نیکولا بولی و دوران کاراگاه رسانه های اجتماعی
به گزارش اخبار تازه و به نقل از Economist:
Tens سالانه هزاران در بریتانیا ناپدید می شوند. بسیاری از آنها وارد مطبوعات محلی نمی شوند، چه رسد به رسانه ملی. این می تواند بستگان آنها را ناراحت کند: پوشش مطبوعاتی به پلیس کمک می کند تا اطلاعات و شاهدان را درخواست کند. با این حال، خانواده نیکولا بولی، که ۲۳ روز قبل از پیدا شدن جسدش در ۱۹ فوریه در رودخانه وایر در لنکاوی، ناپدید شده بود، ممکن است آرزو کنند که ناپدید شدن او توجه کمتری را به خود جلب کرده بود.
از عنصر پشتیبانی نمی کند.
شاید به این دلیل که او زیبا، سفیدپوست و از طبقه متوسط بود، مورد او علاقه شدیدی ایجاد کرد . به ویژه در رسانه های اجتماعی، سطح بی سابقه ای از حدس و گمان های فضولانه وجود داشت. کارآگاه ربکا اسمیت، کارآگاه پلیس لنکاوی، که تحقیقات را رهبری می کرد، گفت که او “هرگز چیزی شبیه به آن ندیده است”.
این پرونده یکی از نقاط ضعف بزرگ اینترنت را برجسته کرده است. : تقویت صداهایی که بهتر است شنیده نشوند. در روزهای پس از اینکه خانم بولی فرزندانش را به مدرسه رها کرد، سگش را به پیاده روی برد و ناپدید شد، متخصصان و روانشناسان خودخوانده زبان بدن ویدئوهایی را منتشر کردند که در آن فرضیه هایی درباره آنچه ممکن است اتفاق بیفتد منتشر کردند. پخشکنندههای YouTube و TikTok برای فیلمبرداری از ساحل رودخانه که در آن ناپدید شد و از رهگذران سؤال کردند. برخی سعی کردند به ساختمان های مجاور نفوذ کنند.
همه اینها برای خانواده خانم بولی بسیار ناراحت کننده بود. اما به طور بالقوه برای تحقیقات نیز مضر بود. کارآگاه اسمیت گفت که پلیس “غرق اطلاعات نادرست، اتهامات و شایعات” شده است. این امر “به طور قابل توجهی حواس تحقیقات را منحرف کرده بود”.
دزدی کردن رسانه های اجتماعی یک چالش بزرگ جدید برای پلیسی است که تحقیقات برجسته ای را انجام می دهد. پل فولوود، دستیار سابق پاسبان پلیسهای بدفوردشایر، کمبریجشایر و هرتفوردشایر، میگوید که در گذشته پلیسی که روی پروندههای افراد گمشده کار میکرد، «تفاهم حرفهای» با روزنامهنگاران داشت، که ممکن است شامل ارائه اطلاعات در مورد عدم انتشار آن باشد. . او می گوید، اما انفجار علاقه در رسانه های اجتماعی به این معنی است که پلیس در مورد پرونده Bulley “کنترل خود را بر روایت رسانه از دست داده است.” “به طور غیرمفید، برخی از کارآگاهان صندلی راحتی شامل همکاران سابق بودند، که بسیاری از آنها سالهاست نزدیک به جنایات بزرگ نبودهاند.” در اینگونه موارد؟ قانون به آنها اختیاراتی می دهد. پلیس لنکاوی از قانون نظم عمومی برای دستگیری و جریمه مردی استفاده کرد که ویدیوهای زیادی را در YouTube و TikTok پست کرده بود. (او سپس فیلم دستگیری خود را منتشر کرد.) اما این موضوع به شایعات آنلاین مربوط نمی شود.
ارتباط بهتر ممکن است کمک کند. پلیس لنکاوی با انتقادهای زیادی روبرو شده است که ممکن است بسیاری از آنها بی اساس باشند. تصور اولیه آنها، که خانم بولی به نحوی در رودخانه افتاده است، ممکن است درست باشد. با این حال، برخی بر این باورند که پلیس گزارشهای پیشرفت بسیار کمی ارائه کرده و به دیگران اجازه میدهد این شکاف را پر کنند. پس از اینکه یک کارشناس غواصی (که به طور منظم در جستجوی خود به روزرسانی می کرد) گفت که او نمی توانسته باشد، گمانه زنی های آنلاین – در مورد همه چیز از آدم ربایی گرفته تا مظنونین بالقوه – وحشیانه تر شد.
به نظر میرسد که این امر پلیس را وادار کرده است تا بخشهای جدیدی از اطلاعات را فاش کند، از جمله اینکه خانم بولی مشکلات الکلی مرتبط با یائسگی داشته است. گمان می رود که مکاشفه پس از گفتگو با خانواده او صورت گرفته است. ممکن است برای جلوگیری از افشای همه چیز یا لو رفتن آن ساخته شده باشد. اما منتقدان انباشته شدند و گفتند که این نقض شرم آور حریم خصوصی او است. به طور غیر معمول، آنها شامل وزیر خانه، سوئلا براورمن، بودند.
برخی بر این باورند که پلیس می تواند خود از رسانه های اجتماعی برای مقابله با اطلاعات نادرست سوء استفاده کند. یک کارآگاه سابق میگوید: «آنها نمیدانند که کانالهای خودشان حتی به خوشخیمترین اینفلوئنسرها هم دسترسی ندارند و این باور وجود دارد که استفاده از کانالهای محبوب به نوعی اعتبار کمتری دارد.» او می افزاید که اغلب پلیس قوانین مربوط به پرونده های باز را برای توجیه عدم اشتراک گذاری اطلاعات اشتباه تفسیر می کند. مشکل بزرگتر عدم اعتماد به خود پلیس است که عمدتاً در نتیجه کاهش تعداد افسران جامعه است. او می گوید: «آنها دیگر به عنوان بخش قابل اعتماد جامعه دیده نمی شوند. این بدان معناست که مردم بیشتر به دنبال اطلاعات در جای دیگری هستند – و متأسفانه آن را پیدا می کنند. ■
برای تحلیل تخصصی بیشتر از بزرگترین داستانهای بریتانیا، ثبت نام در Blighty، خبرنامه هفتگی فقط مشترکین ما.