ارتش ها دوباره یاد می گیرند که چگونه در شهرها بجنگند
به گزارش اخبار تازه و به نقل از Economist:
“T دیمیترو کولبا، وزیر خارجه اوکراین، در ماه آوریل گفت که شهر دیگر وجود ندارد. تا آن زمان ماریوپول، در دریای آزوف، در محاصره روسیه به مدت هفت هفته – بمباران، گلوله باران و اصابت راکت. ماه بعد شهر سقوط کرد. شهردار آن گفت که ۱۳۰۰ ساختمان بلند ویران شده است. تصاویر ماهواره ای نشان می دهد که تقریباً نیمی از مناطق ساخته شده آن بسیار آسیب دیده (نقشه را ببینید). جمعیت بیش از ۴۰۰۰۰۰ نفری قبل از جنگ بیش از ۷۵٪ کاهش یافته بود.
مرورگر شما از عنصر پشتیبانی نمیکند.
ماریوپل تجربه تلخ درس های مفیدی برای ارتش های سراسر جهان دارد. دیوید بتز از کینگز کالج لندن و سرهنگ دوم هوگو استنفورد تاک، افسر بریتانیایی، در تگزاس می نویسند: «عملاً در تمام طول تاریخ، ژنرال ها از چشم انداز جنگ در شهرها بیزار بوده اند و به دنبال اجتناب از آن بوده اند. National Security Review، یک مجله نظامی و امنیتی. اما چه بخواهند چه نخواهند، ارتش های مدرن به طور فزاینده ای مجبور به انجام این کار می شوند. آنها برای راهنمایی به گذشته نگاه می کنند و به این فکر می کنند که چگونه نبردهای شهری را می توان با سلاح های مدرن به بهترین نحو انجام داد.

در ماه ژوئیه، رئیس ستاد کل ارتش بریتانیا اعلام کرد که ارتش بریتانیا که دو دهه گذشته را بیشتر در مبارزه با شورشیان با فناوری پایین گذراندهاند، و در آینده «عمده در نبرد شهری» خواهند بود. ژنرال مارک میلی، ارشدترین سرباز آمریکا، در سخنرانی در آکادمی نظامی ایالات متحده در ماه مه، به دانشجویان فارغ التحصیل گفت که باید برای شهرها تجهیز مجدد کنند. او هشدار داد که ارتشها را متحول میکند و «پیامدهای بزرگ» برای همه چیز، از الگوهای استتار و سلاحها گرفته تا طراحی وسایل نقلیه و تدارکات.
این علاقه فزاینده دلایل مختلفی دارد. به یک معنا، ارتش ها به سادگی به تاریخ اخیر پاسخ می دهند. نبرد بر سر شهرها در بسیاری از جنگ های مدرن نقش اساسی داشته است. نبرد برای شوشا، شهری در قلمرو مورد مناقشه قره باغ کوهستانی، درگیری تعیین کننده جنگ بین ارمنستان و آذربایجان در سال ۲۰۲۰ بود. فتح موصل در عراق و رقه در سوریه نشان دهنده پیروزی دولت اسلامی بود ( است) در سال ۲۰۱۴; اخراج آن از این شهرها توسط یک ائتلاف به رهبری آمریکا دو سال بعد نشان دهنده سقوط جهادی ها بود. در اوکراین، روسیه خیابان به خیابان جنگیده است تا نه تنها ماریوپل، بلکه سورودونتسک و لیسیچانسک در منطقه دونباس را نیز تصرف کند. اوکراین امیدوار است خرسون ، شهری در جنوب را بازپس گیرد.
روندهای عمیقتر نیز کمک میکنند. تا آغاز قرن بیست و یکم جمعیت بیشتری در مناطق روستایی زندگی می کردند تا مناطق شهری. اکنون بیش از نیمی از ساکنان جهان در شهرکها و شهرها زندگی میکنند، رقمی که انتظار میرود تا سال ۲۰۵۰ به دو سوم برسد. در برخی نقاط این رقم هنوز بالاتر است. تهاجم چین به تایوان، در صورت وقوع، مستلزم آن است که ارتش آزادیبخش خلق از شهرها و شهرهای جزیره که ۸۰ درصد جمعیت آن در آن زندگی می کنند، عبور کند.
همان تاریخی است. روند به این معنی است که شهرها بزرگتر می شوند. در سال ۱۹۵۰، تنها نیویورک و توکیو به عنوان “کلان شهرها” شناخته شدند – آنهایی که بیش از ۱۰ میلیون نفر جمعیت داشتند. امروز، سازمان ملل ۳۳ مورد را برآورد می کند. اگرچه از دوران باستان جنگ ها در داخل و اطراف شهرها در جریان بوده است، اما تعداد کمی از آنها در داخل شهرها به این بزرگی و پیچیده به راه افتاده اند.
و حتی با متورم شدن شهرها، ارتش ها کوچک شده اند. آنتونی کینگ از دانشگاه وارویک، نویسنده کتاب «جنگ شهری در قرن بیست و یکم» خاطرنشان میکند که در گذشته «ارتشهای تودهای شهرها را باتلاق میکردند و جبهههای بزرگی را در اطراف و از میان آنها تشکیل میدادند». هشتاد سال پیش تقریباً نیم میلیون مرد بر سر استالینگراد که قبل از جنگ جمعیتی حدود ۴۰۰۰۰۰ نفر داشت، جنگیدند. امروز “شهرها نیروهای مسلح را در بر گرفته اند.” به سختی ۱۰۰۰۰۰ سرباز در سال ۲۰۱۶ به موصل، شهری ۱.۷ متری، حمله کردند تا آن را از شر is خلاص کنند.
جنگ شهری به مخرب بودن و وحشی گری شهرت دارد. . مناطق ساخته شده مکان های زیادی برای پنهان شدن دارند، بنابراین آتش سوزی ها به طور ناگهانی و از فاصله نزدیک رخ می دهد. ساختمان ها را می توان با مین ها و تله های انفجاری پوشاند. نیاز به هوشیاری مداوم اعصاب سربازان را به هم می زند. نبرد در جنگل ها یا جنگل ها مشکلات مشابهی دارد، اما در شهرها حضور غیرنظامیان همه چیز را سخت تر می کند. یکی از افسران ارتش اروپایی از او پرسید که ترجیح می دهد کجا بجنگد، می گوید: “من می توانم یک جنگل را نابود کنم.” من اجازه نخواهم داشت شهری را ویران کنم.
جنگل بتنی
یکی از پیامدهای نبرد ارتش های منقبض شده در شهرهای بزرگتر این است که جنگ شهری اغلب به مجموعه ای از “محاصره های کوچک محلی” ختم می شود. آقای کینگ می گوید، گاهی اوقات بر روی ساختارهای فردی. پیتر منصور، سرهنگ بازنشسته ای که در سال ۲۰۰۳ فرماندهی تیپ ۱ لشکر ۱ زرهی آمریکا در بغداد را بر عهده داشت، می گوید: «یک ساختمان می تواند کل گردان [حداکثر ۱۰۰۰ نیرو] را در یک روز درگیر کند.
سلاح های انفجاری مدرن عمدتاً برای نبردهای جنگ سرد در دشت های اروپا طراحی شده بودند. در گزارشی که توسط Action on Armed Violence، یک ngo که چنین مواردی را ردیابی میکند، اشاره میکند، وقتی از آنها در مناطق پرجمعیت استفاده میشود، از هر ده تلفات حداقل ۹ نفر غیرنظامی هستند. رگبارهای بی رویه روسیه نه تنها ماریوپول، سورودونتسک و بسیاری از شهرهای کوچکتر در اوکراین، بلکه گروزنی در چچن و حلب در سوریه را نیز ویران کرده است.
حتی بمب های هوشمند نیز می توانند یک شهر را با خاک یکسان کنند. در موصل، حملات هوایی آمریکا با دقت فوقالعادهای به ساختمانها اصابت کرد، اما شورشیان به سادگی به سمت دیگران گریختند – که به نوبه خود مورد حمله قرار میگرفتند. آموس فاکس، یک سرگرد در ارتش آمریکا، خاطرنشان می کند که نتیجه این بود که بمب ها به سادگی دشمن را از خانه به خانه تعقیب می کردند. بیش از ۱۰۰۰۰ غیرنظامی در موصل کشته شدند که حدود یک سوم آنها توسط ائتلاف تحت رهبری آمریکا کشته شدند.
و ساکنان یک شهر همیشه تماشاچیان منفعل نیستند. جان اسپنسر، سرگرد بازنشسته و رئیس مطالعات جنگ شهری در انجمن سیاست مدیسون، یک اندیشکده آمریکایی، چند روز پس از تهاجم روسیه در ۲۴ فوریه، انتشار توصیه های نظامی برای ساکنان شهر اوکراین را آغاز کرد. در ماه ژوئن، او از کیف بازدید کرد و یاد گرفت که چگونه توسط یک تیپ تنها اوکراینی، با حمایت داوطلبان غیرنظامی که در ابتدای جنگ دهها هزار تفنگ ak-۴۷ به آنها تحویل داده شد، از آن دفاع میکند. ساکنان به شبکهای غیررسمی از ردیابها تبدیل شدهاند که از واحدهای روسی در حال حرکت در محلههایشان تماس میگیرند.
یکی دیگر از ویژگیهای شهرها این است که تمایل به گسترش زیرزمینی دارند. مارکو بولمر، دانشمند و سرباز ذخیره ارتش بریتانیا، توضیح میدهد که چگونه از فروچالهها و غارها در اطراف موصل بهرهبرداری میکند و تونلهای جدیدی را میسازد که برخی به اندازه کافی برای وسایل نقلیه بزرگ هستند و از ابزارهای دستی گرفته تا ماشینهای حفاری بداهه استفاده میکنند. پیشرفته ترین آنها مجهز به خوابگاه، بیمارستان و سیستم تهویه بود. نیروهای مسلح اسرائیل ادعا می کنند که در جریان جنگ با حماس در سال گذشته ۱۰۰ کیلومتر تونل زیر غزه را تخریب کرده اند. و در ماریوپول، مدافعان اوکراینی در شبکههای زیرزمینی کارخانه فولاد آزوفستال، یک نیروی برتر روسیه را برای ماهها دور نگه داشتند.
بسیاری از فناوریهای جدیدتری که نیروهای غربی به آنها وابسته شدهاند به سادگی در زیر سطح کار نمیکنند، از جمله ناوبری ماهوارهای و نظارت با پهپادها. آنها می توانند در سطح نیز ناخوشایند باشند. “دره های شهری” بین ساختمان های بلند می توانند با سیگنال های رادیویی تداخل داشته باشند. تلویزیون و رادیو غیرنظامی امواج رادیویی را ازدحام می کنند. گال هیرش، سرتیپ بازنشسته اسرائیلی که فرماندهی واحدهایی در کرانه باختری و لبنان را بر عهده داشت، میگوید: «مشکل اصلی این است که در چنین منطقهای شلوغ، پرجمعیت و پیچیده، ما فقط چیزی را میبینیم که میتوانیم ببینیم. ما به سادگی نمیتوانیم بیشتر تهدیدها را ببینیم، زیرا بخشهای بزرگی از دشمن از ما پنهان شدهاند.
چنین مشکلات تا حدی توضیح میدهد که چرا ارتش آمریکا تا همین اواخر از خود دور بوده است. لیام کالینز، سرهنگ بازنشسته و نویسنده مشترک کتاب «درک جنگ شهری» که در آینده منتشر خواهد شد، با سرگرد اسپنسر، از تفکر بیش از حد در مورد جنگ شهری استدلال می کند. «این با مدل جنگی که ما میخواهیم بجنگیم همخوانی ندارد. ما می خواهیم دوباره با جنگ خلیج فارس [که بیشتر آن در صحرای آزاد رخ داد] بجنگیم.» اکنون که نیروهای مسلح به این نتیجه رسیدهاند که نبردهای شهری احتمالاً متداولتر میشوند، آنها به این فکر میکنند که چگونه ممکن است برخی از ویژگیهای آن به نفع خود تبدیل شود.
ارتش بریتانیا تجزیه و تحلیل نبردهای آغازین جنگ اروپایی بین ناتو و روسیه و اینکه چگونه ممکن است برنده شوند. سرلشکر جیمز باودر، مسئول این تلاش، در کنفرانسی در موسسه Royal United Services، یک اتاق فکر در لندن، در ماه ژوئن، فرضیه های کاری ارتش را تشریح کرد. او هشدار داد که ارتش ها برای مانور دادن بر روی زمین های باز تلاش خواهند کرد، زیرا حسگرهای “چند طیفی” – ماهواره هایی که می توانند از طریق ابرها ببینند، یا پهپادهایی که در مادون قرمز می بینند – رایج تر می شوند و قدرت شلیک آنها کشنده تر می شود. ژنرال باودر گفت
از این رو، جابجایی بین شهرها و شهرها “خطر بی سابقه ای” را به دنبال خواهد داشت. طرف دیگر این بود که مناطق شهری به «جایزه اصلی» تبدیل میشدند، نه تنها به خاطر ارزش سیاسی و اقتصادیشان، بلکه بهعنوان پناهگاهی از توانایی دشمن برای یافتن واحدها و ضربه زدن به آنها، نه کمتر مهم. مفهوم این امر این است که مکانهایی مانند تالین، ریگا و ویلنیوس، اگرچه شهرهای نسبتاً کوچکی هستند، اما به ارگ تبدیل میشوند و به ارتشهای ناتو پناه میدهند که به خطوط تدارکاتی روسیه حمله میکنند و برای ضدحمله آماده میشوند.

علاوه بر بحث های سطح بالا درباره استراتژی، ارتش ها به تاکتیک ها نیز فکر می کنند. یکی از گزینه ها یادگیری از کسانی است که تجربه بیشتری از جنگیدن در مناطق شهری دارند. ایال وایزمن، معمار بریتانیایی-اسرائیلی، توضیح داده است که چگونه سربازان اسرائیلی که در شهر نابلس فلسطین در سال ۲۰۰۲ می جنگند، از استراتژی «راه رفتن از میان دیوارها» استفاده کردند. این شامل انفجار یک مسیر از میان ساختمان ها به جای استفاده از درها و جاده ها است، تکنیکی که اولین بار توسط نظریه پردازان نظامی فرانسوی که در مورد نبردهای قرن ۱۹ بر سر پاریس نوشتند، به آن اشاره کردند.
«آیا این را تفسیر می کنید. کوچه مکانی است، مانند هر معمار و هر شهرسازی، برای قدم زدن یا شما از کوچه به مکانی ممنوعه تعبیر می کنید؟» از آویو کوشاوی، ژنرال اسرائیلی می پرسد. دشمن فضا را سنتی و کلاسیک تفسیر می کند و من نمی خواهم از این تعبیر تبعیت کنم و در دام او بیفتم. آقای وایزمن میگوید که نتیجه تقریباً شکلی از جنگ پسامدرن است: «تصوری از شهر بهعنوان نه تنها مکان، بلکه بهعنوان رسانهی جنگ – رسانهای انعطافپذیر و تقریباً مایع».
درس های گذشته
ارتش های غربی نیز در حال افزایش آموزش هستند. مانور اخیر در لیدز، در شمال انگلستان، شاهد بود که نیروهای هنگ مهندس ۲۱ بریتانیا در تونل های شهری در شرایط گرم، نور کم و آب تا زانو حرکت می کردند. گروهبان دیل ماتلی، که در این رزمایش شرکت کرد، می گوید آخرین باری که مهندسان نظامی بریتانیا این نوع حرکت زیرزمینی را در مقیاس بزرگ انجام دادند، در جنگ کره بود.
این مته مجموعه ای از درس ها را ارائه کرد. تاریکی مطلق عینک های دید در شب را کاملاً بی فایده کرده است، زیرا آنها به تقویت نور ضعیف محیطی که حتی در شب در بالای زمین وجود دارد، متکی هستند. آب راکد مزاحم می تواند گازهای سمی را در هوا آزاد کند و سربازان می توانند به سرعت از تمام اکسیژن موجود استفاده کنند. همچنین سردتر است، تا ده درجه سانتیگراد. گروهبان ماتلی میگوید: «میدانی که اگر بهدرستی حفاری نشدهای، و مدت زیادی را در آنجا سپری کرده باشی، سریع حرکت نمیکنی».
روش های قدیمی اغلب بهترین هستند. گروهبان موتلی میگوید که تجهیزات استخراج معدن در خدمت از دهه ۱۹۶۰، که از آتشنشانی به ارتش منتقل شد، مفیدتر از کیتهای جدیدتر و شیکتر بود. اما برخی از روش های قدیمی اکنون ممنوع است. تکنیک هایی که زمانی برای پاکسازی تونل ها استفاده می شد – آمریکا از گاز اشک آور در ویتنام استفاده کرد. دافنه ریچموند-باراک، نویسنده کتاب «جنگ زیرزمینی» میگوید: شوروی انواع عوامل شیمیایی در افغانستان را «امروزه غیرقانونی تلقی میشود». (علیرغم استفاده مکرر از گاز اشک آور علیه معترضان داخلی، گاز اشک آور تا حد زیادی در جنگ غیرقانونی است.)
بزرگترین سوال این است که آیا عدم آشنایی با نبردهای شهری باعث تشدید غم و اندوه آن شده است. شهرت، آبرو. مطالعهای توسط کریستوفر لارنس از موسسه دوپوی، که دادههای تاریخی در مورد جنگ را جمعآوری میکند، عملیات شهری را در پایان جنگ جهانی دوم، از جمله سه نبرد بر سر خارکف، شهری اوکراینی که در درگیریهای کنونی ضربه خورده است، تجزیه و تحلیل کرد. شاید تعجب آور نباشد که شهرها سرعت ارتش ها را کند می کنند: نرخ پیشروی یک سوم تا یک دوم نسبت به نبردهای غیر شهری بود.
اما شهرها لزوماً مرگبارتر از سایر میدان های جنگ نبودند. تلفات مهاجم در عملیات شهری بیشتر از تلفات غیر شهری نبود و تلفات وسایل نقلیه یکسان یا کمتر بود. در نبردهای اخیر شهری – نبردهای فلوجه در عراق در سال ۲۰۰۴ یا ماراوی در فیلیپین در سال ۲۰۱۷ – تلفات مهاجمان کم بود، کمی بیش از یک کشته در روز، و بسیار کمتر از تلفات مدافعان. در واقع بیشترین تلفات در حملات شهری توسط ارتش شوروی یا روسیه متحمل شده است – واقعیتی که به همان اندازه در مورد مهارت تاکتیکی روسیه به جنگ شهری می گوید.
به نظر نمیرسد این نوع درگیری بهطور منحصربهفردی آسیبزا باشد (حداقل برای کسانی که اسلحه حمل میکنند). گزارشی توسط شرکت rand، یک اندیشکده آمریکایی، نتیجه میگیرد که میزان استرس رزمی – چیزی که زمانی شلیک شوک نامیده میشد – در نبردهای برست در بریتانی در سال ۱۹۴۴، مانیل، بالاتر از حد معمول نبود. در فیلیپین در سال ۱۹۴۵ یا Hue در ویتنام در سال ۱۹۶۸ (اگرچه اکثر غیرنظامیان، عاقلانه، قبل از شروع جنگ آنجا را ترک کرده بودند). این گزارش نشان میدهد که شدت نبرد شهری به طور متناقضی به سربازان احساس ابتکار، کنترل و هدف بیشتری نسبت به کسانی که در زمینهای باز میجنگند، میدهد. به طور حکایتی، نیروهای اوکراینی که با گلوله باران های دور و بی امان در دونباس روبرو هستند، می گویند که ناتوانی در دیدن دشمن به اندازه هر چیز دیگری تضعیف کننده و ناتوان کننده است.
اگر جنگ شهری لزوما خونینتر نیست، پس حداقل سختتر است؟ حکمت نظامی متعارف این است که ارتش ها در حمله باید از تعداد حریفان خود سه به یک پیشی بگیرند تا موقعیت دفاعی را زیر پا بگذارند. یک کتابچه راهنمای منتشر شده توسط ارتش و تفنگداران دریایی آمریکا در ماه ژوئیه اشاره می کند که در مناطق شهری، این میزان می تواند تا ۱۵:۱ افزایش یابد.
در تئوری، این نسبتها باید به این معنی باشد که نیروهای کوچکتر شانس بیشتری برای مهار مهاجمان متعدد دارند – همانطور که اوکراینیها در کیف موفق شدند انجام دهند. اما همیشه اینطور کار نمی کند. به هر حال، مدافعان شهری با معضلات خودشان روبرو هستند. یک گردان ممکن است از تعداد معدودی ساختمان دفاع کند، اما هر واحد برای دیدن فراتر از محیط اطراف خود، ارائه پشتیبانی به سایرین یا تکمیل منابع و تخلیه مجروحان تلاش خواهد کرد. بنابراین، تعداد زیادی از مدافعان را می توان در تعداد کمی از مکان ها – در اصطلاح نظامی «تثبیت شده» – و یا انتخاب کرد یا دور زد.
استوارت لایل، کارشناس شهری در آزمایشگاه علوم و فناوری دفاعی بریتانیا، میگوید: «در اکثر نبردهای شهری که بررسی کردیم، مهاجم برنده میشود». آقای بتز و سرهنگ استنفورد تاک به نبردهایی برای آخن، گرونینگن و مدیسینا در سالهای ۱۹۴۴-۱۹۴۵ اشاره میکنند، جایی که نیروهای مهاجم کوچکتر مدافعان بزرگتر را شکست دادند، اغلب با تلفات بسیار کم و در مورد دوم، در چند ساعت.
در همه این موارد، همه چیز در زمین شهری کمتر از تاکتیک های سالمی بود که به همان اندازه در خارج از شهرها اعمال می شود. پیشرفت های سریع، قدرتمند و چند جانبه می تواند تصمیم گیری دشمن را فلج کند. جنگ ترکیبی با پیاده نظام، زره، توپخانه و هواپیماها که از نزدیک با هم کار می کنند، حیاتی است.
تانکهایی که اغلب تصور میشود برای خیابانهای شهری باریک و پر از آوار مناسب نیستند، اغلب ضروری هستند. سرهنگ منصور به یاد می آورد که در نبرد برای شهر صدر در بغداد، ستیزه جویان شیعه شش خودروی زرهی سبک وزن استرایکر را با نارنجک های راکتی در عرض یک هفته منهدم کردند. فرماندهان آمریکایی مجبور شدند تانکهای آبرامز بسیار بزرگتری را بفرستند «که همان چیزی است که نیروهای ما برای ماندن در منطقه نیاز داشتند”. و غافلگیری به همان اندازه مهم است: دکترین آمریکایی، با احترام شدید، به نفوذ ویت کنگ ها در Hue در سال ۱۹۶۸ قبل از حمله تت اشاره می کند.
در پایان، کسانی که شهرها را میدان نبرد تعیین کننده جنگ بزرگ بعدی می دانند و کسانی که آنها را به عنوان نمایش های فرعی ویرانگر می دانند که باید به هر قیمتی از آنها اجتناب شود، تمایل دارند در مورد یکی به توافق برسند. نکته: اگرچه در دو دهه گذشته بسیاری از موارد فراموش شده است، اما اصول اولیه جنگ شهری جدید نیست. شهرها از دوران باستان با خاک یکسان شده، تونل زده شده و مورد مناقشه قرار گرفته اند. ارتش شوروی و غربی به طور یکسان عمیقاً در مورد نبرد احتمالی بر سر برلین فکر می کردند، در صورتی که جنگ سرد داغ شود. کلنل کالینز می گوید: «همه چیز قبلاً آموخته شده است. اما ما آن را آموزش نمی دهیم و مطالعه نمی کنیم، و این احتمالاً بزرگترین ناامیدی است. ■
درباره پوشش اخیر ما در مورد بحران اوکراین .