طرح بلندپروازانه «شهر جنگلی» در انگلستان چگونه میتواند به واقعیت بپیوندد
ائتلاف فراحزبی حامی این طرح امیدوار است که این پروژه دوستدار محیط زیست برای یک میلیون نفر، تا پیش از پایان دهه جاری آغاز شود.
شاید تا چند سال آینده، کلنگ ساخت شهری چوبی در قلب بزرگترین ذخیرهگاه طبیعی جدید انگلستان در دهههای اخیر، به زمین بخورد؛ شهری که در آن خانههای چهارخوابه به قیمت ۳۵۰ هزار پوند عرضه خواهند شد.
این طرح شاید رویاییتر از آن باشد که به حقیقت بپیوندد، اما ائتلافی فراحزبی از فعالان در تلاش است تا «شهر جنگلی» را برای اسکان یک میلیون نفر به واقعیت تبدیل کند و ساختوساز آن را تا پایان دوره پارلمان فعلی آغاز نماید. این پروژه، اولین نمونه در نوع خود در انگلستان پس از شهر جدید و هدفمند میلتون کینز در دهه ۱۹۶۰ خواهد بود.
شیو مَلِک، نویسنده، سرمایهگذار و روزنامهنگار سابق گاردین، مبتکر این طرح جسورانه است. او سالهای اخیر را صرف نوشتن درباره وضعیت دشوار نسل هزاره در زمینه مسکن و بدهی و این واقعیت کرده است که ساختن زندگی برای آنها، بر خلاف نسلهای گذشته، بسیار دشوار شده است. اکنون او در تلاش است تا ایدههایش را به واقعیت تبدیل کند.

او میگوید: «هیچکس قبلاً چنین کاری نکرده است؛ ساختوسازی به این روش که یک دستاورد خالص و عظیم برای طبیعت به همراه داشته باشد. ما تلاش میکنیم تا با زیرساختهای طبیعی ساختوساز کنیم.»
او در حال مذاکره با وزارت مسکن است و اندکی پس از علنی شدن پیشنهاد شهر جنگلی، دولت نیز از طرحهای خود برای ساخت شبکهای از «شهرهای جنگلی» در منطقهای مشابه خبر داد.
دولت کارگر به دلیل تلاش برای ساخت ۱.۵ میلیون خانه در سراسر کشور و حل بحران مسکن، به تقابل انداختن طبیعت و خانهسازی متهم شده است. وزرا در حال تصویب قوانین بحثبرانگیزی هستند که به گفته گروههای محیط زیستی، ۵۰۰۰ سایت طبیعی را در معرض خطر قرار میدهد.
نزدیک به ۸۰۰ حامی ملک، طیفهای مختلف سیاسی را در بر میگیرند؛ از فعالان حزب سبز گرفته تا رهبران اندیشکدههای راستگرا. او همچنین پل پاولزلند، فعال محیط زیست و وکیل دادگستری را برای پیوستن به هیئت مدیره «شرکت توسعه شهری آلبیون» که بر این طرح نظارت دارد، به کار گرفته است.
این شهر در شرق کمبریج و با خطوط ریلی، مدارس و بیمارستانهای جدید ساخته خواهد شد. مدیریت آن تحت یک «تراست زمین اجتماعی» خواهد بود؛ یعنی توسط یک سازمان غیرانتفاعی به رهبری جامعه و به نفع ساکنان آن اداره میشود، نه برای سود شرکتها. این امر به مقرونبهصرفه ماندن خانهها کمک میکند.
خانهها بر اساس استانداردهای دوستدار محیط زیست و با طراحیهای چوبی مدولار ساخته میشوند و در جوامعی قرار میگیرند که «پیادهمحور و در مقیاس انسانی هستند؛ محیطهایی که کودکان میتوانند آزادانه در آن بدوند، زیرا جهان با در نظر گرفتن آنها طراحی شده است؛ محلههایی امن و مناسب برای پیادهروی». آنها امیدوارند به جای وابستگی به خودرو، در سراسر شهر تراموا بسازند تا مردم بتوانند از حملونقل عمومی باکیفیت استفاده کنند. این شهر دارای ۱۲,۰۰۰ هکتار جنگل بومی خواهد بود که بیشتر آن از طریق کاشت جدید برای اتصال به بخشهای جنگلی موجود ایجاد میشود.
اعطای اختیارات «شرکت توسعه» به سازندگان – مانند اختیاراتی که برای ساخت میلتون کینز، کنری وورف و زیرساختهای المپیک داده شد – به ارزانتر شدن خانهها کمک میکند، زیرا ساختوساز در مقیاس وسیع انجام میشود و قوانین ویژه، هزینههای مربوط به طی کردن مراحل معمول برنامهریزی شهری را کاهش میدهد.
مشکلات دیگری نیز وجود دارد که باید بر آنها غلبه کرد؛ از جمله اینکه «ایست آنگلیا» یکی از کمآبترین مناطق کشور است. ملک میگوید که توسعهدهندگان در کنار ساخت شهر، «جریانهای آبی گچی را احیا» و «زیرساختهای آبی» مانند مخازن مورد نیاز را خواهند ساخت. او میافزاید: «در این طرح، بودجه کافی برای حل مشکلات آب برای ایست آنگلیا و مردم اطراف شهر، و نه فقط ساکنان آن، وجود دارد.»
آنها همچنین قصد دارند در زمینهای کشاورزی ساختوساز کنند. ملک میگوید: «[ستوننویس گاردین] جورج مونبیو سالها پیش مرا در این مورد متقاعد کرد – اینها صرفاً زمینهای صنعتی سبز هستند و برای طبیعت وحشتناکاند.»
پیشنهاد این است که ساختوساز عمدتاً در زمینهای کشاورزی صنعتی انجام شود که به گفته ملک، اغلب پس از سمپاشی مداوم با کود و آفتکشها، عقیم و خالی از طبیعت شدهاند.
این مزارع میتوانند جای خود را به خانههایی بدهند که نیاز مبرمی به آنها وجود دارد و همچنین به زیستگاهی برای حیات وحش تبدیل شوند و به مردم امکان دهند نزدیکتر به طبیعت زندگی کنند. مطالعات متعدد نشان دادهاند که بسیاری از مردم در مناطق شهری در «بیابانهای طبیعت» به سر میبرند و به فضاهای سبز دسترسی ندارند، در حالی که مزایای جسمی و روحی گذراندن وقت در پارکها، جنگلها یا ساحل به خوبی شناخته شده است.
پاولزلند گفت: «من فکر میکنم سؤال این است که آیا میتوانیم آنچه را برای داشتن یک جامعه سالم و شاد برای انسانها لازم است، بسازیم و در عین حال به طبیعت آسیب نرسانیم یا در حالت ایدهآل، آن را احیا کنیم؟ این پرسش قرن بیست و یکم است و به نظر میرسد هیچکس به آن پاسخ نمیدهد.»
در محل پیشنهادی، مناطقی وجود دارند که از قبل به عنوان مکانهایی برای حیات وحش یا زیستگاههای نادر تعیین شدهاند – سایتهای با اهمیت علمی ویژه – اما ایده ملک این است که در اطراف آنها ساختوساز کنند و جنگلهای باستانی موجود را به عنوان «راهروهایی» در داخل شهر حفظ کرده و با کاشت درختان بیشتر، همه چیز را به هم متصل کنند. ملک میگوید: «مردم تصور میکنند ما میخواهیم همه آن درختان را قطع کنیم، اما نه، این یک شهر جنگلی است… ما ترجیح میدهیم به جای داشتن پارک، جنگل داشته باشیم. شما نمیتوانید فقط به خاطر اینکه نام قشنگی دارد، خود را یک شهر جنگلی بنامید.»
پاولزلند همچنین میخواهد ببیند آیا میتوان ساختوساز را به گونهای متفاوت انجام داد؛ برای مثال با دور زدن رودخانهها و حفظ درختان موجود: «اگر قرار باشد این یک پروژه توسعه معمولی با ساختن یک شهر بتنی احاطهشده توسط یک ذخیرهگاه طبیعی باشد، من از آن حمایت نخواهم کرد.»
او گفت راه دیگری نیز ممکن است: «من واقعاً معتقدم ظرفیتی برای انجام کارها به شیوهای متفاوت و با استفاده از فناوری، تخیل و طراحی هوشمندانه وجود دارد تا شهری داشته باشیم که در آن هم طبیعت بیشتری وجود داشته باشد و هم انسان؛ و در نتیجه نه تنها طبیعت بیشتر، بلکه زیبایی بیشتری نیز وجود داشته باشد. فکر میکنم میتواند شگفتانگیز باشد… شهری را تصور کنید که در واقع یک ذخیرهگاه طبیعی است و مردم در آن زندگی میکنند.»

برخی از کشاورزان برای ساخت این شهر باید زمینهای خود را بفروشند، اما ملک گفت که افزایش ارزش زمینها به این معناست که غرامت خوبی به همه آنها پرداخت خواهد شد.
برخی از فعالان محیط زیست این سؤال را مطرح کردهاند که چرا یک حامی طبیعت مانند پاولزلند در این طرح مشارکت دارد. او گفت مهم است که کسی در چنین طرحی نماینده طبیعت باشد: «وظیفه من این است که تا جایی که میتوانم به طور مؤثر از منافع طبیعت دفاع کنم. نیاز زیادی به حضور صدای طبیعت در سیستم برنامهریزی شهری وجود دارد. زیرا در حال حاضر، طبیعت نمایندهای ندارد و تنها کسانی که این کار را انجام میدهند، معمولاً افرادی هستند که برچسب “نیمبی” (مخالف توسعه در حیاط خلوت خود) میخورند. گاهی آنها واقعاً به طبیعت اهمیت میدهند و گاهی از نگرانیهای مربوط به طبیعت برای جلوگیری از هرگونه تغییر استفاده میکنند.»
ممکن است با مطرح شدن هزینهها، برخی از این برنامههای بلندپروازانه برای طبیعت کنار گذاشته شوند. اگر چنین اتفاقی بیفتد، این وکیل دادگستری از یک حامی به یک مخالف تبدیل خواهد شد: «من معتقدم راهی برای ساختن شهری وجود دارد که طبیعت را غنیتر کند. و این کار دشوار خواهد بود. به تخیل، شجاعت و احتمالاً سختیهایی نیاز دارد، اما ممکن است، و اگر آنها این کار را نکنند، من علیه آن صحبت خواهم کرد.»
با وزارت مسکن، جوامع و دولت محلی برای اظهار نظر تماس گرفته شده است.