بازسازی نظامی آلمان تعادل قدرت اروپا را دگرگون می‌کند

0

با این‌که برلین دوباره به پیشروترین قدرت نظامی اروپا تبدیل می‌شود، پاریس و وارسا با تحولی سیاسی عظیم مواجه هستند.

متن گفتاری تولید شده توسط هوش مصنوعی

نخست‌وزیر کانادا مارک کارنی به برلین می‌رود
رویکرد «آلمان اول» در حال شکل‌گیری است. | کلیمنس بیلان/EPA

برای چند دهه، اتحادیه اروپا بر پایه یک تفاهم غیرکلامی عمل می‌کرد: آلمان امور مالی و فرانسه امور نظامی را بر عهده داشت. اما اکنون وضعیت برعکس می‌شود.

در حالی که آلمان در پی تبدیل به قدرت مسلط نظامی بر اروپا است، تعادل سیاسی در حال تغییر است. در فرانسه، برای حفظ نقش خود شتاب‌گی حس می‌شود، در حالی که در لهستان، بازسازی نظامی آلمان خاطرات گذشته را زنده می‌کند و احساس می‌شود که پیمان برلین‑وارسا می‌تواند مؤثرترین راه برای بازدارندگی روسیه باشد.

«هر جا که در جهان می‌روم، از بالتیک‌ها تا آسیا، مردم از آلمان می‌خواهند مسئولیت بیشتری عهده‌دار شود»، گفت کریستوف اشمید، نماینده سوسیال‌دماک آلمانی در کمیته دفاع بوندستاگر. «انتظار این است که آلمان نهایتاً قدم بردارد و وزن اقتصادی خود را با قدرت دفاعی برابر سازد.»

آلمانی که با بزرگ‌ترین ارتش اروپا، مجهز به تانک‌ها، موشک‌ها و جت‌های پیشرفته، مواجه است، بسیار متفاوت از بنزویِر ناپایدار است که به دلیل روحیه پایین و تجهیزات منسوخ‌شده‌اش مورد انتقاد قرار می‌گیرد. این توان نظامی به قدرت سیاسی و اقتصادی متصل است — و اروپا باید خود را با یک آلمان مسلط وفق دهد.

تا سال ۲۰۲۹، انتظار می‌رود آلمان سالانه ۱۵۳ میلیارد یورو برای دفاع صرف کند. این مبلغ تقریباً ۳٫۵ درصد از تولید ناخالص داخلی است و بزرگ‌ترین گسترش نظامی کشور از زمان تجدید یکپارچگی به شمار می‌رود. در مقایسه، فرانسه قصد دارد تا حدود ۸۰ میلیارد یورو تا سال ۲۰۳۰ هزینه کند.

لهستان قصد دارد امسال ۱۸۶ میلیارد زلوتی (۴۴ میلیارد یورو) برای دفاع هزینه کند، که معادل ۴٫۷ درصد از تولید ناخالص داخلی است — بالاترین سطح در ناتو — و هدف دارد که یکی از بزرگ‌ترین و بهترین‌تجهیز‌های نظامی اروپا را داشته باشد.

واقعیت‌های مالی نیز در حال تغییر است. در حالی که پاریس با بدهی بالای ۱۱۰ درصد از تولید ناخالص داخلی و کسری بیش از ۵ درصد دست و پنجه نرم می‌کند، قدرت قرض‌گیری برلین به آن آزادی می‌دهد که همسایگان‌اش می‌توانند تنها حسرت بخورند. لهستان نیز برای کنترل هزینه‌های عمومی تلاش می‌کند، که با افزایش هزینه‌های دفاعی تشدید می‌شود.

یک مقام اتحادیه اروپا تحول در ظرفیت نظامی آلمان را «تحول‌ساز» یا به معنای تغییرات بنیادین توصیف کرد. دیگر دیپلمات این را واضح‌تر گفت: «این مهم‌ترین امری است که هم‌اکنون در سطح اتحادیه اروپا رخ می‌دهد.»

برای دیپلمات‌های اروپایی، این رشد بیش از سؤال‌های بودجه‌ای پرسش برانگیخته می‌کند. این مسأله قصه‌ای را به چالش می‌کشد که بلوک سال‌ها دربارهٔ این که چه کسی امنیت آن را تضمین می‌کند، برای خودش تعریف کرده است. و این سؤال در بروکسل می‌چرخد، جایی که مقامات می‌پرسند گسترش نظامی آلمان تا چه حد «اروپایی» خواهد بود.

برلین به‌صورت گسترده و بومی می‌سازد

یک نشانه از این پاسخ در حوزه خرید نظامی نهفته است. برلین همچنان به شدت از پیشی‌های ملی خود در زمینه دفاع محافظت می‌کند.

برلین مقاوم بوده است تا به کمیسیون اروپا دست قوی‌تری برای خرید سلاح بدهد و برنامه‌ریزی کرده است که به‌طور عمده به چارچوب‌های ملی تکیه کند، از جمله قانون جدید خرید که به‌طور نظام‌مند از ماده ۳۴۶ معاهده اتحادیه اروپا استفاده خواهد کرد. این ماده به کشورها اجازه می‌دهد تا قوانین رقابتی اتحادیه را برای قراردادهای داخلی نادیده بگیرند.

این رویکرد آلمان پیش از همه در حال شکل‌گیری است.

اسناد خرید داخلی که توسط POLITICO مشاهده شد، نشان می‌دهد برلین برای پیشبرد ۸۳ میلیارد یورو قراردادهای دفاعی از طریق بوندستاگر تا پایان ۲۰۲۶ برنامه‌ریزی می‌کند. | حسام الشریف/Getty Images

اسناد خرید داخلی که توسط POLITICO مشاهده شد، نشان می‌دهد برلین در صدد پیشبرد ۸۳ میلیارد یورو قراردادهای دفاعی از طریق بوندستاگر تا پایان ۲۰۲۶ است. این یک رشد بی‌سابقه است که به تمام بخش‌های نیروهای مسلح می‌رسد، از تانک‌ها و ناوشکن‌ها تا پهپادها، ماهواره‌ها و سیستم‌های رادار.

و این تنها فاز اولیه است. پشت این طرح، یک «فهرست آرزوها» بسیار بزرگتر به ارزش ۳۷۷ میلیارد یورو برای بنزویِر وجود دارد؛ برنامه‌ای بلندمدت که بیش از ۳۲۰ برنامهٔ جدید تسلیحاتی در تمام حوزه‌های نظامی را در بر می‌گیرد.

بیشتر برجسته این است که این میلیاردها به کجا هدایت می‌شوند. طبق برنامه‌های خرید، کمتر از ۱۰ درصد از قراردادهای جدید به تأمین‌کنندگان آمریکایی اختصاص می‌یابد — تغییری پس از سال‌ها که برلین یکی از بزرگ‌ترین مشتریان دفاعی واشنگتن بود. تقریباً تمام مابقی در اروپا می‌ماند و بخش عمده‌ای نیز به صنعت دفاعی خود آلمان اختصاص دارد.

برای اروپا، این به این معناست که موتور اقتصادی اتحادیه اروپا نیز به موتور صنایع دفاعی‌اش تبدیل می‌شود، به‌طوری که برلین صدها میلیارد یورو را به خطوط تولید داخلی منتقل می‌کند، در حالی که فرانسه و کشورهای جنوب اروپا همچنان با محدودیت‌های مالی دست و پنجه نرم می‌کنند.

فرانسه ناآرام است

این تحول در پاریس حس می‌شود، جایی که بازسلاحی آلمان با ترکیبی از تردید و نگرانی مواجه است.

«در فرانسه، ساختار دفاعی هستهٔ سیستم است»، گفت یک مقام اتحادیه اروپا. «تفاوت بین پاریس و برلین این است که در فرانسه هر مقام در نهایت یک مقام دفاعی است.»

اگرچه رئیس‌جمهور فرانسه، امانوئل کرون، از سال ۲۰۱۷ به تقویت روابط فرانسه‑آلمان پرداخته است، اما عدم اعتماد به برلین در زمینه دفاعی به‌طور عمیقی در دایره‌ها ریشه دارد.

«این اوضاع بین احتیاط و تهدید در حال میانه است»، یک مقام دفاعی فرانسوی به POLITICO گفت. «کار با آن‌ها دشوار خواهد بود چون آن‌ها به‌طور فوق‌العاده‌ای مسلط خواهند شد»، او افزود که نکتهٔ اصلی این است که آیا صدراعظم آلمان، فریدریش مرز، می‌تواند شکاف‌های پرسنلی بنزویِر را پر کند یا نه.

با این حال، قدرت صنعتی و اقتصادی آلمان همان‌قدر که بازسازی نظامی آن نگران‌کننده است، نگرانی ایجاد می‌کند. «آن‌ها نیازی ندارند که آلزاس و موزِل را تصرف کنند»، او شوخی کرد و به مناطقی از فرانسه اشاره کرد که آلمان در دوران فتح فرانسه در سال ۱۹۴۰ به‌طور موفقیت‌آمیزی تصرف کرده بود. «آن‌ها می‌توانند فقط آن‌ها را بخرند.»

فراتر از اضطراب تاریخی، مقامات فرانسه و اروپا در حال بررسی این هستند که نقش جغرافیایی‑سیاسی برلین تحت رهبری مرز چه خواهد بود.

«هنوز روشن نیست که مرز چه می‌خواهد انجام دهد»، گفت یک دیپلمات اروپایی مستقر در پاریس. «آلمان باید نقش گسترده‌تری در سطح بین‌المللی ایفا کند، اما چگونگی این کار هنوز نامشخص است.»

جدال اخیر دربارهٔ پروژهٔ جنگندهٔ نسل‌بعدی اروپا — سیستم هوایی ترکیبی آینده یا FCAS — نگران‌ى‌ها را تشدید کرده است.

برنامهٔ ۱۰۰ میلیارد یورویی قرار بود جواهر تاج همکاری دفاعی فرانسه‑آلمان‑اسپانیا باشد. اما تأخیرها و مشاجرات دربارهٔ توزیع کارهای بیشتر بین کشورها این شراکت را به نقطهٔ شکست محک می‌زنند.

در هفته‌های اخیر، مقامات دفاعی آلمانی گزینه‌های جایگزین را مطرح کرده‌اند؛ از جمله بررسی امکان همکاری با سوئد یا بریتانیا، یا ادامهٔ پروژه به‌تنهایی با اسپانیا.

این چشم‌انداز برای پاریس نگران‌کننده است.

تأیید محتاطانهٔ لهستان

در عین حال، همهٔ افراد بازسازی نظامی آلمان را تهدید نمی‌دانند. در وارسا، این اقدام به‌عنوان ضروری و سررسید شده دیده می‌شود.

«لهستان به عنوان یک مشعل درخشان در میان کشورهای ناتو از نظر هزینه‌های نظامی شناخته می‌شود»، گفت مارک ماجیِرُوسکی، سفیر پیشین لهستان در اسرائیل و ایالات متحده. «به همین دلیل، ما اصرار داریم که سایر شرکای‌مان نیز گام‌های مشابهی بردارند. اما اگر به‌طور جدی به دفاع جمعی اهمیت می‌دهیم، نمی‌توانیم همچنان بگوییم: ‘لطفاً همه بیشتر بر دفاع هزینه کنند، اما نه شما، آلمان.’»

گروهی از مقامات لهستانی که با POLITICO مصاحبه کردند، همین رویکرد عملی را اظهار کردند. «آنها در مسیر درست پیش می‌روند»، یکی از آن‌ها گفت. «از نقطهٔ نظر ما، می‌توانست زودتر انجام شود، اما خوب است که اکنون در حال انجام است.»

اما گذشتهٔ خونین این کشور سایهٔ طولانی‌ای بر جای گذاشته است.

«با نگاهی به تاریخ، وضعیتی که در آن آلمان قدرت اقتصادی خود را با توان نظامی پیوند می‌دهد، همیشه باعث ترس شده است»، گفت پاول زالوسکی، معاون وزیر دفاع لهستان. «امروزه، لهستان بزرگ‌ترین ارتش زمینی اروپا را داراست و در آینده نقش بسیار قوی خواهد داشت؛ بنابراین برنامه‌های به‌روزرسانی بنزویِر باید در چارچوبی بررسی شود. همهٔ کشورهای اروپایی در حال بازسازی نظامی هستند.»

زالوسکی اشاره کرد که تقویت نظامی آلمان در حالی رخ می‌دهد که واشنگتن سیگنالی برای کاهش حضور خود در اروپا می‌فرستد. «افزایش قدرت نظامی آلمان واکنشی طبیعی است»، او گفت. «کشورهای اصلی که از سمت شرقی محافظت می‌کنند، لهستان و آلمان خواهند بود.»

با این حال، خاطرات قدیمی در وارسا به‌خردی می‌میرند، چه از جنگ و چه از سیاست توزیع اقتصادی وابستگی به روسیه که توسط صدراعظم پیشین آنگلا مرکل دنبال می‌شد.

«ما همچنین هنوز موضع‌گیری طرفدار روسیه مرکل را به یاد داریم»، زالوسکی گفت. «از آلمان می‌خواهیم نشان دهد که چقدر قوی می‌تواند نظم بین‌المللی را در برابر روسیه دفاع کند. نیاز به تأیید مداوم وجود دارد. ما هیچ‌چیزی را فراموش نمی‌کنیم.»

ماجیرُوسکی این نگرانی را بازتاب داد. «من بیشتر نگران روابط تجاری بین آلمان و روسیه که همچنان بسیار فعال هستند، و فشار فزاینده در برلین برای بازگشت به وضعیت پیشین پس از جنگ اوکراین هستم.»

این خط نرم‌تر نسبت به روسیه بیشترین نمایش را در داخل حزب راست‑ افراطی آلمان (AfD) دارد، که اکنون دومین حزب بزرگ کشور است.

«وقتی به اف‌دی فکر می‌کنیم و این که آیا می‌توانند در دولت‌های آلمانی آینده قدرت یا مشارکت داشته باشند، این یک نگرانی است»، گفت یک مقام لهستانی. «اف‌دی طرفدار پوتین است و برنامه‌ای دارد که دربارهٔ بازپس‌گیری برخی سرزمین‌های لهستانی صحبت می‌کند. ما نمی‌توانیم این بحث را در اروپا باز کنیم. جنگ جهانی دوم به‌دلیل عدم رضایت آلمان از نتایج جنگ اول آغاز شد.»

یک مرکز جاذبه در حال تغییر

در مجموع، رشد سریع نظامی آلمان و واکنش‌های متنوع شرکایش نشان می‌دهد که مرکز جاذبهٔ اروپا به‌سوی شرق در حال حرکت است. قدرت اقتصادی این قاره اکنون به‌سوی قدرت نظامی‑صنعتی‌اش در حال تحول است، در حالی که فرانسه به کارت هسته‌ای خود چسبیده و لهستان به‌عنوان سنگین‌وزن متعارف در جبهه شرقی ناتو در حال رشد است.

در بروکسل، این بازآرایشی یک آزمون به‌همین‌مرات است: آیا اتحادیه اروپا می‌تواند این شتاب را به ساختارهای مشترک هدایت کند یا این تحولات باعث تشدید تکه‌تکه شدن دفاعی بلوک خواهند شد؟

در حال حاضر، ارتقای نظامی برلین به‌عنوان بازگشت به مسئولیت‌پذیری تلقی می‌شود نه به‌عنوان تمایل به تسلط. اما حتی حامیان نیز می‌پذیرند که مقیاس این تغییر دشوار است تا به‌درستی درک شود.

«ممکن است ترسناک باشد، بدون شک»، گفت یک دیپلمات اتحادیه اروپا. «اما آلمان ائتلاف‌هایی دارد. این کشور عضو اتحادیه اروپا و ناتو است — و ممکن است در این میان اتفاقات متعددی رخ دهد.»

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.