دانشمندان عوارض جانبی پنهان مدیتیشن را آشکار کردند
- منبع:
- انجمن علوم روانشناختی
- خلاصه:
- مدیتیشن به طور گسترده برای فوایدش بر سلامت روان ستوده میشود، اما تحقیقات جدید نشان میدهد که این تمرین میتواند برای برخی افراد عوارض جانبی غیرمنتظرهای ایجاد کند—از اضطراب و جدایی ذهنی گرفته تا اختلال در عملکرد روزمره. نیکولاس ون دام، روانشناس، و تیمش دریافتند که تقریباً ۶۰ درصد از مدیتیشنکنندگان حداقل یک نوع اثر را تجربه کردهاند و حدود یک سوم از آنها این اثرات را آزاردهنده یافتهاند.

مدیتیشن如今 به عنوان ابزاری برای همه چیز، از کاهش استرس تا افزایش بهرهوری، به طور گسترده تبلیغ میشود. این روش به رویکردی رایج برای حمایت از سلامت روان در محیطهای متنوع تبدیل شده است.
با این حال، هنگامی که تمرینی مانند مدیتیشن در زمینههای پزشکی یا درمانی به کار گرفته میشود، سؤالات علمی مهمی مطرح میگردد. چقدر تمرین لازم است تا فواید آن ظاهر شود؟ و به همان اندازه حیاتی، آیا خطرها یا عوارض جانبی ناخواستهای با آن همراه است؟
«این نوع تحقیق در مراحل اولیه توسعه هر برنامه مداخله درمانی جدید انجام میشود،» نیکولاس ون دام، روانشناس دانشگاه ملبورن، توضیح داد. «و به دلایل پیچیدهای، به ویژه برای برنامههای مبتنی بر ذهنآگاهی، این کار هرگز انجام نشد.»
بررسی جنبههای منفی احتمالی مدیتیشن
در حالی که بسیاری از افراد نتایج مثبتی گزارش میکنند، تحقیقات سالهای اخیر نشان داده که مدیتیشن میتواند برای برخی افراد تجربیات نامطلوبی به همراه داشته باشد. این عوارض جانبی ممکن است شامل حملات پانیک، خاطرات مزاحم یا آزاردهنده مرتبط با ترومای گذشته (مانند آنچه در اختلال استرس پس از سانحه دیده میشود) و در موارد شدیدتر، حسهای جدایی شخصیتی یا تجزیه باشد.
ون دام اشاره کرد که تخمینهای شیوع این تجربیات در ادبیات علمی بسیار متفاوت است. برخی مطالعات پیشنهاد میکنند که تنها حدود ۱ درصد از مدیتیشنکنندگان عوارض جانبی را تجربه میکنند (ونگ و همکاران، ۲۰۱۸)، در حالی که دیگران ارقامی تا دو سوم گزارش کردهاند (بریتون و همکاران، ۲۰۲۱).
برای روشن کردن این ناسازگاریها، ون دام و همکارانش مطالعهای را در علوم روانشناسی بالینی منتشر کردند تا بررسی کنند که مدیتیشنکنندگان چقدر با عوارض جانبی روبرو میشوند و چه عواملی ممکن است احتمال تجربه آنها را افزایش دهد.
مطالعهای ملی بر تجربیات مدیتیشن
تیم تحقیقاتی تقریباً ۹۰۰ بزرگسال را از سراسر ایالات متحده جذب کردند. برای اطمینان از اینکه گروه، جمعیت گستردهتر مدیتیشنکنندگان آمریکایی را بازتاب دهد، از دادههای مراکز کنترل و پیشگیری از بیماریها برای هدایت انتخاب شرکتکنندگان استفاده کردند. پژوهشگران همچنین مدیتیشنکنندگان را از سطوح مهارت متنوعی، از مبتدی تا پیشرفته، جذب کردند، «تا بتوانیم حس کاملی از نمونه کامل افرادی که در ایالات متحده به مدیتیشن میپردازند، به دست آوریم،» ون دام گفت.
ون دام تأکید کرد که نحوه پرسیدن از عوارض جانبی توسط پژوهشگران میتواند به طور چشمگیری بر یافتهها تأثیر بگذارد. «شیطان در جزئیات است،» او گفت و توضیح داد که بسیاری از مطالعات قبلی بر سؤالات باز تکیه دارند، روشی که به عنوان گزارش خودبهخودی شناخته میشود. در چنین مواردی، شرکتکنندگان ممکن است تجربیات خود را به عنوان عوارض جانبی شناسایی نکنند یا تردید کنند که آنها را ذکر کنند.
برای کاهش این عدم قطعیت، تیم ون دام فهرستی ۳۰ موردی از اثرات احتمالی مدیتیشن تهیه کردند. شرکتکنندگان شدت هر اثر، مثبت یا منفی بودن آن، و اینکه آیا با عملکرد روزانهشان تداخل داشته است یا نه، را ارزیابی کردند.
آنچه دادهها آشکار کردند
نتایج نشان داد که تقریباً ۶۰ درصد از مدیتیشنکنندگان آمریکایی حداقل یک عارضه جانبی از فهرست (مانند احساس اضطراب یا جدایی از بدن) را گزارش کردهاند. حدود ۳۰ درصد گفتند که اثری چالشبرانگیز یا آزاردهنده تجربه کردهاند و ۹ درصد گزارش دادند که این اثرات باعث اختلال عملکردی شده است.
این مطالعه همچنین چندین عامل خطر بالقوه را شناسایی کرد. افرادی که در ۳۰ روز قبل از مدیتیشن علائم سلامت روان یا پریشانی روانی را تجربه کرده بودند، احتمال بیشتری برای گزارش اثرات نامطلوب داشتند. کسانی که در اردوهای مسکونی فشرده شرکت کرده بودند، که اغلب شامل دورههای طولانی مدیتیشن خاموش است، نیز احتمال بیشتری برای تجربه اختلال عملکردی داشتند.
ون دام اشاره کرد که تحقیقات بیشتری برای تعیین رابطه علت و معلولی لازم است. او گفت که مطالعهای طولی آیندهنگر میتواند چگونگی تعامل سلامت روان و مدیتیشن در طول زمان را روشن کند.
ترغیب به آگاهی، نه ترس
با وجود این یافتهها، ون دام هشدار داد که مدیتیشن را خطرناک ندانند. «نتیجهگیریهای ما این نیست که مردم باید وحشتزده شوند یا مدیتیشن را امتحان نکنند. واقعاً این است که فکر میکنیم باید در ارائه رضایت آگاهانه بهتر عمل کنیم،» او گفت.
او این وضعیت را با دیگر درمانهای درمانی، مانند جراحی یا درمان مواجهه، مقایسه کرد، جایی که بیماران از پیش میشنوند که ممکن است چه چیزی را تجربه کنند. این آمادگی به افراد اجازه میدهد تا خطرات را ارزیابی کنند و تصمیمات آگاهانهای در مورد مشارکتشان بگیرند.
مدیریت ناراحتی در تمرین ذهنآگاهی
در مدیتیشن، این نوع بحث مقدماتی اغلب اتفاق نمیافتد. «باید راهی پیدا کنیم تا آن گفتگو را داشته باشیم و آن فضا را مدیریت کنیم،» ون دام گفت. او پیشنهاد کرد که تمرینکنندگان و پزشکان توضیح دهند که ناراحتی گاهی بخشی از فرآیند است. احساسات ناآرامی یا疑問 بر سر هویت شخصی لزوماً نشانه آسیب نیستند، بلکه جنبههای بالقوه کاوش روانشناختی عمیقاند. با این حال، پریشانی که به طور قابل توجهی با عملکرد روزانه تداخل ایجاد میکند، باید جدی گرفته شود.
«این تمرینها برای همه مناسب نیستند،» ون دام نتیجهگیری کرد. «اگر کارساز نباشند، لزوماً به این معنا نیست که فرد اشتباهی میکند. ممکن است فقط تطابقی خوبی نباشد.»