موقع استخدام پرستار برای فرزندتان، از او بپرسید اقتصاد بلد است؟

0

به گزارش خبرنگار ایمنا ، تربیت اقتصادی مجموعه‌ای از عوامل بینشی، گرایشی و رفتاری است که به انتخاب‌ها و تصمیمات اقتصادی انسان جهت می‌دهد. از این جهت عامل بینشی است که نگاه فرد را نسبت به مسائل اقتصادی می‌سنجد و اصلاح می‌کند، عامل گرایشی است، چرا که تمایلات و گرایش‌های انسان را به سمت اصول صحیح هدایت می‌کند و رفتاری است چرا که در رفتار انسان‌ها تأثیر بسزایی دارد.

فردی که تربیت اقتصادی را فرابگیرد و به بهترین نحو اجرا کند، می‌تواند هم در هویت فردی خود بهترین نقش را ایفا کند هم در هویت‌های جمعی مانند خانواده، سازمان و کشور مفید واقع شود؛ بنابراین هدف از آن تربیت نیروی انسانی کارآمد و مفید برای همه نقش‌های فردی و اجتماعی است.

این موضوع از گذشته حائز اهمیت بوده و کشور آمریکا از پیشگامان آموزش آن بوده است، به‌طوری که مجله علمی انجمن اقتصاددانان آمریکا ۸۰۰ شاخه برای ادبیات دانش اقتصادی معرفی می‌کند که تعلیم و تربیت اقتصادی نیز یکی از آنها است. آمریکا در تربیت اقتصادی اهدافی در نظر گرفته که طبق آن اهداف در تلاش است تا انسان‌هایی پرورش پیدا کنند که در زندگی فردی و جمعی خود تصمیم‌گیرانی شایسته شوند، شهروندانی مسئولیت‌پذیر باشند، افرادی مولد و بهره‌ور به عنوان نیروی کار شوند، در اقتصاد داخلی و بین‌المللی مشارکت مؤثر داشته باشند، مصرف‌کنندگانی مطلع و آگاه شوند، پس‌اندازکنندگان و سرمایه‌گذارانی آینده‌نگر و حسابگر باشند، همچنین تشویق‌کنندگان و حمایت‌کنندگانی برای فرهنگ اقتصادی حاکم باشند.

همه پرستارها اقتصاد بلد نبودند!

با وجودی که موضوع تربیت اقتصادی از دیرباز مورد توجه ادیان و مکاتب و فرهنگ‌های مختلف بوده، اما برای درک بهتر این موضوع لازم است با تاریخچه آن در غرب آشنا شویم، چرا که غرب آغازکننده آموزش آن در مدارس است.

پس از زمان رنسانس در اروپا تلاش ویژه‌ای برای آموزش دانش اقتصاد می‌شود، «ریکاردو» یکی از اقتصاددانان معروف قرن هجدهم است که در نامه خود اظهار می‌کند خانواده‌های اصیل فرانسوی و انگلیسی زمانی که قصد داشتند برای فرزند خود پرستار استخدام کنند ابتدا از او می‌پرسیدند که می‌تواند اقتصاد را به کودکان بیاموزد یا نه و اگر بلد نبوده، احتمالاً مشغول به کار نیز نمی‌شده است، همچنین در این دوره کتاب‌هایی برای این موضوع با عناوین «گفت‌وگو درباره دانش اقتصاد» توسط خانم مارست و «دروس اولیه علم اقتصاد برای استفاده در مدارس ابتدایی» توسط مک ویکار تألیف شد.

اواخر قرن ۱۸ فردی به نام اسقف جیمز، مدیسون رئیس کالج «ویلیام و ماری» از کتاب معروف ثروت ملل در برنامه آموزشی خود در کالج استفاده کرد و اقتصاد سیاسی را وارد مباحث خود کرد که می‌توان گفت اولین اقدام آموزش در یک محیط آموزشی برای موضوع اقتصاد بوده است.

انجمن اقتصاد آمریکا، فعال‌ترین نهاد آموزشی در تربیت اقتصادی

سپس اواخر قرن نوزدهم و در سال ۱۸۸۵ میلادی، انجمن اقتصاددانان آمریکا تأسیس شد و هدف آن تربیت افراد در حیطه مباحث اقتصادی عنوان شد. رئیس وقت این انجمن مقاله‌ای تحت عنوان «جایگاه آموزشی اقتصاد سیاسی» نوشت و در آن به این نکته اشاره کرد که برای تربیت تفکرهای نقاد و استدلالی باید اقتصاد به جای ریاضی و فیزیک تدریس شود.

دهه پایانی قرن نوزدهم زمانی بود که آموزش اقتصاد در دبیرستان توسط فردریک کلاو مورد بررسی قرار گرفت و گفت که هم ظرفیت دانش‌آموزان و هم توانایی معلمان برای آموزش این موضوع حیاتی است. برخی دیگر از اندیشمندان نیز اظهار نظرهایی کردند که در نهایت نتیجه این شد که کلیه دانش‌آموزان دبیرستانی در هر رشته‌ای قابلیت یادگیری اقتصاد دارند و این امر نیاز به مربیان متخصص دارد. کلاو پس از این ماجرا ۲۸ کتاب و مقاله در باب آموزش اقتصاد و ۲۳ ضمیمه نوشت که منابع مهمی هستند.

در انجمن اقتصاد آمریکا در ۴۰ سال ابتدایی قرن نوزدهم با وجودی که جنگ‌های جهانی وجود داشت اما حداقل ۱۰ جلسه پیرامون آموزش اقتصاد برگزار شد که در آنها راجع به موضوعاتی چون آموزش تجارت، آموزش اقتصاد در دبستان، آموزش دانش اقتصادی و بازرگانی و غیره صحبت شد. در سال ۱۹۶۰ نیز مجموعه‌ای با نام «گروه ملی ضربت در تعلیم و تربیت اقتصادی» در انجمن تأسیس شد و هدف آن آموزش حداقل دانش اقتصادی به شهروندان بود.

این گروه گزارشی تحت عنوان «آموزش اقتصاد در مدارس» نیز منتشر کردند که از اولین اقدامات مؤثر در جهت تدوین چارچوب مباحث اقتصادی در مدارس به‌شمار می‌آید، همچنین برنامه تلویزیونی «اقتصاد آمریکا» توسط آنها ساخته شد که بازدیدکنندگان زیادی داشت و نشان داد که به‌جز درس، رسانه نیز می‌تواند این نوع موضوعات را به‌خوبی منعکس کند و اذهان عمومی را آموزش دهد.

تأسیس شورای ملی آمریکا، گامی مهم برای جهانی شدن آموزش اقتصاد

در سال‌های بعد و اواخر دهه ۹۰ شورای ملی تربیت اقتصادی در آمریکا شکل گرفت که متصدی فرهنگ‌سازی اقتصادی و سیاست‌های کلان آموزشی در این حیطه در ایالات متحده آمریکا شد. این شورا پس از مدتی کلمه «ملی» را از اسم خود حذف کرد و برای بسیاری از کشورها و در ابعاد جهانی سیاست‌های آموزشی در راستای تعلیم و تربیت اقتصادی ارائه داد. شورای تربیت اقتصادی آمریکا استانداردهای تربیت اقتصادی را تدوین کرد و هدف خود را تربیت افرادی دانست که آگاه و مسئول در انتخاب‌های هستند و به بهترین مصرف‌کننده، پس‌انداز کننده، سرمایه‌گذار، نیروی کار، شهروند و مشارکت‌کننده در اقتصاد جهانی تبدیل شوند.

این شورا در سال ۱۳۷۷ اولین الگوی تربیت اقتصادی را تحت عنوان «چارچوبی برای آموزش مفاهیم بنیادین» به منظور آموزش در مقطع دبیرستان مطرح کرد که در سال‌های بعدی چند مرتبه اصلاح شد و در نهایت با نام «استاندارد محتوایی ملی تربیت اقتصادی» در سال ۱۹۸۴ ثبت شد. در این الگو دقیقاً مشخص می‌شود که در آن مقطع سنی فرد لازم است چه مطالبی را بیاموزد.

به‌طور کلی پس از قرن بیستم تاکید و توجه بسیاری بر موضوع تربیت اقتصادی در آمریکا شد و پس از آن کشورهایی همچون کانادا، آلمان، انگلستان و ژاپن فعالیت خود را با استفاده از نقشه راه شورای ملی تربیت اقتصادی آمریکا انجام دادند و برنامه درسی آموزش اقتصاد بر مبنای آن نوشته شد.

اما موضوع قابل توجه این است که استانداردها و محتوای آموزشی مورد استفاده در آمریکا تا چه میزان صحیح است و اثرات آن روی دانش‌آموزان به چه صورتی است؟ آیا نتایج مورد انتظار را به همراه داشته است؟

منبع: کتاب تعلیم و تربیت اقتصادی (جلد اول)

[انتهای پیام]

منبع: ایمنا

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.