چگونه تعرفه‌های ترامپ بر صنعت نفت و گاز ایالات متحده تأثیر می‌گذارند

0

نوشتهٔ رابرت رپیِر، مشارکت‌کننده ارشد.

نویسندگان فوربز تحلیل‌ها و بینش‌های کارشناسی مستقل منتشر می‌کنند. رابرت رپیِر مهندس شیمی است که به پوشش بخش انرژی می‌پردازد.

سیاست-آمریکا-تعرفه-تجارت-دیپلماسی-کشاورزی
پمپ‌جک‌ها در میادین نفتی در امتداد بزرگراه ۳۳، که به عنوان بزرگراه نفت شناخته می‌شود، در غرب باتون‌ویلوی، شهرستان کرن، کالیفرنیا در تاریخ ۹ آوریل ۲۰۲۵ دیده می‌شوند. نفت خام ایالات متحده پس از اینکه رئیس‌جمهور ترامپ تعرفه‌های برخی از شرکای تجاری آمریکا را کاهش داد، بیش از ۴٪ افزایش یافت. (عکس از فریدریک جی. براون / AFP) (عکس از فریدریک جی. براون/AFP از طریق Getty Images) AFP از طریق Getty Images

دولت تصمیم گرفته است که تعرفه‌ای بر واردات نفت خام، گاز طبیعی یا سوخت‌های فرآوری‌شده اعمال نکند. با این حال، در بخش‌های بالا و میانی، شرکت‌های پالایشگاهی همچنان با هزینه‌های بالاتر فولاد، آلومینیوم و سایر مواد اساسی مواجه هستند.

برای صنعتی که تمام تجهیزات از لوله‌های خطوط تا سامانه‌های کنترل را به‌طور جهانی تأمین می‌کند، این تعرفه‌ها به سرعت اثر می‌گذارند. فولاد مهم‌ترین عامل است؛ لوله‌های حفاری، پوشش‌ها، خطوط جمع‌آوری، خطوط انتقال، مخازن گاز طبیعی مایع، ظرف‌های پالایشگاهی، سازه‌های فولادی — تقریباً هر بخش سخت‌ساختی به آن وابسته است.

فشار هزینه‌های رو به افزایش تجهیزات و زنجیره‌های تأمین

نکتهٔ دردناک‌ترین و فوری‌ترین، تورم هزینه‌های تجهیزات و مواد است. بستهٔ تعرفه‌ای کنونی شامل موارد زیر می‌شود:

  • تعرفه ۲۵٪ بر اکثر کالاهای صادر شده از کانادا و مکزیک
  • تعرفه ۱۰٪ بر واردات چینی
  • عوارض گسترش‌یافته بر فولاد و آلومینیوم

مجله Offshore گزارش داد که این تعرفه‌ها انتظار می‌رود هزینه‌های پروژه‌های فراساحلی را ۲ تا ۵ درصد افزایش دهند، که به فهرست رو به رشد اپراتورهایی منجر می‌شود که برنامه‌های سرمایه‌گذاری خود را به تعویق می‌اندازند یا بازنگری می‌کنند. شرکت Ernst & Young به نتیجهٔ مشابهی رسید و اشاره کرد که حتی با حمایت سیاسی قوی برای حفاری داخلی، تعرفه‌های فولاد همچنان ریسک برنامه‌ریزی را به ویژه برای پروژه‌های چندساله و توسعه‌های عمیق‌دریایی ایجاد می‌کند.

تعرفه‌های چینی بر لایهٔ دیگری از زنجیره تأمین تأثیر می‌گذارند: تجهیزات الکتریکی، شیرها، سنسورها، الکترونیک زیرآبی و حتی سیستم‌های کنترل حفاری مبتنی بر هوش مصنوعی که امروزه در عملیات شیل رایج شده‌اند. وقتی اپراتورها بودجه‌بندی سختی دارند، افزایشی چند درصدی در هزینه می‌تواند برنامهٔ حفاری را از حالت «حاشیه‌ای» به «غیر اقتصادی» تبدیل کند.

واردات نفت خام: به‌وضوح معاف

بر خلاف تجهیزات و مواد، نفت خام، گاز مایع (LNG)، مایع‌های گاز طبیعی، بنزین، دیزل و سایر محصولات فرآوری‌شده به‌صورت رسمی از چارچوب تعرفهٔ جدید مستثنی شدند. شرکت‌های Energy Connects و Reuters در ماه آوریل تأیید کردند که کاخ سفید واردات نفت خام و سوخت‌ها را از تعرفهٔ پایهٔ ۱۰٪ و از تعرفه‌های بالاتر مخصوص شرکا معاف کرده است.

دلیل این تصمیم واضح است:

  1. پالایشگاه‌ها به نفت خام وارداتی وابسته‌اند. پالایشگاه‌های خلیج گلف برای پردازش نفت‌های میان‌وزن و سنگین ساخته شده‌اند که با شیل داخلی تطابق کامل ندارند. مالیات بر نفت خام وارداتی می‌تواند اقتصاد پالایشگاه‌ها را وارونه کرده و ظرفیت تولید را کاهش دهد.
  2. قیمت سوخت‌ها از نظر سیاسی حساس است. تعرفه بر واردات نفت خام ظرف چند روز در پمپ بنزین جلوه می‌کند و هیچ دولتی نمی‌خواهد در یک سال انتخاباتی جهش ناگهانی ۰٫۳۰ دلاری در قیمت بنزین را توضیح دهد.

اقدامات هدفمند نیز وجود دارند — به‌خصوص تعرفه ۲۵٪ بر نفت روسیه که به تحریم‌های گسترده‌تر مرتبط است — اما این موارد محدود و ژئوپولیتیک هستند و نمی‌توانند به‌عنوان یک تغییر سیاستی گسترده تلقی شوند.

پیامدهای پالایشگاه‌ها در صورت اعمال تعرفه بر نفت خام

ارزش بررسی حالت متقابل را دارد، زیرا صنعت دقیقاً می‌داند که یک تعرفه بر نفت خام چقدر می‌تواند مخرب باشد. پالایشگاه‌های خلیج گلف بیشترین آسیب را متحمل می‌شوند.

تگزاس و لوئیزیانا مرکز بزرگ‌ترین تجمع پالایشگاه‌های پیچیده جهان هستند که برای پردازش ترکیبات سنگین طراحی شده‌اند — که به‌طور سنتی از آمریکای لاتین، کانادا و خاورمیانه تأمین می‌شوند. اعمال تعرفه ۱۰ تا ۲۵٪ بر این نفت‌ها می‌تواند:

  • هزینهٔ مواد اولیه را بلافاصله افزایش دهد
  • برخی پالایشگاه‌ها را وادار به کاهش سطح بهره‌برداری کند
  • حاشیه‌های پالایشی در ترکیبات سنگین نفت را کاهش یا حتی حذف کند

حتی یک تعرفهٔ ۱۰٪ می‌تواند سودآوری پالایشگاه‌هایی که برای کیفیت‌های ارزان‌قیمت خارجی بهینه‌سازی شده‌اند را از بین ببرد. سپس، به‌احتمال زیاد، قیمت سوخت‌های ایالات متحده به‌سرعت افزایش خواهد یافت. از آنجا که نفت خام وارداتی بخش معناداری از ورودی‌های پالایشگاهی را تشکیل می‌دهد، تعرفه به‌سرعت در سرتاسر سیستم انتشار می‌یابد:

  • افزایش هزینهٔ نفت خام منجر به افزایش هزینهٔ عمده‌فروشی محصولات می‌شود
  • هزینهٔ بالاتر عمده‌فروشی منجر به افزایش قیمت‌های پمپ بنزین می‌شود

قیمت بنزین می‌تواند تا ۰٫۴۰ دلار در هر گالن افزایش یابد، بسته به سطح تعرفه و ترکیب نفت‌های تحت تأثیر. این می‌تواند به‌ طور غیر عمدی قیمت نفت جهانی را نیز ارتقا دهد و منجر به تعطیلی پالایشگاه‌ها در سرتاسر آمریکای شمالی شود. اگر واردات ایالات متحده به‌ دلیل تحریف اقتصادی توسط تعرفه‌ها کاهش یابد، تولیدکنندگان در سایر کشورها نفت‌های خود را به خریداران دیگر با قیمت‌های بالاتر منتقل خواهند کرد.

ایالات متحده یکی از بزرگ‌ترین صادرکنندگان محصولات فرآوری‌شده جهان است. چندین پالایشگاه در دههٔ گذشته تعطیل شده‌اند. فشار حاشیه‌ای ناشی از تعرفه می‌تواند این روند را تسریع کند، به‌ویژه برای پالایشگاه‌های قدیمی خلیج گلف یا ساحل شرقی. اعمال تعرفه بر نفت خام هزینهٔ تولید را افزایش می‌دهد و بنزین، دیزل و سوخت جت آمریکایی را در بازارهای آمریکای لاتین و اروپا کم‌رقابت می‌کند.

به‌ همین دلیل است که هر دو دورهٔ ترامپ—اولین و دوم—از اعمال مالیات بر واردات نفت خام جلوگیری کرده‌اند: این کار می‌توانست عملیات پالایشگاه‌ها را مختل کند، قیمت سوخت را بالا ببرد و مزیت انرژی ایالات متحده را تضعیف کند.

پیامدهای استراتژیک انرژی برای ۲۰۲۵–۲۰۲۶

حتی بدون تعرفهٔ بر نفت خام، محیط تعرفه‌ها بر نفت و گاز ایالات متحده تأثیر داشته است:

  • زمان‌بندی پروژه‌ها به‌دلیل بازنگری در قیمت مواد، به تاخیر می‌افتد.
  • نقطهٔ سر به سر هزینه‌ها بالا می‌رود، به‌ویژه در میدان‌های شیل که به فولاد وارداتی وابسته‌اند.
  • تعرفه‌های انتقامی از سوی کانادا و مکزیک اصطکاکی را به زنجیره‌های تأمین برای شیرها، پمپ‌ها و تجهیزات مونتاژ شده اضافه می‌کند.
  • پالایشگاه‌ها در حال حاضر پایدار باقی مانده‌اند، اما فقط به‌دلیل معافیت از واردات نفت خام.

اگر دولت تصمیم بگیرد که معافیت نفت خام را بازنگری کند، پیامدها فوراً و گسترده خواهند بود.

سیاست تعرفه‌ای ترامپ تقسیم عجیبی در اقتصاد انرژی ایجاد کرده است. از یک سو، دولت به‌صورت عمدی واردات نفت خام و محصولات فرآوری‌شده را از عوارض جدید محافظت کرده است تا زنجیره‌های تأمینی که پالایشگاه‌های ایالات متحده را رقابتی نگه می‌دارند و بازارهای سوخت را نسبتاً پایدار می‌کند، حفظ شود. از سوی دیگر، همان چارچوب تعرفه‌ای هزینهٔ ساخت و نگهداری زیرساخت‌های اساسی را که این سیستم را به‌ کار می‌گیرند، افزایش داده است. افزایش قیمت فولاد، تأخیرهای تجهیزات، و تغییر در استراتژی‌های خرید تماماً الگوهای سرمایه‌گذاری در بخش‌های بالا و میانی را بازتعریف می‌کند.

نتیجه این است که صنعت حتی در حالی که منبع اصلی خود دست‌نخورده می‌ماند، ضربات غیرمستقیم را می‌جوشاند. و اگر هرگز نفت خام به جدول تعرفه اضافه شود، فشار به‌ طور چشمگیری تغییر خواهد کرد. پالایشگاه‌ها — به‌ویژه تأسیسات پیچیده خلیج گلف که برای پردازش ترکیبات سنگین خارجی ساخته شده‌اند — با هزینه‌های بالاتر، حاشیه‌های باریک‌تر و محدودیت‌های عملیاتی مواجه خواهند شد که به‌صورت امواجی بر بازارهای بنزین و دیزل اثر می‌گذارد. این نتیجه‌ای است که تصمیم‌گیرندگان تاکنون به‌دلایل موجهی از آن پرهیز کرده‌اند.

در حال حاضر، پیام واضح است: ممکن است تعرفه‌ها به خود برمه (بشکه) دست نیازند، اما تقریباً تمام چیزهای اطراف آن را تحت تأثیر قرار می‌دهند. سؤال دیرینه این است که آیا صنعت می‌تواند همچنان سریع‌تر از تغییرات سریع سیاست‌ها سازگار شود یا نه.

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.