از چشم روشنی آقا تا پیداشدن صائب ثانی در جلسه شعرخوانی
گروه فرهنگی خبرگزاری تسنیم: مصطفی وثوقکیا روزنامه نگار در روایت خود از دیدار شاعران و اهالی فرهنگ و هنر با رهبر معظم انقلاب که به صورت اختصاصی در اختیار تسنیم گذاشته، نوشت:
«قرارمان ساعت ۱۶ است و من با اینکه از روی نقشه خوان فقط صدمتر با محل مورد نظر فاصله دارم اما در ترافیک اسفند پایتخت گیر افتادم. یک محاسبه نابجا باعث شد وارد تونل ترافیک تقاطع فلسطین ولیعصر شوم. با عنایت چند ماشین و دعاهای زیرلب، کاملا مماس با وقت تعیین شده رسیدم جلوی دفتر حفظ و نشر آثار رهبری.
با همراه شدن چند نفر از همکاران از رسانههای مختلف راهی محل دیدار می شویم. به انتهای کشوردوست که وارد می شویم صفی از شاعران را می بینم که آماده ورود هستند. بعد از تشریفات ورود و گذر از چند گیت بازرسی وارد حسینیه امام خمینی می شویم. ساعت هنوز به ۱۷ نرسیده و جماعت شاعر به صورت تکی و گروهی وارد حسینیه می شوند و در صف های نماز جاگیر می شوند. این فرصت خالی بین حضور آقا گعده های متعددی را میان شاعران ایجاد می کند. احوالپرسی و چاق سلامتی های شاعرانه راه افتاده است. در گوشه ای هم میزی از کتابهای شاعران چیده شده است که قرار است به رهبر هدیه شود. هر چه به ساعت ۱۸ نزدیک می شویم تکاپوها برای ورود رهبر بیشتر می شود. صف های نماز تقریبا تکمیل شده است. در صف اول شاعران پیشکسوت مثل گرمارودی و اسرافیلی و مجاهدی و کلامی روی صندلی نشسته اند. حجت اسلام قمی رئیس سازمان تبلیغات هم جاگیر شده . قبل از ورود رهبر سیدعباس صالحی وزیر ارشاد هم خودش را می رساند و با هدایت مسئولین در صف اول می نشینند.
ساعت به ۱۸.۰۵ که می رسد پرده کنار می رود و رهبر وارد شده روی صندلی مربوطه مستقر می شوند. با شاعران و حضار به صورت چشمی احوالپرسی می کنند. میلاد عرفان پور و مهدی دادمان رییس حوزه هنری ایستاده و منتظر اجازه شروع برنامه هستند که اذن می گیرند. عرفان پور کتابهای شاعران را روی دست آماده کرده و اسامی را می خواند تا شاعران حضوری نزد رهبر بروند. فاصله ما که دور است اما حضور برخی شاعران طولانی تر است. گاهی از چهره آقا می شود تشخیص داد حرف های جدی ردوبدل می شود.
وسط این اسم خواندن ها علی موسوی گرمارودی که دیگر شکستگی از چهره اش هویداست میرود و کتابهایش را به دست رهبر می دهد. به احترامش اسامی دیگری خوانده نمی شود. گرمارودی عبای رهبر را می بوسد چهار پنج کتاب را هدیه می دهد و یکی را برمی گرداند. یکی از بانوان شاعر که کتابش را هدیه داده به آقا می گوید دو انگشتر تحویل داده بودم که به شما هدیه دهم و یک انگشتر بگیرم. آقا می گویند عیب ندارد آن دو تا را که دادند یک انگشتر می دهم. محمود حبیبی کسبی کتاب «ضاحیه مقدسه» که اشعار شاعران در سوگ سیدحسن نصرالله بوده را خدمت آقا هدیه می دهد . میگوید ۷۰۰ تا شعر جمع آوری شد و ۱۱۰ شعر برای کتاب منتخب شد. شاعر زنجانی که می رود برای اهدای کتاب سلام اهالی محله حسینیه اعظم زنجان را می رساند. دیگر اسم حسیینه اعظم زنجان در همه جای ایران آشناست با آن برنامه پرعظمت هشتم و نهم محرم . زمان محدود فرصت اهدای بیشتر کتاب را نمیدهد با این حال فرصت اهدای کتاب کوتاه است و هنوز تعداد زیادی کتاب مانده که بعد از دیدار تحویل داده می شود. این فرصت مستقیم گپ و گفت شاعران با رهبر فرصت مغتنمی برای شاعران است چون ممکن است رهبر کتابخوان آثارشان را پیش از این دیده باشند و این لحظه مواجهه مستقیم با شاعر باشد. هر چند در پچهای شاعرانه بعد مراسم متوجه شدم اکثر افرادی که به رهبری کتاب هدیه دادند آثارشان در پویش شعری حوزه هنری چاپ شده است. و همین موضوع انگار برخی دیگر از شعرای جوان را ناراضی کرده است! با صدای اذان همه مهیای نماز می شوند. بعد از نماز هم افطار و بعد شروع جلسه. با این حال وقت افطار هم چند شاعر اجازه می خواهند نزد رهبری بروند. افشین علا، مهدی دادمان و وحید جلیلی را می بینم که در این فرصت کوتاه نکاتی را می گویند و نکاتی را می شنوند.
ساعت که ۱۸.۵۰ دقیقه را نشان می دهد با قرائت قران جلسه به صورت رسمی با مدیریت مرتضی امیری اسفندقه و علیرضا قزوه شروع می شود. در سمت راست رهبری حجت الاسلام گلپایگانی، حداد عادل، سیدعباس صالحی وزیر ارشاد، حجت الاسلام قمی رئیس سازمان تبلیغات و وحید جلیلی قائم مقام رسانه ملی و در سمت چپ ایشان مرتضی امیری اسفندقه و علیرضا قزوه و مهدی دادمان رئیس حوزه هنری، میلاد عرفان پور و محسن مومنی نشسته اند. اسفندقه جلسه را با بیتی از صائب تبریزی شروع می کند و از جناب موسوی گرمارودی می خواهند محفل شعری رهبر را آغاز کنند.
گرمارودی بخش از شعر خط خون را می خوانند با این مطلع « پرسی مرا که «عمر گرانمایه چون گذشت؟/ گاهی به غم گذشت وگهی درجنون گذشت» شاعر پیشکسوت ما مشخصا صدایش دیگر رسا نیست و خطوط چهره اش شکسته. گرد پیری بر رویش نشسته به همین دلیل است بعد از خواندن شعر اجازه می گیرد جلسه را ترک کند. نفر دوم هم یک شاعر پیشکسوت است که رهبری بعد از شعرخوانی اش می گوید ایشان را از وقتی در قم به دبیرستان می رفتم می شناسم و پدرشان از علمای معتبر قم بودند. این سالیان طولانی آشنایی را شاعری آیینی محمدعلی مجاهدی به دوش می کشد و و شعر را با الهام از یکی از کلمات قصار حضرت امیر می خواند « چشم تو به عیب است خطاپوشش کن/ خشم تو چو آتش است خاموشش کن/ گر کار تو زشت است مبر از یادش /گر کار تو نیکوست فراموشش کن»
سیدسلمان علوی روحانی شاعر اهل خراسان منظومه ای خواند از آغاز آفرینش تا ظهور و تاکید می کند تاکنون ۳۰۰ بیت سروده و هنوز تمام نشده است که بخش ا زآن را می خوانید:
صدا تنید به دور قلم، قلم آنگاه
به حسن اول دفتر نوشت: بسم الله
سریر سرخ قلم، شروهای لم یزلی است
خدا خداست، ولی این صدا، صدای علی است
قلم رسید به هجده قصیده غزلی
نگاه فاطمه افتاد در نگاه علی
نگاه فاطمه زیباست، پس تبسم کرد
تبسمی که ملک راه خانه را گم کرد
تبسمی که در او آیههای دهر شکفت
تبسمی که کمی بعد، بعد خواهم گفت …
شعر که تمام شد رهبر با ذکر این که خوش مضمون و شیرین بود گفتند انشالله باقی را هم با تکلیه بر منابع عقلی و نقلی و عرفانی به سرانجام برسانید.
علیرضا قزوه هم در ادامه مدیریت جلسه با اشاره به اینکه ۲۵ اسفند سالروز شهادت شهید مهدی باکری است شعری با الهام از آخرین مکالمه این شهید با شهید احمد کاظمی خواند با این ابیات:
احمد کجایی؟ کاش اینجا میشدی ای کاش
یک دم شریک محفل ما میشدی ای کاش
احمد در اینجا چیزهایی تازه میبینم
با من دمی گرم تماشا میشدی ای کاش
احمد بیا بیسیم مهدی از نفس افتاد
مهدی شفیع محشر ما میشدی ای کاش
اسفند روز بیست و پنجم سال ۶۳
۴۰ سال رفت ای کاش پیدا میشدی ای کاش
شاعر بعدی سید محمدی بهشتی از قم بود که قزوه او را حافظ قرآن معرفی کرد که رهبری زیرلب گفتند خوشا به حالت آقا. او هم خواند که «چگونه وصف کنم شاعرانه کیست علی/ شبیه نیست به غیرخودش علیست علی»
خانم فائزه امجدیان که برای شعرخوانی معرفی شدند دو درخواست مطرح کردند اول اینکه برای دوست لبنانی شان که پاییز در حملات اسرائیل به شهادت رسیدند دعا کنند و دیگر درخواست دعا برای عاقبت بخیری همه جوانان دعا کنند.
بعد هم از کودکان مقاومت خواند که «دخترک تا همین دو ثانیه پیش خانه ای داشت سرپناهی داشت/ دخترک تا همین دوثانیه پیش پدری داشت تکیه گاهی داشت/ دخترک تا همین دو ثانیه پیش مادر چند تا عروسک بود/ غصه ناگاه قد کشید در او دختر اما هنوز کوچک بود»
همزمانی برگزاری این دیدار با سالروز درگذشت پروین اعتصامی باعث شد تا چند باری ذکر خیر این شاعر سرشناس به میان بیاید.
شاعر بعدی خانم فاطمه هاوشکی، اهل شهر بابک کرمان بود که بعد از رساندن سلام همشهریانش، غزلی به شهید خدمت، آیتالله رئیسی تقدیم کرد: « نسیم بودی و از خود رها و با همه همراه/ بهای جان رهایت نبود غیر پریدن/ شهید خطه خدمت، تو را به دوش گرفتیم/ و ذکر خیر تو گفتیم، بین آه کشیدن» شعر این خانم که تمام شد رهبری گفتند این قدرشناسی برخواسته از احساس و عقل از شخصیت هایی مثل شهید رئیسی هم لازم است هم مغتنم. این سخنان آشکار تایید رهبری برای بیان خدمات شخصیت های خدوم نظام از جمله آیت الله رئیسی بود.
میکروفن همچنان میان خانم ها می چرخید و نوبت محدثه آشتیانی شد که دو درخواست مطرح کرد اول اینکه رهبری برای پدرو مادرش دعای ویژه کنند و دیگر تقاضا برای امکان خادمی بانوان در حرم امام رضا و در ادامه شعرش را برای امام حسن مجتبی خواندند « مینویسم یا حسن، حُسن ختامش با خودت/ بر لبم ذکر تو را دارم دوامش با خودت/ از کریمان کم طلب کردن که کفر نعمت است/ حاجتم را که میدانی تمامش با خودت»
چندسالی است که شاعران غیرایرانی در این محفل شعر می خوانند . امسال هم نوبت به دکتر علی اصغر حیدری از بنارس هند رسید که شعری برای امام خمینی خواند. قبلش هم گفت خرسندم از اینکه در محضر جنابعالی شعر می خوانم و از استاد قزوه هم تشکر می کنم که نسل تازه در شعر فارسی هند تربیت کردند. «مرد میدان مرد طوفان مرد دوران بود امام/ قلب ما و روح ما و جان جانان بود امام» شعر هم که تمام شد رهبری گفتند خیلی خوب بود این شعر در تمجید از امام خمینی و نکته مهم این است که یکی که زبان مادری اش فارسی نیست این طور شسته و رفته به زبان فارسی شعر بگوید. مرحوم اقبال با اینکه شعر فارسی زیاد دارد اما می شود در شعرش نکته گیری کرد چون برخی قواعد را رعایت کرده بود اما این شعری که خوانده شد خوب بود.
سعید بابایی از آذربایجان شعری با عنوان برجک نامه خواند. در ادامه محمد رسولی دعوت به خواندن شد. وی در ا بتدا سلام مادر شهید شهبازی از شهدای قدیمی تفحص را به رهبری رساند و اینکه مادر شهید درخواست چفیه و انگشتر دارند. در ادامه هم شعری خواند که رهبری در انتها گفتند هر بیتش یک آفرین داشت.
به نام او که از آیات او بسیار باید گفت
خدا زنده است، این را اول اخبار باید گفت
…
خدا امروز هم مانند دیروزش خدایی کرد
خدا بود آنکه در تشییع سید خودنمایی کرد
فقط او مرگ را اینگونه در انظار زیبا کرد
خدا در لحظههای آخر سنوار غوغا کرد
خدای حاج قاسم، آن بزرگ روستازاده
همان مردی که با اخلاص دنیا را تکان داده
در آن باران و مه تنها خدا تسکین مردم شد
شبی که تکهای از قلب ما در ورزقان گم شد
خدا حالا رئیسی را به یک حجت بدل کرده است
چه زیبا پیکرش را پرچم ایران بغل کرده است
…
خدا در غزه افشا کرد، راز روزگار این است
که معیار شرافت نسبت ما با فلسطین است
شعرخوانی محمد رسولی باعث هیجان خوبی میان جماعت شاعر شد. با هر بیتش احسنت و آفرین بود که نثار می شد و آخرش هم که رهبر تایید کردند هر بیتش یک آفرین داشت. رسولی قبلا هم شعر معروفش را در همین دیدار مداحان با رهبر خوانده بود آنجا که گفته بود:
السلام ای محور هنگامهاش!
ای همه حرف وصیتنامهاش
دید آرامی، نشد آشفته او
ای ستون خیمهای که گفته او
یارت ای یار خراسانی چه شد؟
ای صبا! دست سلیمانی چه شد؟
شاعر بعدی مجرد بود و تاکید هم کرد و می خواست یک شعر طنز بخواند؛ طنزش اینجا بود که شعرش درباره فرزندآوری هم بود! فضای طنز خوبی ایجاد شده بود. محمد قریشی شعرش را با راضی کردن همسرش برای فرزندآوردن شروع کرد «همسرم بهترین نوع بشر/ شعبه رسمی جمال قمر/ ای که در کل عرصهها هستی/ از تمام زنان طایفه سر/ تحت لیسانس ابروان تواند» و رسید تا آنجا که بعد از ذکر خیرهای فرزندآوری آوری هم از نوع معنوی و هم اقتصادی همسرش رضایت به فرزندآوری داد.
نوبت به سعید حدادیان که رسید برای شعرخوانی گفت دوستان شعری از کتاب اولم انتخاب کردند تا بخوانم. حضار این مساله را اعلام نارضایتی از نوع انتخاب اشعار بیان کردند که خب اعلامش را سعید حدادیان برعهده گرفت. بالاخره وجهه فرهنگی ادبی وی مانع گلایه گذاری های بعدی خواهد شد.
عقربه های ساعت ۲۱ را نشان میداد که یوسفعلی میرشکاک وارد شد. برایش ردیف اول جا باز کردند. رفت روبری رهبر نشست. سلامی کرد و جوابی شنید که «چشم ما روشن شد» بالاخره جایگاه میرشکاک در اینجا مشخص می شود.میرشکاک که جاگیر شد قزوه گفت اسم ایشان نفر دوم شعرخوانی بود ولی وی امتناع کرد.
حسین زحمتکش را که اعلام کردند شعربخواند گفتند پدرش از همکاران شهید شهریاری بوده و اوایل امسال به رحمت خدا رفته است. او هم شعری با این مطلع خواند «به این آتشفشان شمعی حقیر از سوختن می گفت/ چه حسن انتخابی داشت داغش را به من می گفت» شعر زحمتکش به آخر که رسید رهبری گفتند آفرین اینها که خواندید حکمت بود.
باز هم یک شاعر غیرایرانی از بصره عراق.شعری عربی خواند. انتهای جلسه یکی از دوستان عربی دان گفت در بیتی خوانده بود که من در مقابل مردی هشتادساله شعر خواندم و رهبری با طبع شاعرانه خود فی البداهه به عربی گفتند که من مردی بیست ساله هستم.کنایه از این که در این فضای شعری مانند جوانان هستم.
حسین اسرافیلی که شعری برای شهید سنوار خواند قزوه بازهم از میرشکاک دعوت کرد شعر بخواند. میرشکاک گفت آقای ناصرعلی سهرندی بگذار عطایی وارد شود. رهبر در ادامه مکالمه وارد شدند که اولا ایشان ناصرعلی سهرندی نیستند و با هم فرق دارند. بعد گفتند سال ۵۹ که اشعار ایشان و مرحوم عزیزی در روزنامه جمهوری اسلامی چاپ می شد را می دیدم. ایراد داشت ولی نشان میداد که استعدادی دارد و آن رشدی که توقع می رفت را پیدا کردند و به سطح بالای شهر رسیدند. اانشالله امشب هم شعری باشد «که می بده تا چشمی تر کنیم» بالاخره ایشان شعرهای طولانی می خوانند.
بعدا که جستجو کردم دیدم ناصرعلی سهرندی را مقلب به صائب ثانی کرده اند به خاطر لطافت و طبع شعری اش. در زمان خودش به دربار راه یافت و ماندگار شد. حالا دلیل کنایه میرشکاک به به قزوه از چه باب بود که رهبری گفتند ایشان با سهرندی متفاوت است مشخص نیست .
بعد از این مکالمه ذکریا اخلاقی شعر خواند و نوبت به محمد سهرابی نژاد رسید. رهبر گفتند شما قبلا در این جلسه شعر خواندید که گفتند ۱۸ سال قبل. رهبر گفتند هنوز در ذهنم از زیبایی آن رباعی ها باقی مانده است. دیگر که می خواهد شاعر رباعی سرای ما. پس ۵ رباعی زیبای دیگر در مدح مولا علی خواند و درآخر هم طلب صله ای کرد از نوع انگشتر ولی با معرفت بود و گفت برای همسرم می خواهم.
سجاد سامانی، بهجت فروغی از خمینی شهر و سهیلا باقریان ازآذربایجان شرقی.ماهرخ درستی شعر خواندند تا نوبت به خانم سعیده کرمانی رسید که شعری برای مادری بخواند. آخرش هم که تایید رهبری را گرفت امشب تولدم است . ما را به دعایی و انگشتری هدیه دهید که جواب مثبت گرفتند .
امیرحسین هدایتی شعری برای شهید حججی خواند. علی مشهوری هم شعرش را که خواند احمد میرزاده از شعرای کودک ونوجوان معرفی شد. رهبری هم در آخر گفتند شعر کودک و نوجوان مهم است و در پاسخ به سلام شعرای کودک گفتند سلام من را هم برسانید. حسن اسحاقی هم شعری برای مجاهدان گمنام امنیت خواند که تحسین رهبری را در پی داشت. گفتند چه موضوع خوبی انتخاب کردید برای افرادی که امنیت بر دوش آنهاست.
علی داوودی به عنوان شاعر نقاش از سوی مجری جلسه معرفی شد و شعری خواند. علی مقدم روحانی جوان هم غزلی خواند . جعفر عباسی و معلمی و ملکیان و حسین زاده هم شعر خواندند. اما نوبت به سیدحسن شهرستانی که رسید قزوه او را پژوهشگری معرفی کرد که تازه متوجه شده شعر هم می گوید و خب از او خواست شعرش را بخواند. در اخر که شعرخوانی اش تمام شد رهبر گفتند مقداری باید فکر کنیم تا برخی ابیات را متوجه شویم. شاید اشاره به همان پژوهشگر بودن ولی که خب در جامعه شاعری تازه وارد است و در همین ابتدای کار هم جلوی رهبری فرصت شعرخوانی پیدا کرده است. در آخر قزوه گفت خبر دار شدم که آقای وحید جلیلی هم به تازگی شعر میگویند و رهبری با تبسم گفتند از شعرخوانی ایشان در جلساتی دیگری استفاده کنیم.
۳۶ نفر شعر خواندند و ساعت ۲۲.۳۰ شب بود. همه منتظر سخنان رهبری بودند که خب مشروحش را حتما خوانده اید اما انچه من برداشت کردم تاکید رهبری بر شعر عاشقانه بود که برای دومین بار در این جمع مطرح می کردند. دلیل تاکید هم نبودن شعری عاشقانه در میان اشعار خوانده شده بود. شاید این تاکید را باید مدیران حوزه هنری درک کنند که اشعار خوانده شده را انتخاب می کنند والا در دفتر هر شاعری قطعا اشعار عاشقانه عفیف و پاک یافت می شود. مساله دیگر سخنان رهبری بازاری نشدن شعر بود که خب مثالش را از یک برنامه تلویزیونی آوردند. سخنانی که با تشویق شاعران همراه شد و از قضا داوران آن برنامه هم در همان ردیف اول شعرا نشسته بودند. باید دید که با این سخنان رهبر که البته گفتند شخصی است و قصد امر و نهی ندارند در صداوسیما چه برخوردی خواهد شد. برنامه ای که به سیاق سایر برنامه های تلویزیونی برگفته از تنلتشوها اجرا می شود.باید منتظر ماند. ساعت که ۲۳ رسید دیگر جلسه تمام شد. در مسیر خروج هم گعده های کوچک چندنفره شکل گرفته بود . من در مسیر خروج فکر می کردم در میان تمام اجزای فرهنگ تنها شعرا هستند که فرصت دارند اندوخته های یکسال شعر کشورا به محضر رهبری عرضه کنند. حالا هنر خودشان است چقدر درست از اندوخته خود خرج کنند اگر هنرمند باشند بهترینهای خود را میاورند والا همان می شود که رهبر گفت فعلا کمیت بر کیفیت چربیده است اگر قرار است سعدی و حافظ از این دوران برخیزد حتما باید معادله معکوس شود.»
[انتهای پیام]
منبع: تسنیم