نرخ تورم کجاست؟
مهار تورم یکی از مهمترین دستاوردهای اقتصادی دوره اول ریاست جمهوری حسن روحانی، رئیس جمهور ایران بوده است.
دولت روحانی موفق شد تورم را از نزدیک به ۴۰ درصد در اواسط سال ۱۳۹۲ به ۷.۲ درصد در سال گذشته منتهی به ۲۹ اسفند ۱۳۹۶ کاهش دهد. در نتیجه، سیاستمداران ایرانی وعده داده اند که نرخ تورم تک رقمی خواهد بود که به این موضوع کمک می کند. اقتصاد کشور را تثبیت کند.
با این حال، بانک مرکزی ایران تورم را در سال جاری منتهی به ۲۱ ژوئن، یعنی پایان خردادماه، ۱۰.۲ درصد اعلام کرد که در پایان ماههای رشد متوسط تک رقمی شاخص قیمت مصرفکننده به پایان رسید. نرخ تورم در منطقه دو رقمی در ماه بعد به رشد خود ادامه داد و به ۱۰.۳% رسید.
این ارقام نگران کننده نیست، در واقع مرکز پژوهش های مجلس پیش بینی کرده بود که تورم در سال جاری به ۱۰.۹ درصد برسد. اما سوال اینجاست که آیا نرخ تورم تک رقمی پایدار در اقتصاد ایران واقع بینانه است؟
ایران از زمان پایان جنگ ایران و عراق در سال ۱۹۸۸ تنها دو بار (از جمله سال گذشته) چنین تورم پایینی را تجربه کرده است و این کشور در بیشتر سه دهه گذشته با تورم بالای ۱۰ درصد زندگی کرده است.
مقالهای که اخیراً توسط المانیتور منتشر شده است به عوامل مؤثر بر تورم در اقتصاد ایران و نحوه تعامل آنها در چند سال آینده در دولت جدید روحانی پرداخته است. متن کامل مقاله به شرح زیر است:
عرضه پول: شاخص کلیدی
اول از همه، شاخص کلیدی عرضه پول است. اقتصاد مبتنی بر نقدینگی ایران یک چالش بزرگ در کاهش فشار تورمی است. کارشناسان معتقدند که در چهار سال گذشته، سه سیاست بانک مرکزی به مهار تورم در ایران کمک کرده است: مدیریت عرضه پول، حفظ ثبات نسبی نرخ ارز و کاهش تدریجی نرخ سود بانکی از اوج ۲۶ درصدی به حدود ۱۵ درصد در حال حاضر.
با این حال، اگر CBI نتواند به طور گسترده تراکنشهای غیرنقدی مانند روشهای پرداخت آنلاین و موبایلی را ترویج کند، فشارهای مختلف میتواند عرضه پول را افزایش دهد. در عین حال، یک مطالعه MRC به دنبال رشد حجم پایه پول در دو سال گذشته منجر به پیشبینی افزایش تورم در سال جاری ایران میشود.
بدیهی است برای دستیابی به نرخ تورم تک رقمی، علاوه بر رشد مطلوب عرضه پول، نرخ بهره نیز باید کاهش بیشتری یابد. اما CBI باید یک رویکرد متعادل ایجاد کند تا باعث کاهش شدید سپردههای بانکی نشود.
ولی الله سیف، رئیس کل بانک مرکزی در سال ۱۳۹۴ گفت که تفاوت بین نرخ سود بانکی و تورم نباید بیش از ۲ واحد درصد باشد. این بدان معناست که تورم تک رقمی ۹ درصد به نرخ بهره حدود ۱۱ درصد نیاز دارد.
کارشناسان و سیاستمداران به طور یکسان موافقند که چنین نرخهایی به تدریج بسیاری از ایرانیان را وادار میکند تا سپردههای خود را از بانکها خارج کنند و به دنبال گزینههای دیگری مانند طلا، ارز یا سرمایهگذاریهای سفتهبازی در املاک و سهام باشند. برای جلوگیری از مهاجرت گسترده سپردههای بانکی، CBI باید فرآیندی تدریجی همراه با تغییر نگرش در مورد بازده سرمایهگذاری در سایر بخشها را طراحی کند.
با این حال، دو نیروی متضاد در جامعه تجاری وجود دارد. از یک طرف، نرخ های بالای سود بانکی منجر به بازدارندگی برای سرمایه گذاری در شرکت های جدید می شود. واقعیت این است که تعداد بسیار کمی از مفاهیم تجاری می توانند بازده سالانه ۱۵ تا ۱۸ درصدی معاف از مالیات در اقتصاد ایران را که بهره می تواند فراهم کند، شکست دهد.
بنابراین، برخی از ذینفعان سیاسی معتقدند که کاهش نرخ بهره منجر به سرمایهگذاری بیشتر در شرکتهای مولد میشود که به دنبال بازدهی بیشتر هستند. از سوی دیگر، در صورت کاهش نرخ سود بانکی به حدود ۱۰ درصد، بانک ها و مؤسسات مالی از سپرده گذاری محروم خواهند شد. یک ریسک همچنین این است که بسیاری از سپردهها به سمت مؤسسات مالی کمتر تنظیمشده یا غیرقابل تنظیمی که نرخهای بهره بالاتری ارائه میدهند، جریان یابد.
یافتن تعادل مناسب
چالش دیگر دولت، یافتن تعادل مناسب بین مهار تورم و تحریک اقتصاد است. در واقع، دولت همچنان نقش مهمی را به عنوان سرمایهگذار اصلی و تامینکننده شغل در اقتصاد ایفا میکند، از این رو نیاز به استفاده از بودجه دولتی برای تحریک اقتصاد و ایجاد شغل از طریق سرمایهگذاری زیرساختی، برای مثال، ضروری است.
این پدیده معمولاً منجر به کسری بودجه می شود که خود عامل تورم است. در نتیجه، حفظ تورم پایین با نیاز دولت برای ایجاد شغل و ارتقای رشد اقتصادی در تضاد خواهد بود.
همچنین این موضوع وجود دارد که در مورد نرخ مبادله بین ریال و ارزهای اصلی چه باید کرد. از یک سو، دولت روحانی متعهد شده است تا درجه خاصی از ثبات ارز را برای ارتقای سرمایه گذاری حفظ کند. از سوی دیگر، کاهش تورم می تواند صادرات ایران را در بازار بین المللی کم رقابت کند. در نتیجه، برای رفع نگرانی صادرکنندگان ایرانی و تمایل آنها برای حفظ بازارهای صادراتی، به درجه ای از کاهش ارزش پول نیاز است.
سیف گفت که مدیریت ذخایر ارزی بین المللی CBI و حفظ ثبات در نرخ ارز، “حساس ترین و پیچیده ترین” مسئولیت CBI خواهد بود.
آخرین اما نه کماهمیت، دولت برای اجرای کامل اصلاحات یارانهای که در دسامبر ۲۰۱۰ آغاز شد، همچنان باید قیمتهای انرژی را اصلاح کند. مصرفی که به پتانسیل صادرات نفت و گاز کشور می خورد. به این ترتیب، انتظار میرود که به محض روی کار آمدن دولت بعدی، برنامههایی برای مرحله نهایی اصلاحات یارانهها تهیه شود که شامل افزایش قیمت سوخت میشود.
فشارهای تورمی اساسی (عرضه پول، اصلاحات یارانه ها، کسری بودجه و کاهش ارزش پول) همچنان بر اقتصاد ایران فشار خواهد آورد. همه این عوامل دارای درجه خاصی از وابستگی متقابل هستند. علاوه بر این، بازیگران کلیدی در اقتصاد کشور انتظار تورم معینی را دارند، از این رو حتی منجر به یک مولفه روانی برای وجود تورم دو رقمی میشود.
بنابراین با وجود همه تلاشهای دولت روحانی، تداوم تورم تک رقمی در چند سال آینده دشوار است. این به معنای بازگشت به تورم بسیار بالا نیست، اما می توان انتظار تورم ۱۱ تا ۱۲ درصد و نرخ سود بانکی پایه ۱۳ تا ۱۴ درصد را داشت تا زمانی که اقتصاد تعادل جدیدی پیدا کند، به ویژه با توجه به انتظارات برای تورم و بازده سرمایه گذاری.
منبع: Financial Turbine