مقاله به مشکلات فزاینده ریال نگاه می کند
از ابتدای سال مالی ۲۰۱۸-۲۰۱۹، ریال ایران، همانطور که اقتصاددانان می گویند، “از کف عبور کرده است” – این ارز در مقایسه با معیار خود نزدیک به ۷۰ درصد کاهش یافته است.
اکثر ناظران این موضوع را اثر افزایش تنش ها در روابط ایران و آمریکا، به ویژه خروج آمریکا از توافق هسته ای تاریخی ایران در سال ۲۰۱۵، که رسما به عنوان برنامه جامع اقدام مشترک شناخته می شود، توصیف کرده اند.
و در اعتراف غافلگیرکنندهای برای سیاست ایران، حتی حسن روحانی، رئیسجمهور ایران، در جلسه اخیر پارلمان (در حالی که تلاش میکرد مخالفان داخلیاش را درگیر کند) مستقیماً به پای همتای آمریکایی خود، دونالد ترامپ، مقصر مشکلات ارزی کشورش شد. مقاله ای که توسط روزنامه آنلاین انگلیسی ایندیپندنت منتشر شده است. متن کامل به شرح زیر است:
تا حدودی طعنه آمیز، این شاید تنها موضوعی است که ترامپ و روحانی می توانند بر سر آن توافق داشته باشند. ترامپ که توسط مشاور امنیت ملی خود، جان بولتون منصوب شده است، بیش از حد خوشحال است که اعتبار کامل هرج و مرج در ایران را به عهده گرفته است، و به این معناست که تحریمهای او فضای کمی برای جمهوری اسلامی باقی گذاشته است.
رشد عرضه نشده پول
اما برخی از آنها، به ویژه رئیس بانک مرکزی خود روحانی، عبدالناصر همتی که به تازگی منصوب شده است، التماس می کنند.
او که در کنفرانسی در اول سپتامبر صحبت میکرد، گفت که دلیل واقعی کاهش سریع ارزش ریال، رشد بیپیوسته عرضه پول ایران است.
مشاهدات همتی حقیقتی است که تا حد زیادی در بحث های بحران کنونی غایب بوده است. حجم پول ایران از زمان روی کار آمدن روحانی در سال ۲۰۱۳ تقریباً سه برابر شده است و تا پایان اوت به رقم نجومی ۱۶ کوادریلیون ریال (۱۳۶.۱۷ میلیارد دلار) رسیده است.
افزایش عرضه پول به عنوان یک راه حل ارزان و کوتاه مدت برای مشکلات بدهی و کسری داخلی دولت های متوالی، یک سنت ریشه ای در ایران پس از انقلاب است که سیاست پولی نقش کنترل نرخ تورم را ایفا می کند.
با این حال، پس از رکود چندین کسبوکار بانکی و مؤسسه اعتباری در چند سال گذشته، اعتماد به بخش بانکی تقریباً کاهش یافته است و گزینه کتاب درسی افزایش نرخهای بهره برای کنترل میزان نقدینگی را بیاثر کرده است.
این نیز توضیح میدهد که چرا وحشت کنونی به بازار ارز کشور محدود نشده و به بازار طلا و خودرو نیز سرایت کرده است.
علاوه بر این، گزند تحریمهای آمریکا هنوز احساس نشده است، و حداقل در سه ماه اول بحران، هیچ مدرکی مبنی بر کاهش تزریق ارز توسط دولت – تامینکننده اصلی ارز در اقتصاد ایران – وجود ندارد. وارد بازار شوید.
بحران در حال ظهور در بازارهای نوظهور
بنابراین چه چیزی باعث مارپیچ نزولی ریال شده است؟ آیا روحانی در این ادعا که زمان اعتراضات و سقوط ریال تصادفی نیست، درست است؟
در حالی که نمی توان با اطمینان دانست، عامل دیگری احتمالاً نقش بزرگتر و بسیار موذیانه تری داشته است: بحران در حال ظهور در بازارهای نوظهور، که با افزایش لیر ترکیه آغاز شده است.
ترکیه و بازارهای نوظهوری مانند چین، هند و کره جنوبی مقاصد اصلی کالاهای ایرانی به خارج از کشور، عمدتاً نفت و گاز هستند که ۶۵ درصد از ۹۲ میلیارد دلار صادرات این کشور در سال ۲۰۱۷ را تشکیل می دهند.
بیشتر صادرات به این کشورها با ارزهای ملی آنها پرداخت می شود و به این ترتیب بازار فارکس ایران از ارزهای بازارهای نوظهور اشباع می شود. این امر بازار ارز ایران را نسبت به هرگونه نوسان در بازارهای نوظهور، به ویژه در مناطقی که ایران حضور تجاری قوی دارد، بسیار حساس می کند.
به نظر می رسد بحران ترکیه و تبخیر اعتماد به لیر و ارزهای مشابه، مانند روپیه هند، آربیتراژ در بازار ارز ایران را به سمت ارزهای معیار – عمدتاً استرلینگ، یورو و دلار- سوق داده است که باعث افزایش تقاضا شده است.
>
این امر به وضوح توسط همبستگی گسترده بین نوسانات نرخ مبادله لیر و ریال در برابر دلار آمریکا از اوایل سال ۲۰۱۸ تأیید می شود.
عدم دسترسی به سیستم مالی بین المللی
یکی دیگر از عواملی که باید در آن حساب کرد، عدم دسترسی تقریباً تهران به سیستم مالی بینالمللی است که این کشور را بیش از پیش به بانکها و بازیگران مالی ترکیه برای تراکنشهای بینالمللی متکی کرده است و در نتیجه آسیبپذیری بیشتری در برابر سرایت در زمانهای بحران ایجاد میکند. پریشانی در ترکیه.
به همه اینها، مشکلات بخش بانکی ایران و رشد نقدینگی را اضافه کنید، در نهایت به یک دستور العمل عالی برای سقوط ارز خواهید رسید.
این ادعا که وضعیت نابسامان اقتصادی کنونی ایران، ایالات متحده را در سراسر آن حک کرده است، سادهسازی بیش از حد با یک هدف روشن است: کاهش محبوبیت ترامپ و روحانی هر دو.
اما از آنجایی که سیاستمداران در واشنگتن و تهران برای دستیابی به دستاوردهای سیاسی کوتاهمدت اطلاعات غیرواقعی را میفروشند، دو بحران همزمان در حال وقوع است: یکی اقتصاد آشفته ایران را در بر میگیرد و دیگری سیاست خارجی بیرحمانه ایالات متحده.
منبع: Financial Turbine