حاضر به ۷.۱ درصد کاهش یافته است.
شوک دوم به سیستم بانکی در اواخر سال ۲۰۱۲ وارد شد، زمانی که ریال ۷۰ درصد از ارزش خود را از دست داد، زیرا دولت مجبور شد پیوند ریال با دلار را کنار بگذارد.
به گفته این استاد دانشگاه، کاهش ارزش ریال بسیاری از وام گیرندگان را که محاسبات خود را بر مبنای نرخ ۱۰۰۰۰ ریالی برای هر دلار قرار داده بودند، مجبور به نکول کرد. این امر به ویژه در مورد وام گیرندگان ارز خارجی صادق بود. دلار ناگهان ۳۵۰۰۰ ریال شد.
در نتیجه بانکها در شرایط وخیم قرار گرفتهاند و دولت روحانی با دقت در حال پخش این وضعیت است. از آنجایی که بیشتر وجوه نقد آنها در داراییهای غیر نقدی و وامهای بد قفل شده بود، وام دادن را متوقف کردند و یک بحران اعتباری ایجاد کردند که تمام تلاشها برای احیای صنایع را خسته میکند.
برای مقابله با کاهش قیمت نفت خام، تنگنای اعتباری که بنگاهها را خفه کرده بود و برای مهار تورم سرسامآور، دولت دو برنامه کوتاهمدت را اجرا کرد. این برنامه ها شامل کاهش الزامات ذخیره، وام به مصرف کنندگان و تولیدکنندگان، و انضباط مالی زیادی از سوی ایالت بود.
ثبات با وجود کمبودها
در حالی که این طرح ها کاستی های زیادی داشت و برخی از تصمیمات مشکوک بود – مانند انتخاب یارانه برای فروش ۱۱۰۰۰۰ خودرو از طریق صندوق های بانک مرکزی در زمستان گذشته – آنها توانستند اقتصاد ایران را به ثبات برسانند. حتی با وجود اینکه اقتصاد در حال نابودی بود، ۱.۴ میلیون شغل از اواخر سال ۲۰۱۳ تا اواخر سال ۲۰۱۵ اضافه شد.
او گفت: «دومین طرحی که ما اجرا کردیم پاسخی برای مقابله با شوک نفتی بود که میتوانست همان مشکلاتی را ایجاد کند که سایر کشورهای تولیدکننده نفت با آن مواجه بودند.
این اقتصاددان همچنین از توافق هستهای ایران و غرب که به تحریمها در ازای محدود کردن فعالیتهای هستهای تهران پایان داد، دفاع کرد. وی گفت: اگرچه انتظارات اولیه درباره اثرات این توافق برآورده نشده بود، اما اگر ایران تولید نفت خود را از ۱.۳ میلیون بشکه در روز افزایش نمی داد، ۲۷۰ تریلیون ریال (۹ میلیارد دلار به نرخ ارز رسمی) کسری داشت. سال قبل به نزدیک به ۳ میلیون امروز رسیده است.
مخالفان روحانی دائماً نتیجه توافق را بمباران می کنند و می گویند که این توافق بی ثمر بوده است. بسیاری از مشکلات شرکتهای خارجی را دور نگه داشته و انتظارات اولیه از رونق سرمایهگذاری ناشی از تحریمها را ناامید کرده است.
بانکهای ایرانی از استانداردهایی که همتایان خارجی خود برای انجام تجارت میخواهند، کوتاهی میکنند. وام دهندگان به ویژه در برآوردن نیازهای سرمایه و همگامی با به روز رسانی های فناوری عقب مانده اند. این نگرانیها از عبور ناخواسته تحریمهای باقیمانده آمریکا که بخشی از مذاکرات شرکتهای خارجی نبوده را تشدید میکند. نفوذ شرکت های شبه دولتی در اقتصاد کمکی نمی کند.
با توجه به همه پیچیدگیهای پیرامون اقتصاد ایران، دولت روحانی با موفقیت از بحران بیشتر جلوگیری کرده و ثبات و رشد را برای اقتصاد به ارمغان آورده است. هنوز راه درازی در پیش است. نیلی تکرار می کند که تا سال ۲۰۱۸ طول می کشد تا درآمد سرانه در سال ۲۰۱۰ به سطح مطلوب برسد.
منبع: Financial Turbine