چگونه فرهنگ پاپ چند قطبی شد
به گزارش اخبار تازه و به نقل از Economist:
تهنگ در ماه جولای در Jamsil Arena در سئول، پایتخت کره جنوبی، برای دیدن Super Junior، گروهی که نمونهای از “موج کرهای” است، فرود آمد. جمعیت منعکس کننده وسعت جهانی k-pop بود. ملونی از اکوادور در حال بازدید بود. هنگامی که از او در مورد “تعصب” او پرسیدند، اصطلاحی که طرفداران برای بحث در مورد اینکه کدام یک از اعضای گروه مورد علاقه آنها است، استفاده می کنند، او بالا تنه خود را کنار کشید تا خالکوبی نام رهبر گروه، لیتوک، روی سینه اش را نشان دهد. کارن، اهل پرو، در حال گذراندن مدرک کارشناسی ارشد در کره جنوبی است. او فکر می کند که سوپر جونیور را حتی بیشتر از خود کره دوست دارد.
هنگامی که نمایش شروع شد، واضح است که چرا Super Junior برای مردم سراسر جهان جذاب است. اعضای در حال چرخش گروه، افرادی با چهره شبنمدار هستند که از کره جنوبی، چین و آمریکا استخدام شدهاند. با پیشینه بازیگری و رقص، آنها مجریان کاملی هستند. آهنگها با شوخیها و شوخیها مشخص میشدند. هق هق زدن و خرخر کردن نه تنها به سمت زنانی که در استادیوم جیغ میکشند، بلکه به دوربینهایی که در اطراف صحنه نصب شده بودند، اجرا میشد و اجرا را برای تماشاگران در مناطق زمانی دیگر پخش میکرد.
با کمک پول دولتی و بازاریابی هوشمندانه، فرهنگ عامه کره جنوبی طوفانی در جهان گرفته است. علاوه بر موسیقی، فیلمهایی مانند «انگل» – که در دههها به اولین فیلمی تبدیل شد که هم نخل طلا و هم اسکار بهترین فیلم را برد – درامهایی مانند «بازی ماهی مرکب» و مجموعهای از برندهای مد و زیبایی هستند. اما این تنها بخشی از یک تحول گسترده تر است. در طول قرن بیستم، خنک بودن بیشتر یک چیز غربی بود. از فلپر گرفته تا هیپ هاپ، مردم برای مد، موسیقی و سرگرمی به شهرهایی مانند لندن، نیویورک و پاریس نگاه می کردند. مارتی کاپلان، استاد دانشگاه کالیفرنیای جنوبی، میگوید: پس از جنگ سرد، زمانی که جهان غنیتر و مرتبطتر شد، بسیاری از مردم نگران بودند که تسلط فرهنگی غرب به رشد خود ادامه دهد و در نهایت یک تکفرهنگ جهانی ایجاد کند.
< p class="article__body-text">به گفته دکتر کاپلان، برعکس این اتفاق افتاده است. امروزه، نوجوانی که در نیویورک نشسته است، به اندازه هیپ هاپ آمریکایی به آهنگ های k-پاپ و Afrobeats گوش می دهد که نوعی پاپ غرب آفریقاست. یک بمبئیکار جوان که برای سرگرمی شبانه وارد یک سکوی پخش ویدیو می شود، به همان اندازه احتمال دارد که «ساخت بهشت»، یک درام عاشقانه هندی درباره دو طراح عروسی در دهلی نو را تماشا کند، همانطور که «مامور من را صدا کن»، یک کمدی فرانسوی درباره یک آژانس استعدادیابی در پاریس فرهنگ پاپ چند قطبی شده است.
این را میتوان حتی در موارد بسیار نامطلوب مانند دادههای تجاری مشاهده کرد. سازمان تجارت جهانی و oecd، باشگاهی متشکل از کشورهای عمدتا ثروتمند، تخمینهایی از تجارت «خدمات سمعی و بصری» ارائه میکنند که شامل فیلم، رادیو و تلویزیون میشود. دادههای آنها نشان میدهد که در سرتاسر oecd، واردات از آمریکا ۲۵ درصد کل واردات در سال ۲۰۲۰ بوده است که از تقریباً ۴۰ درصد یک دهه قبل کاهش یافته است. در همین حال، واردات فرهنگی آمریکا تقریباً شش برابر شده است و از سراسر جهان وارد می شود.
با هالیوود خداحافظی کنید
برای بررسی دقیق تر صنعت موسیقی، اکونومیست داده های Spotify ، بزرگترین شرکت پخش موسیقی در جهان، که ۷۰ کشور را پوشش می دهد بین سالهای ۲۰۱۷ و ۲۰۲۱. آهنگهای انگلیسی زبان، که بسیاری از آنها توسط هنرمندان آمریکایی و اروپای غربی تولید میشوند، هنوز غالب هستند. از ۵۰ آهنگی که طی پنج سال گذشته در Spotify بیشترین پخش را داشته اند، ۴۷ آهنگ به زبان انگلیسی بوده است. اما این سلطه در حال لغزش است. در کشورهایی که صنعت موسیقی محلی قوی دارند، مانند هند، اندونزی و کره جنوبی، سهم آهنگ های انگلیسی زبان در ۱۰۰ آهنگ برتر از ۵۲ درصد به ۳۱ درصد در طول پنج سال گذشته کاهش یافته است (نمودار ۱ را ببینید). در اسپانیا و آمریکای لاتین این رقم از ۲۵ درصد به ۱۴ درصد کاهش یافت، زیرا هنرمندان محلی، که بسیاری از آنها به زبان اسپانیایی می خوانند، مورد تحسین قرار گرفتند.
تنوع مشابه در آنچه مردم تماشا می کنند آشکار است. FlixPatrol، یک شرکت چک، هر هفته پربینندهترین برنامهها و فیلمها را در تقریباً ۹۰ کشور مختلف در Netflix، یک سرویس پخش ویدئو، دنبال میکند. بر اساس تخمینهای آن، برنامههای آمریکای شمالی همچنان در کشورهای غنی و انگلیسیزبان مانند آمریکا، استرالیا و بریتانیا غالب هستند، جایی که ۸۰ تا ۸۵ درصد از محبوبترین نمایشها و فیلمها را تشکیل میدهند (نمودار ۲ را ببینید). اما در آرژانتین، برزیل و کلمبیا تنها حدود نیمی از پربیننده ترین نمایش ها در آمریکای شمالی بوده است. در ژاپن و کره جنوبی این سهم همچنان پایین تر بود و کمتر از ۳۵ درصد بود.
دو چیز باعث ظهور فرهنگ پاپ چندقطبی شده است. اولین مورد رشد اقتصادی در کشورهایی است که تا همین اواخر فقیر بودند. افزایش درآمد به مصرف کنندگان پول بیشتری برای خرج کردن می دهد که بیشتر آن به موسیقی دانان و فیلمسازان محلی می رسد. پول بیشتر به نوبه خود به معنای هنرمندان بیشتر است. با آن مارپیچ با فضیلت، اعتماد به نفس به وجود می آید. اسکات مکدونالد، رئیس شورای بریتانیا، یک نهاد تحت حمایت دولت که بریتانیا را در خارج از کشور تبلیغ میکند، آخرین سفر خود به چین، درست قبل از همهگیری را به یاد میآورد. مردمی که او ملاقات کرد، به جای اینکه از او در مورد آخرین روندهای غرب سوال بپرسند، همانطور که در بازدیدهای قبلی انجام داده بودند، مشتاق نشان دادن مغازه های شیک محلی، رستوران ها و ستاره های رسانه های اجتماعی بودند. آقای مکدونالد میگوید: «همه افراد به من میگفتند: ما دیگر اهمیتی نمیدهیم که در بقیه دنیا چه اتفاقی میافتد، زیرا جالبترین چیزها را اینجا داریم.»
عامل دوم ظهور اینترنت است که فرصت های بسیار بیشتری برای انتشار محتوا ایجاد کرده است. در کانالهای تلویزیونی و رادیویی سنتی، مدیران با دقت آنچه را که در تعداد محدودی از زمانهای موجود در هر روز پخش میشد، انتخاب میکردند. شرکت های پخش آنلاین از چنین محدودیت های زمان بندی آزاد هستند و می توانند محتوای بسیار بیشتری را میزبانی کنند. تلویزیون و ارسالهای رادیویی معمولاً محدود به کشوری است که کانال در آن مستقر است. نتفلیکس، Spotify و موارد مشابه جهانی هستند، که باعث میشود تولیدات محلی برای جذب طرفداران در خارج از کشور آسانتر شود.
از همه دموکراتیک تر، پلتفرم های رسانه های اجتماعی مانند اینستاگرام، تیک تاک و یوتیوب هستند که به نوازندگان مشتاق در هر نقطه از جهان اجازه می دهند آهنگ ها یا هنری خلق کنند که بدون هیچ هزینه ای قابل توزیع باشد. . سیستمهای توصیهای که هر روز میلیونها حساب را بررسی میکنند، جایگزینی خودکار برای استعدادیابهای شرکتهای ضبطکننده یا کمیسیونهای تلویزیون ارائه میدهند.
نتیجه این است که سرگرمی و فرهنگ بسیار بیشتر از گذشته وجود دارد و مرزها بسیار کمتر از گذشته اهمیت دارند. به عنوان مثال، بزرگترین حساب کاربری در TikTok متعلق به Khaby Lame، سنگالی-ایتالیایی است. پست های سبک دل او، که روندهای رسانه های اجتماعی را به سخره می گیرد و عموماً حرفی ندارد، جذابیت بین المللی دارد که بیش از ۱۵۰ میلیون دنبال کننده برای او به ارمغان آورده است. تصور اینکه آقای لم که در سال ۲۰۲۰ از کار کارخانه اخراج شد، به چنین موفقیتی در دنیای رسانه های قدیمی دست یابد، سخت است. T-Series، یک شرکت ضبط و فیلم هندی، ۲۲۶ میلیون مشترک در یوتیوب دارد که بیشترین مشترک را در بین تمام حسابهای دیگر دارد. صدها میلیون کاربر اینترنت هند، سری T را به شهرت رساندند. اما این روزها یک سوم مخاطبان آن در خارج از کشور خود مستقر هستند. Burna Boy، خواننده نیجریهای، امسال اولین آفریقایی شد که مدیسون اسکوئر گاردن در شهر نیویورک را فروخت.
هر چه مصرفکنندگان در یک کشور بیشتر در معرض فرهنگ کشورهای دیگر قرار بگیرند. کشورها هر چه ماجراجوتر می شوند. برایان گریدن، رئیس سابق برنامهنویسی در mtv، یک کانال موسیقی که اکنون اداره میشود، میگوید: جوانان امروزی که عادت دارند پستهای تولید شده در سراسر جهان در رسانههای اجتماعی را مرور کنند، زیرنویسها را ناامید نمیکنند. شرکت تولیدی خودش آنها همچنین انتظار ندارند یک سبک یکنواخت در سراسر ویدیوهایی که تماشا می کنند. او میگوید بسیاری از صنعت سرگرمی تنها پس از آن متوجه شدند که «بازی ماهی مرکب»، یک درام به زبان کرهای با بازیگران عمدتاً کرهای، سال گذشته به یکی از پربینندهترین برنامههای نتفلیکس تبدیل شد.
غیرمتمرکز بودن جذابیت، تغییراتی را در صنعت هنر و سرگرمی ایجاد میکند، که در حال تشخیص این است که بسیاری از تأثیرگذارترین ذائقهسازان امروزی از کشورهای در حال توسعه آمدهاند. همانطور که جرمی زیمر، مدیر آژانس استعدادهای متحد (uta)، یک گروه مستقر در لس آنجلس، می گوید: “شما باید هر روز از خواب بیدار شوید و به تجارت خود فکر کنید نه مانند لس آنجلس و نیویورک. اما مانند هر کجا که فرهنگ است و هر کجا که مخاطب باشد.» اوایل امسال، uta، که مشتریانش به طور سنتی بازیگران آمریکایی مستقر در هالیوود بودند، به نمایندگی از آنیتا، خواننده ای که از آن زمان تبدیل به اولین برزیلی شده است که در mtv برنده جایزه شده است، شروع به کار کرد. جوایز موسیقی ویدئو.
بادهای تغییر حتی در مدهای لوکس اروپایی که یکی از پنهانترین گوشههای صنعت فرهنگی است، میوزد. Launchmetrics، یک گروه تحلیلی، امسال افراد مشهوری را که در مورد هفته مد پاریس صحبت میکردند، مورد مطالعه قرار داد و دریافت که نیمی از ده صدای باارزش، از نظر افزایشی که به تبلیغات دادهاند، از بازارهای نوظهور آمدهاند. آنها شامل یک بازیگر فیلیپینی و یک فوتبالیست برزیلی بودند. تنها یک تأثیرگذار فرانسوی – و هیچ آمریکایی – در این فهرست قرار گرفت.
همه اینها می تواند توضیح دهد که چرا Balenciaga، یک شرکت مد که در سال ۱۹۱۹ در اسپانیا تأسیس شد و کیف های دستی ۲۰۰۰ دلاری می فروشد، تصمیم گرفت مجموعه خود را در سال ۲۰۲۱، زمانی که محدودیت های کووید-۱۹ وجود دارد، به شانگهای ببرد. مانع از رفتن اینفلوئنسرهای چینی به هفته مد پاریس شد. هنگامی که سلین، یکی دیگر از برندهای مد رده بالا، هفته مد پاریس را در سال جاری تعطیل کرد، جمعیتی که در خارج از کاخ توکیو تشکیل شد، به همان اندازه برای ستارههای کیپاپ در فهرست مهمان حضور داشت و برای مدهای فرانسوی.
این فقط راک اند رول است، اما من آن را دوست دارم
ممکن است کیلجویز وسوسه شود که فرهنگ پاپ را صرفاً بهعنوان فریبنده رد کند. اما همانطور که اندرو بریتبارت، روزنامهنگار راستگرای آمریکایی، زمانی مشاهده کرد (در زمینهای بسیار متفاوت)، سیاست در پایین دست فرهنگ است. فرهنگ پاپ می تواند ناقل «قدرت نرم» باشد – توانایی یک کشور برای شکل دادن به ترجیحات دیگران با استفاده از جاذبه به جای اجبار. فیلم و موسیقی می تواند مردم را به بازدید از یک کشور، تحصیل در آن کشور، یادگیری زبان و همدردی با آرمان های آن بکشاند.
اجرای فوقالعاده جونیور در Jamsil Arena درباره آهنگهای جذاب، ضربان قلب نوزادان و انبوهی از زنان جوان بود که فریاد میکشیدند. اما در مورد قدرت نرم نیز بود. در اواسط نمایش، Donghae، خواننده اصلی، به زبان های انگلیسی، کره ای، ژاپنی و ماندارین از تماشاگران تشکر کرد. در تمام این مدت، هدست او با بی حوصلگی روی شانه اش آویزان بود، پرچم کره جنوبی به وضوح روی گوشی نقش بسته بود. ■