چرا فرانسه در مورد کار و حق بودن بحث می کند تنبل
به گزارش اخبار تازه و به نقل از Economist:
“M آکرون، بازنشستگی خود را بگیرید، نه مال ما!» یک پلاکارد در راهپیمایی اعتراضی اخیر را بخوانید. «مترو، کار، قبر»، دیگری را با یک نکته وجودی تر بخوانید. در ۷ فوریه تظاهرکنندگان بیشتری برای اعتراض به طرح رئیس جمهور امانوئل مکرون برای حداقل سن بازنشستگی را از ۶۲ سال به ۶۴ سال افزایش داد. میزان مشارکت به اندازه دو روز اعتصاب قبلی در ژانویه نبود. اما همه اتحادیه های کارگری از اعتصابات بیشتر حمایت کردند. اکثر احزاب مخالف، و اکثریت فرانسویها، قاطعانه مخالف اصلاحات بازنشستگی هستند.
قانونی که در ۶ فوریه به پارلمان رفت، نه تنها باعث تقسیم کشور اما باعث گفتگوی ناشنوایان شد. دولت میگوید اگر رژیم بازنشستگی میخواهد حسابهای خود را متعادل کند، و فرانسه میخواهد حقوق بازنشستگی سخاوتمندانهاش را حفظ کند، اصلاحات «ضروری» است، در زمانی که مردم تقریباً یک دهه بیشتر از سال ۱۹۸۰ زندگی میکنند. مخالفان دولت را متهم میکنند که از بین بردن وحشیانه حقوق یک دولت رفاه مدرن که به سختی به دست آمده است.
تا کنون دولت میانهروی آقای مکرون نتوانسته فرانسویها را متقاعد کند که افزایش سن بازنشستگی یک امر ضروری یا یک امر ضروری است. راه منصفانه برای جبران کسری بازنشستگی سالانه که تا سال ۲۰۳۰ به ۱۴ میلیارد یورو (۱۵ میلیارد دلار) خواهد رسید. منتقدان ائتلاف چپ اپوزیسیون، NUPES، می گویند که مالیات بر “ابر سود” عادلانه تر است. ” یا ثروتمندان. طبق گزارش آکسفام فرانسه، مالیات ۲ درصدی بر دارایی های میلیاردرهای فرانسوی، کسری بازنشستگی را یک شبه از بین می برد. جمهوری خواهان راست میانه که در زندگی قبلی سن بازنشستگی را از ۶۰ سال به ۶۲ سالگی افزایش دادند، اکنون این اعصاب را دارند که اصرار کنند که نسخه آقای مکرون ناعادلانه است.
با تمرکز محدود بر سن بازنشستگی، دولت همچنین نمی تواند توضیح دهد که این فقط یک موضوع حسابداری نیست. این در تلاش گستردهتر آقای ماکرون برای قرار دادن کار در مرکز پروژه دور دوم خود قرار میگیرد. مارک فراچی، اقتصاددان کارگری و عضو پارلمان حزب میانهروی آقای ماکرون، میگوید: «اصلاحات بازنشستگی در هدف کمپین ایجاد اشتغال کامل و افزایش نرخ اشتغال کارگران مسنتر نقش اساسی دارد». اشتغال کامل به معنای کاهش بیکاری از ۷ درصد امروز به حدود ۵ درصد است، سطحی که از سال ۱۹۷۹ مشاهده نشده است. با توجه به آقای مکرون، سهم افراد ۵۵ تا ۶۴ ساله در فرانسه با ۵۶ درصد افزایش پنج درصدی افزایش یافته است. ، اما بسیار کمتر از ۷۲٪ در آلمان است.
صرفه جویی در نقره
برای این منظور، دولت می خواهد یک “شاخص ارشد” معرفی کند. ، برای نظارت بر سهم کارگران مسن در لیست حقوق و دستمزد، و منصرف کردن شرکت ها از تسهیل گری موهای خاکستری، که اغلب انجام می دهند. برای جوانان، تعداد دوره های کارآموزی را افزایش می دهد که در سال ۲۰۲۲ به ۹۸۰۰۰۰ رسید که بالاترین سطح ثبت شده است. به موازات آن، دولت قوانین مربوط به مزایای بیکاری را که در دوره های رشد اقتصادی و کمبود نیروی کار اعمال می شود، تشدید کرده است. بسیاری از شرکتها در فرانسه در حال حاضر گزارش میدهند که در پر کردن جای خالی مشکل دارند.
چنین پروژهای برای فرانسه منطقی است. با این حال، از زمان همهگیری، بسیاری از کشورها در مورد ماهیت اشتغال تجدید نظر کردهاند. و در ذهن فرانسوی ها، پیشرفت به سوی جامعه ای بهتر با کاهش بار کار سنجیده می شود. در سال ۱۸۸۰، پل لافارگ، متفکر سوسیالیست، «حق تنبل بودن» را منتشر کرد و در آن یک روز کاری سه ساعته بحث کرد و «دیوانگی عشق به کار» را محکوم کرد. دو دهه پیش، «Bonjour Paresse» («سلام تنبلی»)، راهنمای انجام هیچ کاری در محل کار، به پرفروشترین کتاب تبدیل شد.
بازگشت زمان کار، در ابتدا برای محافظت از کارگران در برابر سوء استفاده، به بخشی از داستان کشور پس از جنگ تبدیل شده است. در سال ۱۹۸۲ فرانسوا میتران سن بازنشستگی را از ۶۵ سال به ۶۰ سال کاهش داد. دو دهه بعد فرانسه هفته کاری ۳۵ ساعته را معرفی کرد. سهم فرانسویهایی که کار را «بسیار مهم» میدانند از ۶۰ درصد در سال ۱۹۹۰ به تنها ۲۴ درصد در سال ۲۰۲۱ کاهش یافت. رومن بندوید، در مقالهای برای بنیاد ژان ژورس، یک اتاق فکر، میگوید که همهگیری این تغییر را تسریع کرده است. . تا سال ۲۰۲۲، تنها ۴۰ درصد از فرانسوی ها گفتند که ترجیح می دهند بیشتر درآمد داشته باشند و وقت آزاد کمتری داشته باشند، در مقایسه با ۶۳ درصد در سال ۲۰۰۸.
تا جایی که سیاستمداران فرانسوی در مورد همه چیز صحبت می کنند. این عمدتاً برای تجارت توهین و شعار است. ساندرین روسو، رهبر سبزها از ائتلاف NUPES، صراحتاً برای «حق تنبلی» استدلال میکند و میخواهد یک هفته کاری ۳۲ ساعته را ایجاد کند. جرالد دارونین، وزیر کشور ماکرون، NUPES را به عنوان گروهی از “افرادی که کار را دوست ندارند” و فکر می کنند می توانند در “جامعه ای بدون تلاش” زندگی کنند، رد می کند.
نه چندان تنبل
در واقعیت، جامعه فرانسه پیچیده تر از آن چیزی است که این جنگ لفظی نشان می دهد. به لطف قوانین سست تر، کارگران فرانسوی در واقع به طور متوسط این روزها هفته طولانی تری (۳۷ ساعت) نسبت به آلمانی ها (۳۵ ساعت) دارند و تقریباً به ازای هر ساعت کار بازدهی دارند. حتی در NUPES، برخی از سیاستمداران، از جمله فابین روسل، رهبر حزب کمونیست، ارزش کار را پذیرفته اند. فرانسوی ها ممکن است بگویند که کار دیگر در زندگی آنها نقشی اساسی ندارد. اما یک مطالعه جدید توسط Institut Montaigne، یک اندیشکده، نشان میدهد که سهچهارم نیز میگویند که به طور کلی از کار خوشحال هستند، رقمی که برای چندین سال ثابت بوده است.
■