پتانسیل بخش معدن ایران همچنان بسته است

0

بخش معدن ایران پس از لغو تحریم های هسته ای جمهوری اسلامی در سال ۲۰۱۶ با هیاهوهای زیادی احاطه شد.

مقامات دولتی و اقتصاددانان که انتظار هجوم سرمایه‌گذاری خارجی را داشتند، درآمدهای معدنی را راهی مطمئن برای خروج از اقتصاد وابسته به نفت می‌دانستند.

به سرعت تا به امروز، این بخش عملکرد ضعیفی داشته است و تنها ۵ تا ۷ درصد از تولید ناخالص داخلی ایران را تشکیل می دهد. این در حالی است که حجم و ارزش تجارت مواد معدنی طی دو سال گذشته به طور مداوم در حال افزایش بوده و نزدیک به ۳۰ درصد از کل تجارت غیرنفتی ایران را تشکیل می دهد.

صادرات در سال مالی گذشته (مارس ۲۰۱۶-۲۰۱۷) بالغ بر ۵۷.۶۸ میلیون تن به ارزش ۷ میلیارد دلار بوده که نسبت به مدت مشابه سال قبل ۳۸ درصد و ۱۷ درصد افزایش داشته است. همچنین در هفت ماهه سال جاری (۲۱ مارس تا ۲۲ اکتبر) نسبت به سال قبل ۵.۵% و ۳.۱% رشد داشته و به ۳۹.۱ میلیون تن به ارزش ۵.۴۱ میلیارد دلار رسیده است.

بر اساس گزارش روزنامه دنیای اقتصاد، شرکت های معدنی ۱۵ تا ۲۰ درصد از کل ارزش ۴.۱ چهار میلیارد ریالی (۱۰۲.۵۴ میلیارد دلاری) بازار سهام ایران را تشکیل می دهند.

به دنبال رشد قیمت های جهانی در چند ماه گذشته، ارزش بازار آنها بیشتر افزایش می یابد. در واقع شرکت‌های معدنی و به‌ویژه تولیدکنندگان فلزات اساسی، محرک‌های اصلی رشد بورس تهران در سه ماهه دوم سال بودند. این بخش از نظر ذخایر نیز بسیار جذاب است.

ایران دارای ۶۸ نوع ماده معدنی با بیش از ۳۷ میلیارد تن ذخایر قطعی و ۵۷ میلیارد تن ذخایر بالقوه است.

بر اساس گزارش سازمان زمین شناسی آمریکا، ایران دارای بزرگترین ذخایر روی، نهمین مس، دهمین سنگ آهن، پنجمین گچ و باریت و دهمین ذخایر اورانیوم جهان است. به طور کلی، ایران بیش از ۷ درصد ذخایر معدنی جهان را در خود جای داده است.

با این حال، درآمدهای این بخش هنوز به دلیل صادرات انرژی کم است. به گفته بیژن نامدار زنگنه، وزیر نفت، تهران در سال مالی گذشته حدود ۲۵ میلیارد دلار از صادرات نفت خام درآمد داشته است و پیش‌بینی می‌شود تا پایان سال جاری تا پایان امسال تا ۴۱ میلیارد دلار از صادرات نفت خام و میعانات گازی درآمد کسب کند.

غیرمنطقی است که انتظار داشته باشیم درآمدهای معدنی تنها ظرف دو سال به محرک اصلی اقتصاد ایران برسد. با این حال، رشدی که تاکنون ثبت شده است، هنوز با سود بادآورده مورد انتظار پس از تحریم فاصله دارد.

می توان ادعا کرد که تحریم ها با وجود همه آسیب هایی که به اقتصاد وارد کرد، عامل اصلی کندی صنعت نبود. این در واقع یک محیط تجاری همیشه در نوسان بود که مانع از رشد پایدار و قابل توجه در این بخش شد.

> افزایش خطرات ناشی از عدم سیاست گذاری منسجم

این امری عادی است که دولت و بخش خصوصی بر سر منافع خود درگیر شوند. یکی با تدابیر قانونی و دیگری از طریق لابی گری برای پیشبرد کارها تلاش می کند. یک طرف در نهایت پیروز می شود و وضعیت موجود جدیدی را ایجاد می کند و همه در نهایت سازگار می شوند.

با این حال، در ایران، همه چیز معمولاً در هوا است. هیچ سیاستی حتی در کوتاه مدت نهایی نیست. تحولات سیاسی باعث تغییرات زمین ساختی ناگهانی می شود، دولت ها و وزرای جدید تمایل دارند تصمیمات پیشینیان خود را بازنویسی کنند و نظرات کارشناسان یا شنیده نشده یا استفاده نشده است. در پایان، این امر باعث ایجاد هزینه‌های غیرقابل پیش‌بینی و غیرقابل اجتناب برای کسب‌وکارها می‌شود و منجر به عملکرد ضعیف می‌شود.

به عنوان مثال، دولت در دو سال گذشته جنگی را بر سر فروش مواد فرآوری نشده توسط معدنچیان به راه انداخته است. مقامات اصرار دارند که معدن‌کاران باید به سمت تولید کالاهای با ارزش افزوده بالاتر حرکت کنند و از صادرات محصولات پایه مانند سنگ‌های دانه‌ای خودداری کنند، در حالی که معدنچیان استدلال می‌کنند که تقاضای داخلی و وضعیت کمبود نقدینگی آنها برای آنها چاره‌ای جز تمرکز بر حمل و نقل به خارج از کشور باقی نمی‌گذارد. .

این اختلاف حل نشده اما با روی کار آمدن محمد شریعتمداری وزیر جدید صنعت، معدن و تجارت سرد شد. وزارتخانه تحت مدیریت سلف وی محمدرضا نعمت زاده در نظر داشت در سال مالی جاری ۱۰ درصد عوارض صادرات سنگ آهن و آهن اسفنجی را اعمال کند.

با این حال، این هرگز اتفاق نیفتاد، زیرا این تهدید همچنان در حال ظهور است. و این ریسک، در میان بسیاری دیگر، به سادگی از ورود سرمایه گذاری های جدید به این بخش جلوگیری می کند. وقتی منبع اصلی درآمد در یک دوره رونق فزاینده ممکن است ناگهان مسدود شود، چرا یک معدن آهن راه اندازی کنیم؟

مثال‌ها حتی به عقب‌تر هم برمی‌گردند. سه سال پیش، دولت و دو معدن بزرگ سنگ آهن بر سر موضوع حق‌الامتیاز معدن و حق‌الزحمه حق انتفاع قفل کردند.

مجلس در سال ۱۳۹۳ قانونی را تصویب کرد که بر اساس آن دو معدنچی گل گهر و چادرملو معروف به «دوقلوها» باید ۲۵ درصد از درآمدهای معدنی خود را به عنوان حق انتفاع به سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران، دولت بزرگ ایران، پرداخت کنند. هلدینگ معدن متعلق به.

مشکل این بود که ۲۵ درصد به اضافه ۲ درصد حق امتیاز و ۱۰ درصد حقوق دولتی پرداخت می شد.

این موضوع زمانی تشدید شد که ایمیدرو، دارنده حق انتفاع معادن، از تمدید امتیاز بهره برداری برای این دو معدن خودداری کرد و هزینه های خود را تعیین کرد. این در حالی است که معدنچیان استدلال می کردند که با حضور در بورس، عملاً به سرمایه گذاران خود اعلام کرده اند که صاحب این حقوق هستند. شورای عالی بورس نیز با این استدلال که هیچ مرجعی مجاز به واگذاری دارایی ها از جمله دارایی های نامشهود مانند امتیاز بهره برداری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران نیست.

این اختلاف، همراه با اقدام ایمیدرو برای پس گرفتن امتیازات بهره برداری، باعث شد ارزش سهام این دو شرکت به طرز چشمگیری کاهش یابد. بنابراین، بازندگان بزرگ سهامدارانی بودند که با اطمینان در این دو معدن سرمایه گذاری کردند.

به گفته مهدی کرباسیان، رئیس ایمیدرو، این سازمان همچنان امتیازات را در اختیار دارد و دوقلوها باید پرداخت کنند.

رقم ۱۵ تریلیون ریالی به تازگی پس از جلسات و توافقات مختلف، به علاوه کاهش ارزش پول و افزایش درآمدهای صادراتی دوقلوها کاهش یافته است.

> همه چیز برای شرکت های خارجی مبهم باقی می ماند

شرکت های معدنی خارجی نیز طعم فضای مبهم سرمایه گذاری ایران را چشیده اند.

در سال ۲۰۰۶، کشتی استرالیایی-بریتانیایی ریوتینتو در ایران بود و عملیات اکتشافی در معدن طلای ساری گونای در استان کردستان انجام می داد.

به گفته رضا زرین فر، یکی از اعضای سابق تیم اکتشاف ریوتینتو، این شرکت ۶۶ تن ذخایر طلا را از طریق حفاری حدود ۷۶۰۰۰ متر کشف کرده است. با این حال، این عملیات متوقف شد زیرا دولت تنها به حفاری ۱۶ تن از این ذخایر رضایت داد.

ریوتینتو به سادگی از پروژه منصرف شد زیرا ارزش خالص دارایی آن، معیار ارزیابی اولیه معدن، منفی شد. به گفته سیروس شاهقیبی، رئیس وقت سازمان صنایع و معادن کردستان، این شرکت ۷۵ درصد از سهام خود را در معدن به «پارسیان اوراسیا»، یک شرکت معدنی مشترک ایران و قزاقستان فروخت. وی افزود که کل سرمایه گذاری در این پروژه بالغ بر ۵۰۰ میلیون دلار بوده است.

همچنین موردی از شرکت معدن مس آناکوندا آمریکایی در اوایل دهه ۷۰ وجود دارد. شرکت دولتی معادن مس سرچشمه با این شرکت تماس گرفت تا از تخصص آناکوندا در استخراج مس استفاده کند.

معدن مس سرچشمه، واقع در استان کرمان، دومین معدن مس بزرگ جهان و بزرگترین معدن روباز مس خاورمیانه است. این معدن دارای بیش از ۸۲۶ میلیون تن ذخایر اثبات شده و ۱.۲ میلیارد تن تخمینی ذخایر مس است.

مشارکت سرچشمه – آناکوندا منجر به تأسیس مجتمع مس و شروع تولید آن شد تا اینکه انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ ملی شد و دارایی های SCMC و Anaconda ملی شد و شرکت ملی معادن مس ایران تأسیس شد. در حال حاضر بزرگترین تولید کننده مس ایران است.

> خطرات در مقابل سود

سوال آخر: آیا پاداش برای سرمایه گذاری در بخش معدن ایران بیشتر از ریسک ها خواهد بود؟

هیچ پاسخ قطعی برای آن وجود ندارد. برای شرکت‌های خارجی کوچک‌تر که می‌توانند زیر رادار پرواز کنند، مانند شرکت‌های تجاری یا تولیدکنندگان ماشین‌آلات معدنی، به نظر می‌رسد پاداش‌ها بیشتر از خطرات است. با این حال، وزنه‌های سنگین جهانی به دلیل خطرات از دوری می‌کنند، در حالی که دستاوردهای بالقوه آن را تصدیق می‌کنند.

قانون‌گذاران ایرانی می‌توانند با انتخاب بین یک اقتصاد کامل تحت کنترل دولت و یک سیستم بازار آزاد، بیشتر برای ساده‌سازی محیط کسب‌وکار انجام دهند، زیرا به هم ریختگی بین این دو، سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی را می‌ترساند و فاقد برنامه‌ریزی مرکزی اجباری است که اقتصاد تحت سلطه دولت ارائه می‌کند. .

منبع: Financial Turbine

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.