حمایت و سود: حمایت بانک ها از باشگاه های ورزشی
دیدار فینال سوپرلیگ والیبال ایران این هفته بین تیم بانک سرمایه و پیکان برگزار شد که اولی عنوان قهرمانی را از آن خود کرد.
پیروزی سرمایه اما تردیدهایی را در مورد حکم اخیر مبنی بر منع بانک ها از سرمایه گذاری در بخش های غیربانکی از جمله حمایت از تیم های ورزشی ایجاد کرد.
این مصوبه که در فروردین ماه توسط بانک مرکزی ایران صادر شد، هنوز سایه سنگین بانکها را از بین نبرده است، زیرا آنها هنوز از مالکیت باشگاهها یا حمایت مالی به عنوان بخشی از «مسئولیت اجتماعی» خود صرفنظر نکردهاند.
در حال حاضر باشگاههای ورزشی تحت مالکیت بانکها در شرایطی که اکثر باشگاههای ورزشی هم از نظر عملکرد و هم از نظر مالی با مشکل مواجه هستند، عملکرد نسبتاً خوبی دارند. به عنوان مثال، بانک سرمایه یک تیم را از صفر راه اندازی کرد – دو سوم بازیکنان خود را از تیم ملی به خدمت گرفت و یک مربی برتر را به خدمت گرفت تا این تیم به تنها رقیب جدی پیکان تبدیل شود، تیمی که متعلق به ایران خودرو است، بزرگترین تیم کشور. خودروساز.
نمونه دیگر فولاد خوزستان وابسته به بانک ملی ایران است که تیم برتر لیگ برتر فوتبال ایران است. در حالی که BMI در ابتدا تمایلی به حفظ تیم نداشت، عملکرد فوق العاده آن در لیگ برتر باعث شد تا بانکداران نظر خود را تغییر دهند.
حتی تیمهایی که توسط مؤسسات اعتباری غیرمجاز حمایت میشوند، موفقیت چشمگیری کسب کردهاند. باشگاه والیبال متعلق به موسسه اعتباری منحله میزان در مدت حضور کوتاه خود در سوپرلیگ والیبال ایران عملکرد خوبی داشت.
این باشگاه در پی ورشکستگی میزان، به ثامن الحجج واگذار شد اما ثامن الحجج نیز به همان سرنوشتی دچار شد که ورشکست شد. این باشگاه همچنان در لیگ بازی می کند در حالی که آینده نامشخصی دارد.
همزمان، دولت برای خصوصی سازی دو باشگاه اصلی فوتبال کشور یعنی استقلال تهران و پرسپولیس تهران تلاش کرده است.
هر دو باشگاه تهرانی به شدت بدهکار هستند و منبع درآمد خوبی ندارند تا برای خریداران جذاب باشند. با این حال بانک ها گهگاه علاقه ای به خرید آنها نشان داده اند. اگرچه برخی از افراد ثروتمند برای این باشگاهها پیشنهاد دادند، اما مقامات آنها را بسیار حیاتی میدانند تا به سرمایهگذاران فردی سپرده شوند.
پس زمینه ستاره ای
حضور بانک ها در عرصه های ورزشی پدیده جدیدی نیست. بانک ملی ایران به مدت ۵۶ سال یک باشگاه فوتبال را اداره کرد. باشگاه با تمرکز بر استعدادهای جوان موفق شد ستاره هایی مانند مهدی مهدوی کیا را معرفی کند. با این حال، در سال ۱۹۹۱، مقامات بانک تصمیم به فروش باشگاه گرفتند به دلیل “غیر امکان پذیر بودن” چنین فعالیت هایی، اگرچه گفته می شود دلیل اصلی آن عدم علاقه آنها است.
بانک تجارت نیز به مدت پنج سال (۹۰-۱۳۶۸) یک باشگاه فوتبال داشت که در زمین های مشابه فروخته شد. با این حال، بانک تجارت در مدت کوتاهی که داشت، فوتبالیست های مشهوری مانند علی دایی، افشین پیروانی و یحیی گل محمدی را معرفی کرد.
نسل جدیدی از وام دهندگان – بانک پاسارگاد و بانک سامان که قابل توجه ترین آنها هستند – به جای سرمایه گذاری مستقیم در باشگاه های ورزشی و تیم های ملی، رویکرد محتاطانه تری در حمایت مالی از باشگاه های ورزشی و تیم های ملی در پیش گرفته اند.
بانک سامان، یک بانک خصوصی، نقش غیرقابل انکاری در ترویج والیبال و تبدیل آن به یک ورزش پرطرفدار ملی و تامین مالی تیم ملی تا پایان لیگ جهانی والیبال FIVB داشت.
بانک پاسارگاد ایران، یکی دیگر از وام دهندگان خصوصی برجسته، نیز در جام جهانی ۲۰۱۴ از تیم ملی فوتبال حمایت کرد و مسئولان فوتبال را از نگرانی های مالی رها کرد.
با این حال، چنین حمایتهایی را نمیتوان صرفاً به عنوان «مسئولیت اجتماعی» نامید، زیرا بانکها به شدت از تبلیغات مرتبط سود میبرند.
بانک پاسارگاد به تازگی طرحی را آغاز کرده است تا سرمایه هواداران پرسپولیس را در صنعت فولاد سرمایه گذاری کند و از درآمدهای حاصله برای کمک به باشگاه استفاده کند.
به نظر میرسد بانکها بهعنوان قدرتمندترین نهادهای اقتصادی کشور، توانایی افزایش درآمد باشگاههای ورزشی و خود را دارند.
برخی نگاه مبهمی به این موضوع دارند و می گویند که آنها انحصار ایجاد می کنند و مانع از موفقیت تیم های دیگر می شوند. برخی دیگر – عمدتاً کسانی که مستقیماً در امور باشگاهها دخیل هستند – فکر میکنند که بانکها میتوانند ورزش را ترویج کنند، مشروط بر اینکه به هوسهای مدیران آلوده نشود.
با این حال، نگاهی به سابقه بانکها در ورزش نشان میدهد که تصمیمات بیشتر بر اساس منافع شخصی بانکداران برتر اتخاذ شده است، در حالی که برنامههای منسجم، بهویژه برنامههایی که هدف آن ورزشکاران جوان است، هم برای بانکداران و هم برای ورزش کشور بیشتر به ثمر میرسد. بخش
مقررات باید به گونهای اصلاح شود که بانکها بتوانند تعادلی بین عملیات سوداگرانه، غیربانکی و ابتکارات واقعاً سازنده مانند حمایت آنها از ورزش کشور ایجاد کنند، که ثابت شده است بیش از آنکه یک نفرین باشد، موهبت است.
منبع: Financial Turbine