عصر جدید انتظارات اقتصادی ایران
در حالی که لغو تحریمها مزایای بالقوه بسیاری را برای اقتصاد ایران به همراه داشت، رهبران این کشور با چالشهای مالی جدیدی روبرو هستند.
مقاله ای که اخیراً در وب سایت خبری Public Finance International منتشر شده است به بررسی اقتصاد ایران می پردازد که گزیده هایی از آن به شرح زیر است:
در ژانویه، در حالی که بیشتر جهان در آستانه سال جدید قرار میگرفتند، ایران برای چیزی آماده میشد که به طور بالقوه میتوانست دوره جدیدی را رقم بزند. همانطور که مشخص شد روز اجرا نزدیک می شد و همراه با آن ممکن است برخی از دردناک ترین بخش های رژیم ۳۳ ساله تحریم ها برداشته شود.
هنگامی که ۱۶ ژانویه فرا رسید، آژانس بین المللی انرژی اتمی همانطور که انتظار می رفت تایید کرد که ایران به اندازه کافی برنامه هسته ای خود را محدود کرده است.
توافقی که میان تهران و پنج قدرت جهانی از جمله آمریکا، آلمان و روسیه به امضا رسید، اکنون میتواند به مرحله اجرا درآید. مجموعه ای از تحریم های فلج کننده برداشته شد. ایران می تواند از سرما وارد شود. تبعید آن از جامعه بین المللی بیش از حد بود.
این یک لحظه مهم برای ایران بود. تحریم ها عواقب جدی برای اقتصاد کشور و به نوبه خود مردم آن داشت. تنها در نتیجه یکی از تحریمهای سال ۲۰۱۲ – ممنوعیت اتحادیه اروپا بر واردات نفت ایران – تورم بیش از ۳۰ درصد افزایش یافت، ارز به هدر رفت و تا ۴۰ درصد از حجم صادرات کاسته شد و ضربهای جدی بر جای گذاشت. در کیف عمومی.
در سال ۲۰۱۳، وزیر نفت ایران اعتراف کرد که این کشور چقدر ضرر می کند – به میزان ۸ میلیارد دلار در ماه.
سودهای ملموس، انتظارات ناموفق
سه سال بعد، مارتین سریسولا، رئیس ماموریت صندوق بینالمللی پول در ایران، تخمین میزند که حسابهای عمومی این کشور تا سال ۲۰۱۹ با ۸ میلیارد دلار درآمد نفتی در سال خوش شانس خواهد بود، حتی اگر تولید را به سطح ۴ میلیون قبل از تحریمها افزایش دهد. بشکه در روز.
جواد صالحی اصفهانی، استاد اقتصاد در دانشگاه فناوری ویرجینیا و صاحب نظر در اقتصاد خاورمیانه، توضیح میدهد که افزایش قیمت نفت هر گونه امیدی را مبنی بر بازگشت تجارت آزاد نفت به همان اندازه به اقتصاد از بین برده است.
با گذشت چند ماه از روز اجرا، مشخص شده است که لغو تحریمها، نشاط اقتصادی را که زمانی تحمیل شده بود، باز نمیگرداند. اگر منافع کامل لغو تحریمها محقق شود، رهبری ایران باید تغییرات بسیار گستردهتری را بپذیرد.
این بدان معنا نیست که دستاوردهای ملموسی وجود نخواهد داشت. قبل از پایان ژانویه ۲۰۱۶، ناوگان هواپیماهای مسافربری سالخورده شرکت هواپیمایی دولتی ایران ۲۵ میلیارد دلار ارتقا یافت.
این کشور دوباره به بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار دارایی های مسدود شده خارج از کشور دسترسی پیدا کرد که حدود ۳۰ میلیارد دلار آن بلافاصله.
در حالی که حدود نیمی از این مبلغ در حال حاضر به بدهی ها و معاملات مختلف بسته شده است، بقیه را می توان برای تقویت اقتصاد یا در نهایت تکمیل مجموعه ای از پروژه های زیربنایی مورد استفاده قرار داد، که با اعمال تحریم ها رها شد. هزینه تجارت و مبادلات کاهش خواهد یافت و سرمایه گذاری مستقیم خارجی در حال حاضر به اقتصاد سرازیر شده است و صنایعی را که زمانی پر رونق بودند مانند خودروسازی – و صنعت به معنای شغل است.
اما برخی از مزایایی که قرار بود فوراً محقق شود، کمتر از انتظارات بود – برای مثال، اتصال مجدد بانکهای ایرانی به سیستم سوئیفت، که امکان تراکنشهای بینالمللی را فراهم میکند. این باید راه را برای بخش مالی ایران هموار می کرد – زمانی که محرک اصلی رشد بود اما اکنون منسوخ شده و با وام های غیرجاری دچار مشکل شده است – تا از مزایای تعامل مجدد با سیستم بین المللی بهره مند شود.
اما در اسفندماه امسال رهبر ایران آیتالله سید علی خامنهای گلایه کرد: «تجارت بانکی ما، تلاش ما برای بازگرداندن ثروت از بانکهای مختلف، انواع مشاغلی که نیاز به خدمات مالی دارند، همه اینها با مشکل مواجه است. >
مشکلات درون
یکی از منابع اصلی مشکلات این است که اکثر تحریم های ایالات متحده همچنان پابرجا هستند.
این کشور از استفاده از سیستم مالی آمریکا یا دلارهای آن منع شده است، و حتی بانکهای بزرگ و غیرآمریکایی که اجازه تجارت با ایران را دارند، به دلیل ترس از شکست تحریمهای آمریکا، همچنان از انجام این کار خودداری میکنند.
با این حال بسیاری از مشکلات در ایران از داخل سرچشمه می گیرد و نه خارج از کشور. اقتصاد این کشور گرفتار بازارهای کم سرمایه، نرخ تورم ۱۳.۷ درصدی است و همانطور که اریک لو بورن، اقتصاددان ارشد بانک جهانی، به بازار کار “بسیار ضعیف” حتی برای منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا اشاره می کند.
بر اساس داده های بانک جهانی، مشارکت نیروی کار در سال ۲۰۱۴ تنها ۴۵ درصد بود. انتظار می رود فرصت بازسازی برخی از صنایع کار بر ایران تا حدودی از بیکاری گسترده بکاهد، اما لو بورگن تاکید می کند که تحریم ها تنها به این مشکل افزوده است. /p>
Cerisola میافزاید: «دلایل مشکلات بازار کار ایران ساختاری است، همانطور که در بازارهای محصول و اعتبار آن وجود دارد.
برای مثال، قوانین سفت و سخت کار، اخراج کارگران را برای کارفرمایان بخش خصوصی بسیار دشوار میکند و مانع از رقابت جمعیت جوان در حال رشد ایران برای مشاغلی میشود که قبلاً شاغل هستند.
نیاز به اصلاحات
سریسولا گفت: «برای به حداکثر رساندن پتانسیل کامل ناشی از لغو تحریمها، ایران واقعاً باید با اصلاحات پیشروی کند.» یکی از این اصلاحات استقلال عملیاتی بیشتر برای بانک مرکزی است.
از زمانی که در سال ۲۰۱۳، محمود احمدینژاد، رئیسجمهور پیشین، حسن روحانی، چهره اصلی اصلاحطلب ایران جایگزین شد، این وضعیت بهبود یافته است. روحانی سیاستهای پولی و مالی را از هم جدا کرد و سیاست قبلی را کاملاً تحت کنترل بانک مرکزی گذاشت. در نتیجه تورم از ۴۰ درصد به ۱۵ درصد کاهش یافت. در مقابل، در دولت احمدی نژاد، مداخله در تخصیص اعتبار، وام های غیرجاری را به ۲۳ درصد کل اعتبار در سال ۲۰۱۰ رساند.
به همین ترتیب، روحانی تعدادی از نهادهای مهم اقتصادی و مدیریت بودجه را که توسط احمدی نژاد منحل شده بود، مجدداً تأسیس کرد و علیرغم شرایط سخت اقتصادی، افزایش مالیات ها و مدیریت قوی تر را دنبال کرد.
اما سوء مدیریت سالهای احمدینژاد میراثهای زیانباری بر جای گذاشته است: ناتوانی در اجرای سیاستهای مالی ضدچرخهای، تأثیر تحریمها را بدتر کرد و برنامه اصلاحات یارانهای نابسامان، بهعنوان یک زن و شوهر، هدر دادن قابلتوجهی بر منابع ایران است.
بخش خصوصی نیز با مشکلاتی مواجه است. از زمان الحاق به قانون اساسی ایران در سال ۲۰۰۶، دولت موظف شده است که با فروش دارایی های دولتی، حجم بخش دولتی متورم را به امید ایجاد رشد کاهش دهد.
اما همانطور که علیرضا نادر، تحلیلگر ارشد سیاست بینالملل برای شرکت رند که در ایران متخصص است، توضیح میدهد، هنوز تشخیص تفاوت بین این دو حوزه بسیار سخت است و اکثر شرکتهای بزرگ هنوز با بخش دولتی ارتباط دارند.
نادر میگوید آنچه در دهه گذشته اتفاق افتاده این است که شرکتهای دولتی به نهادهای مرتبط با نهادهای دولتی قدرتمند فروخته شدهاند که نفوذ سیاسی زیادی دارند و کنترل محکمی بر اقتصاد دارند و اکثر صنایع بزرگ را کنترل میکنند. یکی از بزرگترین حامیان پول نقد خارجی که اکنون کشور را سیل کرده است.
تراست های خیریه معروف به بنیادها نیز نقش عمده ای در اقتصاد دارند. برای نادر، این بزرگترین نیرویی است که علیه توانایی ایران برای سرمایه گذاری بر کاهش تحریم ها کار می کند.
پتانسیل وجود دارد اما اقتصاد سیاسی ایران واقعاً مشکل ساز است.»
در صندوق بینالمللی پول، سریسولا موافق است که تقویت فرآیند خصوصیسازی، و همچنین تسهیل فضای کسبوکار، مقابله با بیکاری و تقویت سیاستهای مالی ضروری است. او امیدوار است که بتوان به این امر دست یافت، علیرغم آنچه که او اذعان دارد یک اقتصاد سیاسی پیچیده است.
لو بورن موافق است که به نظر می رسد حمایت قوی از اصلاحات در کشور وجود دارد، اما یادآوری می کند که اجرای این امر مستلزم “اراده سیاسی قوی و پایدار” است.
منبع: Financial Turbine