چالش های صنعت فولاد

0

صنعت فولاد ایران مسلماً محرک اصلی بخش معدن کشور است و در بین تمام محصولات فلزی با بالاترین تولید و فروش خارج از کشور، جایگاه اول را به خود اختصاص داده است.

در نتیجه، نقش حیاتی آن در توسعه صنعت همواره در کانون توجه رسانه ها و شرکت های تحقیقاتی قرار دارد.

بیش از یک قرن از پیدایش صنعت فولاد در ایران می گذرد. در طول این مدت، دولت برای ارزیابی موانع توسعه صنعت و اقدامات لازم برای رفع آنها به کارشناسان مختلف مراجعه کرده است. آخرین مورد، انجمن آهن و فولاد ایران، مجمعی از کارشناسان صنعت، مدیران و دانشگاهیان است.

ISS اخیرا گزارشی جامع با عنوان «تحلیل وضعیت فعلی صنعت فولاد ایران و چشم‌انداز آینده» منتشر کرده و به دولت ارائه کرده است. این چهارمین ویرایش گزارش است که در ماه جولای منتشر شد و اخیراً منتشر شده است.

این گزارش داده‌های مربوط به صنعت را ارائه می‌کند و در عین حال بر روی هر کاستی به تفصیل تمرکز می‌کند و در نهایت مسائل اولویت‌بندی شده را برای رسیدگی به همان موارد مطرح می‌کند.

ایران با تولید ۱۳.۴۴ میلیون تن فولاد از ژانویه تا آگوست ۲۰۱۷ در حال حاضر چهاردهمین فولادساز بزرگ جهان است. طبق گزارش انجمن جهانی فولاد، تولید این کشور در سال ۲۰۱۶ به ۱۷.۸۹ میلیون تن رسید.

ایران در نظر دارد تا سال ۲۰۲۵ با دستیابی به ظرفیت تولید فولاد خام ۵۵ میلیون تنی، به عنوان بخشی از اهداف تعیین شده در برنامه چشم انداز ملی ۲۰ ساله، به ششمین فولادساز بزرگ جهان تبدیل شود.

ISS به تعدادی از چالش‌ها اشاره می‌کند که در حال حاضر مانع از جاه‌طلبی‌های توسعه‌یافته صنعت فولاد شده است.

عدم تعادل زنجیره تولید فولاد

محدودیت اصلی عدم تعادل بین بخش های فولادی بالادستی و پایین دستی است که مانع عرضه مواد خام به صنعت می شود.

ISS به کمبود درخشندگی سنگ آهن برای کارخانه های کنسانتره و کمبودهای زیرساختی مانند عدم دسترسی به منابع آب به عنوان عوامل اصلی محدود کننده تولید اشاره می کند که یکی از اولین مراحل در زنجیره تولید است که بر این اساس بر تولید فولاد تأثیر می گذارد.

بر اساس این گزارش، حداقل ۲ تا ۳ میلیون تن عدم تعادل بین ظرفیت‌های اسمی حلقه‌های مختلف زنجیره تولید فولاد و نابرابری حتی بیشتر در تولید وجود دارد.

این تعادل ظریف را که پیش نیاز تحقق یک برنامه توسعه یکنواخت است، بر هم می زند.

حمل و نقل توسعه نیافته

بخش توسعه نیافته حمل و نقل دومین سد راه بر سر راه است. در حال حاضر سالانه تنها حدود ۲۸ میلیون تن محصولات فولادی با استفاده از راه آهن حمل می شود – که ۶۸ درصد از کل ظرفیت حمل و نقل ریلی ایران را تشکیل می دهد – در حالی که بیش از ۵۷ میلیون تن از طریق زمینی حمل می شود.

حمل و نقل جاده ای در مقایسه با راه آهن انرژی بیشتری مصرف می کند، به طور قابل توجهی آلاینده تر است و همیشه در معرض تصادفات و تلفات انسانی است. با این حال، اینها نکات اصلی نیستند که فولادسازان را به سمت راه آهن سوق می دهند. حمل‌ونقل ریلی برای محموله ارزان‌تر، سریع‌تر و ایمن‌تر است – همه عوامل ضروری برای گسترش و رقابت با رقبای جهانی.

بحران آب، کمبود انرژی بالقوه

بحران آب در ایران نگرانی بعدی است. مطالعات خشکسالی هواشناسی طی یک دوره یک ساله منتهی به ۲۲ مرداد ماه، بر اساس شاخص استاندارد تبخیر و تعرق بارش، نشان می دهد که ۸۸ درصد از مساحت کشور با سطوح مختلف خشکسالی کوتاه مدت دست و پنجه نرم می کند. این در حالی است که تنها ۱۰ درصد وضعیت نرمال و ۲ درصد بارندگی داشته اند.

مصرف آب نیز به طور نامتناسب بین بخش های مختلف تقسیم می شود. کشاورزی، خانوارها و صنایع سالانه به ترتیب ۹/۸۸ درصد، ۳/۸ درصد و ۸/۲ درصد از منابع آب موجود را مصرف می کنند. بخش کشاورزی بسیار پرمصرف و در عین حال با ارزش افزوده کم، سایر بخش‌ها مانند صنعت فولاد را از شروع پروژه‌های توسعه جدیدی که به منابع آبی قابل توجهی نیاز دارند، محروم می‌کند. تحقق هدف ۵۵ میلیون تنی در واقع مستلزم تخصیص ۲۹۴ میلیون متر مکعب آب به صنعت است.

کمبود برق و گاز نیز باعث نگرانی است. بر اساس گزارش ISS، ۳۲ درصد از کل برق تولیدی ایران در صنایع مصرف می شود که ۳۱ درصد آن به کارخانه های فولادسازی اختصاص دارد. تا سال ۲۰۲۵، تولیدکنندگان فولاد هر سال به ۹۴۰۰ مگاوات برق نیاز دارند که در مقایسه با مصرف فعلی آنها سه برابر افزایش یافته است. برآورده کردن این تقاضا نیازمند رشد ۵ درصدی ظرفیت تولید برق ملی در هر سال تا سال ۲۰۲۵ است، در حالی که میانگین افزایش در دهه گذشته حدود ۱.۵ درصد بوده است.

گاز آخرین اما نه کم اهمیت ترین نگرانی فولادسازان در بخش انرژی است. ایران دارای بزرگترین ذخایر گاز جهان است و در حال حاضر روزانه نزدیک به ۵۷۰ میلیون متر مکعب گاز را با استفاده از بیش از ۳۴۰۰۰ کیلومتر خط لوله در سراسر کشور تامین می کند.

فولادسازان سالانه در مجموع ۸.۸۴ میلیون متر مکعب گاز مصرف می‌کنند که معادل ۳.۴ درصد کل مصرف ایران است. انتظار می رود این رقم تا سال ۲۰۲۵ بیش از دو برابر شود و به ۱۸.۳۲ میلیون متر مکعب برسد.

همراه با رشد روزانه تولید و مصرف انرژی کارخانه‌های پتروشیمی، کمبود گاز می‌تواند برای کارخانه‌های فولادی به‌ویژه در فصول سردتر سال بسیار زیاد باشد.

مازاد نیروی کار

فراوانی نیروی کار کم کار در صنعت فولاد عامل دیگری است که بر هزینه های عملیاتی تأثیر منفی می گذارد.

طبق گزارش ISS، صنعت فولاد ایران در مقایسه با استانداردهای جهانی کارآمد، به طور قابل توجهی تعداد بیشتری کارگر استخدام می کند.

به عنوان مثال، هیوندای استیل کره جنوبی در مجموع ۲۰۰۰ کارگر برای تولید ۲۴ میلیون تن فولاد در سال استخدام می کند. این در حالی است که یک شرکت فولادسازی نیمه خصوصی در مقیاس بزرگ در ایران با تولید کمتر از ۳ میلیون تن در سال، حدود ۱۶۵۰۰ کارگر را استخدام می کند.

کارشناسان معتقدند فناوری مورد استفاده در خطوط تولید ایران برای چنین ظرفیتی حداکثر به ۴۰۰۰ کارگر نیاز دارد.

این در حالی است که کارخانه های ایرانی به دلیل بازنشستگی اپراتورهای مجرب، فاقد نیروی کار ماهر هستند.

همراه با گسترش جغرافیایی کارخانه‌های فولاد، کارفرمایان، و به‌ویژه کارخانه‌های تازه‌تاسیس، برای یافتن کارگران تحصیل‌کرده و متخصص مشکل دارند.

اقتصاد مقیاس

فولادسازان ایرانی به دلیل تولید و سرمایه گذاری در مقیاس کوچک خود به شدت در برابر نوسانات بازار آسیب پذیر هستند.

صرفه جویی در مقیاس مزیت هزینه ای است که با افزایش تولید محصول به وجود می آید. این به دلیل رابطه معکوس بین مقدار تولید شده و هزینه های ثابت هر واحد ایجاد می شود. هر چه مقدار کالای تولید شده بیشتر باشد، هزینه ثابت هر واحد کمتر است، زیرا این هزینه ها روی تعداد بیشتری از کالاها پخش می شود.

در تولید فولاد خام، پنج کارخانه فولاد بیش از ۵۷ درصد از کل تولید را تشکیل می دهند، در حالی که ۶۰ شرکت دیگر با ظرفیت های بین ۶۰۰۰۰ تا ۷۵۰۰۰۰ تن، مابقی را تشکیل می دهند. به عبارت دیگر، حدود ۹۲ درصد از تولیدکنندگان فولاد خام ایران در مقیاس های غیراقتصادی فعالیت می کنند.

وضعیت برای محصولات بلند بدتر است. در حال حاضر تنها دو کارخانه با ظرفیت بیش از ۱ میلیون تن در حال بهره برداری هستند. این بیشتر به دلیل رونق تقاضای طولانی مدت فولاد در دهه گذشته است که باعث ایجاد کارخانه‌های با ظرفیت کم و بدون هیچ شانسی برای بقا در شرایط کمتر از ایده‌آل بازار شد.

فولادسازان در مقابل ماینرها

سیاست گذاری ایستا و بخش محور دولت باعث تضاد منافع بین تولیدکنندگان فولاد و معدنچیان سنگ آهن شده است.

به عنوان مثال، اخیراً قوانین جدید به معدن‌کاران اجازه داده است تا برای راه‌اندازی کارخانه‌های فولادی خود تلاش کنند، که با توجه به حاشیه سود قابل توجه معدن‌کاران، کاملاً امکان‌پذیر است، اما عرضه مواد خام فولادسازان را در درازمدت تهدید می‌کند.

افزایش صادرات محصولات سنگ آهن در دهه گذشته باعث شد کارخانه های فولاد این خطر رو به رشد را بچشند، زیرا آنها مجبور شدند برای یک یا دو سال به واردات پرهزینه گندله روی بیاورند.

فولادسازان همچنین از اهرم های خود از طریق قیمت گذاری محصولات خاص توسط دولت استفاده کرده اند. قیمت کنسانتره و گندله سنگ آهن به صورت درصدی از قیمت شمش پایه شرکت فولاد خوزستان تعیین می شود.

با محدود کردن قیمت شمش، تولیدکننده در مقیاس بزرگ می تواند به طور موثری از نوسانات جهانی سنگ معدن برای تأثیر بر قیمت ها در داخل کشور جلوگیری کند.

کارشناسان مدت‌هاست که از دولت خواسته‌اند که سیاست‌گذاری پویا را اتخاذ کند تا از قرار دادن دو طرف در برابر یکدیگر جلوگیری کند.

تقاضا، نابرابری خروجی

فولادسازان در چند سال گذشته با کاهش شدید تقاضا برای محصولات خاص دست و پنجه نرم کرده اند. اساساً ظرفیت تولید فولاد در ایران بسیار زیاد است، به دلیل تقاضای محدود، تولید بسیار کم و حتی صادرات کمتر.

سناریو برای آپارتمان ها برعکس است، که گواهی بر نامتعادل و نامتقارن بخش فولاد ایران است.

این صنعت ظرفیت تولید طولانی مدت ۳۰ میلیون تن در سال دارد، در حالی که میانگین تولید در سه سال گذشته (مارس ۲۰۱۴-۱۷) ۸ میلیون تن بوده است.

ایران در ۱۵ سال گذشته به طور متوسط ​​۹.۳ میلیون تن در سال استفاده کرده است. بخش بزرگی از این کاربری مربوط به طرح بد نامی مسکن مهر بود که در سال ۱۳۸۶ با هدف تامین مسکن دو میلیون نفر از افراد کم درآمد از طریق زمین رایگان و اعتبار ارزان آغاز شد. با این حال، با کاهش بودجه پروژه، مازاد بازار ساخت‌وساز و تقاضای خنک‌کننده برای مدت طولانی به دنبال داشت.

با توجه به سیاست‌های مالی سخت‌گیرانه دولت و کمبود بودجه در پروژه‌های ساختمانی، بعید است که این بخش به این زودی‌ها از کار بیفتد.

بر این اساس، انتظار می‌رود استفاده طولانی مدت حداقل تا پنج سال آینده در محدوده ۸ تا ۱۰ میلیون تن باقی بماند.

تامین مالی

تولید ۵۵ میلیون تن فولاد تا سال ۲۰۲۵، کاری پرهزینه است که نیازمند سرمایه گذاری نزدیک به ۳۰ میلیارد دلار است که تحقق آن بدون جذب سرمایه گذاران خارجی غیرممکن به نظر می رسد.

با این حال، فضای سرمایه گذاری در ایران به دلیل بوروکراسی سنگین، ریسک های سیاسی بالا، خلأهای قانونی متعدد و سایه همیشه حاضر یک دولت مداخله گر، کمتر از ایده آل است.

همراه با بازار بدهی محدود، شکاف قابل توجه بین دارایی‌ها و بدهی‌های بانک‌ها، و فقدان مؤسسات رتبه‌بندی اعتباری، تأمین مالی برنامه‌های بلندپروازانه توسعه فولاد ایران کار بزرگی خواهد بود.

منبع: Financial Turbine

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.