یک ایستگاه مانیتورینگ بی بی سی که به دنیا گوش می دهد در حال فروخته شدن
به گزارش اخبار تازه و به نقل از Economist:
تاو denouement غیر نمایشی بود. بحران موشکی کوبا در سال ۱۹۶۲ ممکن است با افکار عمومی آغاز شده باشد اعلامیه های رئیس جمهور جان اف کندی و تهدید نابودی هسته ای برای همه، اما نتیجه گیری آن بسیار کمرنگ تر بود. غرب برای اولین بار متوجه شد که پایان کار نزدیک نیست، زمانی که در یک خانه روستایی جذاب در برکشایر در جنوب شرقی انگلستان، مترجمی برای بی بی سی در رادیو مسکو کوک شد و همزمان با شروع سقوط نیکیتا خروشچف به رادیو مسکو گوش داد.
جنگهای قرن بیستم دو راه اصلی را برای کشورهای دشمن ارائه کرد. بفهمد که دیگری چه کار می کند. یکی از آنها استفاده از عوامل مخفی و dering-do بود. دیگری این بود که رادیو را روشن کنید و اجازه دهید آن ملت به سادگی به شما بگوید، گاهی اوقات دو بار در روز، اغلب با موسیقی خوب در میان. رادیو به هیجانهای کمی و هیجانهای کمتری منجر شد (در رمانهای زیادی وجود ندارد که کسی هشت ساعت در روز روی هدفون بنشیند) اما مهم بود. جوزف گوبلز متقاعد شده بود که بخش او نفوذ کرده است. در حقیقت، مترجمان انگلیسی به تازگی به برنامه های نازی گوش می دادند.
استراق سمع از امواج رادیویی عادتی بود که در بریتانیا دیر شروع شد. یک اداره دولتی اولیه که در آغاز جنگ جهانی دوم ایجاد شد، متشکل از سه نفر بود. اما این بیبیسی بود که تقریباً در همان زمان سرویس خود را شروع کرد، که برنده شد.
در سال ۱۹۴۳ بیبیسی مانیتورینگ – شاخهای از پخشکننده که صحبت نمیکند اما گوش میدهد – به طور جدی کار میکرد. در پارک کاورشم اقامت گزید و با خود رادیو و گیرنده، ماشین تحریر و تله چاپگر و تعداد زیادی پناهنده از اروپای اشغال شده توسط نازی ها به عنوان ناظر به همراه داشت. آنها تصمیم گرفتند بابل را در کنار دریاچه ای در برکشایر بسازند. در طول سالهای بعد، گزارشهای آنها توسط خود بیبیسی، سایر خبرگزاریها و دولتهای زمان جنگ و زمان صلح مورد استفاده قرار گرفت.
رادیوها اکنون این کار را انجام دادهاند. ساکت شد؛ مانیتورها به جای دیگری نقل مکان کرده اند (عمدتاً به لندن). و خود پارک کاورشم در شرف فروش است تا به آپارتمان های مجلل بازنشستگان تبدیل شود. با این حال، میراث باقی مانده است. در رادیو و تاکا تاکای پرینترهای تلهپرینت، برنامههای برنامههای ۴۰ کشور توسط کارکنانی که روزانه نیم میلیون کلمه را تهیه میکردند گوش میدادند که بالغ بر ۱۵ میلیون صفحه متن در طول هشت دهه بود.
آنها شامل برخی از نمونه های قرن، از اولین گزارش های گیج کننده از فاجعه چرنوبیل در سال ۱۹۸۶ تا اعلام فتوا علیه سلمان رشدی در سال ۱۹۸۹. (سردبیر وظیفه به مانیتور فارسی خود گفت: «دست نگه دار»، لعنت به فتوا است؟) نظارت بر مهمترین برنامه ها یک تلاش گروهی بود، همراه با سخنرانی تقسیم شده و به مترجمان مختلف داده می شود. اختلافات در سخنرانی خروشچف، مانند بازی پیامدهای گرما هسته ای، هنوز قابل مشاهده است.
اما بابل ها می توانند مشکلاتی را در بریتانیای زمان جنگ ایجاد کنند، همانطور که در کتاب مقدس آمده است. در تجسم اولیه ایستگاه نظارت، بومیان به طور مختلف توسط ناظران زن (که شلوار می پوشیدند) نگران شدند. روسی (که کت آستاراخان می پوشیدند)؛ و اسکاندیناویایی ها (که اصلاً جلوی پنجره های اتاق خوابشان چیزی نمی پوشیدند).
بیبیسی نظارت هنوز وجود دارد، اما، در عصر اینترنت، هدف آن کمتر آشکار است، منحصر به فرد بودن آن کاهش یافته است. اهمیت آن قبلاً با فروپاشی کمونیسم کمرنگ شده بود – که به آن گوش فرا داد. در ۹ نوامبر ۱۹۸۹ یک دستگاه چاپ از راه دور پیامی درباره افزایش آزادی حرکت در برلین منتشر کرد. یک مانیتور آلمانی آن را پاره کرد، خواند و گفت: همین است. ساعاتی بعد دیوار برلین شروع به ریزش کرد. ■
برای تحلیل تخصصی بیشتر از بزرگترین داستانهای بریتانیا، ثبت نام در Blighty، خبرنامه هفتگی فقط مشترکین ما.