چگونه تعرفههای ترامپ بر صنعت نفت و گاز ایالات متحده تأثیر میگذارند
نوشتهٔ رابرت رپیِر، همکار ارشد.
همکاران فوربس تحلیلها و بینشهای تخصصی مستقل منتشر میکنند. رابرت رپیِر مهندسی شیمی است که به پوشش حوزه انرژی میپردازد.

دولت تصمیم گرفته است که بر واردات نفت خام، گاز طبیعی یا سوختهای تصفیهشده تعرفه اعمال نکند. اما شرکتهای حفاری و میانیجریان، همچنان با هزینههای بالاتر فولاد، آلومینیوم و سایر مواد اساسی مواجهاند.
صنعتی که تمام اجزاء از لولهکشی تا سامانههای کنترل را بهصورت جهانی تأمین میکند، این تعرفهها بهسرعت محسوس میشوند. فولاد بزرگترین عامل است؛ لولهحفاری، کاستینگ، خطوط جمعآوری، خطوط انتقال، مخازن گاز مایع، مخازن پالایشگاهی، سازههای فولادی – تقریباً هر بخش سختافزاری زیرساختی وابسته به آن است.
فشار هزینههای رو به افزایش تجهیزات و زنجیرههای تأمین تحت فشار
نقطه دردآور و فوریترین مشکل، تورم هزینهها بر تجهیزات و مواد است. بستهٔ تعرفهای کنونی شامل موارد زیر است:
- ۲۵٪ تعرفه بر اکثر کالاهای صادر شده از کانادا و مکزیک
- ۱۰٪ تعرفه بر واردات چینی
- تعرفههای گسترشیافته بر فولاد و آلومینیوم
مجله Offshore گزارش داد که این تعرفهها پیشبینی میشود هزینههای پروژههای فراساحلی را ۲ تا ۵٪ افزایش دهند و به فهرست رو به افزایشی از شرکتکنندگان که برنامههای سرمایهای خود را بهتاخیر میاندازند یا بازنقشه میکشند، منجر شوند. Ernst & Young به نتیجهٔ مشابهی رسید و اشاره کرد که حتی با حمایت سیاسی قوی برای حفاری داخلی، تعرفههای فولاد همچنان ریسک برنامهریزی را بهویژه برای پروژههای چندساله و توسعههای عمیقدریایی افزایش میدهند.
تعرفههای چینی لایهای متفاوت از زنجیره تأمین را تحت تأثیر قرار میدهند: تجهیزات الکتریکی، شیرها، حسگرها، الکترونیکهای زیردریایی و حتی کنترلهای حفاری مبتنی بر هوش مصنوعی که در عملیات شیل رایج شدهاند. وقتی اپراتورها بودجهریزی محکمی دارند، چند درصد تورم هزینه میتواند برنامهٔ حفاری را از وضعیت «حاشیهای» به «غیرقابلسود» تبدیل کند.
واردات نفت خام: بهطور صریح معاف
بر خلاف تجهیزات و مواد، نفت خام، گاز مایع (LNG)، مایعات گاز طبیعی، بنزین، دیزل و سایر محصولات تصفیهشده بهصورت رسمی از ساختار جدید تعرفهها استثنا شدند. Energy Connects و ریوترز در آوریل تأیید کردند که کاخ سفید نفت خام و واردات سوختها را از تعرفهٔ پایهٔ ۱۰٪ و همچنین از تعرفههای بالاتری که برای شرکای خاص اعمال میشود، معاف کرده است.
دلیل این تصمیم ساده است:
- پالایشگاهها به نفت خام وارداتی وابستهاند. پالایشگاههای خلیج آمریکا برای پردازش نفتهای میانه و سنگین ساخته شدهاند که با شیلهای داخلی هماهنگی کمی دارد. اعمال مالیات بر نفت خام وارداتی اقتصاد پالایشگاهها را بههم میزند و ظرفیت فرآوری را کاهش میدهد.
- قیمت سوختها از نظر سیاسی حساس است. مالیات بر واردات نفت خام، در عرض چند روز بر روی قیمت بنزین تاثیر میگذارد و هیچ دولت دوست ندارد در سال انتخابات، افزایش ناگهانی ۰٫۳۰ دلار قیمت بنزین را توضیح دهد.
اقدامات هدفمند وجود دارد؛ بهویژه ۲۵٪ تعرفه بر نفت روسیه که به تحریمهای گستردهتر مرتبط است، اما این تدابیر محدود و ژئوپولیتیک هستند و بخشی از تغییر سیاست کلی را تشکیل نمیدهند.
عواقب پالایشگاهی در صورت اعمال تعرفه بر نفت خام
ارزش دارد که این سناریوی مخالف را بررسی کنیم، چرا که این صنعت بهوضوح میداند تعرفه بر نفت خام چقدر میتواند مخرب باشد. پالایشگاههای خلیج آمریکا بیشترین ضربه را میخورند.
تگزاس و لوئیزیانا دارای بزرگترین تمرکز پالایشگاههای پیچیدهٔ جهان هستند که برای ترکیبات سنگین طراحی شدهاند – که بهطور سنتی از آمریکای لاتین، کانادا و خاورمیانه تأمین میشوند. تعرفهای بین ۱۰٪ تا ۲۵٪ بر این نفتها منجر به:
- افزایش فوری هزینههای مواد اولیه
- کاهش بهرهوری برخی پالایشگاهها
- سختتر شدن یا حتی از بین رفتن حاشیههای سودآوری پالایش بر پایهٔ نفتهای سنگین
حتی ۱۰٪ تعرفه میتواند سودآوری کارخانههایی که برای گرانهای ارزانقیمت خارجی بهینه شدهاند، از بین ببرد. در این صورت، احتمالاً قیمت سوختهای آمریکا بهسرعت بالا خواهد رفت. از آنجایی که نفت وارداتی سهم قابلتوجهی از ورودیهای پالایشگاهها دارد، یک تعرفه سریعاً در سراسر سیستم منتقل میشود:
- هزینههای بالاتر نفت خام باعث افزایش هزینههای عمدهفروشی محصولات میشود
- هزینههای عمدهفروشی بالاتر منجر به افزایش قیمتپمپها میشود
بنزین ممکن است تا ۰٫۴۰ دلار بیشتر بهازای هر گالن افزایش یابد، بسته به سطح تعرفه و ترکیب نفت خامهای تحت تأثیر. همچنین میتواند بهصورت ناخواسته قیمت نفت جهانی را افزایش داده و منجر به تعطیلی پالایشگاهها در سراسر آمریکای شمالی شود. اگر بهدلیل تحریف اقتصادی توسط تعرفهها، واردات آمریکا کاهش یابد، تولیدکنندگان در سایر نقاط ممکن است بارهای نفتی را به خریداران دیگر با قیمت بالاتر منتقل کنند.
ایالات متحده یکی از بزرگترین صادرکنندگان محصولات تصفیهشده جهان است. چندین پالایشگاه در دههٔ گذشته تعطیل شدند. فشار حاشیههای ناشی از تعرفه میتواند این روند را تسریع کند، بهویژه برای کارخانههای قدیمی خلیج یا سواحل شرقی. تعرفه بر نفت خام هزینهٔ تولید را افزایش میدهد و بنزین، دیزل و سوخت جت آمریکایی را در آمریکای لاتین و اروپا کمرقیبتر میسازد.
بهطور دقیق همین است که هر دو دورهٔ مدیریت ترامپ (اولین و دوم) از اعمال مالیات بر واردات نفت خام اجتناب کردهاند: چنین کاری میتوانست عملیات پالایشگاهها را مختل کند، قیمت سوختها را بالا ببرد و مزیت انرژی آمریکا را تضعیف کند.
پیامدهای استراتژیک انرژی برای سالهای ۲۰۲۵–۲۰۲۶
علیرغم عدم وجود تعرفه بر نفت خام، محیط تعرفهای بر نفت و گاز آمریکا تأثیر گذاشته است:
- زمانبندی پروژهها بهدلیل بازنگری در قیمتگذاری مواد بهتدریج بهتعویق میافتند.
- نقطه تعادل هزینهها بهخصوص در حوزههای شیل که به فولاد وارداتی وابستهاند، بهتدریج بالاتر میرود.
- تعرفههای انتقامی از سوی کانادا و مکزیک مانعزن زنجیرههای تأمین برای شیرها، پمپها و تجهیزات مونتاژ شده میشود.
- پالایشگاهها هماکنون پایدارند، اما تنها بهدلیل اینکه واردات نفت خام معاف بود.
اگر دولت تصمیم بگیرد که استثنا برای نفت خام را مجدداً بررسی کند، پیامدها فوراً و بهصورت گستردهای احساس خواهد شد.
سیاست تعرفهای ترامپ تقسیمبندی عجیبی در اقتصاد انرژی ایجاد کرده است. از یک سو، دولت بهصراحت واردات نفت خام و محصولات تصفیهشده را از مالیاتهای جدید محافظت کرده است تا زنجیرههای تأمین که پالایشگاههای آمریکا را رقابتی نگه میدارند و بازارهای سوخت را نسبتاً ثابت نگه میدارند، حفظ شوند. از سوی دیگر، همان چارچوب تعرفهایی هزینه ساخت و نگهداری زیرساختهای ضروری را افزایش داده است. قیمت بالاتر فولاد، تأخیر در تأمین تجهیزات و تغییر استراتژیهای خرید، همه الگوهای سرمایهگذاری در بخشهای بالادستی و میانیجریان را دگرگون میکند.
در نتیجه، صنعتی است که ضربات غیرمستقیم را میپذیرد، در حالی که منبع اصلی خود، یعنی نفت خام، دستنخورده میماند. و اگر روزی نفت خام به فهرست تعرفهها اضافه شود، فشار بهطور چشمگیری تغییر میکند. پالایشکنندگان—بهویژه تسهیلات پیچیدهٔ خلیج که برای پردازش گرانهای سنگین خارجی طراحی شدهاند—با هزینههای بالاتر، حاشیههای باریکتر و محدودیتهای عملیاتی مواجه میشوند که بهصورت امواج در بازارهای بنزین و دیزل انتقال مییابد. این نتیجهای است که سیاستگذاران تا کنون بهخاطر دلایل واضحی از آن پرهیز کردهاند.
در حال حاضر پیام واضح است: تعرفهها ممکن است به خود بشکه نفت نرسند، اما تقریباً تمام زمینههای اطراف آن را تحت تأثیر خود میگیرند. سؤال دیرینه این است که آیا صنعت میتواند همچنان سریعتر از تغییرات سیاسی و مقرراتی که زیر پای آن اتفاق میافتد، سازگار بماند.