«در آمازون، محافظت معنوی است»: مقابله با لردهای کوکا و جلبهکاران در آمازون

چگونه میتوان بزرگترین جنگل بارانی گرمسیری دنیا را نظارت کرد؟ در مواجهه با خشونت کشنده، مردم بومی نگهبان مسلحنشده خود را تشکیل دادند.
نه شب مراسم مقدس سپری شد. سال ۲۰۱۳ بود و صدها رهبر بومی که در کنار رودخانه دوردست کاکتا در جنگل آمازون گرد هم آمده بودند، به نقطه عطفی نزدیک میشدند. آنها در یک خانهٔ چوبی با سقف نخل جمع شدند چون جوامعشان با همان خطرها روبهرو بودند. بومیان پراکنده در آمازون کلمبیایی تحت تهدید قطعچوب، شکارچیان و گروههای مسلحی بودند که برای کنترل معدنکاری غیرقانونی و کشت کوکا (مواد اولیه کوکائین) میجنگیدند. در این منطقه وسیع که گاهی قانونناپذیر است، نیروهای قانونگذاری رسمی نتوانستند مردم بومی و جنگلشان را محافظت کنند.
با الهام از آیینها و بینشهای بهدستآمده از گیاهان دارویی، رهبران تصمیم گرفتند مسأله را به دست خود بگیرند.
آنها تصمیم گرفتند یک نگهبان مسلحنشده ایجاد کنند، الگوبرداری از جوامع بومی دیگر در کلمبیا که محافظت صلحآمیز خود را سازماندهی کرده بودند. این گروه که «نگهبان بومی آمازون» نام گرفت، اعضایش در جنگل گشت میزنند؛ جلیقهای همراه نشان و عصاهای چوبی بهعنوان نمادهای اقتدار خود حمل میکنند. با وجود خطر فراوان شغلشان، هیچ سلاحی بهسر نمیبرند.
امروزه این گشتهای بومی از گونههای نادر، جنگلهای کهن و حتی جوامع ناشناسی که در کنار آنها زندگی میکنند، محافظت میکنند. در سراسر کلمبیا بیش از ۵۰٬۰۰۰ نگهبان بومی وجود دارد که هریک داستانی مرتبط با تاریخ طولانی کشمکشهای کشور دارند. همزمان با قویتر شدن گروههای مسلح که با آنها درگیر میشوند، کار نگهبان بومی دشوارتر میشود، در حالی که اهمیت آن بیشتر میشود.

کار نگهبانان با منافع گروههای مسلح که روز به روز قدرتمندتر میشوند و در جستجوی استخراج جنگلها هستند، در تضاد است. سازمان غیردولتی Somos Defensores که بهدنبال حملات به مدافعان حقوق بشر در کلمبیا میپردازد، گزارش داد که بیشتر تهدیدها، ناپدیدسازیها، تلاشهای قتل و کشتارهای سال گذشته به سمت رهبران بومی متمرکز بودهاند. در مجموع هفت عضو نگهبان بومی در سال ۲۰۲۴ کشته شدند؛ بیشترشان در کاوا، منطقهای در جنوب‑غربی که بین رشتهکوههای آندها و اقیانوس آرام قرار دارد. دیگری در پوتومایو، در سمت دیگر کوهها که آندها به بزرگترین جنگل جهان میانجامند، کشته شد.
در جلسهٔ بنیادگذاری ۲۰۱۳، هنوز یک جزئی برای تصمیمگیری باقی مانده بود: رنگ پرچمی که نگهبانان به عصای خود میبستند. در سپیدهدم، یک رنگینکمان کمرنگ در آسمان ظاهر شد. «نگاه کنید»، گفت لوئیس جانسای، رهبر مردم اینگا که از اینکاها نوادگان هستند. «این پرچم نگهبان بومی آمازون است.»
همه موافق نبودند. سپس رنگینکمان دوم بالای رنگینکمان اول ظاهر شد، روشنتر و با انرژیای خیرهکننده که حتی شکاکان را قانع کرد، به روایت جانسای. «چه خوشحالی عظیمی بود»، میگوید. «برای اولین بار، مردم ما – بهویژه جوانان – میتوانستند ببینند که حکمت نیاکان و نیروی زندگی هنوز با ماست. بسیاری دریافتند که نباید ایمان یا امید را از دست بدهیم.»
نگهبان بومی آمازون امروزه در سراسر آمازون کلمبیایی فعال است، اما یک گروه یکنواخت نیست. در آمازون کلمبیایی بیش از ۶۰ جامعه بومی وجود دارند و همه آنها یک نگهبان ندارند. جوامعی که دارند، اغلب رنگها و شیوههای خاص خود را اتخاذ میکنند. چیزی که آنها را به هم پیوند میدهد هدف واحد است: دفاع از جنگل بارانی و تمام حیات درون آن.
آمازون ناشناخته
در حالی که رهبران جهان برای کنفرانس جهانی تغییرات اقلیمی سازمان ملل (COP30) در شهر بلم، آمازون برزیل، گرد هم میآیند، ما یک سری ویژه برگزار میکنیم تا به بررسی رازهای این منطقه نمادین در کشورهای مختلف بپردازیم.
«در آمازون، محافظت معنوی است»، پاتریشیا سوآریز، رهبر مردم مروی، که ۱۲٬۰۰۰ عضو آن در امتداد شاخههای اصلی غربی آمازون ساکن هستند، گفت. سوآریز همچنین مشاور سازمان مردم بومی آمازون کلمبیایی (Opiac) و دولت کلمبیا در زمینهٔ محافظت از مردم ناشناس است. او توضیح میدهد که این محافظت معنوی فراتر از گشتها است؛ بهعنوان مثال، میگوید که بزرگترهای جامعه رقصها، آوازها و گیاهان دارویی را در آیینهایی به کار میبرند که بهطرز نمادین از جنگل بهمنظور دفاع روحانی آنگونه تقدیر میکند.
این رفتار معنوی با کار نگهبانانی که به گشت میروند، در هم تنیده است، میگوید جانسای. «بزرگترهای ما، نگهبانان معنوی، ما را در هماهنگی میگذارند و مسیر را باز میکنند»، او میگوید.

شب قبل از گشت، بزرگترها و نگهبانان برای مراسمی که شامل نوشیدن yagé، که بهعنوان آیاهواسکا نیز شناخته میشود، جمع میشوند؛ این نوشیدنی مقدس ترکیبی از گیاهان بومی است. «روز بعد، وقتی برای گشتهای سرزمینیمان میرویم، [بزرگترها] با دعاهای خود به خالق، ما را زیر سایه میگذارند تا هیچچیز رخ ندهد و بتوانیم بهسلامت بازگردیم»، او میگوید.
نگهبانان معمولاً در قایقهای چوبی یا پیاده در گروههای حداکثر ۳۰ نفره حرکت میکنند و هرگز بهتنهایی نیستند. اگر کسی را ببینند که در حال قطع درختان، شکار غیرقانونی یا استخراج طلا از رودخانه (فرآیندی که شامل استفاده از جیوه سمی میشود و آب را آلوده میکند) میباشد، اولین گام گفتوگو است، میگوید جانسای. نگهبانان توضیح میدهند که فرد در سرزمین بومی است و کار او مجاز نیست. اگر این کار مؤثر نباشد، نگهبانان حادثه را به رهبران خود گزارش میکنند تا کمک بیشتری بگیرند؛ و اگر آن نیز کارساز نشود، به نهادهای کلمبیایی و دادگاهها مراجعه میکنند و ممکن است از سازمانهای بینالمللی مانند موسسات غیر انتفاعی کمک بگیرند.
بسته به جامعه و مکان آنها، وظایف میتواند از نظارت و حفاظت از گونههای بومی تا مراقبت از همسایگان ناشناسشان متغیر باشد، رهبران توضیح میدهند.
بهعنوان مثال، در ژوئیهٔ گذشته، رهبران چهار حکومت بومی که نماینده بیش از دوازده جامعه ساکن پاییندست رودخانهٔ کاکتیتا بودند، برای هماهنگی تلاشها برای حفاظت از یوری و پاسه، دو جامعه بومی ایزوله، گرد هم آمدند. پژوهشگرانی که به آلودگی ناشی از معدنکاری غیرقانونی طلا میپرداختند، سطوح خطرناک جیوه را در موهای اعضای چندین جامعه در تماس (غیر ایزوله) شناسایی کردند و نگرانی وجود داشت که همسایگان ناشناس نزدیک ممکن است با همان خطر مواجه شوند، اما از آن بیآگاهی داشته باشند.
سوآریز، که در جلسه حضور داشت، میگوید: «ما گمان میکنیم که جوامع ناشناس ممکن است ماهیهای آلوده به جیوه مصرف کنند. این میتواند برای آنها بسیار خطرناک باشد، بنابراین میخواهیم از این موضوع پیشگیری کنیم.»
رهبران تصمیم گرفتند از همسایگان ناشناس خود در برابر جیوه محافظت کنند؛ برای مثال، با مواجهه با عملیات استخراج غیرقانونی و تلاش برای قانعکردن آنها به توقف، اقدام مینمایند.

خشونت کشنده
حفاظت از جنگل بارانی در کلمبیا با خطرات عظیم همراه است. نگهبانان اغلب با گروههای مسلح، که در سالهای اخیر قویتر شدهاند، درگیری میکنند؛ و گاهی تمایلی به گفتوگو ندارند.
سوآریز میگوید: «افرادی وجود دارند که نمیتوان با آنها گفتوگو کرد.»
اما حتی در زمانهای خشونت شدید و تهدیدهای مستقیم و کشنده، نگهبانان گشتهای صلحآمیز خود را ادامه دادهاند.
ویلمر بسررا در چهار سالگی از پورتو روساریو، یک منطقه حفاظت بومی (ذریعۀ مدیریت بومی) در کنار رودخانهٔ کاکیتا که خانوادهاش نسلها در آن ساکن بودند، فرار کرد. این ماجرا در سال ۲۰۰۳ بود، زمانی که نیروهای افآرسی (نیروهای مسلح انقلابی کلمبیا) که یک ارتش چریکی چپگرا بودند، بخش بزرگی از جنوب کلمبیا را تحت کنترل داشتند. برخی از کودکان در خانوادهٔ بسررا توسط چریکیها به خدمت گرفته شدند، برخی دیگر ناپدید شدند و برخی کشته شدند.
پس از دریافت تهدیدهای مستقیم و ترس از اینکه پسرش نیز به جنگ کشانده شود، مادر بسررا وسایل خود را جمعآوری کرد و رفت. در آن زمان، جامعه راهی برای دفاع از خود نداشت. در سال ۲۰۱۹، که بهعنوان یک بزرگسال جوان بود، بسررا تصمیم گرفت به نگهبانان بومی بپیوندد.

او میگوید: «مادرم به من فرهنگ نیاکان را آموخت. دیدن ناتوانی که «پدر بزرگها» ما در زمانهایی که کسی برای دفاع از آنها وجود نداشت و نمیتوانستند ایستادگی کنند، به من انگیزه میدهد – تا هیچکس مجبور نشود دوباره چنین تجربهای را بگذراند.»
اگرچه بسررا بهطور مستقیم با گروههای مسلح مواجه نشده است، اما یک دوست برای مقابله با یکی از آنها ضرب و شتم شد. او میگوید: «گروههای مسلح اسلحه دارند، ما تنها عصای خود را بهدست میکنیم. این نماد اقتدار ماست، سپری که حمل میکنیم. اما وقتی میخواهند به سرزمینی وارد شوند، به ما احترام نمیگذارند.»
در سال ۲۰۱۶، دولت کلمبیا و افآرسی پیمان صلحی را به امضا رساندند که هدف آن پایان بیش از نیمقرن جنگ مسلحانه بود. اما اعضای جداییطلب افآرسی — برخی که هرگز از این پیمان حمایت نکردند و برخی دیگر که سلاحهای خود را پساندازند تا دوباره بهدست بگیرند — همچنان برای کنترل اقتصادهای غیرقانونی کشور میجنگند. گزارش سازمان ملل در سال ۲۰۲۵ از تجدد خشونت و جذب کودکان در جوامع بومی دورافتاده از طریق رسانههای اجتماعی هشدار داد. در گزارشی جداگانه، دفاعخانه مردم (Defensoría del Pueblo)، نهاد ملی حقوق بشر کلمبیا، دریافت که نزدیک به نیمی از بیش از ۵۰۰ مورد استخدام اجباری افراد در گروههای مسلح در سال ۲۰۲۴، شامل کودکان بومی بود.
مرکز این خشونت، نبرد بر سر تجارت سودآور مواد مخدر است، که شامل کشت کوکا، ماده اولیهٔ کوکائین، میشود. در بخش پوتومایو، واقع در جنوب کلمبیا، مزارع کوکا از ۲۵٬۰۰۰ هکتار به ۵۰٬۰۰۰ هکتار از سال ۲۰۱۵ دو برابر شدهاند — مساحتی تقریباً ۱۰ برابر مساحت منهتن. تولید تخمینی کوکائین در دههٔ گذشته هر سال در کلمبیا افزایش یافته است.

قوت درونی
برای نگهبانان، پیشگیری از جذب جوانان به گروههای مسلح و تقویت پیوستگی اجتماعی جوامعشان یک مسألهٔ حساس است، بهخصوص با تهدیدهای خارجی در حال رشد.
سوآریز از Opiac میگوید: «نگهبانان بسیار مهماند چون در سرزمینها میگردند و میدانند چه اتفاق میافتد. اما آنها همچنین یک تمرین آموزشی انجام میدهند و به مردم یادآوری میکنند: «ما باید از این مراقبت کنیم و آن را محافظت کنیم». آنها فرآیند سازمانی جامعه را تقویت میکنند و نقش کلیدی در انتقال اطلاعات از یک مکان به مکان دیگر دارند.»
مونیکا اسپینوزا، استاد انسانشناسی در دانشگاه د لوس اندز، میگوید که نگهبانان «بهمپیوستگی اجتماعی جامعه را ممکن میسازند».
علیرغم خشونت بیوقفه، نگهبانان بومی مسلحنشده بخش شگفتانگیزی از تاریخ کلمبیا را نشان دادهاند.
اولین نگهبانان توسط قوم بومی ناسا در دههٔ ۱۹۷۰ در کاوا، جنوب‑غربی کلمبیا ایجاد شدند تا سرزمینهای بومی را بازپسگیرند و به خودگردانی برسند. اسپینوزا، استاد انسانشناسی، موضع آنها را در تقابل بهعنوان «بیطرفی فعال» توصیف میکند؛ یعنی عدم تمایل به پیوستن به هر یک از گروههای مسلح. با گذشت زمان، این موضع به عملی تبدیل شد که در آن هر عضو یک سال در نگهبانان خدمت میکند، «سرزمین را میگرداند و وظایف مراقبت از آن را انجام میدهد»، که موجب تقویت جامعه میشود.
تا اوایل سالهای ۲۰۰۰، هنگامی که کشمکش به اوج رسید، گاردیا ایندژنه (نگهبان بومی) رسماً توسط مردم ناسا تأسیس شد و بهسوی فراتر از کاوا گسترش یافت. در همان دوره، در آمازون، جوامع نیز برای یافتن روشهای خودمحافظتی کار کردند که در نهایت به نه شب مراسم منجر شد که به تشکیل این گروه انجامید.
سرنوشت دیگران با این روحیهٔ مبارزه و تمایل به مقاومت و دفاع از مرجعهای سنتی ما… برای من زیباست، میگوید بسررا.

حفاظت از جنگل
مطالعات نشان میدهند که سرزمینهای بومی در آمازون نسبت به مناطق اطراف کمتر دچار قطعجنگل هستند و بهتر محافظت میشوند. این مراقبت در زمان گرمتر شدن سیاره از اهمیت حیاتی برخوردار شده است. نگهبانان بومی که بهطور مستمر در جنگل بارانی گشت میزنند، نقش کلیدی در حفظ نقش آمازون بهعنوان یکی از بزرگترین مخازن کربن زمین ایفا میکنند؛ کاری که بهدلیل تسریع در از دست رفتن جنگلها در خطر است.
جولیا میندرا، نمایندهٔ مجلس کلمبیا که ۱۶ سال پارکهای ملی کشور را مدیریت کرد، میگوید: «با حضور دائم و مراقبت از سرزمینهای خود، مردم بومی توانستهاند جنگلها را محافظت کنند. نیروهای امنیت عمومی نمیتوانند بهصورت دائم درجا بمانند؛ آنها برای عملیات یا گشت میآیند و سپس میروند. در مقابل، مردم بومی باقی میمانند؛ حضورشان پیوسته است، نه گاهیگاهی.»