سرب و زینک، سنگ بنای جایگاه ایران به‌عنوان غول معدنی منطقه‌ای

0

اولین روز آذر که در ۲۲ نوامبر می‌افتد، در تقویم ملی ایران به‌عنوان روز سرب و زینک شناخته شده است؛ یادآوری این‌که این صنعت چقدر به‌مرکز تبدیل شده و چقدر به اهداف اقتصادی کشور پیوند خورده است.

سرب و زینک جزو فلزات استراتژیک جهان محسوب می‌شوند. زینک در ساخت‌وساز، تولید خودرو، فناوری‌های انرژی نو و تجهیزات پزشکی نقش اساسی دارد. سرب نیز برای باتری‌ها، کابل‌ها و سامانه‌های الکترونیکی غیرقابل جایگزین است.

صنعت سرب و زینک ایران به‌عنوان یکی از بارزترین نمونه‌های کشور برای نشان دادن چگونگی ایجاد ارزش در کسب‌وکارهای منابع طبیعی، زمانی که فناوری، زمین‌شناسی و سرمایه‌گذاری خصوصی همسو می‌شوند، تبدیل شده است.

ایران دارای ثروت معدنی عظیمی است که ذخائر معتبر آن حدود ۲۹ میلیارد تن و ذخائر محتمل تقریباً دو برابر این مقدار است. آنچه بیش از حجم حجمی، تنوع است؛ بیش از ۶۴ نوع معدن، پایه‌ی متنوعی را برای کشور فراهم می‌کند که رقبای منطقه توان مقایسه با آن ندارند.

در این عرصه، سرب و زینک برجسته می‌شوند. حدود ۹ تا ۱۰ درصد از ذخائر شناخته‌شدهٔ جهانی این فلزات در ایران واقع شده‌اند؛ کشوری که فقط پس از چین، قزاقستان و هند در جدول جغرافیایی آسیایی جای گرفته است.

توان عملیاتی این صنعت طی شش دهه شکل گرفته است. استخراج سرب و زینک از دههٔ ۱۹۶۰ آغاز شد، اما تغییرات اساسی هنگامی رخ داد که متخصصان داخلی، عمدتاً در بخش خصوصی، مدل کسب‌وکار را از استخراج سادهٔ سنگ معدن به سمت ارزش‌افزایی تغییر دادند.

هدف آن‌ها کاهش وابستگی به فروش مواد خام معدنی و ساخت زنجیره‌ارزش‌افزایی بود که بتواند میزان بیشتری درآمد را در داخل کشور به خود جذب کند.

این تحول یک شبه اتفاق نیفتاد. در سال‌های اولیه، تولیدکنندگان حتی در فروش کنسانتره‌ای که ۵۰٪ زینک داشت، با مشکل مواجه بودند.

تحول امروز هم در مقیاس تولید و هم در عملکرد صادراتی مشهود است. ایران اکنون ششمین تولیدکننده بزرگ زینک و پنجمین تولیدکننده بزرگ سرب در آسیا است.

برای اقتصادی که به‌دنبال ارز خارجی است، مهم‌تر این است که حدود ۸۰٪ از خروجی این بخش به ۱۵ کشور صادر می‌شود. ظرفیت صادراتی سالانه تقریباً ۲ میلیارد دلار برآورد می‌شود؛ تغییری نمایان که نسبت به سال‌هایی که انبارهای ناآفته منبع نگرانی بود، به‌طور چشمگیری معکوس شده است.

تنها حدود یک‌پنجم تولید در داخل کشور مصرف می‌شود که نشان‌دهندهٔ نقش این بخش به‌عنوان‌ یک منبع ارزی سخت‌ارزش است.

مقام معدن و مجتمع فرآوری آنگوران در استان زنجان نشان می‌دهد این دستاوردها چگونه به‌دست آمده‌اند. به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین عملیات‌های سرب و زینک در غرب آسیا، حدود ۳۰٪ از مواد اولیه داخلی را تأمین می‌کند.

۱۰٪ دیگر از منابع ایرانی دیگر تأمین می‌شود و مابقی برای حفظ تولید پایدار، واردات می‌شود.

آمادگی برای ترکیب ورودی‌های داخلی و خارجی، یک رویکرد تجاری عملی را نشان می‌دهد که حتی در زمان نوسان gradeهای سنگ معدن داخلی، توانسته است ذوب‌خانه‌ها و کارخانجات فرآوری را پایدار نگه دارد.

فناوری نیز موتور دیگری برای بهبود عملکرد بوده است. تا زمانی نه‌چندان دور، سنگ معدنی با ۱۴ تا ۱۵٪ محتویات فلز به‌عنوان ضایعات دور ریخته می‌شد. اکنون پالایشگران فلز را از موادی که کمتر از ۱٪ محتوا دارند استخراج می‌کنند.

این پیشرفت در نرخ بازیابی، گامی مهم در کارایی سرمایه است. همچنین اقتصاد این بخش را تغییر می‌دهد؛ همان‌گونه که فلز بیشتری از همان حجم سنگ استخراج می‌شود، تولیدکنندگان می‌توانند بدون افزایش متناسب هزینه‌های استخراج، خروجی را افزایش دهند.

چنین دستاوردهایی برای کشوری که قصد دارد ثروت معدنی خود را به زیرساخت صنعتی پایدار تبدیل کند نه به چرخه کالای نوسانی، حائز اهمیت است.

اثر شغلی این صنعت نیز به‌سزای توجه است. حدود ۱۵٬۰۰۰ نفر به‌صورت مستقیم در صنعت سرب و زینک مشغول به کارند. مشاغل غیرمستقیم شامل حمل‌ونقل، مهندسی، تأمین تجهیزات و لجستیک، این رقم را چندین برابر می‌کنند.

نقش ذخایر معدنی ایران در تحول بازی انرژی

نقش ذخایر معدنی ایران در تحول بازی انرژی

اگرچه ایران نقش مستقیم در زنجیره تأمین جهانی مواد معدنی مورد نیاز برای تولید باتری‌های وسایل نقلیه الکتریکی ایفا نمی‌کند، اما به‌دلیل دارا بودن منابع معدنی دیگر مانند نیکل و مس، فرصتی بی‌شمار برای ایفای نقش کلیدی در این بازی جهانی دارد.

برای مناطق اطراف زنجان و سایر قطب‌های معدنی، این صنعت به‌عنوان نیرویی تثبیت‌کننده تبدیل شده است که دستمزدهای پیش‌بینی‌شدنی را در مناطقی که ایجاد شغل‌ها ممکن است به‌سختی پیش رود، فراهم می‌کند.

فعالیت‌های پس از تولید نیز عمیق‌تر شده‌اند؛ محصولاتی همچون سولفات‌زینک برای کشاورزی و اکسید زینک برای داروسازی به‌طور کامل توسط تولیدکنندگان داخلی تأمین می‌شوند.

این صنایع دیگر به مواد واسطه وارداتی وابسته نیستند، اگرچه طبیعت تخصصی این ترکیبات صادرات آن‌ها را دشوار می‌سازد.

بااین‌حال، وجود یک زنجیره تأمین کامل داخلی، گامی فنی برای ایران است که به تولیدکنندگان داخلی اجازه می‌دهد با ورودی‌های کم‌هزینه‌تر و تأمین پایدارتر کار کنند.

رویکردهای زیست‌محیطی نیز تغییر کرده‌اند؛ ضایعاتی که پیش از این به‌عنوان پسماند بی‌ارزش حاوی نیکل، کبالت و کادمیوم شناخته می‌شدند، امروز برای استخراج این فلزات پردازش می‌شوند.

توانایی تبدیل ضایعات صنعتی به مواد قابل فروش هزینه‌های دفع را کاهش داده و به توسعه صنعتی سبزتر کمک می‌کند.

برای حوزه‌ای که به‌طور جهانی به‌دلیل ردپای زیست‌محیطی سنگین مورد انتقاد قرار می‌گیرد، این سیستم‌های بازیابی نشان می‌دهند که چگونه راه‌حل‌های مهندسی می‌توانند تعادل را به سمت عملیات‌های پایدارتر تغییر دهند.

واقعیت زمین‌شناسی که سرب و زینک اغلب به‌صورت همزمان یافت می‌شوند، یکپارچگی را تقویت کرده است؛ تقریباً ۷۰٪ از ذخائر هر دو را شامل می‌شوند.

اکثر معادن زینک به‌صورت زیرزمینی هستند و حدود ۸۰٪ از عملیات را تشکیل می‌دهند؛ ۱۰٪ تحت خاک‌برداری (open‑pit) بوده و باقی به‌صورت ترکیبی هستند. این ساختار به تولیدکنندگان اجازه می‌دهد استخراج بلندمدت را برنامه‌ریزی کنند و در عین حال تخریب زمین را محدود سازند.

همچنین این ساختار تأمین مواد اولیه پایدار برای کارخانجات فرآوری را فراهم می‌کند که برای حفظ تعهدات صادراتی به‌منابع پیش‌بینی‌پذیر وابسته‌اند.

اهمیت جهانی این فلزات وزن به‌پیشرفت‌های ایران می‌افزاید؛ زینک چهارمین فلز پرمصرف در جهان است که برای ساخت‌وساز، خودروها، قطعات انرژی‌های تجدیدپذیر و ابزارهای پزشکی ضروری است. سرب ششمین فلز پرمصرف بوده و در باتری‌ها، کابل‌ها و الکترونیک نقش مرکزی دارد.

این کاربردها ریشه‌های تاریخی عمیقی دارند؛ ترکیب‌های زینک به هفت هزار سال پیش برمی‌گردند؛ سرب بیش از ۵۰۰۰ سال مورد استفاده بوده است، اما کاربردهای مدرن آن در زنجیره‌های تأمین صنعتی و فناوری‌های سبز، مراکز اصلی شده‌اند.

توانایی ایران در خدمت‌رسانی به این بازارها، به کشور قدرتی در بخشی می‌دهد که تقاضا معمولاً با رشد اقتصادی بلندمدت همگام است نه با نوسانات کوتاه‌مدت.

دهه‌ها تجربه جمع‌شده، سرمایه‌گذاری‌های پیگیر بخش خصوصی و پایهٔ زمین‌شناسی قوی، ایران را به‌عنوان نیرویی مهم در بازار منطقه‌ای و جهانی سرب و زینک بازتعریف کرده‌اند.

توانمندی صنعت در تبدیل ضایعات پیشین به فلزات سودآور، دستیابی به تأمین داخلی تقریباً کامل در چندین محصول پس‌ازتولید، حفظ مازاد صادراتی بزرگ و رعایت استانداردهای کیفیت بین‌المللی، بستری از قدرت صنعتی ایجاد کرده که همچنان در حال گسترش است.

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.