چین در نظر دارد ایران را به کریدور اقتصادی بکشاند

0

سفیر چین در پاکستان سون ویدونگ اخیراً از چشم انداز افزایش همکاری با ایران در کریدور اقتصادی چین و پاکستان استقبال کرد.

در مقاله ای که توسط توکیو منتشر شده است، این پروژه شاخص جزء جدایی ناپذیر طرح “یک کمربند، یک جاده” چین است که به دنبال ارتقای ارتباط منطقه ای بیشتر در آسیا است و شامل کمربند اقتصادی جاده ابریشم زمینی و جاده ابریشم دریایی است. مجله خبری بین المللی آنلاین The Diplomat. در زیر متن کامل آمده است:

گنجاندن کشوری از نظر استراتژیک و جغرافیایی مهم مانند ایران به جنبه مهمی از سیاست اقتصادی چین اشاره دارد که تنها به برون سپاری ظرفیت صنعتی از طریق CPEC محدود نمی شود.

این با منطق دسترسی بیشتر به خاورمیانه نفت خیز، جایی که شش کشور در منطقه اعضای لاینفک اوپک هستند و از لحاظ تاریخی به دلیل منافع سیاسی، اقتصادی و استراتژیک خود با ایالات متحده متحد بوده اند، مطابقت دارد. /p>

برای چین، نیاز به خنثی کردن منافع اقتصادی ایالات متحده در خلیج فارس مستلزم آن است که کشورهای بیشتری بخشی از ابتکارات OBOR شوند و ایران به عنوان یک ذینفع مهم با توجه به نزدیکی جغرافیایی به منطقه و روابط نامناسبش با ایالات متحده عمل کند.

اصل برجسته و دیرینه چین برای احترام به حاکمیت ارضی و ایجاد روابط با دولت ها بر اساس همکاری متقابل و همزیستی مسالمت آمیز نیز به عنوان یک انگیزه اضافی برای ایران عمل می کند.

ایران در سال ۲۰۱۵ با گروه ۱+۵ به توافق هسته‌ای دست یافت که شامل لغو تحریم‌ها در ازای محدود کردن فعالیت‌های غنی‌سازی هسته‌ای است. با این حال، نتایج آینده این توافق تا حد زیادی به رئیس جمهور بعدی ایالات متحده بستگی دارد.

همچنین قابل توجه است که ایران در یک قرارداد کریدور تجاری که شامل هند و افغانستان نیز می‌شود، مشارکت داشته است و همچنین مایل به روابط قوی‌تر با پاکستان است – پاکستان از لحاظ تاریخی متحد قوی و نزدیک عربستان سعودی، رقیب ایران است.

چین همچنین به حل و فصل مسائل باقی مانده به صورت دوجانبه اهمیت داده است و مشارکت ایران در CPEC فرصت های بیشتری برای ایجاد و اصلاح روابط با پاکستان به صورت دوجانبه فراهم می کند، جایی که مسائل مربوط به قیمت گذاری واحد بر سر خط لوله گاز ایران و پاکستان و همچنین درگیری های فرامرزی در سیستان وجود دارد. – مرز بلوچستان و بلوچستان محل اختلاف دو کشور بوده است.

چین تحت رهبری شی جینگ پینگ نیز امسال با فشار بیشتری مواجه است، زیرا پویایی استراتژیک در مناطق مختلف ممکن است تغییر کند، زیرا ایالات متحده به دنبال به چالش کشیدن منافع استراتژیک خود است.

با توجه به این، چارچوب اتصال OBOR ارتباط بیشتری پیدا می کند. در حالی که دستاوردهای OBOR هنوز محقق نشده است، می توان مطمئن بود که اظهارات سفیر چین در پاکستان دارای شایستگی قابل توجهی است زیرا منافع ایران و چین به طور بالقوه می توانند همگرا شوند.

در حالی که چین برای روابط خود با کشورهایی مانند عربستان سعودی اهمیت یکسانی قائل است، ترتیبی که به ایران امکان می‌دهد از نظر اقتصادی منتفع شود و همزمان هژمونی منطقه‌ای و ایدئولوژیک عربستان سعودی را به چالش بکشد، به نفع تهران است.

به طور کلی، استراتژی بلندمدت OBOR و گنجاندن کشورهای مهم استراتژیک می‌تواند کمتر به نفع چین و بیشتر در مورد همگام‌سازی منافع باشد.

منبع: Financial Turbine

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.