چرا چین و آمریکا بیشتر از جنگ نمی ترسند؟
به گزارش اخبار تازه و به نقل از Economist:
منن دیپلماسی چینی متهم کردن یک قدرت خارجی به “ذهنیت جنگ سرد” یک توهین بی پایان است. چنین تحقیرهایی نسبت به جنگ سرد اصلی ناعادلانه است. آن رویارویی باعث شد که آمریکا و متحدانش به دنبال خنثی کردن و واژگونی اتحاد جماهیر شوروی و اقمار آن در هر حوزهای که درگیری مستقیم ابرقدرتها وجود ندارد، باشند. مسابقه حاصل وحشتناک، اغلب غیرمنطقی و با اعمال شرم آور از هر طرف بود. اما در چند موقعیت خاص – به عنوان مثال، بحران موشکی کوبا در سال ۱۹۶۲ – چشم انداز نابودی هسته ای رهبران هر طرف را به جدیت نادری برانگیخت.
روابط چین و آمریکا به طور فزاینده ای به دلیل برخی از بدترین جنبه های آن جنگ سرد اول مخدوش می شود. به طور پیش فرض، انگیزه های طرف مقابل بدخیم فرض می شود. اختلافات با بمباران پرچم و با تقابل گزارشات واقعیت حل نشدنی می شود. همین هفته، سخنگوی وزارت خارجه در پکن القا کرد که کووید-۱۹ توسط محققان نظامی آمریکایی ساخته شده است تا با ارزیابیهای دولت آمریکا مبنی بر اینکه همهگیری ممکن است با نشت آزمایشگاهی در چین شروع شده باشد، مقابله کند. بار دیگر، افزایش تسلیحات، توازن بازدارندگی بین دو طرف را تهدید می کند. در سالهای اخیر، خلبانهای چینی با بیاحتیاطی نزدیک به هواپیماهای جاسوسی آمریکایی در آسمانهای بینالمللی نزدیک چین پرواز کردهاند و خطر برخورد در هوا را به همراه داشتهاند. اما این بار، جدیت (گهگاهی) رهاییبخش رویارویی آمریکایی-شوروی از بین رفته است.
رقابت چینی-آمریکایی در خطر تبدیل شدن به یک تقلید مسخرهآمیز و کم عمق است. از یک جنگ سرد بسیاری از سیاستمداران آمریکایی هر تعامل با چین را به عنوان یک تهدید و فرصتی برای نشان دادن عزم وطن پرستانه می دانند. عصبانیت آنها اغلب ناعادلانه است و همچنین تمرکز بر چالش های مهم را دشوارتر می کند. در پکن، رهبران حزب کمونیست اصولی را مورد استناد قرار میدهند که به حفظ صلح ناآرام در تاریکترین روزهای دهه ۱۹۶۰ یا ۱۹۷۰ کمک میکرد، اما برای اهداف سطحی و خودخواهانه. مفهوم “امنیت مطلق” را در نظر بگیرید. پیشنهادات برای یک معماری امنیتی جدید که توسط رئیس جمهور شی جین پینگ، رهبر عالی چین ارائه شده است، بحث های قدیمی را در مورد شکل تیره و تاریک امنیت ایجاد شده در زمانی که قدرت های هسته ای رقیب معتقدند که جنگ منجر به ویرانی مطمئن متقابل می شود، احیا می کند. آقای شی با قاطعیت اعلام می کند که: “هیچ کشوری نباید به دنبال امنیت مطلق برای خود به قیمت امنیت دیگران باشد.” اما آقای شی این زبان را تغییر داده و از آن برای به چالش کشیدن اتحادهای دفاعی به رهبری آمریکا، به ویژه در آسیا، استفاده می کند. به گفته او، معاهدات دفاعی خماری بیثباتکننده جنگ سرد هستند، زیرا به دنبال «امنیت مطلق برای یک یا چند کشور هستند و بقیه را ناامن میگذارند». این سفسطه است، روشی فانتزی برای گفتن اینکه چین از آن بدش می آید وقتی همسایگان سعی می کنند دفاعی ضد چین بسازند. اخیراً، مقامات چینی با استناد به همین اصل، حمله روسیه به اوکراین را به گردن گسترش ناتو میاندازند.
متأثر از این پژواکهای تحریف شده از دوران شوروی است. ، چاگوان به دنبال راهنمایی از جانباز دیپلماتیک جنگ سرد اولیه بود. توماس پیکرینگ در حال حاضر ۹۱ ساله به عنوان مذاکره کننده کنترل تسلیحات در دولت کندی خدمت کرد و بعداً سفیر بیل کلینتون در مسکو شد. او موانعی را به خاطر میآورد که بر سر راه برقراری صلح در چین امروزی مشابه هستند. یکی از آنها مربوط به پنهان کاری ارتش شوروی است که فرماندهان آن سلاح ها و دکترین های بازدارندگی را توسعه دادند که دیپلمات های غیر نظامی شوروی «تقریباً هیچ چیز درباره آن نمی دانستند» و آمریکایی ها را موظف می کرد «مجموعه تسلیحات شوروی را آنطور که ما می فهمیدیم توضیح دهند». امروز، دیپلماتهای چینی بهطور مشابه به نظر میرسند که در جریان نیستند. آنهایی که به واشنگتن فرستاده شدند زمانی که یک بالن جاسوسی در ماه فوریه از آمریکا عبور کرد، شگفت زده شدند. وقتی از ارتش آزادیبخش خلق (PLA) در مورد ساخت تسلیحات هستهای با سرعت سرسامآور سؤال شد، وزارت خارجه چین با صحبتهای خالی پاسخ میدهد.
آقای پیکرینگ درس هایی برای آمریکا و چین در بحران های دهه ها پیش می بیند. او بحرانهای جنگ سرد ناشی از بیثباتکننده فناوریهای جدید، مانند دفاع ضد موشکی را به یاد میآورد که به نظر میرسید منطق شوم بازدارندگی هستهای را تغییر میدهد. برخی از این اپیزودهای نگران کننده با پیمان های بلندپروازانه کنترل تسلیحات به پایان رسید. برخی دیگر با توافقات اعتمادسازی و افزایش شفافیت حل و فصل شدند. مقامات آمریکایی و شوروی خطوط تلفن اضطراری را نصب کردند. در مواقعی، ارتش های رقیب افسرانی را برای شمارش کلاهک های هسته ای یکدیگر یا مشاهده تمرین های نظامی می فرستادند. آقای پیکرینگ میگوید در هر مورد، “ترور بر تمایل به رازداری کامل غلبه کرد”. او با این استدلال که مدیریت واقعی بحران مستلزم گوش دادن و همچنین سخنرانی است، جان اف کندی را به خاطر ترغیب آمریکاییها برای نگاه کردن به تبلیغات تحریکآمیز شوروی برای مشاهده اینکه «حتی شورویها ممکن است نگرانیهای مشروع داشته باشند» را تحسین میکند. پیشرفت شامل گام های سخت بسیاری بود. او به خاطر میآورد: «در این بین ضریب ترس بسیار بالا بود. او یک فکر نهایی قانع کننده ارائه می دهد. چین و آمریکا در داد و ستد توهینها و تهدیدهای سطحی گیر کردهاند، تا حدی به این دلیل که در یک بحران واقعاً وحشتناک زندگی نکردهاند.
چین در برابر ریسک تحمل بیشتری میکند
PLA و اکنون در گراند ویو، یک اتاق فکر در پکن است. او با نگرانی آقای پیکرینگ در مورد اینکه آمریکا و چین به اندازه کافی در مورد مدیریت بحران احساس فوریت نمی کنند، شریک است. افسوس که او شکافی از تفاهم را می بیند که دو قدرت را تقسیم می کند. آمریکا می خواهد در مورد پرواز ایمن و دریانوردی نزدیک چین و قوانین جنگ برای سلاح های پیشرفته صحبت کند. در مقابل، چین آمریکا را متهم میکند که امنیت ملی این کشور را از طریق نفوذ به حیاط خلوت خود یا ارتقاء روابط با تایوان تهدید میکند. چین در سخنان خود احساس می کند که آمریکا ابتدا بحران ایجاد می کند، سپس مدیریت بهتر آن را می طلبد.
ژائو تانگ، کارشناس کنترل تسلیحات در بنیاد کارنگی برای صلح بینالمللی، پیشنهاد میکند که چین آگاهانه تنشهای بالاتر و خطرات کوتاهمدت را میپذیرد. او میگوید در تفکر چینی، آمریکا متجاوز است و اگر واقعاً از یک فاجعه میترسید، تا الان عقبنشینی میکرد. بر این اساس، چین معتقد است که ترساندن بیشتر آمریکا خطرات درازمدت را کاهش می دهد.
کهنه سربازان جنگ سرد اولیه از چنین منطق بی پروا به خود می لرزند، زیرا آنها به یاد می آورند که چه زمانی ترور انگیزه ای برای آن بود. خویشتن داری – خودداری – پرهیز. در رقابت چین با آمریکا، فقدان ترس ترسناک ترین چیز است.■
بخوانید. اطلاعات بیشتر از Chaguan، ستون نویس ما در مورد چین:
مردم چین خسته شده اند، اما در آستانه شورش نیستند (۲۳ فوریه)
چین در حال از دست دادن قلب و ذهن تایوانی ها است (۱۶ فوریه)
درس هایی از بالون جاسوسی چینی (۷ فوریه)