دیپلومات افسانهای دیسی احساس میکند «مانند پائول ریور» درباره بدهی ملی ۳۸ تریلیون دلاری: «بحران در راه است!»

ریچارد هاس چهار دهه در واشنگتن به مشاوره به رؤسایجمهور، نمایندگی ایالات متحده در خارج از کشور و هشدار به کنگره درباره تهدیدات جهانی اختصاص داده است.
ریچارد هاس چهار دهه در واشنگتن به مشاوره به رؤسایجمهور، نمایندگی ایالات متحده در خارج و هشدار به کنگره درباره تهدیدات جهانی اختصاص داده است. اما این روزها، این دیپلومات باتجربه میگوید خطرناکترین بحرانی که ایالات متحده را تهدید میکند، از روسیه، چین یا خاورمیانه نمیآید.
این بحران از درون کشور میآید: بدهی ملی زشت و در حال فاسد شدن ۳۸ تریلیون دلاری که او میگوید بر قدرت ایالات متحده اثر منفی میگذارد.
«احساس میکنید کمی شبیه پائول ریور هستید — اما بهجای اینکه بریتانیاییها بیایند، بحران میآید»، هاس در یک مصاحبهٔ منحصر بهفرد به Fortune گفت. «این بحران بهصورت آهسته پیش میرود. ما هماکنون هزینهٔ قابلتوجهی میپردازیم.»
هاس، که پیش از این رئیس مؤسسه روابط خارجی بوده و سالها مسئول امنیت ملی است، از میان چندین کارشناس است که به مجموعهٔ جدیدی از مقالات متمرکز بر بدهی که توسط بنیاد پترسون منتشر شدهاند، مشارکت میکند. استدلال او ساده است: بدهی آمریکا دیگر فقط یک چالش اقتصادی نیست؛ این یک مسألهٔ امنیت ملی است که واشنگتن از رویارویی با آن امتناع میکند.
در این مقاله، هاس و همنویسگرش کارولین کیسین اعداد قابلتوجهی را ارائه میدهند که چشمپوشی از آن دشوار است: ایالات متحده هماکنون بدهی فدرال ۳۸ تریلیون دلاری دارد که تقریباً برابر با ۱۲۵ ٪ تولید ناخالص داخلی است. کسریهای سالانه در حدود ۲ تریلیون دلار ماندگارند. هزینههای بهره نیز بهطرز چشمگیری افزایش یافتهاند؛ سال گذشته حدود ۱ تریلیون دلار برآورد شد که بیش از هزینه نظامی این کشور است.
«این در حال حاضر یک بحران امنیت ملی است»، هاس به Fortune گفت. «پرداخت بدهی منابع ملی را از استفادههای پربازدهتر میگیرد. برای بروز بحران نیازی به سقوط بازار اوراق قرضه نیست.»
او استدلال میکند که این فشارها استراتژی ایالات متحده را محدود میکنند. با پیشروی روسیه، مدرنسازی چین و تشدید منازعات در خاورمیانه، هاس میگوید هزینههای دفاعی شاید نیاز به افزایش داشته باشند، نه کاهش؛ و این امر بهسرعت ضروری است. با این حال، تمایل سیاسی به سرمایهگذاریهای نظامی در حال کاهش است، زیرا بدهی تصویر کلان مالی را به خود اختصاص داده و گرایشهای پوپولیست، چکهای درآمدی ۲٬۰۰۰ دلاری یا کنترل اجاره را محبوبتر میسازند.
«بدست آوردن حمایت برای آنچه در سطح جهانی لازم است بهسختی ممکن میشود، وقتی مردم میگویند: «ما پیشاپیش بهعمق بدهی فرو رفتهایم. نمیتوانیم این هزینه را بپردازیم»،» او گفت. «بدهی در حال حاضر گزینههای آمریکا را محدود میکند.»
بحرانی «بهسرعت‑آهسته» که هنوز میتواند بهسرعت تبدیل به بحران ناگهانی شود
هاس دو آیندهٔ ممکن را توصیف کرد. اولین سناریو، دراماتیک است؛ او آن را «سناریوی صخرهای» مینامد: از دست رفتن ناگهانی اعتماد بازار، مشابه فروپاشی سال ۲۰۲۲ بریتانیا، که برشهای مالیاتی بدون پشتوانه منجر به فروش انبوه اوراق قرضه شد و سبب استعفای نخستوزیر لیز ترس گردید. در ایالات متحده، هاس هشدار میدهد که این میتواند در اثر یک حراجی ناموفق خزانهداری، آشفتگیهای سیاسی یا حتی فشار جئوپولیتیکی—مانند رهاسازی بدهیهای آمریکا توسط پکن برای فشار بر واشنگتن در بحران تایوان—پدید آید.
«من فکر میکنم چین میتواند اوراق خزانهداری خود را بهعنوان سلاح به کار گیرد»، او گفت. «آنها بهای مالی این کار را میپردازند. اما اگر شی جینپینگ باشد و ماندگار بودن او در تایوان باشد، فکر میکنم او این بهای را خواهد پرداخت.»
سناریوی دوم — که هاس معتقد است ما در حال حاضر در آن زندگی میکنیم — آرامتر است اما همچنان خطرناک. بدهی سال بهسال افزایش مییابد، سرمایهگذاری داخلی را از بین میبرد، بودجه دفاعی را تحت فشار میگذارد و بدین ترتیب قدرت نفوذ ایالات متحده در خارج را تضعیف میکند. سازمانهای فدرالی مسئول امنیت سایبری، زیرساختها، بهداشت عمومی و مبارزه با افراطگرایی تحت فشار برای برش هزینهها قرار دارند — همانطور که در دورهٔ DOGE شاهد بودند، که کارشناسان برآورد میکنند این سال برای مالیاتگیرندگان حدود ۱۳۵ میلیارد دلار هزینه ناشی از کاهش جمعآوری مالیات و بهرهوری از دست رفته میشود، در حالی که هزینههای بهره بخش بیشتری از بودجه را به خود اختصاص میدهد.
«ما در استفاده از صندوق اضطراریمان در روزهای آفتابی گناهکاریم»، هاس و کیسین در مقاله نوشتند.
مشکل سیاسی که هیچکس نمیخواهد به آن بپردازد
مانند سایر اقتصاددانان، هاس بر این باور است که مانع، اصلاح اقتصادی نیست؛ بلکه مسئله سیاسی است.
«کاهش بدهی کار فوقالعاده دشواری خواهد بود»، او تصدیق میکند. اصلاح تعهدات — به معنای تغییر در سیستم تامین اجتماعی یا بیمهٔ درمانی — بهصورت سیاسی سمی است. افزایش مالیاتها بهمانند پرتوهای رادیواکتیو هستند. و واشنگتن همچنان در تنگنای ایستگاه تعطیلی دولت گیر کرده است؛ تازه پس از طولانیترین تعطیلی دولت تاریخ عبور کرده است، که نشانی از تقسیمپذیری عمیق کشور است.
با این وجود، او استدلال میکند که بستهای قابل اجرا وجود دارد: آزمون درآمدی برای بازنشستگی، ارتقای تدریجی سن بازنشستگی، تنظیم فرمول COLA که مزایای تعهدات را تعیین میکند، بازگرداندن پرسنل به سازمان مالیاتی (IRS) و افزایش ملایم نرخ مالیات بر شرکتها. هدف حذف بدهی نیست، او میگوید، بلکه خم کردن منحنی است تا رشد بدهی کمتر از رشد تولید ناخالص داخلی باشد.
«مورد نیاز غیرواقعگرایانه نیست»، او گفت. «فقط کافیست مسیر رشد را تغییر دهید.»
او بر این باور است که یک کمیسیون دوحزبی ممکن است در نهایت تنها مسیر عملی باشد.
«کمیسیونها برای ایمنسازی فرآیند در برابر مداخلهٔ سیاستها ایجاد شدهاند»، او گفت. «ممکن است این کار به ائتلافی از افراد مایل نیاز داشته باشد.»