هزاران سرباز اوکراینی در رنج هستند PTSD
به گزارش اخبار تازه و به نقل از Economist:
منN تاریکی یک صبح خاکستری و یخبندان اواخر ژانویه، مکانی ممنوع است. مکان آن نیز مخفی است، فراتر از این که جایی در استان خارکف در شمال شرقی اوکراین است. سربازانی که از جایی که تنها مرکز توانبخشی نظامی کشور است که به اختلال استرس پس از ضربه (PTSD) میرسند یا میروند، این کار را در سنین پایین انجام میدهند تا توجه را جلب نکنند. هر هفته حدود ۱۰۰ سرباز برای معالجه وارد میشوند که از طیف وسیعی از علائم تروما در میدان نبرد رنج میبرند: از بیخوابی و کابوسهای شبانه گرفته تا فلاشبکها و احساس گناه خردکننده از زنده ماندن پس از سقوط تعداد زیادی از همرزمانشان.
سرگئی باتوسلای، سرباز از سال ۲۰۱۵، می گوید که نیمی از واحد خود، بیش از صد مرد، از زمان آغاز تهاجم روسیه تقریباً یک سال پیش کشته شده اند. او میگوید که در جبهه دائماً پر از پرخاشگری هستید، و این نه تنها آسیب روحی، بلکه جسمی نیز میگیرد و شما را خسته و فرسوده میکند. او از حملات پانیک رنج می برد، و در زندگی غیرنظامی، تحریکات کوچک می تواند پرخاشگری فزاینده ای را تحریک کند. به طور کلی، او میگوید: «بچهها مشکلاتشان را برای خودشان نگه میدارند»، اما در اینجا، صحبت کردن، یک به یک با یک روانشناس یا گروهی با سربازان دیگری که علائم مشابهی را تجربه کردهاند، نفس تازهای است. هوا
به گفته سرهنگ اولکساندر واسیلکیفسکی، مدیر مرکز، معمولاً PTSD در اثر انفجار ایجاد می شود که باعث وحشت یا عقب نشینی می شود. مردان گزارش می دهند که توسط فریادهای رفقای مجروح و در حال مرگشان تسخیر شده اند. افسران و روانشناسان وابسته به واحدها سعی می کنند علائم PTSD را در سربازان خود در مراحل اولیه تشخیص دهند تا آنها را قبل از تشدید مشکل و تبدیل شدن به پرخاشگری یا خشونت در زندگی غیرنظامی برای درمان بفرستند. خانوادهها میتوانند به جلسات درمانی در این مرکز بپیوندند تا بفهمند که همسران یا پدرانشان چه چیزی را پشت سر گذاشتهاند و چگونه کمک کنند.
درهای این مرکز در ماه جولای افتتاح شد و تاکنون حدود ۲۰۰۰ سرباز از آن عبور کرده اند. همه اینها برای اوکراین جدید است. سرهنگ واسیلکیفسکی میگوید: قبل از مرحله اول جنگ در سالهای ۲۰۱۴-۲۰۱۵، زمانی که روسیه کریمه را تصرف کرد و از جداییطلبان در دونباس حمایت کرد، تعداد کمی از کسانی که نیاز به مراجعه به روانشناس داشتند، میخواستند، زیرا این امر شبیه به اعتراف به “دیوانه بودن” بود. تا آن زمان، روانشناسان نیز، در سنت نظامی شوروی به ارث رسیده اوکراین، بخشی از بخش سیاسی آن بودند. سرگرد ماکسیم بایدا می گوید که وظیفه آنها درمان سربازان با مشکلات نبود، بلکه مجازات آنها برای عدم انجام وظیفه بود. حالا کار روانشناسان نظامی مثل او این است که به سربازان کمک کنند و آنها را متقاعد کنند که آنها مقصر نیستند.
از سال ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۵ خیلی تغییر کرده است. برخی از سربازانی که با مشکلات روانی از جبهه باز می گردند، دقیقاً مانند سربازان غربی که از عراق یا افغانستان به خانه می آیند، به مشروب و مواد مخدر روی آورده اند و می توانند پرخاشگر و خشن شوند. سرهنگ واسیلکیفسکی می گوید در نتیجه، تعداد روانشناسان در ارتش حدود ۴۰ درصد افزایش یافته است و به سربازان در حال آموزش گفته می شود که از مراجعه به آنها خجالت نکشند.
درمان گران نیست. هزینه مراقبت از یک سرباز در هفته ۱۴۰ یورو (۱۵۰ دلار) است. اما بر اساس قوانین فعلی اوکراین، اگرچه بودجه نظامی توانبخشی آسیبهای فیزیکی را پوشش میدهد، اما هزینه درمان برای PTSD را پرداخت نمیکند. بنابراین هزینه های این مرکز بر عهده سازمان های داوطلب است. به نظر می رسد درمان موثر است. سرهنگ واسیلکیفسکی میگوید که پس از یک هفته حضور در مرکزش، تقریباً تمام افرادی که تحت درمان قرار داده است، آماده بازگشت به جبهه بودهاند.
با یک میلیون مرد زیر اسلحه، ماهها در یک زمان. و با تحمل شرایط طاقت فرسا، سرهنگ می گوید که یک مرکز او تقریبا کافی نیست. او میگوید: «ما به صد نفر نیاز داریم، اما میافزاید که باید برای غیرنظامیان نیز در دسترس باشد. با این حال، این یک مشکل کاملاً متفاوت و مطمئناً حتی بزرگتر است. ■
درباره پوشش اخیر ما در مورد بحران اوکراین .