چگونه از یک تقسیم ابرقدرت جان سالم به در ببریم

0

به گزارش اخبار تازه و به نقل از Economist:

ج بین آمریکا، چین و روسیه ، بسیاری از کشورها مصمم هستند نه برای انتخاب طرف با تسریع نظم تحت رهبری آمریکا از سال ۱۹۴۵ بخش‌ها و جداسازی اقتصادی، آنها به دنبال معاملات در میان شکاف ها باشید. این رویکرد معاملاتی در حال تغییر شکل ژئوپلیتیک است.

به این داستان گوش دهید.
E صدا و پادکست بیشتر در iOS یا اندروید .< /span>

پشتیبانی کنید.

یکی از راه‌های بدست آوردن مقیاس و حجم عظیم این قدرت‌های غیرهمسو، از طریق یک لنز روسی سازمان خواهر ما، eiu، کشورها را بر اساس روابط اقتصادی و نظامی آنها با مسکو، مواضع دیپلماتیک آنها از جمله آراء در un و اینکه آیا آنها از تحریم ها حمایت و اجرا می کنند، تجزیه و تحلیل کرده است. اگرچه ۵۲ کشور که ۱۵ درصد از جمعیت جهان را تشکیل می دهند -غرب و دوستانش- اقدامات روسیه را محکوم می کنند و مجازات می کنند، و فقط ۱۲ کشور روسیه را می ستایند، حدود ۱۲۷ کشور به طور واضح در هیچ یک از این دو اردوگاه قرار ندارند (نقشه را ببینید).

برای درک معنای واقعی عدم همسویی اکونومیست به پانل محدودتری از ۲۵ اقتصاد بزرگ نیز نگاه کرده است. که بر حصار جنگ اوکراین نشسته‌اند، یا می‌خواهند در رویارویی چین و آمریکا غیرمتعهد بمانند، یا هر دو. اعضای این گروه – آنها را ۲۵ تراکنشی می نامند (t25) – از نظر ثروت و سیستم های سیاسی بسیار متنوع هستند و شامل هند غول پیکر و قطر کوچک می شود. با این حال آنها نقاط مشترکی دارند. آنها به طرز وحشیانه ای عمل گرا هستند و در مجموع قدرتمندتر شده اند. امروزه آنها ۴۵% از جمعیت جهان را تشکیل می دهند و سهم آنها از Gdp جهانی از ۱۱% در سال ۱۹۹۲ به ۱۸% در سال ۲۰۲۳ افزایش یافته است، که بیشتر از Euro’s. استراتژی بی طرفی آنها ریسک ها و فرصت های بزرگی را در بر می گیرد. این که آیا آنها موفق می شوند، نظم جهانی را برای چندین دهه تحت تأثیر قرار می دهد. و نیازی به گفتن نیست که هم آمریکا و هم چین برای جلب نظر آنها تلاش خواهند کرد.

در قرن بیستم، عدم تعهد برای کشورهای مختلف در زمان‌های مختلف معنای متفاوتی داشت. در کنفرانس‌هایی در باندونگ، اندونزی در سال ۱۹۵۵ و بلگراد، یوگسلاوی در سال ۱۹۶۱، رهبران «جهان سوم» را جدا از غرب و بلوک شوروی ارائه کردند. از اواخر دهه ۱۹۶۰، این کشورها به طور فزاینده ای بر نابرابری اقتصادی بین “جنوب جهانی” (اصطلاح کمتری برای جهان سوم) و شمال صنعتی متمرکز شدند. تقریباً تمام کشورهای آفریقایی، آسیایی و آمریکای لاتین به یک نهاد رسمی، جنبش غیرمتعهدها پیوستند. با پایان جنگ سرد، به قول یک دانشگاهی هندی، این سازمان به “سازمان رو به زوال نیاز به دفن مناسبی” تبدیل شد.

امروز، کشورهای غیرمتعهد با عضویت آنها در یک موسسه تعریف نمی شوند، بلکه با ویژگی ها و رفتارشان تعریف می شوند. این قدرت‌های میانی عمل‌گرا و فرصت‌طلب هستند. خورخه هاینه، یک دیپلمات سابق شیلیایی، در کتاب اخیر خود ادعا می کند که در قرن بیستم، کشورها اغلب به طور منفعلانه به سمت یکی از مدارهای ابرقدرت ها حرکت می کردند. او می‌گوید امروزه ارزیابی «فعال‌تری» از بهترین ابزارها برای دستیابی به اهداف خاص وجود دارد. برخی آن را «مینی‌جانبه‌گرایی» (در مقابل چندجانبه‌گرایی) می‌نامند – استفاده هدفمند از اتحادها یا گروه‌بندی‌های مجزا، به جای اینکه سهم خود را در یک بلوک جمع کنید.

کشورهای غیرمتعهد. همچنین معمولاً رهبران غربی را منافق می دانند. حدود ۱۷۰ میلیارد دلار کمک به اوکراین در سال اول جنگ متعهد شد – معادل حدود ۹۰ درصد از هزینه تمام کمک های جهانی در سال ۲۰۲۱ توسط کمیته کمک به توسعه oecd، یک گروه ۳۱ نفره. اهداکنندگان غربی برای غرب، چنین سخاوتمندی نشان دهنده همبستگی با یک دموکراسی است. برای دیگران نشان می دهد که کشورهای ثروتمند اگر منافع آنها را تامین کند سرفه می کنند. سوبرهمانیام جایشانکار، وزیر امور خارجه هند، سال گذشته گفت: “اروپا باید از این ذهنیت رشد کند که مشکلات اروپا مشکلات جهان است، اما مشکلات جهان مشکلات اروپا نیست.”

این گونه مواضع به طور گسترده با افکار عمومی مطابقت دارد. گزارش دانشگاه کمبریج در سال گذشته نشان داد که در دموکراسی‌های لیبرال ۷۵ درصد نسبت به چین و ۸۷ درصد درباره روسیه دیدگاه منفی دارند. اما در میان ۶ میلیارد نفری که در جاهای دیگر زندگی می کنند، تصویر تقریباً برعکس است. شکافی بین اینکه غرب جهان را چگونه می بیند و بقیه آن را چگونه می بیند باز می شود. در یک نظرسنجی که اوایل سال جاری توسط شورای روابط خارجی اروپا منتشر شد، یک اتاق فکر، تعدادی از هندی ها (۴۸٪) و اکثر ترک ها (۵۱٪) گفتند که نظم جهانی آینده با چند قطبی یا سلطه غیرغربی تعریف می شود. . فقط ۳۷ درصد از آمریکایی ها، ۳۱ درصد از مردم در ایالت های یو اتحادیه اروپا و ۲۹ درصد از بریتانیایی ها موافق بودند. غرب فکر می کند که دنباله ای از جنگ سرد را تماشا می کند. بقیه دنیا یک فیلم کاملاً جدید می بینند.

چرخش و معامله

پس چه کسی t25 را تشکیل می دهد؟ این گروه متنوع شامل برخی از پرجمعیت ترین کشورهای جهان و دو کشور از بزرگترین دموکراسی های آن، هند و اندونزی، در کنار ویتنام، عربستان سعودی و مصر است که همگی توسط خودکامه هایی با سلیقه های مختلف اداره می شوند. نابرابری های ثروت زیادی نیز وجود دارد. در عربستان سعودی Gdp برای هر نفر بیش از ۲۷۰۰۰ دلار است که برابر با برخی از کشورهای اروپایی است، در حالی که در پاکستان هنوز حدود ۱۶۰۰ دلار باقی می ماند.

با گسترش جهانی شدن، الگوی تجارت t25 چند قطبی شده است. حدود ۴۳ درصد تجارت کالا با بلوک غرب، ۱۹ درصد با بلوک چین و روسیه و ۳۰ درصد با کشورهایی که در هیچ یک از این کمپ ها نیستند انجام می شود (نمودار را ببینید). شاید با توجه به موقعیت مکانی آن، ۷۷ درصد کل تجارت مکزیک با غرب انجام می شود. بیش از ۶۰ درصد تجارت اسرائیل و الجزایر نیز انجام می شود. بیش از یک سوم شیلی با چین است، سهمی بالاتر از هر کشور t25 دیگری (اما ۴۰ درصد تجارت آن مربوط به غرب است). بیش از نیمی از تجارت آرژانتین و تقریباً نیمی از تجارت هند با سایر کشورهای غیر متعهد است.

واردات تسلیحات نیز نشان دهنده شبکه پیچیده ای از وفاداری است. هند شرط های خود را پوشش می دهد. بین سال‌های ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۲ تامین‌کننده اصلی آن روسیه بود که ۴۵ درصد تسلیحات خود را تأمین می‌کرد، اما ۲۹ درصد دیگر را از اروپا دریافت کرد و احتمالاً با کمک آمریکا به دنبال خوداتکایی بیشتری است. رقیب هند، چین، که دشمن اصلی خود، پاکستان را تامین می کند، مورد بحث نیست. اسرائیل، مراکش، عربستان سعودی و آفریقای جنوبی در عوض برای اکثریت قریب به اتفاق واردات تسلیحات خود به آمریکا نگاه می کنند.

هیچ هیئت حاکمه منسجمی وجود ندارد که کشورهای غیرمتعهد و منافع آنها را نمایندگی کند. انتظار نمی رود که هیچ کدام ظاهر شود. در عوض، انواع سازمان‌های متفاوت، مانند g20، بسترهایی با اثربخشی متفاوت برای کشورهای عمده غیرمتعهد فراهم می‌کنند. گروه brics کشورهایی مانند برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی، مجمعی برای قدرت‌های متوسط ​​است که می‌خواهند گسترش یابند: این کشور در حال بحث است که آیا ایران و عربستان سعودی به آن ملحق شوند یا خیر. در مذاکرات un اقلیم، گروه وسیع تری متشکل از بیش از ۱۳۰ کشور، از جمله چین، با هم مذاکره کرده اند.

به رغم اختلافاتشان، کشورهای غیرمتعهد با هم مذاکره کردند. یک هدف مشترک را به اشتراک بگذارید: انجام معاملات مناسب در یک محیط سیال. برای دو دهه بسیاری توانستند به طور همزمان با غرب، چین و روسیه روابط برقرار کنند. دیگر نه. غرب در حال اعمال تحریم ها علیه روسیه و محدود کردن دسترسی چین به فناوری است.

برای بسیاری این یک تهدید جدی است. تحریم‌های روسیه باعث افزایش قیمت‌های انرژی و مواد غذایی در سطح جهان شد و واکنش‌های منفی را در سراسر جهان غیرغربی برانگیخت. اخیرا جانت یلن، وزیر خزانه‌داری آمریکا، شرکت‌های آمریکایی را تشویق کرده است تا زنجیره‌های تامین خود را به کشورهای دوست منتقل کنند. تغییرات سرمایه گذاری در حال انجام است (نمودار را ببینید). در همین حال، پکن و مسکو در حال نزدیک شدن به یکدیگر هستند. تحقیقات جدید IMF اشاره می کند که از سال ۲۰۱۸ همسویی ژئوپلیتیکی، که با شباهت در الگوهای رأی گیری un سنجیده می شود، در تعیین محل سرمایه گذاری مستقیم خارجی اهمیت بیشتری پیدا کرده است. تحت سناریوهای صندوق بین المللی پول برای تجارت شکسته، تأثیر آن در بازارهای نوظهور می تواند بیش از دو برابر بدتر از بازارهای پیشرفته باشد.

اما بسیاری در جهان غیرمتعهد شرط می‌بندند که می‌توانند از جدایی اقتصادی و چندپارگی سیاسی، با محافظت از روابط خود بین قدرت‌های بزرگ و با تأثیرگذاری بر کشورهای دیگر، برنده شوند. برای درک این استراتژی مبادلاتی، به رویکرد برخی از کشورهای بزرگ که در این میانه گیر افتاده اند نگاه کنید. برزیل مطالعه موردی خوبی است. این کشور با آنچه مائورو ویرا، وزیر امور خارجه، «همسویی خودکار» می نامد، مخالف است. لوئیز ایناسیو لولا داسیلوا، که دومین دوره ریاست جمهوری برزیل را در ژانویه آغاز کرد، جو بایدن را متحدی در زمینه تغییرات آب و هوایی می داند. در نشست خود در واشنگتن، dc در فوریه، آنها مؤسسات زیست محیطی مشترکی را که در زمان ژایر بولسونارو، سلف لولا رها شده بودند، دوباره تأسیس کردند. آمریکا برزیل را به‌عنوان «متحد بزرگ غیرناتو» طبقه‌بندی می‌کند، وضعیتی قانونی که اجازه همکاری بیشتر با نیروهای مسلح آمریکا را می‌دهد.

با این حال، برزیل نیز بین ابرقدرت‌ها محافظت می‌کند. مانند سایر کشورهای منطقه خود، پیشنهادهای غرب برای دادن تجهیزات قدیمی ساخت روسیه به اوکراین در ازای تسلیحات جدید را رد کرده است. ورود لولا به پکن در آوریل چهاردهم بر اهمیت اقتصادی چین تاکید خواهد کرد. تجارت بین برزیل و چین در سال ۲۰۲۲ نزدیک به ۱۵۳ میلیارد دلار بود که در دو دهه ۳۷ برابر شده است. تا حدی این نشان می‌دهد که برزیل چگونه از تعرفه‌های ما و چین برای افزایش صادرات محصولات کشاورزی به چین به هزینه آمریکا استفاده کرد.

برزیل نیز در حال انجام حملات خود است. لولا به زودی از آفریقا دیدن خواهد کرد تا نفوذ برزیل را در آنجا احیا کند. در اولین دوره ریاست جمهوری او، تجارت با آفریقا از ۶ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۳ به ۲۵.۶ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۲ افزایش یافت و آفریقای جنوبی در بلوک brics مورد استقبال قرار گرفت. سپس سلف لولا هیچ بازدیدی از آفریقا نداشت. ظاهراً لولا فکر می‌کند که تجدید این تلاش ارزشمند است.

ترس هند از چین، آن را از برخی جهات به غرب نزدیک‌تر کرده است. در ماه مارس، نخست وزیر ژاپن، که مانند هند، آمریکا و استرالیا، متعلق به “کواد”، یک انجمن امنیتی هند و اقیانوس آرام است، در یک سفر مهم از دهلی بازدید کرد. در سال مالی ۲۰۲۱-۲۲، تجارت هند با آمریکا از چین پیشی گرفت. با این حال هند همچنان از روسیه تسلیحات و نفت ارزان خریداری می کند و بعید است که روابط دیرینه خود را قطع کند مگر اینکه رژیم ولادیمیر پوتین از سلاح های هسته ای استفاده کند.

عملی، نه حزبی

هند مانند برزیل، بیشتر خود را در خارج از کشور نشان می دهد: فقط چین با کشورهای جنوب صحرای آفریقا واردات و صادرات بیشتری دارد. میانگین سالانه FDI از هند در سالهای ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۸ ۰.۸ میلیارد دلار (کمتر از نیمی از سوئد) بود اما ۳۱ میلیارد دلار یک دهه بعد (بیش از مجموع آلمان و ژاپن). ماه گذشته هند میزبان نمایندگانی از ۳۱ کشور آفریقایی برای بازی های جنگی بود. هند وعده داده است که امسال از صندلی g20 خود استفاده کند تا “صدای جنوب جهانی” باشد.

ترکیه همچنین خواهان نفوذ بیشتر در سراسر جهان است. جنوب جهانی این کشور با ۳۰ کشور آفریقایی قراردادهای امنیتی دارد و صادرات دفاعی آن به آفریقا از سال ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۱ بیش از پنج برابر شده است. مشاوران رئیس جمهور ترکیه می گویند که “ترکیه جدید” می تواند شرکای خود را انتخاب کند. این ممکن است بی طرفی ظاهری آن را در مورد جنگ در اوکراین توضیح دهد که ترکیه از آن برای تقویت روابط خود با روسیه استفاده کرده است. صادرات ترکیه به روسیه در سال ۲۰۲۲ به ۷.۶ میلیارد دلار رسید که نسبت به سال قبل ۴۵ درصد افزایش داشت.

عربستان سعودی با گرایش به چین که اکنون بزرگترین شریک تجاری پادشاهی است، اتکای خود به متحد تاریخی خود، آمریکا را کاهش می دهد. تصمیمات این ماه و در اکتبر سازمان کشورهای صادرکننده نفت که عربستان سعودی بر آن تسلط دارد، برای کاهش تولید نفت را در نظر بگیرید. ماه گذشته عربستان سعودی قراردادی با میانجی گری چین با ایران امضا کرد و به سازمان همکاری شانگهای، یک فروشگاه گفتگوی اوراسیا پیوست. چین می‌گوید که می‌خواهد «در اسرع وقت» یک قرارداد تجارت آزاد با خلیج‌فارس ایجاد کند.

روابط کشورهای حاشیه خلیج فارس با آفریقا زمانی محدود به انرژی، کشاورزی و سیاست شاخ آفریقا بود. امروز عربستان سعودی و امارات متحده عربی به دنبال معاملات مواد معدنی هستند. dp ورلد، اپراتور بنادر مستقر در دبی، به عنوان یک شرکت لجستیک حیاتی در این قاره در حال ظهور است. و قطر در حال ایفای نقش های جدید دیپلماتیک است. ماه گذشته در میانجی گری برای آزادی پل روساباگینا، یک مخالف زندانی رواندا (و الهام بخش فیلم «هتل رواندا») بود.

کشورهای آفریقایی مدتهاست که به هر دو ابرقدرت چشم دوخته اند. غرب به طور کلی منبع مورد علاقه آنها برای “نرم افزار” بوده است: حمایت از مدرسه، بهداشت و در صورتی که دولت بخواهد، حقوق بشر. چین «سخت‌افزار» ارائه می‌کند: پل‌ها، جاده‌ها، بنادر و وام‌هایی برای ساخت آنها. بین سال‌های ۲۰۰۷ و ۲۰۲۰، آژانس اصلی توسعه آمریکا کمتر از یک دهم کل دو بانک توسعه بزرگ چین (۱.۹ میلیارد دلار در مقابل ۲۳ میلیارد دلار) برای پروژه‌های زیرساختی در جنوب صحرای آفریقا وام داد.

در برخی از مناطق آفریقا، وعده های غرب برای تضمین امنیت به ندرت توخالی به نظر می رسید. «آمریکایی ها به جایی نیاز دارند که سربازان و عوامل خود بخوابند. مشاور سابق رئیس جمهور آفریقایی توضیح می دهد که روابط امنیتی هیچ کمکی به توسعه نمی کند. “به همین دلیل است که ما به چین نیاز داریم.” در ماه اوت، آخرین سربازان فرانسوی پس از یک استقرار ۹ ساله، مالی را ترک کردند. گروه واگنر، متشکل از مزدوران روسی، اکنون به حمایت از حکومت نظامی حاکم کمک می کند.

کشورهای غیر متعهد می خواهند از جانبداری اجتناب کنند. اما قدرت های بزرگ، آمریکا و چین، مشتاق هستند که آنها را به مدار خود بکشانند. پکن تاکید بر رهبری جنوب جهانی را راهی برای تقویت مقاومت خود در برابر فشار آمریکا می داند. این کشور خود را به عنوان الگویی برای دیگران در خانواده وسیعی از کشورهای در حال توسعه قرار می دهد. در تضاد با غرب است که می گوید باشگاه های کوچکتر را ترجیح می دهد (مانند g7). یمی اوسین باجو، معاون رئیس جمهور مستعفی نیجریه می گوید: «چین در کجا و چه زمانی غرب نشان می دهد.

دوستان شرقی، دوستان غربی

چین شریک تجاری اصلی حدود ۱۲۰ کشور و وام دهنده اولین و آخرین راه حل برای بسیاری است. بین سال‌های ۲۰۰۷ و ۲۰۲۰، در مقایسه با مجموع هشت وام‌دهنده بعدی، بودجه زیرساختی بیشتری را در کشورهای جنوب صحرای آفریقا فراهم کرد. برای حل و فصل بحران های بدهی های دولتی بسیار مهم خواهد بود. تجزیه و تحلیل ۷۳ کشور در حال توسعه توسط IMF خاطرنشان می کند که در سال ۲۰۰۶ چین تنها ۲ درصد از بدهی های خارجی این گروه را در اختیار داشت و گروه طلبکاران عمدتاً غربی “باشگاه پاریس” ۲۸٪ را تشکیل می دادند. تا سال ۲۰۲۰ سهم مربوطه ۱۸ و ۱۰ درصد بود.

کسانی که در غرب هستند دلیلی برای گرد کردن چشمان خود دارند. لفاظی “برد-برد” چین بی رحمی آن را پنهان می کند. “بانکداری در پکن” (۲۰۲۲)، توسط بردلی پارکس از AidData، یک سازمان تحقیقاتی، و نویسندگان مشترک، نشان می دهد که چگونه چین از ابزارهای اقتصادی خود برای اهداف سیاسی استفاده می کند. اغلب منابع مالی خود را به سمت مناطق اصلی رهبران فعلی سوق می دهد – و بیشتر از غرب به کشورهای فاسد و خودکامه وام می دهد. AidData همچنین دریافت که افزایش ۱۰ درصدی در شباهت رای با پکن در un با افزایش پروژه‌های چینی در آن کشور مرتبط است. وام های چینی با بندهای سختگیرانه غیرمعمول در مورد محرمانگی و وثیقه ارائه می شود. اما آقای پارکس خاطرنشان می کند که پروژه های توسعه چین با افزایش Gdp برای هر نفر همراه است.

در مواجهه با تلاش‌های چین، آمریکا و متحدانش در تلاش هستند تا پیام خود را به جهان غیرمتعهد دوباره تنظیم کنند. آمریکا می داند که رضایت سایر کشورها به نظم بین المللی که رهبری می کند مشروعیت می بخشد. جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی آقای بایدن در اوایل سال جاری به واشنگتن پست گفت: «کشورها نمی‌خواهند انتخاب کنند و ما هم نمی‌خواهیم آنها را انتخاب کنند». آمریکا در جاهایی که از آن غفلت کرده است، دیپلماسی را دنبال می کند. کامالا هریس، معاون رئیس جمهور آمریکا، خانم یلن و آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه این کشور، همگی در سال ۲۰۲۳ از آفریقا دیدن کرده اند. آقای بایدن نیز به زودی به این سمت خواهد رفت.

آمریکا همچنین مشارکت امنیتی با کشورهای با نفوذ غیر متعهد را تقویت کرده است. در نوامبر، لوید آستین، وزیر دفاع آن، برای چهارمین بار با همتای اندونزیایی خود ملاقات کرد. در ژانویه، مقامات آمریکایی و هندی برای تعمیق همکاری در زمینه فناوری‌های پیشرفته دفاعی توافق کردند. در مجموع، آمریکا ۸۸ “مشارکت” دفاعی دارد (به استثنای اتحادهای رسمی مانند اتحادش با ناتو)، اگرچه دامنه برخی از آنها محدود است.

اگرچه آمریکا و اروپا در سال‌های اخیر طرح‌های رقیب را تا bri راه‌اندازی کرده‌اند، این تصور همچنان وجود دارد که، اگر زیرساخت‌هایی را می‌خواهید که بتواند به تغییر اقتصاد شما کمک کند، اولین تماس شما این است که پکن پس از اینکه خانم هریس موسیقی متنی را با حضور هنرمندان آفریقایی برای همراهی با سفر اخیر خود به این قاره منتشر کرد، یکی از مقامات ارشد آفریقایی به خشکی اشاره کرد که بازدیدکنندگان چینی وام و مهندسان می‌آورند در حالی که آمریکایی‌ها لیست پخش می‌آورند.

یک پارادوکس سیاسی

دولت بایدن به طور گسترده ای به عنوان یک سیاست خارجی دو لایه در نظر گرفته می شود: اول روابط با متحدان اصلی دموکراتیک خود در اروپا و آسیا (که امیدوار است روزی شامل هند نیز شود) – و سپس آنهایی که نهادهای جهانی در حال رشد دارند. این میانجی‌گری‌ها نیازهای گروه وسیع‌تری از کشورها، از جمله اکثر کشورهای غیرمتعهد، چه در زمینه‌های توسعه، کاهش بدهی، امنیت یا مالی را برآورده می‌کنند.

این سه چالش را به همراه دارد. اول، وحدت غرب باید برقرار باشد. با این حال این یک امر داده شده نیست. امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه، در جریان سفر اخیر خود به چین، گفت که کشورهای اروپایی نباید «پیرو» سیاست آمریکا در مورد تایوان شوند، و نه «با ریتم آمریکا سازگار شوند».

صندوق بین‌المللی پول انعطاف‌پذیری را که می‌تواند به کشورهایی که با بدهی دست و پنجه نرم می‌کنند ارائه دهد، مختل می‌کند.

چالش نهایی مربوط به بی‌اعتمادی غرب است. که از وعده های شکست خورده اش تغذیه می شود. به عنوان مثال، امور مالی آب و هوا را در نظر بگیرید. در سال ۲۰۰۹ کشورهای ثروتمند اعلام کردند که تا سال ۲۰۲۰ سالانه ۱۰۰ میلیارد دلار به کشورهای فقیرتر انتقال خواهند داد. مجموع سالانه هرگز بالاتر از ۸۵ میلیارد دلار نبوده است.

با استفاده از ارزش‌های لیبرال و تاریخ مشترک، آمریکا و متحدانش توانستند پس از تهاجم روسیه به اوکراین حمایت کنند. آنها عزم جدیدی را علیه چین مستبد نیز نشان داده اند. خطر این است که این دور هم جمع شدن، بیگانگی جنوب جهانی از نظم بین المللی را عمیق تر می کند. اگر آمریکا با اتحاد غرب، بقیه را از خود بیگانه کند، نتیجه غم انگیزی خواهد بود.

اصلاح (۱۲ آوریل): نقشه این قطعه برای مرتب کردن یک خطا در دسته‌بندی برخی کشورها تغییر کرد.

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.