نخبگان فناوری شهرهای سودمحور خود را راهاندازی میکنند

© آنتونی گراس
بالاجی سرینivasان، مدیر سابق فناوری شرکت کوینبیس، صرافی ارزهای دیجیتال، رو به صدها کارمند فناوری و سرمایهگذار که سالن تاریکی در سنگاپور را پر کردهاند، سخن میگوید — همه آنها برای یادگیری چگونگی ساخت امپراتوریها آمدهاند.
او از روی صحنه، با دستهای باز، اعلام میکند: «فکر میکنم منصفانه است بگوییم که در سال ۲۰۲۵، ما یک جنبش داریم.»
اوایل اکتبر است و سرینivasان میزبان رویدادی به نام کنفرانس دولت شبکهای است که برای «کسانی که علاقهمند به تأسیس، تأمین مالی و یافتن جوامع جدید هستند» طراحی شده.
سالها است که این کارآفرین در گردهماییهای انحصاری فناوری موعظه میکند که آنها باید یاران آنلاین خود را جمع کنند و با خرید زمین، سرزمینی فیزیکی — یک دولت شبکهای، چه شهر باشد چه کشور — ایجاد کنند. او این را به عنوان «خروج نهایی» سیلیکون ولی از نهادها و دموکراسی «ناکارآمد» ایالات متحده ستوده است.
اما آنچه چند سال پیش یک مفهوم حاشیهای بود، اکنون با افزایش علاقه روبرو شده است، در حالی که مدیران اجرایی استارتآپهای پرجنبوجوش و میلیاردرهای ناراضی به جذابیت پناهگاههای دوستدار فناوری فکر میکنند که از قوانین و مقررات قدیمی رها هستند. در حالی که برخی آرمانگرایانه هستند و به کسب وضعیت مناطق اقتصادی ویژه که به سختی به دست میآید وابستهاند، اکنون حدود ۱۲۰ «جامعه استارتآپی» در حال توسعه است، طبق یک پایگاه داده منبع باز که توسط سرینivasان به اشتراک گذاشته شده. چند مورد از آنها صدها میلیون دلار سرمایهگذاری خطرپذیر از صندوقهایی دریافت کردهاند که توسط سرمایهگذارانی مانند پیتر تیل و مارک آندریسن، بنیانگذار اوپنایآی، سام آلتمن، و برایان آرمسترانگ، مدیرعامل کوینبیس، حمایت میشوند.
خود سرینivasان یک «مدرسه شبکه» در جزیره مصنوعی نزدیک سنگاپور راهاندازی کرده است، جایی که خوشبینهای فناوری میتوانند کارهای روزانه خود را به صورت دورکار انجام دهند، در حالی که با هم در هتلی زندگی میکنند و یاد میگیرند چگونه یک جامعه جدید را «بوتاسترپ» یا بسازند. عضویت و اقامت، که او آن را «جامعه به عنوان خدمت» مینامد، از ۱۵۰۰ دلار در ماه شروع میشود.
برای طرفداران، این ابتکارات فرصتی برای پرداختن به همه چیزهایی فراهم میکنند که معتقدند باعث کاهش پویایی آمریکایی شده است، از سیاست پولی تا مالیات. سانفرانسیسکو به ویژه سالها از سطوح بالای بیخانمانی و جرم و جنایت رنج برده است، که این امر خروج کارمندان فناوری را در دوران کووید تسریع کرد.
امجد مسد، مدیرعامل شرکت کدینگ هوش مصنوعی رِپلیت، که ظهور جنبش دولت شبکهای را مشاهده کرده، میگوید: «این جوانانی هستند که از رکود، فساد و انزوا ناراضیاند.» سال گذشته، او رِپلیت را به فوستر سیتی — شهری برنامهریزیشده که در دهه ۱۹۶۰ روی مردابهای نزدیک سیلیکون ولی ساخته شد — منتقل کرد تا از آنچه «رنج خیابانها» سانفرانسیسکو توصیف کرد، بگریزد. او اضافه میکند: «جوانان به وضوح مشتاق کشف راههای جدیدی برای زندگی و ساختن از طریق فناوری هستند.»
اما منتقدان سرسخت این جنبش — که کم نیستند — آن را تلاشی برای بازی نقش خدا یا اجتناب از بوروکراسی میدانند، بیشتر فرصتطلبانه تا آرمانگرایانه. دیگران استدلال میکنند که این بخشی از ظهور گستردهتر فناوریفاشیسم است، یا نوعی حکومت اقتدارگرایانه توسط تکنوکراتها. به هر حال، آنها ادعا میکنند که این جنبش از یک комплекс قربانی نخبگان زاده شده است.
تیل، که دارایی خالصی به ارزش ۲۷ میلیارد دلار دارد و یکی از بزرگترین حامیان مالی این حوزه است، اخیراً مجموعهای از سخنرانیهای مانوی درباره «ضد مسیح» ایراد کرده است. در میان استدلالهایی که شکاکان هوش مصنوعی و گرتا تونبرگ را شیطان میخواند، شکایت میکند که ثروت توهم «قدرت و استقلال» میدهد، اما حس میکنی که میتواند در هر لحظه از دست برود.
اولیویه ژوته، مدرس دانشگاه اوتگو در نیوزیلند و متخصص سایبرلیبرتاریانیسم، میگوید: «آیا میتوانی تصور کنی که اینقدر ثروتمند باشی و اینقدر بدبخت؟» «آنها فکر میکنند راهحلهای بزرگ هستند که میتوانند همه مشکلات را حل کنند، اما اینقدر درونگرا است. اما فقط چون احمقانه است، به معنای این نیست که زمین را به ارث نبرد.»

© کتی هیز لوک/ابزرور/ایواین
پاتری فریدمن روی مبلش به عقب تکیه میدهد، سرش را با بالش قرمز نگه میدارد و سریع一口 از ویپش میکشد. «کل این جنبش درباره بازآفرینی حکومت برای قرن ۲۱ است، الهامگرفته از استارتآپها و اینترنت»، میگوید فریدمن، نوه اقتصاددان بازار آزاد میلتون فریدمن و بنیانگذار پرونوموس کپیتال، یک شرکت سرمایهگذاری خطرپذیر که در شهرهای آزمایشی سرمایهگذاری میکند.
از طریق زوم، او توضیح میدهد که به عنوان یک لیبرتاریان متعهد، وارد این حوزه شد تا دولتی بسازد که سیاستهایش را بازتاب دهد. در دموکراسی، میگوید، «قدرت آنقدر رقیق شده» که مردم نمیتوانند جلوی تصویب قوانینی را بگیرند که «به منافع خاص کمک میکند و به تودهها آسیب میرساند». حالا، میگوید، میخواهد «خانهای برای قبیلهام». به این منظور، در حال تلاش برای ایجاد شهرهایی است که مانند یک شرکت سودآور اداره شوند، نه توسط مقامات منتخب دموکراتیک. «یک شرکت خصوصی با حمایت سرمایهگذاری خطرپذیر، اپراتور شهر است و [مدیران آن] قوانین را طراحی میکنند و درآمد از ترکیبی از اجارهها، مالیاتها، هزینههای خدمات به دست میآید»، او درباره مدل پیشنهادیاش میگوید.
با این حال، برای کارکردن این، نیاز به تصویب قوانین توسط کشورهای هدف دارد که حق «نوشتن زیرمجموعهای از مقررات» را به پروژههایش واگذار کند. اخیراً، او فرصتهایی را در هشت کشور آفریقایی بررسی کرده و ابتکاراتی پیشنهاد میدهد که حول موتور اقتصادی موجود آنها، چه کشاورزی باشد چه انرژی تجدیدپذیر ارزان، توسعه یابند.
فروش سخت از سوی فریدمن و کسانی مانند او این است که پروژههای مناسب همچنین جامعه محلی را تقویت خواهند کرد و سرمایهگذاری مستقیم خارجی، استعداد و شغلها را به ارمغان میآورند. فریدمن مطمئن است که برخی قوانین سال آینده تصویب خواهند شد: «تناسب بازار محصول امروز برای آنچه من انجام میدهم، قویاً باور دارم که کمک به جنوب جهانی برای تبدیل شدن به دنیای اول است.»
فریدمن شادمانه مخالف است و میخواهد آنچه در این حوزه «گزینههای رادیکال حکومتی» مینامند را باز کند تا حتی کسانی که سیاستهایش را به اشتراک نمیگذارند بتوانند آزمایش کنند. «این شبیه انحصار寡頭 است، درست؟ ۱۹۳ شرکت وجود دارد و شروع یک شرکت جدید فوقالعاده سخت است. و تغییر [بین] آنها فوقالعاده سخت است»، فریدمن میگوید، منظور ۱۹۳ کشور شناختهشده سازمان ملل در جهان است.
«کار من در ۲۵ سال گذشته این بوده: چگونه موانع ورود را پایین بیاوریم، به طوری که مردم بتوانند حوزههای قضایی جدید شروع کنند تا بتوانیم نوآوری کنیم؟ شاید کسی یک دولتشهر کمونیستی بسازد که فوقالعاده خوب کار کند، بیشتر قدرت به آنها. من فقط میخواهم مردم بتوانند چیزهای جدیدی امتحان کنند.»

ایدههای فریدمن اصلاً جدید نیستند. در رمان اطلس شانه به شانه نوشته آین رند در سال ۱۹۵۷، کتاب مقدس لیبرتاریانها، نویسنده یک محوطه بازار آزاد به نام گالتز گولچ را تصور کرده است. در دوران ریاستجمهوری باراک اوباما، بلاگر راست افراطی کورتیس یاروین خواستار جایگزینی نظم جهانی با هزاران «کشور کوچک مستقل و sovereign، هر کدام توسط شرکت سهامی مشترک خود بدون توجه به نظر ساکنان» شد.
در یک آزمایش حکومتی کمتر مهم، هر تابستان صدها مهندس نرمافزار سانفرانسیسکو به نوادا سفر میکنند تا بلک راک سیتی — معروف به جشنواره برنینگ من — را برای دو هفته «بیان خود رادیکال»، طبق اصولش، و هرجومرج برپا کنند، قبل از اینکه چادرهایشان را جمع کنند و به مانیتورهای کامپیوتریشان بازگردند.
یکی از اولین سرمایهگذاریها در ساخت ملت همسو با فناوری از سوی تیل بود که در سال ۲۰۰۸، ۵۰۰٬۰۰۰ دلار به مؤسسه سیاستیدینگ، یک غیرانتفاعی تأسیسشده توسط فریدمن اختصاصیافته به راهاندازی «جامعههای شناور مستقل» روی سکوهایی در آبهای بینالمللی، اهدا کرد.
در حالی که شور و شوق برای سیاستیدینگ از دلایل عملی کاهش یافته («فکر میکنم اقیانوس فقط خیلی سخت و گران است»، فریدمن به من میگوید)، رونق کریپتو زندگی جدیدی به حوزه گستردهتر دمیده است. اگر ارزهای غیرمتمرکز بتوانند خارج از نظارت دولت ایجاد شوند، آیا میتوان نوع جدیدی از جامعه را روی این ارزها ساخت؟
با جسارت، در سال ۲۰۲۲ سرینivasان کتاب دولت شبکهای را منتشر کرد و چشماندازی جسورانه ترسیم کرد، از جمله اینکه دولتها باید توسط اقتصاد کریپتو پشتیبانی شوند. «شما میتوانید یک قبیله تأسیس کنید درست مثل اینکه یک استارتآپ تأسیس کنید. این کاری است که جوزف اسمیت مورمونها کرد. این کاری است که ابراهیم کرد. این کاری است که عیسی کرد»، او در پادکستی در سال ۲۰۲۳ گفت. «آنچه واقعاً درخواست میکنم چیزی شبیه صهیونیسم فناوری است.»
تلاش سرینivasان برای راهاندازی جوامعی که قانون خودشان را دارند، الهامبخش مجموعهای از پروژههای متواضعتر در جاهطلبی شده است: شهرهای آزمایشی که برخی — اما نه کامل — استقلال از دولت محلی را به دست میآورند، به ویژه در حوزههای مدنی و تجاری. به زودی پول سرمایهگذاری خطرپذیر و کریپتو به سمت این ابتکارات شهری جریان یافت، علیرغم اینکه سرمایهگذاری پرریسک با انتظار بازدهی سریع — یا شاید هر بازدهی — نبود. «آنها ایدئولوژیک هستند — اگر در کریپتو هستید، لیبرتاریان هستید»، میگوید مسد از رِپلیت. او استدلال میکند که سرمایهگذاری خطرپذیر در این پروژهها با صاف شدن بازدهی سرمایهگذاری نرمافزاری افزایش یافت و سرمایهگذاران به دنبال «چیز بزرگ بعدی» بودند.
ژوته توضیح بدبینانهتری ارائه میدهد. برخی سرمایهگذاران خطرپذیر عمیقاً در پروژههای کریپتو سرمایهگذاری کردهاند که بیارزش هستند مگر اینکه اقتصادهای آینده روی توکنهای کریپتوی آنها اجرا شود، میگوید. بنابراین، آنها انگیزه دارند دولتهای شبکهای با جزء کریپتوی بزرگ را ترویج کنند تا رویا را زنده نگه دارند، میگوید، و «نقش بزرگی در نه تنها تأمین مالی این بلکه به عنوان چهرههای کلیدی آن ایفا کردهاند».

© پراسپرا
در سرآیند کوه، فیلم طنزآمیز ۲۰۲۵ ساخته جس آرمسترانگ، خالق جانشینی، چهار غول فناوری که در لژ یوتا گیر افتادهاند، توطئه میکنند که چگونه نظم جهانی جدیدی راهاندازی کنند. شاید، یکی از شخصیتها پیشنهاد میکند، باید السالوادور را به عنوان آزمایش اولیه تصاحب کنند؟ یا مستقیماً به سراغ ایالات متحده بروند؟
واقعیت ممکن است به همان اندازه وحشی باشد. شاید پیشرفتهترین آزمایش در حکومت جایگزین، پراسپرا باشد، یک جامعه خصوصی بسته در جزیره هندوراس که توسط شرکتی مستقر در دلاویر اداره میشود، جایی که نزدیک به ۱۰۰۰ ساکن میتوانند از فضاهای کار مشترک، استراحتگاه ساحلی و زمین گلف لذت ببرند. به عنوان یک منطقه نیمهمستقل سودآور، پراسپرا مالیات پایین، قوانین کار خود و سیستم داوری ادارهشده توسط قضات بازنشسته آریزونا که پروندهها را آنلاین بررسی میکنند، دارد. بیتکوین یکی از ارزهای انتخابی است.
بنیانگذار آن، اریک بریمن، مدیر صندوق ثروت ونزوئلاییتبار، کارش را «راه تکاملیافتهای برای پیشبرد توسعه اجتماعی-اقتصادی» از طریق مشارکتهای عمومی-خصوصی توصیف میکند. به عنوان شواهدی که ابتکار «کاملاً متمرکز بر بالا بردن مردم» است، از جمله محلیهای هندوراسی، برجسته میکند که پراسپرا بیش از ۴۰۰۰ شغل ایجاد کرده و بیش از ۱۵۰ میلیون دلار سرمایهگذاری مستقیم خارجی به منطقه آورده است. «حس و حالهایی که اینجا احساس میکنی واقعاً مثبت است [در مقابل] زمینهای که مردم از ناامیدی از کشور فرار میکنند تا راهی برای امرار معاش پیدا کنند»، او میگوید. «ما فراتر از انتظار موفق هستیم.»
تاکنون دهها میلیون دلار از پرونوموس فریدمن و صندوقهای سرمایهگذاری خطرپذیر حمایتشده توسط آلتمن و آندریسن، از جمله دیگران، جمعآوری کرده است. در ژانویه، برایان آرمسترانگ اعلام کرد که بازوی سرمایهگذاری کوینبیس در پراسپرا سرمایهگذاری خواهد کرد زیرا «همخوان» با «مأموریت ایجاد آزادی اقتصادی» است.
با وجود این، ژوته اشاره میکند که پراسپرا هنوز «بهترین استعدادها، بنیانگذاران، حامیان را جذب نکرده — هنوز نیاز داری در میان سانفرانسیسکو باشی جایی که همه جریان معاملات اتفاق میافتد و همه نیروی کار مورد نیاز». اما رویکرد دستنداشتن پراسپرا به مقررات پزشکی، آن را به مکانی مقدس برای کسانی که به دنبال درمانهای آزمایشی هستند تبدیل کرده است، در حالی که زمینه طول عمر — یا تلاش برای زندگی ابدی — در محافل سیلیکون ولی محبوبتر میشود. برایان جانسون، بنیانگذار سابق فناوری که به باهاکر-اینفلوئنسر تبدیل شده، برای درمان ژن فولستاتین غیرتأییدشده به آنجا رفت.
پراسپرا برچسب «دولت شبکهای» را رد میکند و میگوید از حاکمیت هندوراس پیروی میکند. منتقدان استدلال میکنند که قوانین مناطق اقتصادی ویژه که اجازه تأسیس پراسپرا را داد، توسط دولتی فاسد سابق حمایت شد که رهبرش، خوان اورلاندو هرناندز آلوارادو، تازه از زندان آزاد شده، جایی که برای جرایم قاچاق مواد مخدر و سلاح محکوم شده بود، پس از عفو ترامپ. دولت در زمان نگارش (انتخاباتی در ۳۰ نوامبر برگزار شد) از آنجایی سعی کرد منشور آن را لغو کند که، طبق حکم دیوان عالی کشور، مناطق اقتصادی ویژه خودحاکم خلاف قانون اساسی هستند. پراسپرا اکنون دولت را برای ۱۱ میلیارد دلار — کمی کمتر از یک سوم تولید ناخالص داخلی کشور — برای سودهای آینده از دست رفته، از طریق فرآیند داوری بینالمللی، شکایت کرده است.
گیوم لانگ، وزیر سابق امور خارجه اکوادور و پژوهشگر مرکز سیاست و تحقیق اقتصادی، آن را برای من «پروژهای غارتگرانه در یک دولت ضعیف» توصیف میکند و اضافه میکند: «اگر دولتی ضعیف باشی و بخشهای بزرگی از زمین را به یک دولت خصوصی بسپاری، جنبهای واقعاً دیستوپیایی، واقعاً آیندهنگرانه و واقعاً فئودالی دارد.»
ریموند کرایب، مورخ دانشگاه کرنل، نویسنده سرمایهداری ماجراجویانه: تاریخی از خروج لیبرتاریان، از دوران استعمارزدایی تا عصر دیجیتال، میگوید این هشداری به سیاستمداران منتخب درباره خطرات ایجاد مناطق نیمهمستقل است: «دقیقاً آنچه پراسپرا انجام میدهد [شکایت از هندوراس] دقیقاً استدلالی است که دولتها درباره اینکه چرا نباید قانون اساسیتان را ویرایش کنید تا اجازه این را بدهد، مطرح خواهند کرد.»
بریمِن بسیاری از انتقادها را «تنبلانه» میخواند و از تصمیم خود برای شکایت از دولت هندوراس دفاع میکند. «آنچه باید انجام دهند پیروی از قانون است»، میگوید. «اینطور باید باشد و من به آن افتخار میکنم، و هندوراس برای آن بهتر خواهد شد».

همه مدلها اینقدر جسورانه نیستند. برخی با خودحکومتی flirt میکنند در حالی که از فشار «خروج» کامل دولت شبکهای سرینivasان عقب مینشینند. یکی از حوزههایی که traction کسب میکند، «شهرهای پاپآپ» گسترشیافته است — جایی که کارمندان فناوری و خلاقان به یک مکان هجوم میبرند برای آنچه اساساً یک کنفرانس چند هفتهای-جلسه کار مشترک است.
«ما میخواهیم آنچه ویتالیک بوترین [بنیانگذار اتریوم] ‘خروج میکرو’ نامید را ایجاد کنیم — یک خروج موقت برای آزمایش، سپس بازگشت و پخش آن آموختهها در سراسر جهان»، میگوید تیمور کوسترز، همبنیانگذار اج سیتی، یک غیرانتفاعی که خود را «انکوباتور جامعه» معرفی میکند. از اواسط اکتبر، یک پاپآپ یکماهه در پاتاگونیا برای ۵۰۰ ساکن میزبانی کرد، با رویدادهایی در موضوعاتی مانند هوش مصنوعی و طول عمر. «انرژی زیادی برای ساختن وجود دارد»، میگوید.
دیگران بر بهبود حکومت در شهرهای موجود بدون پیگیری حاکمیت انحصاری تمرکز دارند، الهامگرفته از شهرهای «منشور» با مقررات سبک مانند سنگاپور، هنگکنگ و دبی، که استقلال قانونی بیشتری دارند. دونالد ترامپ در کمپین ریاستجمهوری ۲۰۲۴ قول داد ۱۰ شهر منشور در ایالات متحده توسعه دهد، با نام «شهرهای آزادی» برای تقویت نوآوری آمریکایی در پرتو مسابقه فناوری ایالات متحده-چین، که موجهای هیجان در این حوزه ایجاد کرد و برخی پروژهها را وادار به لابی برای پذیرش ابتکارات خود کرد.
مارک لوتر، بنیانگذار مؤسسه غیرانتفاعی شهرهای منشور، اعتراف میکند که با استدلال عمومی برای اینکه منطقه ایدلیک پرزیدیو سانفرانسیسکو باید آن地位 را کسب کند، «لانه زنبورها را تحریک کرد» و واکنش منفی از محلیهای لیبرال به همراه داشت. در میان پیشنهادهای دیگرش، اوایل امسال، مقاله سفیدی درباره تبدیل خلیج گوانتانامو به یک «شهر آزادی» با شعار «از بازداشت به توسعه» منتشر کرد.
در عین حال، میلیاردرهای سیلیکون ولی از جمله آندریسن، رید هافمن و مایکل موریتز، پول خود را در کالیفرنیا فورور سرمایهگذاری کردهاند، گروهی که به آرامی ۱ میلیارد دلار زمین در شهرستان سولانو خریداری کرده تا یک مگا-توسعه قابل پیادهروی با مسکن مقرونبهصرفه و مجتمع حملونقل بسازد — بدون استقلال اضافی.
یکی از تلاشهای whimسیکالتر و شورشی برای راهاندازی شهر جدید توسط دریدن براون ۲۹ ساله،サーフر حرفهای homeschoolشده با علاقه به اقتصاد اتریشی، رهبری شده است. در سالهای اخیر، او دوستان لیبرتاریان، اینفلوئنسرها و edgelordهای سیلیکون ولی — ابتدا در چت گروهی سپس در شامهای مجلل در نیویورک و جاهای دیگر — جمع کرده تا brainstorm کنند که یک دولتشهر فناوری-اتوپیایی باید چگونه باشد، و جنبش را پراکسیس نامید.

© پراکسیس
«کلمه کلیدی در صحنه ‘بیسد’ خواهد بود»، میگوید ریچارد کرایب، بنیانگذار و مدیرعامل گروه صندوق هج هوش مصنوعی نومرای و سرمایهگذار اولیه در ابتکار، اشاره به اصطلاح اینترنتی برای بیپروا politically incorrect بودن. (ریچارد کرایب هیچ نسبتی با ریموند کرایب ندارد.) حس در میان علاقهمندان، او گفت، این بود: «آیا based هستی؟ نظرهایت چقدر based است؟»
یکی دیگر از شامخورهای پراکسیس، که به شرط ناشناس ماندن سخن گفت، کمتر سخاوتمند است. «احساس میکرد همه با سطح فکری سمینار کالج ایالتی pontificate میکنند»، این شخص میگوید. با این حال، کرایب به پروژه به عنوان «سرمایهگذاری moonshot در چیزی divergent» با زیباییشناسی «نئو-پرومتئانی» متمایز جذب شد، توضیح میدهد. او تنها نیست — براون توضیح میدهد که ۱۵۰٬۰۰۰ شهروند بالقوه جمعآوری کرده، از جمله اعضای کلیدی ابتکار بحثبرانگیز کارایی دولت ایلان ماسک، و资金 اولیه از سرمایهگذارانی مانند پرونوموس کپیتال فریدمن، پروژههای آپولو سام آلتمن و دوقلوهای وینکلووس جمع کرده، به دنبال آن نیم میلیارد دلار از یک شرکت سرمایهگذاری کریپتو.
پراکسیس اخیراً برنامههایی برای شروع یک «شهر فضایی متمرکز بر دفاع» به نام اطلس در پایگاه نیروی فضایی وندنبرگ در کالیفرنیا اعلام کرد، که قبلاً میزبان شرکتهایی از جمله اسپیسایکس ماسک و بلو اوریجین جف بزوس است. کارشناسان اشاره میکنند که این میتواند هابی برای شرکتهای فناوری دفاعی و کارمندان در لحظهای شود که سرمایهگذاری خطرپذیر ایالات متحده به راحتی به این حوزه جریان مییابد.
اما براون همچنین به دنبال تأسیس شهری غیرآمریکایی است که بتواند «پیشرفت سنتی غربی را تسریع کند» سال آینده، با استناد به نیاز بالقوه آینده برای فرار فناوری از آمریکا. «یکپارچگی عمیق با نخبگان فناوری در ولی و دیسی در کاخ سفید در این دولت ترامپ وجود داشته»، براون میگوید. «اما اگر یک دموکرات پوپولیست در [۲۰۲۸] به قدرت برسد — یک [زوهران] ممدانی یا یک ایاوسی [الکساندریا اوکازیو-کورتز] — ترس این است که دوستی نسبت به فناوری پایدار نماند.»
برای اکثر، راه طولانی پیش رو است با موانع متعدد. «بسیاری speculative هستند و در نهایت materialize نمیشوند»، میگوید ارین مکالروی، نویسنده کتاب امپریالیسم سیلیکون ولی، و اشاره میکند که طراحان و حامیان اغلب باور دارند میتوانند قوانینی را که در نهایت قادر به دور زدن نیستند، دور بزنند.
بسیاری «ضددولت نیستند بلکه [تلاشهایی برای] بازسازی رابطه با دولت هستند»، میگوید کرایب از کرنل. او اشاره میکند که پراسپرا توجه برخی سیاستمداران آمریکایی را جلب کرده، با گروه کوچکی از مقامات جمهوریخواه فلوریدا که در نوامبر از سایت بازدید کردند. در پست وبلاگی، پراسپرا گفت این نشاندهنده «علاقه رو به رشد ایالات متحده به پراسپرا هندوراس به عنوان بستری برای سرمایهگذاری، نوآوری و رشد اقتصادی» است.
«این فقط نسخه دیگری از برنینگ من نیست. در کریدورهای دولت توسط کسانی که شروع به اشغال آنها کردهاند، جا گرفته. همگراییای وجود دارد که نگرانکننده است»، کرایب میگوید.
همچنین سؤال پایدار تأثیر این پروژهها بر جوامع محلی جایی که ساخته میشوند وجود دارد، با منتقدانی که آنها را به عنوان محتمل برای جابهجایی یا آسیب به شهروندان توصیف میکنند. پراسپرا توسط برخی ساکنان روستای ماهیگیری آفریقایی-کارائیبی همسایه کروفیش راک به دلیل اختلال در جامعه محلی، علناً سرزنش شده است. (بریمن ادعا میکند که این منتقدان «توسط احزاب سیاسی و گروههای مخالف پرداخت میشوند تا وانمود کنند تنشهایی وجود دارد جایی که وجود ندارد.»)
پاتری فریدمن ابتدا در برابر مفهوم این پروژهها به عنوان نئوکولونیالیستی مقاومت میکند و اعلام میکند «اکثر پروژههای ما greenfield هستند». او مکث میکند. «هرچند، در آفریقا، به قطعات زمینی به اندازه کافی بزرگ نگاه میکنیم که مردم آنجا زندگی میکنند، در این صورت پاداش جابهجایی ارائه خواهیم داد تا هزینه هر کسی که بخواهد از منطقه خارج شود را پرداخت کنیم.»
و چه درباره ترسهایی از ظهور فناوریفاشیسم؟ «یعنی، ما شرکتهایی را تأمین مالی میکنیم که شهرهای غیردموکراتیک را اداره خواهند کرد»، میگوید و شانه بالا میاندازد. «و اگر به آن علاقه نداری، نباید آنجا نقل مکان کنی.»